روانشناسی اجتماعی برخورد به “توهین به مقدسات” ! بازهم در حاشیه ماجرای “توهین به بختیاریها”

مقدمه:

مصاحبه علی جوادی در دفاع از “جنبش اعتراضی منتسبین به بختیاری” از موضع کمونیستی را گوش می کردم(۱) نکته ای در میان حرفهایش توجهم را جلب کرد. ایشان فرمود که “در غرب هم توهین به جمع ها تقبیح می شود اما جرم نیست”. با ارائه این جمله ایشان عمل دفاع از جنبش “منتسب” را “از موضع کمونیستی”(؟) حمایت فرمود.من در این مقاله کاری به سایر استدلالهای ایشان ندارم. اینکه ایشان چگونه در جنبش منتسبین به بختیاری قرار بوده از موضع کمونیستی شرکت کند که ظاهرا رفقایش در ایران نتوانسته اند شرکت کنند را می گذارم به عهده خودش و متمرکز می شوم به یک نکته مهم .

راستی روانشناسی اجتماعی جوامع پیش مدرن و جوامع غربی که درجه ای حداقل مدرنیته را پشت سر دارند در موضوع “توهین به مقدسات(هر چه باشد) چیست؟ طبعا برای هر گروه اجتماعی چیزهائی “مقدس هست”. برای بسیاری از کمونیستهای ایران مثلا مارکس و لنین و کارگر ،مقدس هستند! برای مذهبیون، اسطورهای مذهبی، …خلاصه انسان است و مقدس سازی! تا بحال بشریت از دست مقدس سازی نجات نیافته، تندیس ها و اسطورهایش فرق کرده، خداهایش را جابجا کرده و تابوهایش را بازسازی. به اینهم فعلا کاری ندارم که دلایل سخت جانی روند مقدس سازی و اسطوره سازی و تابو سازی و خدا سازی چیست. فعلا می خواهم بروم سراغ این سوال که جامعه متمدن و مدرن چه فرقی دارد با جوامع پیش مدرن:

(۱)نمونه هائی از برخورد به “توهین به مقدسات” در جوامع پیش مدرن:

انسان در جامعه پیش مدرن دارای هویت مستقل نیست.هویتش را باید در جمع بگیرد.هویتهای جمعی عموما هویتهای مذهبی، ایدئولوژیک هستند. چون انسان هویت فردیش کامل نیست ، نقد به هویت جمعیش بواقع می شود نقد به وجودش! انسان پیش مدرن وقتی می بیند هویت اجتماعی او زیر سوال رفته ، احساس خطر می کند و گله وار می زند به سرش و عموما هم رفتارهای گله ای و خشونت امیز نشان می دهد.مسئله برایش “ناموسی” می شود.

به تاریخ معاصر ایران نگاه کنید:

اسلامیها از مقاله “توهین امیز به خمینی در روزنامه اطلاعات” کمپین ضد شاه ساختند. از کتاب سلمان رشدی کمپین ضد سلمان رشدی که “توهین کرده به محمد”. شاهین نجفی را کافر اعلام کردند و خونش را مباح دانستند که “به امام نقی توهین کرده”! خلاصه تاریخ ایران را ورق بزنید تا تاریخ هست ، “توهین” ، پرچم یک کارزار ارتجاعی است و معرکه گیری مثل اخوندی پشت این کارزار و “شور حسینی” را در جمعیت می دمد و گله وار می تازاند برای سرکوب مخالفش هر که باشد!

به تاریخ افغانستان و پاکستان که صحنه های بربریت اسلام طالبانی و القاعده ای است نگاهی بیندازید:

هزاران هزار نویسنده و هنرمند این کشورها بخاطر “توهین به مقدسات” مورد هدف قرار گرفتند.سربه نیست شدند و تارو مار.جامعه را با فراخوان “ضد توهین” بسیج کردند و جنایت آفریدند.لمپنها و لاتها و عربده کش ها میدان داران کمپینهای “ضد توهین به مقدسات” بوده اند.

کشتارها و جنایات اسلامیها بدنبال انتشار خبر سوزانده شدن قران را یادتان هست؟ اونجا هم عربده کش ها و اخوندها کف بردهان مردم را بسیج کردند و فریاد برآوردند که “توهین شده”!

به تاریخ معاصر کشورهای غربی نگاه کنید:

در اروپا که طی چد دهه اخیر ملیونها ملیون مهاجر از کشورهای اسلام زده سرازیر اروپا شده اند، می بینید “جوامع اسلامی” در اروپا هر از چندگاهی بالماسکه و بلوای “توهین به اسلام” چه سودها برده اند برای سازماندهی تروریزم اسلامی و شبکه هاش در سطح جهان. انسان پیش مدرن حتی وقتی در غرب زندگی کرده عقب افتادگیهایش را هم با خودش آورده و گتوهای خودش را زده و درون این گتوها همان دنیای پیش مدرن را بازتولید کرده.

