“در بلندای عشق ..”
از: زهره مهرجو
۱۸ فوریه ۲۰۱۴
“تقدیم به پرندگان عشق، که در سرزمین ایران اسیر شدند و به خاطر زیباترین آرمانهای خویش جان باختند.”
گفتیم «نه» !
تسلیم ایشان نگشتیم،
ظلم را دیدیم و
پذیرای اش نشدیم.
در دنیای بی مهری که زاده شدیم،
به آهنگ قلب هایمان
گوش سپردیم ..
و به حقیقت، پاکی و عشق
«آری» گفتیم؛
و اینگونه حقیقتی
خطری بود بر تداوم شب –
سیاهی بیمناک از آزادی ما ..
کمر به کار بهر ندامت ما بست:
ما را به زندانها فکندند،
بستند و زدند و ..
دشنام ها را
همچو تازیانه ای بر روح
نثارمان کردند،
و آنگاه بیشرمانه حکم کردند
تا چشمان خویش را
بر جهالت و فقر و ..
حیوانیت شان ببندیم ..
و اعتراف کنیم که
حقیقت را ندیده ایم !
ولی وجود ما – خود تبلوری ز حقیقت بود؛
ما در آفتاب ..
و آفتاب در ما جاری –
همچنان به حقانیت خویش
استوار ماندیم،
تا سرانجام
ققنوس وار به آسمان پر کشیدیم ..
و در بلندای عشق؛
به جاودانگی پیوستیم ..!