“واژن گیت”، تابوشکنی، سازمان جوانان کمونیست و مبارزه برای آزادی زن ! تحلیلی بر گرایشات راست در جنبش آزادی زن

“واژن گیت”، تابوشکنی، سازمان جوانان کمونیست و مبارزه برای آزادی زن !

تحلیلی بر گرایشات راست در جنبش آزادی زن

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۷ مارس ۲۰۱۴

مقدمه:

۸ مارس، سالروز جهانی زن است و مجدد ، گرایشات مختلف چپ ، دیدگاههاشان را در مورد مسئله نابرابری زن جلوی ویترینهای سیاسیشان می گذارند . بسیاریشان به تکرار “سابقه تاریخی روز زن” اکتفا می کنند، کپی مقالات سالهای قبلشان را می زنند با تغغیر در تاریخ نوشتار! برخیشان شعارهای تکراری بر علیه “حکومت زن ستیز جمهوری اسلامی” می دهند و دوباره ثابت می کنند که حکومت اسلامی حق زن را پامال کرده و می خواهند جامعه اسلام زده ایران را یکبار دیگر قانع کنند که حکومت اسلامی ضد زن است! عده ای دیگر تکرار می کنند که “انقلاب آینده ، انقلاب زنانه است”! منظورشان این نیست که مردانه نیست! بلکه زنانه تر است تا مردانه! (البته توضیح این به عهده خودشان!)

در این میان، گرایش راستی زیر عنوان حزب کمونیست کارگری و شاخه سازمان جوانانش دارد با سر می دود دنبال فمینیزم غرب تا به بن بست های سیاسی خود پایانی بدهد. قبلا معرکه “جنبش برهنگی” راه اندختند و بعضیهاشان تا حدی برهنه شدند تا “تابو بشکنند” و بعدا افتادند دنبال “فمن” اوکرائینی که این روزها معلوم نیست تو کجای سیاست غرب دارد “فعالیت” می کند و..رسیدیم به سکوی جدید اینها کنار “فستیوال کس در سوئد(۱)! من در این مقاله ضمن بحث عمومی تر در مورد گرایشات راست در برخورد به مسئله زن، نگاهی می اندازم به این “کمپین جدید” جوانان کمونیست تا نشان دهم این قدم هم چیزی جز شکست بیشتر برایشان نخواهد داشت:

(۱)گرایشات راست در برخورد به مسئله زن در “اپوزسیون ایران”:

 مسئله زن، در دوران پهلوی هم وجود داست.اون دوران هم زن زیر فشار سنت زیر فشار قوانین شرعی در عرصه خانواده، زیر بار پدرسالاری قرار داشت و حکومت اسلامی بعنوان شکل متمرکز تر ایدئولوژیک نظام سرمایه در ایران، مسئله زن را هم دوچندان کرد و نابرابری را عریانتر ساخت.نابرابری اساسا ریشه در مناسبات سرمایه دارد.تا انسانها نابرابر نباشند نمی شود از تفاوت قیمت نیروی کارشان سود اضافه برد.لذا نابرابری جنسی و نابرابری نژادی و قومی مرتب در نظام سرمایه داری بازتولید می شود چه آن جامعه در ایران باشد چه در امریکا! در هیچ جای دنیا زن و مرد و انسانها برابر نیستند حتی وقتی در سطح قوانین ، برابرند!

مذهب سیاسی در ایران لایه بعدی نابرابریست. در مذهب عموما و مذهب اسلام، زن پدیده ای ثانوی، ریشه گناه و کشتزار و مایملک زن است. لذا قوانین حاکم بر جامعه اسلامی همین دیدگاه را بازتولید کرده و جامعه را واداشته که طی نسلها ، به این نابرابری بیشتر خو کند تا آنجا که حتی بعد از پایان رژیم اسلامی هم جامعه چند نسل لازم دارد که درکش تغییر جدی کند و سنتهایش تغییر کند.

با رشد مخالفت با رژیم اسلامی، گرایشات مختلفی در اپوزسیون در برخورد مسئله زن شکل گرفتند.چپ و راست جامعه نگرشهای خود را بصورت طیفی ارائه دادند . شاهد بودیم که “فمینیزم اسلامی” سر برآورد، “فمینیزم پروغرب” سر برآورد ، “فمینیزم چپ” سربرآورد و این انواع فمینیزمها امروزه سدی هستند برای حل واقعی مسئله زن. نیم بندی این فمینیزمها برای حل رادیکال مسئله زن از این روست که زیر بنای مناسبات نابرابر را نشانه نمی گیرند، ارتباط بین جنبش طبقاتی مزدبگیران با حل مسئله زن قائل نیستند و در بهترین حالت، به “ترویج فرهنگی” برابری، به ارائه تکه هائی از فمینیزم غربی، دل خوش می کنند ، زن را در مقابل مرد قرار می دهند، انقلاب را “زنانه ” می نامند و از اینجور برداشتها!

