صف انحطاط سیاسی را ترک کنید (به مناسبت مطلب علی خدری تحت نام … )

رضا کمانگر

www.r-kamangar.com

ده سال پیش علی خدری را خیلی فعال، فداکار و دلسوز برای جنبش کمونیستی و کارگری میدانستم. در آوریل سال ۹۹ وقتی مطلع شدم که پلاتفرم شکست طلبی رضا مقدم را پذیرفته و از حزب کمونیست کارگری استعفا داده بسیار متائسف شدم. در آن زمان میدانستم علی خدری انتخاب اشتباهی کرده است! میدانستم رضا مقدم با مانیفست شکست طلبی اش نمیتواند جواب نیاز علی خدری و کسانی که در آن زمان آن تئوری شکست طلبی را پذیرفته بودند داشته باشد. تعجبم از این است که بعد از ۹ سال هنوز بدنبال تئوری شکست طلبی که آن زمان حدود ۱۰۰ نفر دور آن جمع شدند و اکنون از آن تعداد چند  نفری  مانده اند که علی خدری هنوز جزو این دسته باقی مانده است؟!

من اعتراف میکنم بعد از ۹ سال در این یک ماهه اخیر و بدنبال سکاندال اخیر ایرج آذرین و رضا مقدم اسم کامل سازمان ایشان که "اتحاد سوسیالیست کارگری" نام دارد را عمیقتر فهمیدم!؟. میدانم که خانه نشین بوده اند، میدانم به هر کسی که مشغله کارکردن داشت میگفتند، نکن و منتظر بمان، میدانم حدود  ۱۰۰ نفر که در آن زمان با هم از حزب کمونیست کارگری استعفا دادند دیگر با آنها نیستند، میدانم رهبرانشان کتابهای در باب "چشم انداز و تکالیف" را نوشته اند اما انتظار نداشتم علی خدری جزو این محفل چند  نفره باقی بماند. بویژه انتظار این بود علی خدری و امثالهم با اندک درک و تشخیص بعد از سکاندال اخیر و  متد توده ایسمی که به  نقشه عمل گروهشان تبدیل  شده ، از این انحطاط سیاسی خود را کنار بکشند و احترام و حیثیت خود را نجات دهند.

دوست عزیز علی، تو چرا؟ تو چرا اسناد بازجویان در مورد دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب را مدرک قرار میدهید؟ شما  چگونه به اسناد وزارت اطلاعات در مورد اعترافات دانشجویان دستگیر شده دست پیداکرده اید؟ تو چرا قضاوتت را بر اساس اطلاعات شکنجه گران وزارت اطلاعات تنظیم کرده اید؟ و خیلی چراهای دیگر؟ حکمتیستها به کمپین "دروغگویی و ریاکاری" متهم شدن چرا؟ آیا به این علت است که گفته ایم مطلب بدون امضاء "وضعیت فعلی و گام های ضروری" (نکاتی در مورد جنبش دانشجویی وچپ) پلیسی است؟ مگر در این مطلب دانشجویان دستگیر شده به عضویت در حزب حکمتیست و داشتن اسلحه و اقدام مسلحانه متهم نشده اند؟ میگوئید دستگیر شدگان خود اعتراف کردند!! چندش آور است اما آیا استناد به اعتراف زیر شکنجه اوج وقاحت نیست؟ در کجای تاریخ استناد به اعتراف زیر شکنجه جزو قضاوت بیرون از زندان بوده است؟ آیا در طول تارخ اعترافات قربانیانی چون سعید یزدیان و حسین روحانی و … مبنای استناد قضاوت کسی قرار گرفته است؟ آیا ما حق نداریم بگویئم استناد به معلومات وزارت اطلاعات کار شرافتمندانه ای نیست؟ این دروغگویی و ریاکاری است؟ ۵۴ جوان دانشجو که آرزوی جز آزادی و برابری نداشته و ندا رند،  دستگیر شدند و زیر وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفتند، ایرج آذرین و رضا مقدم بعد ۱۰ سال خانه نشینی در نهایت فرصت طلبی اعلام کرده اند اسناد وزارت اطلاعات معتبر است و حکمتیستها مقصرند!. آیا این متد از حزب توده و اکثریت قرض گرفته نشده است؟ میگویند پیشروی جنبش دانشجویی در گرو جداشدن از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب است چرا؟ زهی بیشرمی

این اولین بار نیست که ایرج آذرین و رضا مقدم سکاندال به بار آورده اند نزدیک به ۹ سال پیش در نشریه پیوند کانادا با اسم پیمان نعمتی حزب کمونیست کارگری را متهم به کمک گرفتن از دولت اسرائیل کردند، در آن زمان نشریه پیوند از حزب کمونیست کارگری پوزش خواست. منصور حکمت در همان زمان آنهارا نقد کرد.

بعد از ۱۰ سال بد نیست نگاهی به جواب منصور حکمت بیاندازیم، آیا این تصویر شامل حال امروز ایرج آذرین و رضا مقدم نمیشود؟

علی خدری عزیز،

کارنامه ایرج آذرین و رضا مقدم طی ۹ سال اخیر پر از شکست طلبی، پاسیفیسم، سکاندال و تبلیغات ضد کمونیستی است! آیا دور از انتظار است که تو مسئولیت این منجلاب را بعهده نگیرید واین صف انحطاط سیاسی را ترک کنید ؟ به قول منصور حکمت

آقایان نعمتی، آذرین و مقدم! 
کارهای مثبت‌تری در دنیا هست که میشود کرد. . بخودتان بیائید.

