“رفراندوم آزاد در مناطق کرد نشین” و حق تعیین سرنوشت از دیدگاه منصور حکمت

“رفراندوم آزاد در مناطق کرد نشین” و حق تعیین سرنوشت از دیدگاه منصور حکمت

نگاهی به طرح منصور حکمت برای تعیین تکلیف منطقه کردستان در برنامه دنیای بهتر

بخش ۲۶ از نقد به برنامه دنیای بهتر

از: سعید صالحی نیا

Salehinia@aol.com

۳ مارس ۲۰۱۴

مقدمه:

در مقاله دیگری (۱) توضیح دادم که منصور حکمت ، کاملا بی مورد ، مسئله کردستان ایران را از سایر قسمتهای ایران جدا کرده و در برنامه دنیای بهتر بطور ویژه پرداخته. احتمالا دلیل اصلی این نیست که واقعا کردستان تافته جدابافته ای است.دلیلش را باید در ملاحظات شخصی او در فعالیتش درون کومله و سپس حزبی که بخشی از کومله را با خود داشت ، جستجو کرد.فکر می کنم اگر او حزبش را در اتحادی با کمونیستهای بلوچستان یا آذربایجان یا خوزستان  تشکیل می داد هم احتمالا همین “اهمیت” را به مسئله بلوچستان می داد! بالاخره او هم رهبری سیاسی بود و اهمیت داشتن هوادار را خوب فهمیده بود!

متد برخورد غیر طبیعی منصور حکمت به مسئله کردستان به کنار ، فرض را می گیریم که در منطقه ای از کشور التهابی و شورشی و قیامی از سوی ناسیونالیستها برپا شود برای جدائی یا بقول منصور حکمت ، “کسب حق تعیین سرنوشت” ، راستی پاسخ کمونیستی باید چه باشد؟

اجازه بدهید این بحث را مقداری باز کنیم:

(۱)منصور حکمت چه می گوید؟

اجازه دهید ابتدا ببینیم فرمولبندی منصور حکمت از ماجرای کردستان چیست؟

“ نظر به سابقه طولانی ستم ملی بر مردم کرد در همه کشورهای منطقه و سرکوب خونین خواست های حق طلبانه و جنبش های اعتراضی و خودمختاری طلبانه در کردستان ایران در رژیم های سلطنتی و اسلامی، حزب کمونیست کارگری بعنوان یک اصل، حق جدایی از ایران و تشکیل دولت مستقل از طریق یک پروسه انتخاب آزاد و عمومی را برای مردم کردستان به رسمیت میشناسد و هر نوع اقدام قهرآمیز و نظامی برای جلوگیری از این انتخاب آزادانه را قویا محکوم میکند. حزب کمونیست کارگری خواهان حل فوری مساله کرد در ایران از طریق برگزاری یک رفراندم آزاد در مناطق کردنشین غرب ایران ، زیر نظارت مراجع رسمی بین المللی است. این رفراندم باید با خروج نیروهای نظامی دولت مرکزی و تضمین یک دوره فعالیت آزادانه کلیه احزاب سیاسی در کردستان به منظور آشنا کردن توده مردم با برنامه و سیاست و نظرشان در رفراندم، انجام شود.”(۳)

اولا: توضیح دادیم که “سابقه طولانی ستم قومی” اصلا در مورد کردستان، ویژه نیست و کسی نتوانسته مقدار ستم را بین حاکمیت مرکزی و قومها و ملیتهای پیرامونی اندازه گیری کمی کند و اینکار اساسا ضد منطق و ضد انسانی هم هست.چون ستم امری صرفا ابجکتیو نیست و ابعاد مادی و روانی و سیاسی و فرهنگی دارد.ادعای اینکه چه منطقه ای بیشتر بهش ستم شده اساسا کار قوم گرایان و ناسیونالیستهاست که طبعا همه مدعی هستند که ملیت و قوم ایل آنهاست که “بیشترین ستم” و طولانی ترین ستم(؟) بهشان رفته. همانطور که گفتم سوبسید منصور حکمت به کردستان بخاطر بدهی او در تشکیلاتش به کردهاست و نه هیچ چیز دیگر. تا آنجا که “هسته کردستان” و کمیته کردستان در حزبش می سازد در حالی که مدعیست کمونیست است!

