تراژدی سقط جنین برای زنان در ایران

سقط جنین در ایران قانونی نیست*. اگر آماری هم از طرف مقامات جمهوری اسلامی منتشر می شود، عجیب به نظر می رسد. اما اگر موضوعی به اندازه آمار سقط جنین زیر سیطره جمهوری حاد شد، مخفی کردن آن سخت می شود. مدیر کل دفتر سلامت جمهوری اسلامی اخیرا گفته است که “به طور متوسط حدود ٢۵٠ هزار سقط جنین در سال گزاش می شود که مربوط به سقطهای غیرقانونی است.” از اسمش پیداست. “سقط جنین غیرقانونی”! یعنی چندین برابر این آمار مخفی و در زیرزمینها در شرایطی غیربهداشتی و مرگ آور انجام می شوند.

موقعیت زن در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی را لازم نیست به کسی یادآوری کنیم. اما گاها حتی برای همین کسانی هم که جمهوری اسلامی را خوب می شناسند، آمارها غیرقابل باورند. فاطمه حاجی‌باقری، متخص بیماری‌های زنان و زایمان می‌گوید: “هیچ آمار دقیقی از تعداد زنانی که مبادرت به سقط می‌کنند وجود ندارد. این مساله مثل یک راز بین بیمار، پزشک یا ماما می‌ماند؛ چون به هر حال یک کار غیر قانونی صورت گرفته است و هیچ کدام از طرفین مایل به فاش کردنش نیستند. نمی‌دانم مسئولان چطور به این آمارها دست پیدا می‌کنند. تنها از آمار کسانی می‌توان مطمئن شد که در اثر این کار جان خود را از دست داده باشند و پزشک قانونی علت مرگ را سقط جنین تشخیص بدهد در غیر این صورت با شناختی که من دارم ارائه آمار در این خصوص تقریبا غیر ممکن است.” گرچه فاطمه حاجی‌باقری از این موضوع مطمئن نیست اما سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفته است: “نمی‌دانم وزارت بهداشت چطور آمار کسانی را که غیرقانونی سقط کرده‌اند به دست آورده است. ما در آمارمان باید به آمار مرجع رسمی توجه بکنیم؛ مرجع رسمی در این حوزه هم پزشک قانونی است.” می گویند که اگر مدیرکل دفتر سلامت جمهوری اسلامی متوجه ٢۵٠ هزار سقط جنین غیرقامون در سال بوده، دلیلش این است که ٢۵٠ هزار زنی که سقط جنین کرده اند، جان باخته اند! وحشتناک نیست!؟
“حرام” بودن رابطه جنسی آزاد و دوست داشتن یک پای اصلی قضیه است. مشکل سقط جنین اینچنین حاد است بخاطر اینکه دختر ازدواج نکرده ای که در ایران باردار می شود، هر طوری که شده می خواهد از این جنین خلاص شود. و گرنه زندگی و آبروی خودش در آن جامعه و پیش دوست و کس و کار در خطر است.
نیوشا صارمی گزارشی در مورد سقط جنین منتشر کرده است که نکات جالبی دارد. او می نویسد: “۳۰ درصد از کسانی که سقط جنین می‌کنند زنان مجرد هستند.” سپس سرگذشت سقط جنین زن به نام مینا را چنین می نویسد: “مینا یکی از مجردهایی است که سقط جنین کرده. ۲۶ ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات فارسی است، در تهران زندگی‌ می‌کند و سال گذشته جنین هشت هفته‌ایش را سقط کرد. مینا می‌گوید: “من و دوست پسرم، چهار سال است که با هم هستیم. پارسال وقتی پریودم عقب افتاد با نگرانی آزمایش دادم.در عین ناباوری جواب مثبت بود، ما همیشه از لوازم پیشگیری استفاده می‌کردیم و نمی‌دانستم چطور با وجود کاندوم این اتفاق افتاده بود.” مینا می‌گوید خودش و دوست پسرش دوست داشتند این بچه را نگاه دارند: “تصمیمی برای بچه‌دار شدن نداشتیم، ما ازدواج نکرده بودیم و چنین چیزی به مغزمان هم خطور نکرده بود. بعد از اینکه فهمیدیم باردارم دوست نداشتم بچه را از بین ببرم. دوست پسرم حتی پیشنهاد کرد سریع ازدواج کنیم اما من مطمئن نبودم، نمی‌خواستم ازدواج کنم و در عین حال دوست نداشتم بچه را سقط کنم. آخر به این نتیجه رسیدم که نمی‌شود اینجا، در ایران، بچه‌ای را که “حرام‌زاده” می‌ خوانند به دنیا آورد و یک مادر مجرد بود. حتی فکر رفتن از ایران به سرم زد اما فکر کردم تا مقدمات رفتن را فراهم کنم، شکمم بزرگ شده است. سرآخر از پزشکی که یکی از دوستانم به من معرفی کرده بود وقت گرفتم. ۱.۵ میلیون تومان دادیم و جنین به وسیله ساکشن (تخلیه مکشی) در عرض ۲۰ دقیقه سقط شد. بیهوشی در کار نبود و من در تمام مدت اشک می‌ریختم.” این زندگی زنانه در این جامعه است. آن جامعه ای که زن هنوز در آن اینچنین احساس ناامنی کند، جامعه ای شایسته انسان امروزی نیست و باید تغییر بنیادی در ساختارهای سیاسی و اجتماعی آن صورت گیرند.

=========
* این موضوع که سقط جنین در جمهوری اسلامی اکیدا غیرقانونی است، تماما درست نیست. در شرایط بسیار استثنائی زن حق دارد جنینش را سقط کند. برای مثال اگر طبق تشخیص پزشک بارداری برای زنی خطر جانی داشته باشد، می‌تواند جنینش را سقط کند. نیوشا صارمی می نویسد: “آخرین آمارهای پزشک قانونی می‌گوید که در سال گذشته حدود ۶۶٠٠ نفر برای گرفتن مجوز سقط درخواست داده‌ و از این تعداد ۴٨١٨ تن موفق به دریافت مجوز سقط درمانی در مراکز پزشکی قانونی سراسر کشور شده‌اند.”