پاپ و قاچاق کودکان

پاپ و قاچاق کودکان

پاپ، جنگ کثیف، قاچاق کودکان، دولتها، رسانه ها، و مذهب

بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۳ به دوره جنگ کثیف در آرژانتین معروف است. در این پریود خونتاهای نظامی در آرژانتین بین ۱۵ هزار تا سی هزار نفر از سوسیالیستها و هواداران آنها را کشتند و یا سربه نیست کردند. جنگ کثیف خود بخشی از یک جنگ بزرگتر بنام عملیات کاندور میباشد که در بخش جنوی آمریکای جنوبی، در کشورهای آرژانتین، شیلی، بولیوی، پاراگوئه، اوروگوئه، برزیل، و پرو جریان داشت و بعدها با عملیات دیگر در دوره رونالد ریگان ادامه یافت. هدف مشخص این جنگها و عملیاتها ریشه کن کردن کمونیستها بود. گفته میشود که در مجموع بیشتر از ۶۰ هزار نفر در این جنگها کشته شدند و یا سر به نیست شدند. البته آمار حتما باید بسیار بیشتر از اینها باشد. این جنگها و عملیاتها با همدستی آمریکا و خونتاهای نظامی صورت گرفت.

پاپ فرانسیس در زمان شروع جنگهای کثیف ۴۰ ساله، و مسئول “جامعه مسیح” در دستگاه کلیسا بود. پاپ به اتهام قاچاق کودک در دوره جنگ کثیف در آخر ماه مارس امسال به دادگاه بین المللی براسل فراخوانده شده است. شاهدی در آرژانتین، که در مخفیگاه هست، حاضر است در دادگاه علیه پاپ فرانسیست (جورج ماریو برگوگلیو) شهادت بدهد. این شاهد در دوره جنگ کثیف یادداشتهای وسیعی از ملاقاتهای پاپ با مسئولین خونتاهای نظامی برداشته است. در سال ۲۰۰۵ هم عده ای از وکلای حقوق بشری در لوس آنجلس شکایت نامه ای را با اتهام قاچاق کودک و کمک به شکار مخالفان توسط خونتاها علیه او صادر کردند. همین دادگاه بین المللی براسل یک سال پیش حکم دستگیری پاپ بندیکت را بخاطر تجاوز به جسم و جان ۱۵۵ کودک را صادر کرد که منجر به استعفای او از مقام پاپ شد. گفته میشود که بیشتر از ۵۰ هزار کودک از خانواده های سرخ پوست در مدارس تحت مسئولیت کلیسا و ملکه انگلستان (residential schools) تنها در کانادا مورد تجاوز جنسی و جسمی و قتل قرار گرفته اند.

 گفته میشود که پاپ فرانسیس مسئول ترافیک کودکانی بوده است که پدر و مادر آنها بدست خونتاهای نظامی آرژانتین کشته یا سر به نیست شده بودند. جالب است بدانیم که همین پاپ از طرف رسانه های نان به نرخ روز خور و حامی چرک و کثافت مذهب بعنوان پاپی معرفی میشود که “ساده زندگی میکند”، “طرفدار فقرا هست”، و “افکار مترقی دارد”. شاید هم لازم است این صفات را به این جرثومه کثافت و مافیا بست تا از درجه مشمئز کنندگی او کاسته شود. همین رسانه ها بودند که عکس خمینی را در ماه انداختند و از او یک “رهبر انقلابی” و “امام” برای مردم ایران ساختند.

طی سه ده گذشته دهها هزار کودک مورد تجاوز جنسی توسط کشیشهای کلیسا در آمریکای شمالی و اروپا قرار گرفته اند. این تجاوزها نه برای مسئولین کلیسا، از پاپ تا کاردینالها تا بیشاپها، ناشناخته بوده اند، نه برای مردم، و نه هم برای دولتها. مسئولین کلیسا به محض رو شدن اعمال و پرونده تجاوز به کودکان توسط کشیشها، این کشیشها را از کلیسائی به کلیسای دیگر و از محلی به محلی دیگر منتقل میکردند تا اعمال ضد انسانی و ضد کودک خود را در محلهای و کلیساهای جدید ادامه دهند. دولتهای غربی هم با ملاحظه  و مماشات با کلیسا برخورد کرده اند. هر نهاد دیگری غیر از کلیسا بخاطر تجاوزات و تعدیات بسیار کمتری تماما بسته میشد، اما کلیسا با وجود اینهمه تجاوز و قتل و جنایت به حیات خود ادامه میدهد. روشن است که دولتهای غربی نمی خواهند به ساحت “مقدس” کلیسا آسیبی وارد شود. رسانه های غربی هم اگر چه تجاوز کلیسا به جسم و جان کودکان را منعکس کرده اند، اما اینها هم به لبخند فلان هنرپیشه یا به سرفه ملکه انگلستان بیشتر اهمیت داده اند تا به جسم و جان دهها هزار کودک مورد تجاوز قرار گرفته.

مذهب در کل، و تحت هر نامی و عنوانی، تماما ضد انسان است. نگرش و قوانین مذهبی بخصوص وقتی به زن و کودک و مسائل جنسی مربوط میشوند تماما چندش آور، مشمئز کننده، عقب مانده، و ضد انسان هستند. رفتار آیت الله ها و اوباشان اسلامی با زن و کودک و مسئله جنسی در ایران و افغانستان و پاکستان و سایر کشورهای اسلام زده و رفتار کشیشها در کشورهای مسیحیت زده عین هم است. دست مذهب باید تماما از قوانین و روابط اجتماعی و بوِیژه از زنان و کودکان کوتاه شود. مذهب امری تماما ضد انسان و ضد زن وا ضد کودک است و باید ریشه کن شود. یک علت اساسی وجود مذهب و دستیازی رهبران مذهبی به جسم و جان کودکان و زنان این است که دولتها بطور مستقیم و غیر مستقیم پشت مذهب هستند و رسانه های حاکم یا تماما با دستگاه مذهب همسو هستند و یا اهمیت و جایگاه لازم به تجاوزها و جنایتهای مذهب علیه کودک و زن را نشان نمی دهند. وجود مذهب و تجاوز اوباشان مذهبی به جسم و جان کودکان در اقصا نقاط دنیا نشانگر این است که نظام سرمایه داری یک نظام تماما ضد انسان است.

 برای ریشه کن کردن مذهب باید نظام سرمایه داری را ریشه کن کرد و برای ریشه کن کردن سرمایه داری باید مذهب (و ناسیونالیسم) را ریشه کن کرد. این دو مبارزه باید همزمان و هماهنگ پیش برود. هستند کسانی که خود را چپ و کمونیست میدانند و میخوانند اما اهمیت و جایگاه لازم را به مبارزه علیه مذهب نمی دهند. اینها حرفشان این است مذهب مولود شرایط اجتماعی هست و اگر ما سرمایه داری را ریشه کن کنیم مذهب خود بخود از بین میرود. بله اگر ما نظام طبقاتی را براندازیم مذهب و ناسیونالیسم هم ریشه کن خواهند شد، اما برای برانداختن نظام سرمایه داری لازم است مذهب و ناسیونالیسم تضعیف شده و ریشه کن شوند. مذهب و ناسیونالیسم دو ستون اساسی هستند که نظام ضد انسانی طبقاتی بر روی آنها استوار است.