بخش خارج کشوری اپوزسیون، بخاطر فاصله داشتن با جو جامعه ایران از یکسو و عدم توانائی در گره خوردن با جنبشهای واقعی اعتراضی، دچار چرخه توهم سازی عجیبی هم هست. مسائل جامعه ایران را درست نمی بیند، تضادی هست بین جامعه میزبانش با آنچه در ایران می گذرد و چون ناتوانست در یافتن مکانیزمهای ارتباطی با جامعه ایران، سعی می کند یک یونرسالیزم قشری را تبلیغ کند. اگر نمی تواند خواستهای بلافصل و واقعی را بیابد، سعی می کند “جنبش سازی” کند! نمونه های این متدها در حزب کمونیست کارگری به شکل “جنبش برهنگی”، “جنبش دفاع از فمن” و این روزها به شکل “حمایت از فستیوال کس” دارد خود را نشان می دهد:

(۲)ماجرای سازمان جوانان کمونیست و فستیوال کس!

اینطور که معلوم است ، گردانندگان بخش حوانان کمونیست حزب کمونیست کارگری، نشسته بودند گل می گفتند که خبردار شدند در “جنوب شهری در سوئد” یک فستیوالی هست بنام فستیوال کس(۱) و فکر کردند که چقدر خوب است! چون “تابو شکنی است” پس بهتر است اینها دوربین را بردارند بروند اونجا، قاطی شوند! و اونجا با خودشان مصاحبه کشافی کردند که من از خوانندگان می خواهم به اون مصاحبه ها خصوصا با فردی بنام حمید، دقت بفرمایند!

از قول حمید فرمودند که:

کلماتی مثل کیر و کوس تابو هستند در فرهنگ شرقی (و کمی در غرب) و این خوبست که تابو شکسته شود. چون اینها تابو شکنهای حرفه ای هستند و مدعی هستند که چون این تابوها بوده پس مسئله زن بوجود آمده و با تکرار این کلمات و “عادی شدن” این کلمات، راه برابری زن باز می شود. مدعی هستند که بخاطر اینکه میان پای زنها و مردها باعث کشته شدن و سرکوب بوده باید انرا عمومی کرد و “طبیعی کرد” تا کشتار و ظلم به زن حل شود.اینها خلاصه تفکرات اینها!

(۳)سابقه “جنبش کس” در دنیا:

تاریخ معاصر دو گرایش اصلی این ماجرای “کس” را به صحنه اجتماعی کشانده اند.یکی مذهبیون که ازش تاریخا تابو و منطقه ممنوعه ساختند و دیگری گرایشات راست که انرا روی ویترین گذاشته اند.بخش راست در غرب خودش دو شاخه اصلیست: یکی بخش فمینیست است که مقلا در نمونه خانم ایو انسر(۶) در سالهای ۱۹۹۰ “جنبش کس” راه انداخت و رسما خود را فمینیست می داند و مدعیست که جنسیت زن و آلت تناسلی زن باید “طبیعی شود” تا مسئله زن حل شود و دیگری کتفکریت صنعت پورنو مثل جناب هفنر (۵) که افتخارش اینست که با هزار زن خوابیده و او هم مدعیست که جنسیت زن باید “طبیعی شود” تا انسانها شادتر زندگی کنند. از دوستان علاقه مند می خواهم خوب بروند این دو گرایش راست در غرب را بخوانند تا متوجه شوند که این “جوانان کمونیست” دارند چه بنجلی را روی اکرانشان عرضه می کنند بنام کمونیزم که در بازار غرب مدتهاست به نمایش است!

(۴)چند پاسخ به جناب حمید از جوانان کمونیست که از “جنبش کس” حمایت می فرماید:

الف: اگر ایشان اینقدر تابو شکن است، چرا تابوهائی مثل منصور حکمت، برنامه دنیای بهتر ، مارکس و لنین را نمی تواند بشکند و هیچ نقدی ازش در مورد “تابوهای خودیش” دیده نمی شود؟ چرا همفکران ایشان در حزبش مخالف خود را مورد بمباران اتهام و فحاشی قرار می دهند و این حمید تابو شکن ساکت است؟! لذا من مدعی هستم این حمید آقا فقط تابویش فرق دارد!

