مجاهدین، سرنوشت ۳۶۲۵ نفر درعراق و نقش ما

مجاهدین، سرنوشت ۳۶۲۵  نفر درعراق و نقش ما

(یک گزارش و طرح موضوع)

صفحه “زندانی سیاسی آزاد باید گردد

۱ ــ گزارشی از امضاء پتیشن

شهاب اختیاری یکی از ۳۶۲۵  نفری است  که ۲۶ سال زندگی خود را درچنبره سیاست‌های سازمان مجاهدین، رژیم عراق ــ ایران و امریکا، بهمراه متحدین غربی در عراق گذرانده.  او برای خروج از این گرداب بی‌سرنوشت،  بعد از تلاش‌های نافرجام، از ما هم برای بازگشت به زندگی عادی و انسانی کمک خواست.

شهاب شرح ‌ مختصری  از آن  چه که در  این ۲۶ سال بر او گذشته را برای ما فرستاد. جمع کوچک صفحه “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” که جمعی از زندانیان سیاسی سابق را شامل می‌شود تصمیم گرفت برای حمایت و تسریع دریافت پناهندگی شهاب که پرونده او از طرف UN عراق به کشور سوئیس فرستاده شده، پتیشنی به زبان انگلیسی خطاب به اداره مهاجرت سوئیس منتشر کند. این پتیشن از طرف ما بوسیله پست الکترونیک به نهاد امور پناهندگی کنفدراسیون سوئیس[۱]، و به یک سازمان مدافع پناهندگان در سوئیس، به UN عراق و دفتر UN در اربیل ارسال گردید. هم زمان متن کوتاهی در دفاع از اقامت شهاب در کشوری امن همراه با ضمیمه پتیشن به شبکه‌های اجتماعی ، سازمانها، سایتها اینترنتی ایرانی و در خواست کمک از همگان از این حرکت ارسال گردید. جا دارد سپاس و قدردانی خود را از همیاری شما در اینجا ابراز کنیم.

از لوگهای متعددی که در بارۀ اقامت شهاب در سوئیس در صفحه ” زندانی سیاسی آزاد باید گردد” منتشر گردید، ۱۷۹۲ نفر بازدید کردند. اما از این تعداد تنها  ۸۶ نفر این پتیشن را امضاء کردند.. این پدیده احتیاج به ارزیابی جداگانه‌ای  از رفتار ما ایرانیان دارد.

 تا کنون پاسخی از طرف نهادهای مخاطب پتیشن دریافت نکریم. ما مجددن تماسهائی با این نهادها داشتیم. همه تلاش ما پاسخ نامه‌ای است که یکی از رفقای ما به نهاد “کمک به پناهندگان” در سوئیس نوشته بود:

“من متاسفم که در توانائی ما نیست که در پروسه پذیرش پناهندگی دخالت کنیم. این در سطح سازمان ملل  قسمت پناهندگی و مقامات  اداره مهاجرت است و او باید صبر کند و با آنها همکاری. این گونه پروسه ها پیجیده هستند و احتیاج به زمان دارند.”

ریچارد گرنیه  ( قاضی)

۲ ــ آنچه بعد از تسخیر کمپ اشرف توسط آمریکا بر مجاهدین رفت

این نوشته قصد ندارد تا به ساختار سیاسی تشکیلاتی “سازمان مجاهدین خلق” به پردازد، چرا که در این مختصر امکان پذیر نیست و به نوشته مستقل و مفصل‌تر احتیاج است. نمونه اتفاقاتی که در این سازمان رخ داد، شاید به جرات می‌توان گفت  نظیر آن تا کنون در هیچ یک از سازمان های سیاسی جهان مشاهده نشده است.