(۲) فرهنگ مدرن و ماجرای “توهین” به مقدسات:

از مختصات فرهنگ مدرن اینست که هویتهای فردی رشد بسیار بیشتری کرده اند.انسانها حتی اگر مذهبی هم هستند، مذهبشان را پروتستانیزه کرده اند.پروتستانیزم بواقع بیرون کشیدن سلطه نظامهای مذهبیست بر انسانها و درونی کردن مذهب.وقتی انسان مذهبی هم نیست هویتش درونی شده تر است.فردگرائی  وجه اشتراکی با اتمیزه شدن انسانها دارد که پدیده لزوما مترقی نیست.اما وجه مترقی فرد گرائی اینست که انسان یاد می گیرد هویتش را درون خودش تعریف کند و گله ای کمتر عمل کند.

از وجوه این تحول روانشنتاسی اجتماعی برخورد به مسئله “مقدسات” است و “توهین به مقدسات”.آنها که در غرب زندگی کرده اند و چشمهاشان بازتر بوده این پدیده را هر روزه لمس می کنند که جامعه و فرد در غرب حتی وقتی مقدسی دارد ، “توهین” را به خودش به هویتش نمی گیرد.می شود عموما به مقدسات ادمها “توهین کرد” و آنها هم یا پاسخ نمی دهند یا نرم فرهنگیشان اینست که سعی کنند با منطق و آرامش پاسخ دهند و اصلا هم اصراری ندارند که فرد “توهین کننده” را سرجایش بنشانند تا وقتی خطری جانی تهدیدشان نمی کند ، راه خودشان را می کشند و می روند!

در غرب بسیار راحت تر می شود “توهین به مقدسات” کرد و زندگی کرد . نه فقط از بعد قانونی بلکه از جهت فرهنگی هم جامعه دارد به سرعت از حساسیت به “توهین ها” عبور می کند و بسیار کمتر می بینید که جامعه دچار یک حرکت وسیع در مقابل “”توهین ها” بشود.

همینجا در پاسخ به علی جوادی بگویم که اگر ایشان می پذیرد که توهین کردن به مقدسات  در غرب ، جرم نیست ، طبعا این جرم نبودن باید از زیر بنای فرهنگی یا کانسنسوس اجتماعی نتیجه شده باشد.نمی شود امری به کانسنسوس تبدیل نشود و فقط قانونا راعایت شود! حداقل در بلند مدت اینکار امکان ندارد.قوانین انعکاس قراردادهای فرهنگی و اجتماعی عمیقتری هستند.

 

(۳)کمونیزم مدرن و مسئله برخورد به “توهین” به مقدسات:

وقتی جامعه ای خونش جوش آمد در برابر “توهین” و جمعی ریخت خیابان، اون رفتار اجتماعی را نباید حمایت کرد.مهم نیست توهین را کی کرده یا اصلا توهین بوده یا نه! اساسا خود تعریف توهین بسیار سابجکتیو است.چرا اساسا عده ای باید بریزند خیابان که کسی گفته که قومشان با انگلیسها کار می کرده اند؟ اگر نادرست است بفرمایند پاسخ دهند.مدیا در ایران حداقل برای پاسخهائی این چنین بسیار آزاد هم هست! سری بزنید توی اینترنت ببینید قهرمانان بختیاری چه خاکی هوا کرده اند در مدیای ایران!

کمونیستهائی که فرق جامعه مدرن را با جامعه پیش مدرن می دانند نمی روند دنبال روانشناسی تازاندن مردم بر علیه توهین ها.هر چه باشد توهین و هر کسی گفته باشد. کمونیستها سنگر خود و مردم را توی سنگر هویت انسانی توی تاریخ الان (نه تاریخ گذشته) می گذارند.تاریخ گذشته بدرد تاریخ دانان می خورد.انسانها در حال باید زندگی کنند و ازاد و برابر هم زندگی کنند.تاریخ هیچ مردمی و قومی و قبیله ای سراسر قابل دفاع نیست.تاریخ عبارتست از اربابان و سران ایلات و شاهان و رهبرها که مردم را بازیچه خود کرده اند و در لحظات کوتاهی شاید شورشهائی شکسته شده!

تاریخ برای انسان معاصر محل نبردها نیست.حال انسان را باید دریافت.به جامعه اموخت که حساسیتهایش را بگذارد روی هویت انسانیش روی ازادی خواهی و برابری طلبیش و روی زندگی امروزش.از سکوی تاریخ عقب افتادگی و ستم نمی شود کنار جامعه ایستاد.اون ایستگاه مال ناسیونالیستها و قوم پرستان است.پرچم قوم گرائی و ایل گرائی را نمی شود کمونیست بدست بگیرد .نشدنی است همانطور که با پرچم موسوی و کروبی و خمینی نمی شد کمونیست بود!

منابع دیگر:

(۱)با علی‌ جوادی- تعرض قومی رژیم، اعتراضات مردم و واکنشهای اپوزیسیون

http://www.azadi-b.com/J/2014/02/post_536.html

(۲)سعید صالحی نیا: حالا نوبت آویزان شدن حزب کمونیست کارگریست به قوم پرستی بختیاری!

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۵۸۷-حالا-نوبت-آویزان-شدن-حزب-کمونیست-کارگریست-به-قوم-پرستی-بختیاری

(۳)سعید صالحی نیا: “نهایت بلاهت و سفاهت” و فرهنگ محمد آسنگرانی!

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۴/۵۸۸-نهایت-بلاهت-و-سفاهت-و-فرهنگ-محمد-آسنگرانی