۹٫۷٫۲۰۰۸

در پاسخ پیمان نعمتی، ایرج آذرین و رضا مقدم
 
 
نوشته‌ای از ایرج آذرین و رضا مقدم درباره قطعنامه پلنوم دهم کمیته مرکزی حزب پیرامون موازین رابطه با دولتها بدست ما رسیده است که ذکر نکاتی را ضروری میکند.

این نوشته ظاهرا نقدی است بر قطعنامه ما. میگوییم ظاهرا، چون انتقاد مضمونی این نوشته به مفاد قطعنامه نه هدف اصلی مطلب است و نه حتی ایراد قابل ذکری به این قطعنامه وارد میکند. اما اصل نوشته این آقایان برای رفع و رجوع مسأله دیگری است.

"شبکه مستعفیون"، که آقایان آذرین و مقدم در سودای زعامت آن هستند، اخیرا دسته گُل بسیار زشتی به آب داده است. پس از یک سلسله شایعه پراکنی‌های محفلی، اخیرا به نقل از این شبکه مطلبی با امضای پیمان نعمتی در یکی دو نشریه کانادا چاپ شد که مدعی بود حزب کمونیست کارگری از اسرائیل کمک مالی میگیرد. شباهت این اتهام به پرونده‌سازی‌های رژیم علیه هر مخالف خود و بویژه دستگیر شدگان اعتراضات اخیر عیان‌تر از آن بود که بی سر و صدا بگذرد. در آن مملکت مردم را با همین اتهام اعدام میکنند. معلوم است که بعضی مستعفیون گرامی در مراحل آخر امر "انتقال طبقاتی" بسر میبرند. به هر رو خوانندگان نشریه پیوند اعتراض کردند. کمیته ونکوور حزب این اقدام را بعنوان یک پرووکاسیون آشکار شِبه تروریستی محکوم و افشا کرد و وکلای حزب در این شهر به نشریه پیوند اخطار کردند که این افترا و نشر اکاذیب و تحریک به خشونت و آدمکشی است و قانونا قابل تعقیب است. متعاقبا نشریه پیوند اعلام کرد این اتهام غیر مستند است و مطلب "سهوا" چاپ شده و از خوانندگان خود و حزب کمونیست کارگری عذر خواست. اسناد این اتفاق بزودی در یک مجموعه در اختیار عموم قرار میگیرد.

از همان ابتدا و قبل از عکس‌العمل حزب خود این آقایان فهمیدند که بشدت خراب کرده‌اند. آقای مقدم سراسیمه در نامه‌ای به همسنگران رش
ید خود هشدار داد که مواظب باشند کار دست خودشان ندهند. وقتی نشریه پیوند عذر خواست و نگاهها متوجه این جماعت شد، آقایان آذرین و مقدم بر آن شدند که خسارات ناشی از اقدام جناب نعمتی را به حداقل برسانند. و نقد قطعنامه پلنوم دهم قرار است به این خدمت کند. مسأله روشن است. یکی را حین آتش زدن خانه مردم گرفته‌اند، کبریت سوخته را قایم میکند و با حرارت به معماری خانه ایراد میگیرد. آقایان هم آلت جرم را در جیب میگذارند و عینک را در میاورند که: "بگذریم، اصلا بیایید راجع به قطعنامه حزب حرف بزنیم".

حضرات مختارند که راجع به هرچیز میخواهند حرف بزنند. اما ما "نمیگذریم". ما از این اتفاق یک عکس بزرگ گرفته‌ایم. قاب میکنیم و گردنشان آویزان میکنیم.

حزب کمونیست کارگری ایران حق گفتگو با هر دولت و مرجعی را که صلاح بداند برای خود مطلقا محفوظ میداند. برخلاف گروهها و احزاب اپوزیسیون که سالهاست بدون موازین اعلام شده اینگونه روابط را دارند و کمک میگیرند، حزب کمونیست کارگری قبل از هر نوع اقدام به برقراری تماس با دولتها موازین خود را به تصویب مراجع قانونی حزب رسانده و علنا اعلام کرده است. و دقیقا همین باز بودن و اصولیت حزب ما است که آن را در برابر اینگونه تحریکات ارتجاعی مصون کرده است. همانطور که اینبار هم دیدیم نه ایادی رژیم و نه محافل ریز و درشت آنتی کمونیست و ضد حزب از اینگونه تشبثات خیری نخواهند دید و دست از پا درازتر و رسواتر برمیگردند.

آقایان نعمتی، آذرین و مقدم! 
کارهای مثبت‌تری در دنیا هست که میشود کرد. بخودتان بیائید. 
 
از آرشیو کورش مدرسی – منتشر شده در "منتخب آثار منصور حکمت، ضمیمه ١"، انتشارات حزب کمونیست کارگرى – حکمتیست، ژوئیه ٢٠٠۶ – صفحات ٣٣٨ و ٣٣٩