در بدو ورود ارتش آمریکا به عراق، هم زمان نیروهای امنیتی و نظامی ایران در دسته های کوچک و بزرگ به داخل خاک عراق نفوذ کردند که منجر به درگیری نظامی بین این نیروها و مجاهدین شد و تعدادی از نیروهای مجاهدین در این درگیری ها کشته شدند وسازمان مجاهدین تصمیم به همکاری با نیروهای آمریکائی گرفت و از طرف این نیروها حفاظت مناطق مرزی و جاده های داخلی نوار مرزی را عهده دار شد و با ایجاد پست بازرسی، مانع ورود نیروهای ایرانی به داخل خاک عراق می‌شدند. لازم به تذکر است که در روزهای آخر سرنگونی صدام، نیروهای نظامی متحدین به رهبری آمریکا قرارگاه های نظامی و ستون های زرهی ارتش آزادیبخش را که در کوه ها و دشت‌های اطراف قرارگاه ها پراکنده بودند  را به شدت بمباران نموده و بخشی از قرارگاه ها را به طور کلی با خاک یکسان نمود، صدها فروند تانک و زره پوش را به طور کامل از بین بردند و از کار انداختند. بعضی از مقرها و مقر مرکزی سازمان مجاهدین در بغداد را با بمب های نُـه تُـنی هدف قرار دادند و این مراکز را به طور کامل منهدم کردند. این بمباران‌ها باعث کشته شدن ده ها پرسنل سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش شدند. بعد از کنترل کامل عراق از طرف ارتش آمریکا و متحدین غربی، اشرف دوباره بمب‌باران هوائی  شد و لوله توپ ها و تانک های ارتش آمریکا مجددا به سوی مقرهای پراکنده در دشتها نشانه رفت . سپس آمریکا از رهبری مجاهدین در خواست امضای قرارداد خلع سلاح تمامی نیروهای مجاهدین و ارتش آزادیبخش را کرد، و خواستار برافراشتن پرچم سفید بر روی زرهی ها و ادوات نظامی می شود. در زیر بمبارانها و فشار، مذاکرات خلع سلاح با تا کید آمریکا بر پذیرش بی قید و شرط شرایط آمریکا مطرح می شود. آمریکایی ها شرایط سنگینی را به مجاهدین تحمیل می کنند نظیر فرستادن تمام نیروها به گوانتانامو.که مجاهدین نمی پذیرند. آمریکا اشرف را مجددا مورد حمله هوائی قرار می دهد و در نهایت با حذف بندهائی از قرارداد بین مجاهدین و پنتاگون، مجاهدین راضی به خلع سلاح می شوند. سازمان مجاهدین بعد از امضای قرارداد خلع سلاح با امریکا، تمامی سلاح های سبک و سنگین و مواد منفجره که تجهیزاتی حدود چندین لشکر زرهی بود را درمنطقه ای به نام “امام ویس” تحویل نیروهای امریکائی دادند.[۲] افراد مجاهدین در پایان عکس یادگار در کنار این ادوات جنگی گرفتند. نیروهای مجاهدین که تا این زمان در ۱۸ قرارگاه مستقر بودند همه به قرارگاه اشرف منتقل شدند. کوتاه زمانی بعد از این حوادث، اولین اعتراض جمعی افراد مجاهدین، به رهبری سازمان مجاهدین از طرف نیروهای تازه وارد که حدود ۱۸۰ نفر بودند،  و درمحلی به نام “مهمانسرا” نگهداری می‌شدند  به آتش زدن تعدادی چادر در محوطه کمپ منحر شد. مجاهدین در توضیح این اتفاق به نیروهای امریکائی گفتند، این افراد مخالف قرارداد خلع سلاح هستند و امریکایی‌ها را تحریک به سرکوب افراد معترض کردند. زمانی که سربازان امریکائی به طرف افراد معترض هجوم آوردند از میان این افراد یکی از همه خواست تا همه آنها  آرام به زمین بنشینند. از بین همه این افراد فقط یک نفر هنوز ایستاده بود. امریکائی‌ها از او پرسیدند، شما چرا ایستاده اید. گفت من انگلیسی می‌دانم و می‌خواهم مشکل مان را توضیح دهم. با این توضیح که قبل از این حادثه دو نفر ازکمپ فرار کرده بودند و به نیروهای امریکائی پناهنده شده بودند؛ ابراز داشتند که قصد جدا شدن از این سازمان و خروج از کمپ اشرف را دارند. بعد از مذاکره‌ی نماینده این افراد با آمریکایی‌ها آن ها را به محلی در ۲۰۰ متری شمال سیم خاردار قرارگاه اشرف مابین اشرف و زاغه‌ی مهمات برده و آنها را در چادرهایی سکونت دادند. در همین دوره بود که نیروهای وزارت خارجه‌ی آمریکا، پنتاگون، نیروهای سازمانهای سیا، اف. بی. آی و سایر ارگانهای اطلاعاتی آمریکا که بالغ بر هفده ارگان اطلاعاتی و امنیتی می‌شدند شروع به انگشت نگاری، آزمایش قرنیه چشم، آزمایش DNA و مصاحبه‌ی حضوری به صورت فردی از تک تک نفرات برای پی بردن به ساختار تشکیلات مجاهدین ، ارتش آزادیبخش و برای ارزیابی افراد مجاهدین به تحقیق اطلاعاتی امنیتی پرداختند. بعد از تحقیقات طولانی، وزارت خارجه آمریکا اطلاعیه ای در ۳۰ ژوئن با متن زیرابلاغ کرد:

