سوریه و سناریوی سیاه!

اوضاع اجتماعی و سیاسی که منصور حکمت از ﺁن بنام بروز ″سناریو سیاه″ نام می برد دقیقاً به وضعیتی اتلاق می شود که حکومت معینی در یک مملکت وجود نداشته باشد که بقیه نیروهای متخاصم دراپوزیسیون ﺁن قرار داشته باشند. درحقیقت با حادث شدن وضعیت سناریوی سیاه حکومتهایی وجود خواهند داشت که مشغول جنگ بایکدیگرهستند. حتی ممکن است کمونیستها هم در شرایط سناریوی سیاه در یک مملکت حضور داشته باشند و گوشه ای را هم ﺁنها توانسته باشند تحت اختیار خود در ﺁورده باشند و جزیره امن تری در میان یک دریای متلاطم ایجاد کنند. ازاین نقطه نظر در سوریه که وضعیت سناریوی سیاه در ﺁن برقرار است، متخاصمین هریک گوشه ای از خاک ﺁنرا را در اختیار خود دارند و علیه یکدیگر میجنگند و هرکدام تلاش میکنند به جنایت ﺁمیزترین طرق ممکن و روشهای مختص شرایط سناریوی سیاه، مناطق بیشتری را تحت کنترلشان در بیاورند. هر نیروی جنایتکار اسلامی که منطقه ای را در سوریه در دست دارد در ﺁنجا حکومت میکند. حکومت بشار اسد هم یکی از ﺁنهاست. کاملاً اشتباه است اگر تصور شود که یک حکومت بنام بشار اسد وجود دارد و نیروهایی در اپوزیسون ﺁن، مسلحانه علیه او و حکومتش میجنگند. اراٸه یک اینچنین تصویری از اوضاع موجود در سوریه موضع گیری کاملاً نادرستی را به شخص تحمیل می کند. یک اینچنین نتیجه گیری ای از اوضاع موجود سوریه وجود شرایط سناریوی سیاه در ﺁن را انکار میکند. اتفاقاً حکومتهایی که در سوریه علیه یکدیگر و علیه حافظ اسد می جنگند همگی مانند حکومت او به درجات غیر قابل تصوری ارتجاعی و دارای قدرت ﺁفرینش بزرگترین فجایع انسانی برای در چنگ گرفتن کل قدرت سیاسی در ﺁن مملکت هستند. ﺁنها بیشتر از حافظ اسد حکومتشان از جانب کلیه سران دنیای سرمایه داری و سازمان ملل به رسمیت شناخته می شود سلاحها و نفراتش را تامین می کنند. حکومت بشار اسد را تنها جمهوری اسلامی و سران حاکمیت سرمایه روسیه به رسمیت می شناسند و هوایش را دارند.
درواقعیت امر در سوریه حکومتهایی مستقر هستند که در اپوزیسیون یکدیگر قرار دارند. حزب کمونیستی بر اساس تصویر ابژکتیوی که از واقعیت شرایط سیاسی موجود و حی و حاضردر کشور معینی اراٸه می دهد موضع سیاسی و سیاست ﺁتی اش را در قبال ﺁن تعیین میکند. یک حزب سیاسی کمونیستی اگر در مورد اوضاع سوریه نظر می دهد و بر اساس ﺁن نظر موضع گیری میکند اولین و مهمترین چیزی که لازم است مورد توجهش قرار گیرد اوضاعی است که هم اکنون در سوریه وجود دارد وموقعیتی را که در حال حاضرهرکدام از طرفین دخیل درﺁفرینش فجایع دهشتناک انسانی جاری در ﺁن مملکت قرار دارند را ملاک سنجش و بررسی قرار می دهد. نه اینکه چون ″بشاراسد اولین تقصیر کار بود و اصلاً او بود که باعث شد که کلید اینهمه فجایع زده شود پس اول باید کلک او و حکومتش کنده شود″
فردا اگر موقعیتی پیش ﺁمد که بتوان بشار اسد را به محاکمه کشاند، تمام تقصیرات و جرمهایی را که او و شرکایش متهم به ارتکاب ﺁنها هستند را می شود یک به یک با مدارک و شواهد کافی و وافی تهیه کرد و به عنوان کیفر خواست عمومی به دست دادستان سپرد. منتها نمی توان و کاملاً نا درست است که بر این اساس که ″ تقصیر کار اصلی بشار اسد و پیشتیبانانش بوده اند″ موضع یک حزب کمونیستی را در قبال سوریه تعیین کرد. جنگ افروزان و جنایتکارانی که سر مردم را گوش تا گوش جلوی دوربین میبرند و هرکجا را که توانستند تصرف کنند در همانجا حکومتشان را برقرار کردند و بیرحمانه ترین احکام اسلامی را صادر و مرعی میکنند و زنان جوان را در کلیسا صلیب در قلبشان فرو میکنند چون خودشان مقصر اصلی ﺁمدنشان به سوریه نبودند پس جرمشان و همچنین تقصیرات سیاسیشان از بشار اسد و حکومتش کمتر است و درنتیجه چون بشار اسد در دادگاه سیاسی ما مقصر اصلی شناخته شد پس اوست که باید اول حکومتش سرنگون شود! حزب سیاسی کمونیستی برای موضع گیری در قبال یک مسٸله سیاسی درمقام ″قاضی دادگاه جنایی″ قرار نمیگیرد و با حکم صادره از ﺁن جایگاه تکلیفش را با یک مسٸله سیاسی موجود در یک کشور معین تعیین نمی کند.
همان دولی که در ژنو می نشینند و مشغول چک و چانه زدن برای گرفتن امتیاز در قبال اوضاع سوریه از یکدیگر هستند بعلاوۀ همان سازمان مللشان باید مستقیماً تحت فشار قرار گیرند که هیچ دولتی حق ارسال سلاح و تسهیلِ فرستادن نفرات به سوریه را ندارد. باید اتخاذ اینچنین تصمیمی را به همان سران نشست ژنو و سازمان مللشان تحمیل کرد. تنها دراین صورت است که مردم سوریه امکان خواهند یافت نفس راحت تری بکشند بلکه امکان بیابند بیایند وسط، حداقل بتوانند خودشان را به دنیا نشان بدهند بلکه بشریت متمدن فرصت کند دریابد که ﺁن مردم چه میخواستند و سرمایه داری حریص و حکومتهایش
درمقابل، چه به روزگارشان ﺁوردند.
برای از میان برداشتن شرایط سناریوی سیاه در سوریه و اقدام سیاسی کارﺁمدتر علیه جنگ افروزان امپریالیست و دستجات حکومت کنندۀ مستقردر خاک ﺁن سرزمین میتوان به نظر واحدی رسید و در قبال ﺁن اتحاد برای یک کمپین را تشکیل داد.

زنده باد کمونیسم کارگری منصور حکمت