ب: از چه زمانست که زن معادل اندام جنسیش شده؟ اگر “جنبش کس” تقلیل زن به اندام تناسلیش” نیست چه هست؟ آناتومی زن چرا باید مورد هدف اسلامیها باشد یا مورد هدف فمینیستها؟ چرا زن یا باید چادر سرش شود یا حجاب از سرش برداشته شود؟ بر پایه چه تحلیل علمی، کمونیزم با عریان کردن آلت جنسی زن، به آزادی زن می رسد؟

ج:آیا در غرب که زن و اندامهای جنسیش عریان شده و “طبیعی” به عرصه خرید و فروش گذاشته شده، مسئله زن حل شده؟چرا حمید و همفکرتنش کوچکترین نقدی به مصیبت زن در غرب ندارند؟ کدام برنامه “جوانان کمونیست” به بدبختیهای زن در غرب پرداخته و ریشه هایش را مستقیما نشان داده؟ آیا پاسخ شرق زدگی و مذهب زدگی افتادن توی چاه فرهنگ ضد زن غربیست؟

د:چرا حمید و همفکرانش، نابرابری را از سر فرهنگی می بینند و نه از سر مناسبات اقتصاد سیاسی؟ چرا این نابرابری را پیوند می زنند به “طبیع کردن” اندامهای تناسلی زن و مرد؟با چه منطقی “طبیعی کردن “کیر و کس” می تواند باعث آزادی زن شود؟ غیر از اینست که اتفاقا در نظام فرهنگی ایرانیان ، فحش و جوکی نیست که زیر شکم نباشد؟! چرا جامعه ای که مرتب ته حلفش همین “کیر و کس” است اینقدر در منجلاب حکومت اسلامی گیر است و بیرون نمی آید؟

خلاصه کنم:

وازن گیت این جوانان کمونیست، مثل “جنبش برهنگی” مثل ماجرای دفاع از فمن اوکرائینی ، بخشی از تلاشهای مذبوحانه این فرقه است برای پوشاندن شکست سیاسیشان در مقابل مسئله اجتماعی شدن. توی بخش عمیق اجتماع ، اینها نتوانستند با جامعه ایران پیوند بخورند و دارند به شیوه مقتضحانه ای فرار به جلو می کنند. ۸ مارس باید صحنه تحلیل ارزیابی از جنبشهای آزادی زن، از نقد به گرایشات راست درون این جنبش، از ارائه خواستهای مشخص رادیکال این جنبش ، از اخبار مبارزات زنان در ایران برای برابری، از ارائه تصویری واقعی از مسئله زن، تصویری بسازد که چپ و کمونیزم را یک قدم به جلو بکشد.متاسفانه اول ماه مه ها و ۸ مارسها می روند و می آیند و ما فقط این تقلاهای تکراری و خارج از میدان را می بینیم! “فستیوال کس” یکی از نمونه های هپروتیزم جوانان کمونیست و حزب مطبوعش هست! در آینده باید منتظر کمپینهای بامزه تر مثل کمپین بنگ کشی و سکسهای جمعی هم باشیم! آخر اونها هم تابوشکنی هستند!

منابع بیشتر:

(۱)برنامه جوانان کمونیست (حزب کمونیست کارگری ایران) در موضوع فیستیوال “کس” در سوئد:

http://www.youtube.com/watch?v=uLGRA_5ocf4

(۲): سعید صالحی نیا: گاهی به مقاله ناصر اصغری بنام “عشق آزاد”

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠٠٨/۳۳۹-گاهی-به-مقاله-ناصر-اصغری-بنام-عشق-آزاد

(۳)سعید صالحی نیا: تابو و عبور از تابوها ، چرخه ای بی پایان؟

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٢/۲۴۲-تابو-و-عبور-از-تابوها-،-چرخه-ای-بی-پایان؟

(۴)سعید صالحی نیا: بازهم در نقد دفاع از فمینیزم از موضع کمونیزم کارگری(سازمان فمن و کمونیستهای کارگری)

http://www.azadi-b.com/G/2013/03/post_45.html

(۵)زندگی و افکار هفنر  بنیانگزار پلی بوی:

http://en.wikipedia.org/wiki/Hugh_Hefner

http://www.notable-quotes.com/h/hefner_hugh.html

(۶)زندگی ایو انسر بانی جنبش فمینیستی  “کس” در سالهای ۱۹۹۰

http://en.wikipedia.org/wiki/Eve_Ensler

(۷)مختصری در مورد کتاب مونولوگهای واژن

http://en.wikipedia.org/wiki/The_Vagina_Monologues