اطلاعیه به ساکنین اشرف

ایالات متحده آمریکا استاتوی وضعیت  شما را به عنوان شهروند حفاظت شونده  طبق تحت کنوانسیون ۴ ژنو تاکید کرد حفظ میکند و این موقعیت را به ژنو ابلاغ کرده است. به موقعیت به تلاشهای صلیب سرخ و کمیساریای عالی پناهندگان طبق قوانین ذیربط بین المللی کمک خواهد کرد برای تعیین موقعیت افراد. این متن توسط تک تک افراد مجاهدین امضاء خواهد شد. قدم بعدی استاتوی سازمان مجاهدین است . این استاتو مربوط به مسئله ی حقوقی فرد فرد مجاهدین است.

سرفرماندهی کل نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا

ترجمه ی موافقت نامه افراد سازمان مجاهدین خلق ایران با ارتش امریکا و نیروهای متحد غربی  درعراق:

آزادی از کنترل و حفاظت در مقابل موافقت و رعایت به شرایط خاصی به شما تقدیم می شود ــ درمقابل این موافقت شما در اولین فرصت که منطقا عملی باشد از کنترل و حفاظت نیروی چند ملیتی ــ عراق آزاد خواهید شد. خواهشمند است موافقت نامه ی زیر را بخوانید و در صورت موافقت با رعایت مفاد زیر نام خود را در پایین این صفحه امضاء کنید .(تاکید از ماست)

موافقت نامه

اینجانب،ـــــــــــــــــــــــــــــــــ، آگاهانه به میل خود و داوطلبانه این موافقت نامه با نیروی چندملیتی –عراق را امضاء می کنم.

من با آنچه در ذیل می آید موافقت می کنم:

الف – من شرکت در، یا حمایت از تروریسم را رد می کنم.

ب – من تمامی تجهیزات نظامی و اسلحه هایی که تحت کنترل یا مسئولیت من بوده است تحویل داده ام.

پ – من خشنونت را رد کرده و به طور غیرقانونی دست به اسلحه نبرده، وارد اقدامات خصومت آمیز نخواهم شد.

من در حین اقامت خود در عراق از قوانین این کشور ومقررات مربوط به سازمان ملل تبعیت می کنم. من وافقم که در صورت به دست آمدن امکانات مناسب می توانم به کشورم که تعلق بدان جا دارم برگردم. من واقفم که بعضی از این امکانات مناسب شامل امکانات ذیل می باشد:

ــ بازگشت به موطن اصلی خود

ــ اجازه‌ی ورود به کشور ثالث

ــ تقاضا به وزارت جابه جایی و مهاجرت، جهت ادامه ی اقامت در عراق

ــ ویا تقاضا به سازمانهای بین المللی مانند کمیساریای عالی سازمان ملل متحد

من موافقت دارم تا زمانی که این امکانات مناسب دنبال می شود با نیروی چند ملیتی ــ عراق تشریک مساعی کنم .

من موافقت دارم تا زمانی که این امکانات کامل دنبال شود تحت حفاظت نیروهای چند ملیتی‌– عراق در کمپ اشرف باقی بمانم.

در صورت تخلف از مفاد این موافقت نامه ــ این احتمال وجود دارد که من تحت تعقیب یا توقیف و ضمانت اجرائی قانون قرار بگیرم.