دوما: ایشان ضمن به رسمیت شناختن “حق جدائی” از ایران که معلوم نیست چرا به کردستان محدود است، طرحی را اعلام می کند .ایشان خواهان رفراندوم در کردستان  با نظارت بین المللی است که قرار است بعد از “اشنا کردن مردم با برنامه و سیاست احزاب، انجام شود. من به معضلات این طرح خواهم پرداخت:

(۲)مشکلات “طرح منصور حکمت:

اولا: چه شرایطی اقدام به فراندوم را می سازد؟ توی این برنامه اون شرایط مورد بررسی قرار نمی گیرد.آیا درجه ای از شورشها و قیامهای مردم کردستان اون شرایط را می سازد؟ آیا سری بمب گذاریها و عملیات تروریستی گروههای نژاد پرست و قومی اون شرایط را می سازد؟ آیا بحران سازی حکومتهای غربی اون شرابط را می سازد؟ این فرمولندی منصور حکمت معلوم نیست در چه شرایطی امر رفراندوم را ضروری می داند.

دوما: منظور از “مراجع رسمی بین المللی” چیست؟ آیا حکومتهای غربیست که طبیعتا عامل تشویق جداسازیهای ملی و قومی در شرایط حکومت سوسیالیستی خواهند بود؟ آیا اینها قرار است ناظر شوند؟! آیا قرار است حکومت منصور حکمت از خود عاملان بحرانهای قومی بعنوان شاهد استفاده کند و شهادت انها را بپذیرد؟!

سوما: مهمترین سوال اینست که چرا باید فقط مردم در کردستان در مورد سرنوشتاشان نظر بدهند؟ با چه مبنائی جدائی منطقه ای از ایران باید حق مردم اون منطقه باشد؟ چرا نباید تمامی مردم ایران در مورد جدائی هر بخشی از ایران حق رای داشته باشند؟

بسیاری از موضوعات در آینده ایران باید در سطج کشوری تصمیم گیری شود.مثلا نفت: نفت ایران متعلق به همه مردم ایرانست.مردم خوزشتان حق ندارند نفت زیر پایشان را به خودشان متعلق بدانند.اگر نیروگاه اتمی بسازیم که باید بسازیم همینطور، منابع طبیعی ایران و بهره برداری از آنها و هزاران مورد دیگر. اینکه مردم کردستان تنها منبع تصمیم گیری برای جدائی از ایران باشند با هیچ منطقی قابل پذیرش نیست.اگر این منطق را بپذیریم مردم هر منطقه دیگری هم یکطرفه می توانند از ایران “جدا” شوند!

خلاصه:

نه ادعای اینکه مسئله کردستان یک مسئله متفاوت در ایران است پایه منطقی و علمی ندارد و نه فرمولی که منصور حکمت برای حل این مسئله ارائه می دهد. نه معلوم است که تحت چه شرایطی رفراندوم قرار است برگزار شود و نه “ناظران بین المللی” معلوم است کی ها هستند! مهمتر اینکه معلوم نیست با چه منطقی امری به اهمیت جدائی یک منطقه که چند هزار سال بخشی از ایران بوده باید به عهده فقط مردم اون منطقه باشد؟ این فرمولندی در سطوج مختلف نادرست و غیر منطقی است.

مسئله ملی باید با تاکیید بر برابری انسانها با نظارت و مشارکت کلیه مردم ایران حل شود.راه حل کمونیستی و انسان محور  مسئله ملی با این فرمولهای منصور حکمت قرابتی ندارد.

منابع دیگر:

(۱)درک مغشوش در برنامه حزب کمونیست کارگری ایران نسبت به حل مسئله ملی , بخش اول از سری نقد به برنامه دنیای بهتر(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/در-نقد-برنامه-دنیای-بهتر/۴۳۹-درک-مغشوش-در-برنامه-حزب-کمونیست-کارگری-ایران-نسبت-به-حل-مسئله-ملی-,-بخش-اول-از-سری-نقد-به-برنامه-دنیای-بهتر

(۲)آرشیو نقد برنامه دنیای بهتر(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/در-نقد-برنامه-دنیای-بهتر

(۳) برنامه دنیای بهتر http://www.wpiran.org/asnsad-mosavab-wpi/index-asnad.htm