بازی قدرت و حق حیات شهروندان

با گسترده تر شدن شمار اعدام ها در ماه جاری و چراغ سبزی که رژیم به دستگاه قضایی اش نشان داده تا (بدون مراعات معیارهای الکن و قانونی خود رژیم ) از اعدام ها نه صرفا جهت ایجاد هراس در میان مردم ٬ بلکه به عنوان وسیله یی برای تلافی جویی بهره گرفته و با خیال آسوده دست به قلع و قمع بزند ٬ تنفرو اعتراضات وسیعی را در میان فعالان سیاسی و جامعه مدنی ایران بوجود آورده است. این حقیقت که قربانیان این قلع و قمع ها غالبا از اقوام کرد ٬ بلوچ و افراد سنی مذهب بوده است ٬ حساسیت و نگرانی زیادتری را در میان فعالان سیاسی و مدنی بوجود آورده است. از آن جهت که اعدام هایی از این دست برخاسته از تبعیض های قومی و مذهبی حاکم و به واقع در خدمت گامهای رو به عقب و دامنه دار شدن اختلافات مذهبی و فرقه یی در جامعه می باشد. وسعت این نگرانی را می شود در شمار روز افزون اطلاعیه ها ٬ مقالات صحبت هایی که در انزجار و محکوم نمودن آن منتشرشده و تحرکاتی که در این خصوص شکل گرفته دید. افزایش انزجار از سیاست کشتار رژیم به واقع واکنش مثبتی ست در برابر جنایاتی که رژیم در زندان های کشور به راه انداخته است. به واقع رژیم از اعدام جهت ترساندن و مضطرب نمودن توده های مردم بهره برداری می نماید و به این خاطر نه تنها به قتل زندانیان خود بسنده نمیکند ٬ بلکه تلاش می نماید تا آن را به نمایش عمومی گذاشته و نشان دهد که در این مسیر حدی نمی شناسد. نمایش نفرت انگیز اعدام در کوچه و خیابان ٬ جمعیتی را هر از چند گاهی به سوی خود به تماشا می نشاند٬ اما تردید نباید داشت که با فرو افتادن بیش از پیش پرده ها و هویدا گشتن واقعیت ضد بشری اعدام در کوی و برزن ٬ انزجار از آن در طیف گسترده تری در میان مردم عمومیت می یابد٬ اما بی شک نمایش نفرت انگیز خیابانی اعدام در گسترده تر شدن مبارزه برضد مجازات اعدام بی اثر نبوده است. از منظر حقوق بشر مجازات اعدام عملی فاجعه بار و محکوم است. فارغ از این که اعدامی کیست؟ و مرتکب چه عملی گردیده است ٬ بایستی نفس عمل محکوم گردد و توجه از شخص اعدامی به نفس مجازات اعدام معطوف گردد.

اما فرهنگ ضدیت تام با اعدام هنوز چنان که باید صورت نبسته است و ضدیت ها در غالب موارد موردی است . به دلایلی که میتوان درک نمود ٬ اعدام های سیاسی و عقیدتی اعتراضات بیشتری را به دنبال دارد ٬ همین گونه وابستگی های قومی و گروهی در اعتراض به اعدام تاثیر بیشتر به جا می گذارد و اعدام مجرمان تعرض جنسی ٬ متهمین به قتل ٬ قاچاقچیان مواد مخدر و ارازل و اوباش از سوی افراد و گروهها کمتر محکوم می گردد ٬ همه به این خاطر است که توجهات بر شخص و مرام اعدامیست تا توجه و تمرکز به نفس عمل. نگاه حقوق بشری به اعدام اما به گونه یی دگر و فراگیرست.
اعدام افراد که از سوی رژیم به روش هدفمند صورت می گیرد یک جنایت تام و تمام اجتماعی است ٬ که در اکثر موارد در مورد اشخاصی به کار گرفته میشود که از فقر و محرومیت اجتماعی در عذاب بوده اند و در غالب آن ها به خاطر جرمی که صورت نداده اند اعدام گردیده اند٬ احکام نفرت انگیز و وحشیانه یی بدین سان در سیستم حقوقی و قضایی الکن و قرون وسطایی ایی صادر می گردد که به هیچ یک ازمفاد حقوق بشری و استانداردهای قضایی پایبند نبوده است و بالاخره این که مجازات اعدام زمینه ساز تشتت و بحران در جامعه خواهد شد زیرا که قتل عمد را روشی توجیه پذیر نشان میدهد .. با این تفاسیر نبایستی گذاشت حق حیات هموطنان مان به اسباب تفریح جلادان و آدمخواران امنیتی رژیم تبدیل گردد … به اعدام به هر شکل و در هر جایی باید اعتراض نمود

محمود رضا کاظمی فر
فوریه ۲۰۱۴
سوئد