من تعهد می کنم موافقت نامه ی خود را به دقت رعایت نمایم.[۳]

این توافق نامه که خود به تنهائی تمامی فاجعه‌ای که بدلیل اشتباه محاسبات رهبری مجاهدین، برافراد کمپ اشرف رفت را در بر دارد ولی دو نکته را نمی‌شود به آن اشاره نکرد:

۱ ـ سازمان مجاهدین در محاصره نظامیان امریکا، با امضای این توافق‌نامه، ارتش آزادیبخش را منحل کرد. ادامه تلاش‌های این سازمان در پی این بود که می‌خواست با سیلی چهره مرده را سرخ نگه دارد که به جانباختن تعداد زیادی از افراد این سازمان منجرشد.

۲ ـ امریکا و متحدین نظامی غربی او، سازمان ملل و تمامی نهاد‌های مدافع حقوق پناهندگی زیر چتر این سازمان، هیچ یک به توافق نامه بالا عمل نکردند.[۴]

چند سالی که کمپ اشرف تحت حفاظت نیروهای امریکائی بود در مجموع حدود ۸۰۰ نفر از افراد کمپ اشرف از مجاهدین جدا شدند که از میان این افراد، ۴۵۰ نفرشان اسرای جنگی بودند. مصاحبه با آقای علی مرادی، عضو جداشده:

 “من پرسنل نظامی نیروهای مسلح بودم که در ابتدای جنگ در جبهه های جنگ علیه صدام شرکت کردم در عملیات های  گسترده ی اولیه ی جنگ به اسارت درآمدم و به مدت ۹ سال در اردوگاه اسرای جنگی به سر بردم. سال ۶۸ که آتش بس بود نفراتی از مجاهدین به اردوگاه آمدند و جذب نیرو کردند و من هم از آنجا به آنها پیوستم که بمدت ۱۵ سال در داخل تشکیلات بودم. در سال ۸۳ بعد از اینکه آمریکا به عراق حمله کرد، فرصت مناسبی بود که از این تشکیلات فرار کنیم، خودمان را به کمپ آمریکایی رساندیم و از طریق صلیب سرخ به ایران برگشتیم.”

 از افراد جدا شده حدود ۷۰ در صد، از امریکایی‏‌ها خواستند تا آنها را به ایران بفرستند. نیروهای امریکایی هر هفته افراد متقاضی برای رفتن به ایران را سوار هلیکوپتر می‌کردند و در بغداد تحویل صلیب سرخ و از آن طریق به دولت ایران تحویل داده می شدند. یکی از دلایل افراد جدا شده برای بازگشت به ایران، سرعت عمل انجام این کار بود.[۵] انتخاب پناهنده شدن به سایر کشورهای جهان، با تمامی قول و قرارهای آمریکا و سازمانهای بین‌المللی سر انجامی نداشت. نمونه بارز آن خود شهاب است که بعد از پذیرفته شدن پناهندگی او از طرف UN به مدت هشت سال هیچ کشوری حاضر به پذیرش او نیست. بد‌تر از این، UN از پذیرش مسئولیت در مقابل این افراد شانه خالی کرده و آنها را که حدود ۲۰۰ نقر بودند از کمپ تیف تحویل دولت اقلیم کردستان عراق داد[۶]، که رابطه بسیار نزدیکی با دولت ایران دارد. این افراد جدا شده از مجاهدین در اربیل  روبروی دفتر و استراحتگاه سرکنسول ایران اسکان داده شده‌اند. سرنوشت اسفبار این انسانها قصه ایست طولانی که در این نوشته کوتا نمی‌گنجد. این انسانها که دیگر طالب یک زندگی آرام بودند. برای رسیدن به جزیره امن چندین بار تلاش کردند از طریق مرز ترکیه از عراق خارج شوند که همه تلاشها با شکست و سرکوب و کشته شدن توسطه سربازان ترکیه منجرشد. فاجعه ای که با همدستی امریکا، دولت عراق و رژیم اسلامی ایران بر اشرف و بعد از آن بر کمپ لیبرتی گذشت بر کسی پوشیده نیست و هنوز سرنوشت جان حدود ۳۰۰۰ نفر در لیبرتی، مرگ ۳۲ ساله به طرف گور، خبر فاجعه را تیتر اخبار جهان خواهد کرد. در تازه‌ترین خبر از اظهارات وزیر دادگستری عراق: “براساس تفاهم‌نامه استرداد مجرمین که با طرف ایران امضاء شده است، در صورتی که این کشور درخواست تحویل افراد تحت تعقیب گروهک تروریستی منافقین را داشته باشد ملزم به اجرای آن خواهیم بود.”

