زیستن در خلاء

روز – خارجی – خیابان انقلاب اسلامی – ( مقابل فروشگاه توزیع سبد کالا

صف طولانی جمعیت در برابر فروشگاه سبد کالا در خیابان انقلاب ( سبد کالایی که دولت در فاصله ی روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه پیشنهاد توزیع آن را داده بود ) .. درب فروشگاه باز شده و عده یی نایلون در دست از فروشگاه خارج شده و با اشاره فروشنده تعدادی نیز وارد فروشگاه می شوند. التهاب زیادی در جلوی صف به جهت محدودیت توزیع روزانه از سوی فروشگاه مشاهده می شود… نارضایتی از گرانی و افزایش شدید هزینه ها و فشار همه جانبه یی که مردم به شکل روزمره تجربه میکنند. موضوع بحث داغ در میان جمعیت ست. جوان میانه اندام با عینک ظریف و کیفی بر دوش ٬ متاثر از بحث و جدل مردم در درون صف ٬ دوربین دستی خود را از کیف در آورده و از جمعیت ناراضی و نگران تصویربرداری می کند. دوربین در حال برداشتن تصویر از ابتدای صف به انتها ست ( در متن تصویر همهمه ی زیادی از سوی جمعیت شنیده می شود. ) که در میانه ٬ مرد مسنی با چهره تکیده و خسته یی از بین جمعیت و خطاب به دوربین : توی این ۳۵ سال شما یک حرکت از این آقایون به من نشان بدید که تبدیل به خیر شده باشه ٬ باعث خوشحالی مردم شده باشه ٬ محاله ! – .. خانم جوانی در میان جمعیت با لحنی اعتراضی به میان حرف های پیر مرد آمده و در تائید آن : آقا کدوم کشوره که با این ثروت و با این منابع غنی و با این جمعیت جوان ٬ مردمش به این دریوزگی افتاده باشند ٬ اینا چه کار دارن میکنن ٬ اصلا چی از جون ما می خوان… در همین حال و در میان همهمه ی اعتراضی زن جوان ٬ کامیونی با چهار بلندگو در چهار گوشه ی کانتینراش به نزدیکی جمعیت در مقابل فروشگاه رسیده و ضمن تبریک سالروز پیروزی انقلاب اسلامی اعلام میدارد که هر شب برنامه یی در مسجد امام واقع در میدان انقلاب اسلامی همراه با مداحی ٬ پخش شیرینی و نور افشانی برگزار می شود ۰۰ کامیون در حالی که مشغول دادن توضیحات بیشتر است آرام آرام از خیابان مقابل فروشگاه دور می شود . خانم میان سالی با اشاره به کامیون و رو به دوربین : نگاه کنید تو رو خدا ! انگار این ها توی سرزمین دیگه یی زندگی میکنند.. بحث و همهمه در همین زمینه در میان جمعیت بالا میگیرد. در همین حال خودرویی در کنار جمعیت توقف نموده و دو نفر با ظاهر نیروهای امنیتی تصویر بردار جوان را به کمی دورتر از صف هدایت نموده و پس از گفت و گوی کوتاهی او را به زور به درون خورو برده و به مکان نا معلومی منتقل میکنند

شب – خارجی – خیابان انقلاب اسلامی ( مقابل فروشگاه توزیع سبد کالا )
تعدادی که نتوانسته بودند کالای خود را دریافت نمایند با نگرانی از این که فردا گرفتار همین سیکل شوند ٬ شب را کنار فروشگاه به دور ظرفی از آتش به امید صبح بیتوته مینمایند. آن سوی خیابان نیز تعدادی از کارتن خواب ها در زیر سایبانی با روشن نمودن آتش در ظرف فلزی در کنار هم نشسته و عده یی کودک ونوجوان در میان آنان با گرفتن ضرب ( تنبک حلبی ) به دست زدن و ترانه خوانی مشغولند.. در همین حال کامیون تیره رنگی با چهار بلندگو در چهار گوشه ی کانتینراش با پخش سرودهای مذهبی روز های پس از انقلاب به همراه جمعیتی از مسجد امام به خیابان انقلاب اسلامی سرازیر شده و در نزدیکی فروشگاه توقف نموده . مداح درون کامیون با ذکر مدحی در وصف بنیانگذار جمهوری اسلامی از ایستادگی ایران در قله عزت و سربلندی در جهان داد سخن سر می دهد. اندکی بعد به ازای پرتاپ هر فشفشه جمعیت هوادار اطراف کامیون اله اکبر گویان به جشن میپردازند ( ابر غلیظی از بخار به هنگام شعار دادن از دهان شعار دهندگان خارج می شود ) – صدا در متن تصویر آهسته آهسته تا سکوت کامل کاهش می یابد. در سکوت سنگینی چهره افراد مقابل فروشگاه با هر انفجار فشفشه روشن و تاریک
می شود. در همان حال ریزش برف آغاز می گردد

محمود رضا کاظمی فر
فوریه ۲۰۱۴

سوئد