نکاتی در باره مبارزات مردم بختیاری

 اعتراضات مردم بختیاری برحق است و باید مورد حمایت چپ قرار.

گیرد. برحق است بخاطر اینکه مردم منتسب به بختیاری حق دارند علیه توهین و تحقیر دولتی اعتراض کنند. خائن و جاسوس خواندن مردم منتسب به یک قوم توهین و تحقیر است و این عمل از طرف تلویزیون دولتی صورت گرفته است.

۲٫ توهین و تحقیر به مردم منتسب به بختیاری از طرف دولت جمهوری اسلامی صورت گرفته است. جمهوری اسلامی تک به تک کلمات و جملات و پاراگرافهایی که در گفتارها و فیلمها و غیره از رسانه های خود منتشر میشود (تنها رسانه های مجاز) از چندین فیلتر و سانسور میگذراند و بعد پخش میکند. این توهین نمی توانست بدون رضایت و اجازه دولت اسلامی منتشر شود.

۳٫ مبارزات مردم بختیاری را باید در بطن و متن مبارزات کارگری و زنان و جوانان و دانشجویان قرار داد. مردم بختیاری در بطن و متن یک نارضایتی و خشم و نفرت عمومی از جمهوری اسلامی دست به اعتراض زده اند. این مبارزات میتوانند در ادامه خود، که هر روز گسترده تر و شدید تر میشوند، رادیکالیزه شده و با شعارها و خواستهای انسانی و پیشرو به تمام نکات ایران سرایت کنند.

۴٫ این اعتراضات اگر چه تاکنون در سطح اعتراض به توهین به مردم بختیاری مانده است و بعضا شعارهای ناسیونالیستی هم پیش آمده اند، اما خوشبختانه در تقابل با مردم منتسب به اقوام دیگر قرار نگرفته اند و نکته تیزشان متوجه دولت و رسانه های دولتی هست. این خود یک نکته مثبت این اعتراضات است.

۵٫ مهم است که مردم آذربایجان، کردستان، شمال، تهران، و جاهای دیگر بطور جدی از این مبارزات حمایت کنند. این خود عامل مهمی در مقابله با ناسیونالیسم قومی خواهد بود و به همبستگی تمام مردم ایران در مبارزه علیه جمهوری اسلامی کمک خواهد کرد.

۶٫ اشخاص و نیروهایی که خود را چپ و کمونیست می خوانند اما با دیدن چند شعار ناسیونالیستی و یا بخاطر نبود طبقه کارگر یا رهبری چپ در این مبارزات پیف پیف میکنند یا از درک روند مبارزات اجتماعی عاجز هستند و یا تصمیم گرفته اند در خانه بنشینند. مبارزات اجتماعی و انقلابات تقریبا هیچوقت با شعارهای طبقاتی و با رهبری طبقه کارگر یا حزب طبقه کارگر شروع نمی شود. مردم ایران از جمهوری اسلامی بیزارند و میخواهند این نکبت را سرنگون کنند و بخاطر آن هم با هر بهانه ای بیرون میریزند.

در خیزش سرنگونی ۱۸ تیر ۷۸ به بهانه بسته شدن روزنامه دولتی ایران، در انقلاب ۸۸ به بهانه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری، در مقاطعی به بهانه خشک شدن دریاچه ارومیه یا تخریب محیط زیست در خوزستان، و امروز به بهانه توهین به بختیاریها مردم به مصاف جمهوری اسلامی رفته اند.

چپی که میخواهد منشع اثر باشد باید از این حرکتها حمایت کند، شعارهای ناسیونالیستی و مذهبی و ارتجاعی را کنار بزند، و شعارهای رادیکال و پیشرو و انسانی و چپ را بر پرچم این مبارزات حک کند. مبارزه طبقاتی هیچوقت بشکل صف آرائی طبقه کارگر در یک طرف خیابان و طبقه سبرمایه دار در طرف دیگر اتفاق نمی افتد. این سیر مبارزات و قدت گیری چپ در حین مبارزات است که طبقات را طی پروسه مبارزه پلاریزه میکند و بشکل لخت و عریان در برابر هم قرار میدهد. تازه این صف آرائی لخت و عریان طبقات هم هرگز بطور کامل صورت نمی گیرد.

۷٫ دوستانی بحث آزاد بیان را پیش کشیده اند و میگویند خواست مردم بختیاری برای بسته شدن سریال “سرزمین کهن” و استعفای ضرغامی، مدیر تلویزیون، علیه “آزادی بی قید و شرط بیان” است. واقعیت اما این است که آزادی بی قید و شرط بیان حکم میکند که همه رسانه های جمهوری اسلامی تماما و کاملا بسته شوند و کنار گذاشته شوند. رسانه های جمهوری اسلامی روی دیگر سکه سرکوب و کشتار رژیم هستند. خواست. تعطیل شدن سریال و استعفای ضرغامی حداقل خواست مردم است.

۸٫ نیروهای راست، از جمله شهرام همایون، تلاششان این است که این اعتراضات، که تا بحال صدها دستگیری داده است، “صلح آمیز” بمانند و به تعطیل شدن سریال سرزمین کهن و استعفای ضرغامی محدود گردند. اینها علنا نیروهای سرکوب رژیم، پاسداران و فرماندهان آنها، را برادران مردم بختیاری معرفی میکنند و از مردم میخواهند به مراکز و نهادها و نیرهای سرکوب رژیم حمله نکنند. باید در برابر این خوشخدمتیها به رژیم جنایت کار اسلامی ایستاد و آنها را افشا کرد. مردم حق دارند به نهادها و مراکز و نیروهای دولتی حمله کنند و باید از هر فرصتی برای اینکار استفاده کنند.

۹٫ ناسیونالیسم قومی و ملی باید مورد نقد و افشای روشن و صریح و عمیق و بیرحمانه نیروهای چپ قرار گیرد و تلاش شود مردم مبارز به عمق کثافت و ارتجاع هر نوع از ناسیونالیسم آگاه شوند و خود را با تمام انسانها در ایران همسرنوشت و همراه بدانند.

۱۰٫ امروز باید بیشتر از هر زمان دیگر شعار “نه قومی، نه مذهبی، انسانی” مورد تاکید قرار گیرد و بر پرچم تمام مبارزات مردم ایران در هر شهر و منطقه ای حک گردد.