۳ ــ معیار دموکراسی‌خواهی اپوزیسیون رژیم اسلامی!

درد استخوان سوز رفیق ما شهاب، ما را بر آن داشت تا به مطالعه اسناد این ۳۲ سال حضور مجاهدین در عراق به پردازیم . نمونه‌هائی از این مدارک را در زیر نویس همین نوشته مشاهده می‌کنید. تمامی این اسناد در صفحه “زندانی سیاسی آزاد باید گردد“موجود است. حقیقت فاجعه‌بار است. در این قسمت روی سخن ما، اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران است. چرا که سازمان مجاهدین گوئی گوش ‌شنوا ندارد و هر سخنی را به وزارت اطلاعات رژیم ایران حواله می‌دهد. این فاجعه را با شما در میان می‌گذاریم تا بدرستی در یابید، با دمکراسی خواهی ادعائی خود فرسنگ‌ها فاصله دارید.

 شاید از لابلای این نوشته به دیدگاه ما نسبت سازمان مجاهدین دست یافته باشید. افسوس، نه این مختصر به ما امکان ابراز نظر می دهد، نه هدف نوشته بر این مبنا است. جمع کوچک صفحه “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” از زندانیان سیاسی سابق با نظرات گوناگون است ولی هرگز فردی در این جمع، سیاست‌های رهبر مجاهدین را بویژه در این ۳۲ سال تائید نمی‌کند و همه ما منتقد آن هستیم. ولی بشدت بر این باور استواریم که در دفاع از حقوق انسانی افراد مجاهدین که در بالا بدان پرداختیم، که از همه طرف پایمال شده و می‌شود، بدان پایبندیم. در این دفاع، دیگر نظر و مواضع سیاسی این افراد هرگز مطرح نیست. گواه این راستی ما را با سر زدن به  صفحه “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”می‌توانید مشاهده کنید. ما هر کدام مان حداقل هشت سالی زندان‌های حکومت ایران و دولت موسوی را تجربه کردیم. رفقای مان را در سال ۶۷، در دولت موسوی و با حضور معاونت وزارتخانه اطلاعات او، به دار آویختند. امروز ما از حقوق انسانی او درزندان خانگی که  از طرف جناح درقدرت تحت فشار است دفاع می‌کنیم.

اما فاجعه ای که، برگ سیاه دیگری به دفتر این اپوزیسیون تجربه نیآموخته افزود، سکوت و بی‌تفاوتی معنی دار در مورد انسانهائی که در چاله رهبری مجاهدین و چرخ دنده حکومت عراق، امریکا و ایران هر روزه جان می‌سپارند و شما هم بدتان نمی‌آید تا یک جریان سیاسی قدرقدرت مخالفت‌تان توسط دیگران سر بریده شود و گه گاهی با کمی نق و نوق زدن، فاجعه را زیر سبیلی رد کنید.

غافل از اینکه با جذب ۷۰ درصد از عناصر جدا شده مجاهدین توسط رژیم اسلامی و نابود کردن بقیه این بزرگترین سازمان سیاسی ایران، توسط همین حکومت سرکوبگر، و همراهی و زد و بند منطقه‌ای با امریکا، فکر نمی‌کنید چنین موفقیتی برای رژیم هار اسلامی، دندانی تیزتر درمقابل بقیه خواهدبود؟

تمامی هدف این نوشته، از مرور اتفاقات بعد از ورود امریکا به عراق و تاثیر فاجعه بار آن بر سازمان مجاهدین، از این منظر صورت گرفته تا این حقیقت را به اپوزیسیون رژیم اسلامی غیر مجاهدین گوشزد کند. جایگاه  و نقشمندی خود را در تحول جغرافیای ـ سیاسی جدید درمنطقه، با نزدیکی ایران و امریکا که هردو به این نتیجه رسیدند که ایجاد حکومت‌های اسلامی به نفع شان است. فکر نمی‌کنید کلید این نزدیکی با مجبور کردن مجاهدین به امضاء خلع‌سلاح نظامی خورد؟

اگر سازمان مجاهدین بر مبنای عطش در قدرت بودن، به هر وسیله نامشروع متوصل شد. و در ادامه با سرنگونی صدام، می‌شد تصور کرد با صاحب جدید عراق، اول با آمریکا وارد معامله شود، دور از پیش‌بینی نبود. ولی همه چیز آنگونه پیش نرفت که مجاهدین ترسیم کرده بود.

اسلامیزه کردن منطقه توسط کمک‌های “بشر دوستانه” امریکا، برای پاسخ به بحران فراگیر منطقه، و فاجعه سیاسی‌ـ‌اقتصادی‌ـاجتماعی جمهوری اسلامی در این ۳۵ سال، دو نیروی اهریمنی را در قربانگاه مجاهدین بهم نزدیک کرد. اتفاقات کمپ اشرف به زبان اسناد ، آمار و ارقام، این حقیقت را آشکار می‌کند که تنها تماشاگر بی‌عمل این صحنه فاجعه، اپوزیسیون غیر مجاهدین ایرانی بود. همۀ حرف امریکائیان با افراد کمپ اشرف، خلع‌اسلاح و بازگشت به آغوش جمهوری اسلامی بود. برای انجام چنین کاری، امکانات و برنامه ریزی منظمی با رژیم عراق و جمهوری اسلامی انجام داد. رژیم نوپای اسلامی عراق برای دریافت پاداش، در این همآهنگی سنگ تمام گذاشت.

سئوال حیاتی در مقابل اپوزیسیون غیرمجاهد، بویژه چپ، که ما خود را از این خانواده می‌دانیم به روند اشاره شده بالا، این است: تا چه زمان، نقش پاسیو و غیردمکراتیک خود را در مقابل اعضاء و هواداران در حال قربانی شدن مجاهدین ادامه خواهید داد؟

این حقیقت که جنبش چپ ایران از کوران اشتباهات گذشته، هنوز نتوانست خود را باز سازی کند ما را به این فکر وا می‌دارد، بر بستر چه مبارزاتی این باز سازی امکان پذیر است که جلوی تکرار خطاهای گذشته گرفته شود. آیا دفاع از جان و حقوق انسانی افراد مجاهدین، بدلیل اشتباهات رهبری این سازمان نمی‌تواند نمونه ای از نواندیشی این جنبش باشد؟

چگونه است، منافع مشترک می‌تواند نیروهای اهریمنی را به هم نزدیک کند ولی جنبش چپ، که انسان دوستی اساس آرمانش است، کارزاری برای دفاع و نجات این انسانها تدارک ندیده  و بدین منظور فراخوان همکاری نداده است؟

با برقراری سمینار، بحث و گفتگو در بارۀ موقعیت مجاهدین گرفتارشده در عراق، و دعوت از همگان برای قدام عملی، ضرورتی است انکارناپذیر در کنار امر مبارزۀ طبقاتی باعث تقویت همبستگی و همکاری نیروهای انقلابی که رهائی انسان هدف شان است، خواهد بود.  برای جبران کم کاری گذشته هنوز هم دیدر نشده، سه هزار اندی انسانهای گرفتار آمده در نزدیکی مرگ پرسه می‌زنند و سکوت و بی عملی جنبش چپ در این مورد، همه ادعاهای او را به مصاف می‌طلبد.

صفحه “زندانی سیاسی آزاد باید گردد

۲۰۱۴-۰۲-۲۷

 



[۲]  ــ ستاد فرماندهی کل

۶/آگوست ۲۰۰۴

به ساکنین تیف، اشرف، عراق

مسیری که شما برای وضیعت فردی خودتان تصمیم گرفته اید تا بحال خوب پیش رفته است.  تقریبا همه شما موفقتنامه آزادی و رهائی را امضاء کرده اید. و تک تک شما به وسیله کنوانسیون چهارم  ژنو محافظت شده اید. من باید بگویم که پروسه کار شما در حال پیش رفت است. هرکس کیس فردی و متفاوتی دارد. ما تضمین خواهیم کرد که شما فرصت خواهی داشت که در رابطه با کیس فردی خودتان با آژانس‌های بین المللی، مثال ICRC صلیب سرخ و UNHCR کمساریای عالی پناهندگان ملل متحد که بخشی از قدرت تصمیم گیری در مورد توافق نهائی وضعیت خودتان است، به بحث و گفتگو به پردازید. شما شجاعت بزرگی نشان داده اید که حفاظت امریکا را خواستید و زندگی قبلی خودتان را ترک کرده و به این کمپ آمده اید. ما می‌دانیم که زندگی شما وضعیت دشواری دارد، ولی ما بزودی کار و تلاش می‌کنیم که کیفیت زندگی تان را بهبود بدهیم  و ما متعهد شده ایم که در کار با شما وضعیت بهتری را بوجود آوریم. امنیت شما اصلی‌ترین نگرانیهای ما می‌باشد. و عراق هنوز محل امنی نیست به دلیل حملاتی که از طرف تیروهای ضد دمکراتیک می‌شود. ما متعهد شده ایم که محیط امن و مطمئنی برای زندگی شما تامین کنیم، که این دوره را به سلامتی بگذرانید و بهترین و مناسب‌ترین راه کاررا برای زندگی آینده فردی خودتان تعیین کنید. من قدردانی می‌کنم از شما بخاطر همکاری‌هایی که در گذشته داشتید و ادامه می‌ دهید و اگر شما هر نگرانی یا سئوالی دارید، مستقیما آنها را از نماینده من که بخاطر شما در اشرف هستند بپرسید.

جفری میلر

ژنرال ارتش امریکا، جانشین فرماندهی کل

      Major klotz —  LTCprez —  LTC georges :نمایندگان جفری میلر

[۳]  ــ متن اصلی موافقت نامه افراد سازمان مجاهدین خلق ایران با ارتش امریکا و نیروهای متحد غربی به زبان انگلیسی در لینک زیر: https://www.facebook.com/pages/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%AF/274328302690199?id=274328302690199&sk=notes

[۴]  ــ UNHCR

(یو-ان-اچ-سی-آر) هیئت عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگی

۱ دسامبر ۲۰۰۵

به ساکنین تیف، کمپ الاشرف

موضوع: پروسه تعیین وضعیت پناهندگی *آر-اس-دی*

به دنبال نامه قبلی به تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۵ (یو-ان-اچ-سی-آر) به اطلاع شما می رساند که پروسه *آر-اس-دی* در کمپ شروع شده است. به دلایل محدودیت های امنیتی ای که بر اساس قوانین سازمان ملل برای پرسنل این سازمان گذاشته شده، (یو-ان-اچ-سی-آر) فعالیتهای خود را از ژنو در سوئیس انجام خواهد داد. معهذا، (یو-ان-اچ-سی-آر) در حال ترتیب دادن شرایطی است تا یک نفر به عنوان نماینده محلی (یو-ان-اچ-سی-آر)در کمپ اشرف به شما در طی پروسه *آر-اس-دی* کمک و راهنمایی کند.

در نامه ضمیمه، یک سری اطلاعات در باره پروسه *آر-اس-دی* بصورت سئوال و جواب به شما ارائه داده شده است. این اطلاعات به صورت دقیق مراحل مختلف پروسه *آر-اس-دی* را از شروع اسم نویسی برای *آر-اس-دی* تا مصاحبه و یافت راه حل های درازمدت برای آنهایی که بر اساس احکام *یو-ان-اچ-سی-آر* به عنوان پناهنده شناخته شده اند شرح می دهد. خواهشمندیم جزئیات آنها را به دقت بخوانید.

در طی چندین روز آینده پرسشنامه *آر-اس-دی *را به دو زبان فارسی و انگلیسی دریافت خواهید کرد. این پرسشنامه را به طبق دستورات نامه ضمیمه شده به طور دقیق تکمیل کنید. برای رفع هر نوع ابهامی می توانید از نماینده محلی کمک بگیرید. به محض ترتیب تدارکات بعدی اطلاعات مشخص آن در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

باصمیمیت

اکبر منمنشیگلو

مدیر دفتر منطقه ای برای آسیای مرکزی،

آسیای جنوب غربی، آفریقای شمالی و خاورمیانه

[۵]  ــ UNHCR

(یو-ان-اچ-سی-آر) هیئت عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگی

اطلاعیه یو-ان-اچ-سی-آر- برای پروسه تعیین وضعیت پناهندگی در

کمپ اشرف. عراق

تقاضا برای وضعیت پناهندگی

به چه طریق *یو-ان-اچ-سی-آر* پناهندگان را حمایت می کند؟

حمایت از پناهندگان معمولا وظیفه دولتی است. تا امروز ١۴۶ کشور کنوانسیون ١۹۵١ و پروتکل ١۹۶٧ را امضا کرده اند و تعهد حمایت از پناهندگان را داده اند. معهذا، هیئت عمومی سازمان ملل متحد به  *یو-ان-اچ-سی-آر* اختیار داده است تا مطمئن شود که پناهندگان در تمام کشورها تحت حمایت باشند. اگر شما از  *یو-ان-اچ-سی-آر* تقاضای حمایت کنید، یک مأمور رسمی انتخاب شده از *یو-ان-اچ-سی-آر* با شما مصاحبه خواهد کرد تا معین کند که آیا شما ضوابط پناهندگی را دارید یا خیر.

به دلایل مقررات امنیتی (یو-ان-اچ-سی-آر) قادر به فعالیت مستقیم در عراق نیست. بنابراین برای  *آر- اس-دی* در کمپ اشرف *یو-ان-اچ-سی-آر* دست به دست با مسئولین آمریکایی کارخواهد کرد. *یو-ان-اچ-سی-آر* از شهر ژنو در سوئیس فعالیت خواهد کرد و یک تیم ویژه برای انجام دادن این *آر-اس-دی* واگذاشته است. *آر-اس-دی* که شامل اسم نویسی، مصاحبه و پروسه تصمیم گیری می باشد کاملا زیر نظر و مسئولیت *یو-ان-اچ-سی-آر* است، درحالی که مسئولین آمریکایی بخشهای تدارکاتی و تکنیکی پروسه را تسهیل خواهند کرد. *یو-ان-اچ-سی-آر* در حال ترتیب دادن شرایطی است تا یک نفر به عنوان نماینده محلی در کمپ اشرف در طی پروسه موجود باشد و به شما در تمامی پروسه  *آر-اس-دی* کمک کند.

چرا باید تقاضا برای وضعیت پناهندگی کرد؟

*  آیا شما به خاطر تهدید به آزادی یا جانتان کشورتان را ترک کرده اید؟

*  آیا اساسی ترین حقوق بشری تان زیر تجاوز جدی گرفته بود؟

*  آیا قبل یا بعد از خروجتان از کشورتان اتفاقی افتاده است که احساس ترس به برگششت می کنید؟

اگر به هر یکی از این سئوالات جواب مثبت داده اید. بسیار ممکن است بر طق اساسنامه *یو-ان-اچ-سی –آر* یک پناهنده محسوب شوید.

[۶]  ــ ۲۰ آوریل ۲۰۰۸

کد ما:     IOUA/MSC/HC/0075

موضوع: حفاظت “یو ان اچ سی آر” از پناهندگان و پناهجویان کمپ سابق اشرف در منطقۀ کردستان.

قوای ائتلاف جزئیات انتقال پناهندگان و اعضای سابق سازمان مجاهدین را به اطلاع “یو ان اچ سی آر” رساندند. در مرحله اول- روز ۲۶ آوریل ۲۰۰۸- پناهندگان و پناهجویان به تسهیلات موقتی در مجموعۀ “مازی” در استان دهوک انتقال می شوند. سپس بعد از احداث ساختمان و وصل آب و برق و خدمات اولیه در مجموعۀ چادرها در “دومیز” واقع در جنوب دهوک جابجا خواهند شد.

تفاهم اینست که مسئولیت حفاظت و ادارۀ هر دو مکان به عهدۀ استانداری کردستان است  (“یو ان اچ سی آر” به هر دو تجهیزات دسترسی خواهد داشت). ساکنین سابق کمپ پناهندگی اشرف که دارای وضعیت پناهندگی هستند و متقاضیان وضعیت پناهندگی کماکان افراد مورد توجه کانونی ما هستند. طبق حکم، وظیفۀ “یو ان اچ سی آر” تأمین حمایت بین المللی است و هدفش حفاظت حقوق و رفاه پناهجویان با همکاری و تنظیم تنگاتنگ مسئولین وابسته است و همچنان تلاش می کند راههای طولانی مدت برای پرونده های پناهندگان و پناهجویان پیدا کند.

دانیل اندرس

نماینده

یو ان اچ سی آر ـــ عملیات عراق

به پناهندگان و پناهجویان کمپ پناهندگی اشرف و افرادی که کمپ را ترک کردند.