مستند عصر حماقت

مستند که ساخته «فرانی آرمسترانگ» و تولید سال ۲۰۰۹ میلادی است، تصویرگر فاجعه‌ای زیست محیطی است که به صورت نیمه واقعی و نیمه تخیلی روایت می شود. داستان فیلم درباره یک آرشیویست در نیمه دوم قرن بیست و یکم است که به دوران ما می آید تا یک زندگی آرام و سعادتمند داشته باشد. چون دنیایی که او در آن زندگی می کند سرشار از فاجعه های زیست محیطی مربوط به گرم شدن تدریجی هوا شده است. این بایگان اطلاعات در سال ۲۰۵۵، با استفاده از قطعات فیلم‌هایی که در بایگانی‌اش دارد می‌خواهد نشان دهد، یا بفهمد، که چرا انسان به گرمایش زمین توجه نکرد و باعث نابودی تمدن شد. بر اساس آنچه که این بایگان ارائه می‌دهد نابودی تمدن به طور مشخص نتیجۀ ندانم ‌کاری، سود طلبی، مصرف‌ گرایی، نا آگاهی و خودخواهی انسان به طور کلی بوده و البته طبقات و گروه‌هایی مانند کمپانی ها و دولتها در این نابودی سهم بسیار بیشتری دارند. مستند برای جلب بازار گرمی سعی دارد که دارای ظاهر و رویکردی ضد سرمایه ‌داری، ضد مصرف‌ گرایی و ضد طبقاتی باشد ولی شاید تعجب برانگیز باشد اگر بگویم: کل مستند تنها به این دلیل ساخته و پرداخته شده است تا تحت لوای فرضیه ها و بعضا دلایل شبه علمی، این تفکر منحط را در اذهان ما بکارد که به اصطلاح گرم شدن کره زمین از درون، رابطه مستقیمی با فعالیتهای ما در روی آن داشته و در همین راستا و در لابلای مستند حداقل دوبار جملاتی همچون: دانشمندان رابطه بین تغییرات آب و هوایی با گرم شدن کره زمین را اثبات نموده اند و غیره بطور مستقیم به بیننده گوشزد می شوند، این در حالی است که پدیده موسوم به گرم شدن کره زمین از درون و تغییرات آب و هوایی از بیرون کاملا از هم جدا بوده و هیچ ربطی به همدیگر ندارند. البته منطقا هم باید اینطور بوده و مکانیزمهای درونی کره زمین همچون زلزله و آتشفشان و هسته مذابِ مرکز آن یا همان ماگما تأثیری به میزان بارندگی، گازهای گلخانه ای، طوفان و سونامی های مختلف و ذوب شدن یخهای قطبی نداشته باشد زیرا این فعل و انفعالات داخلی از اول پیدایش کره زمین وجود داشته و اگر روی مسایل سطح کره، تأثیر مستقیم و دایمی می داشتند، تا بحال دهها مرتبه زندگی و حیات را از بین برده بودند. تنها موردی که باقی می ماند، تغییرات ادواری و متناوب گرمایشی – سرمایشی بین دو نیمکره شمالی و جنوبی زمین می باشد که هر چند سال بین دو نیمکره تغییر شیفت داده و هر یک از آنها بر خلاف دیگری سرد یا گرم شده و تأثیراتی روی میزان بارش برف و باران می گذارند. اما در دنیای سیاست زده کنونی، دانشمندان مزدور سیستم راسیونالیته حاکم سعی می کنند این تغییرات ادواری را به نحوی از انحاء به تغییرات روی سطح کره ارتباط داده و علاوه بر براه انداختن جنگهای روانی و استرس و حقنه نمودن غذاب وجدادنِ کاذب به بشریت، با مطرح کردن مکرر آن، تنور بازار سیاست خود را گرم نگه داشته و آن را دستمایه ژستهای حقوق بشری – محیط زیستی قرار دهند تا دست آخر انواع و اقسام مالیات یا باج های قانونی را بر انسان این دوره تحمیل نمایند. اما در مورد تغییرات آب و هوایی از جمله، آلودگی محیط زیست، افزایش گازهای گلخانه ای و آلاینده های مختلف، سوراخ شدن لایه اوزن و غیره باید گفت که بخاطر بی نظمی تحمیل شده به سیستم متعادلی همچون آب و هوا و محیط زیست کره زمین و در نتیجه افزایش آنتروپی در آن، راندمان بخشهای مختلف این سیستم منظم و یکپارچه در حال سقوط بوده و همه این مسایل در حالی اتفاق می افتند که ما در یک محیط بسته قرار داشته و دود هر گونه ندانم کاری مستقیما در چشمان خودمان و ساختارهای زیستی طبیعت فرو می رود که البته این وضعیت هم بنوبه خود معلول و نتیجه مستقیم استفاده غیر بهینه و مبتنی بر سوداگری لجام گسیخته و مصرف گرایی افراطی از منابع و ظرفیتهای کره خاکی و در کل بی مسئولیتی و لاابالی گری در قبال خود و دیگر موجودات و نسلهای آینده می باشد.
اما مستند ظاهرا از یک آرشیو تخیلی ولی واقعا موجود که یک دپوی بزرگ در قلب کوههای شمال نروژ، در جزیره اسپیدس برگن بوده و توسط سران و سرکردگان سیستم از جمله بنیاد راکفلر و بیل گیتس در قالب رییس کمپانی مایکروسافت و با هزینه کردن ۱۲۳ میلیارد دلار در دهه ۱۹۷۰ میلادی بنیان گذاشته شده، ( پروژه یوژنیکس یا همان کشتی نوح و علم اصلاح نژادی می باشد که طی آن پروژه‌ها و برنامه‌های متنوعی به کار گرفته شده است، از جمله، عقیم و نازا کردن زنانی که عموماً در سنین باروری قرار دارند، مقطوع‌النسل کردن مردان، به اجرا گذاردن برنامه‌هایی از قبیل تنظیم خانواده و شعارهایی مثل: جمعیّت کمتر و زندگی بهتر، عمومی و اجباری کردن کشت بذرها و دانه‌های تغییر ژنتیک داده شده (GMO) که دارای اثرات مخرّب و مرگ‌آوری بر محیط زیست و سلامتی و حیات انسان است، مثل پروژه‌های تولیدِ ذرّت عقیم کننده و برنج سرطان ‌زا به عنوان دست‌آورد مهندسی ژنتیک، دستکاری ژنتیکی DNA حیوانات و تغییر ماهیّت طبیعی آنها و در نتیجه بیماری ‌زا نمودن گوشت و محصولات لبنیِ حاصل از آنها که حامل بسیاری از بیماری‌های کشنده و مرگ آفرین، مثل سرطان پروستات در مردان و سرطان سینه در زنان، به عنوان دستاورد این‌گونه اقدامات ژنتیکی اعلام شده است، تولید داروهای مرگ آفرین، یا تعبیه نمودن مواد عقیم‌کننده در داروها، تولید و فروش بیماری‌ها و دهها پروژه دیگر مربوط به علم ابزاری و بی اخلاق…) آغاز می شود. موزه‌ای بزرگ و مملو از فسیل‌های موجودات زنده، انواع و اقسام اطلاعات به شکل‌های مختلف و خلاصه یک بانک اطلاعاتی بسیار بزرگ. بایگان می‌گوید ما در سال ۲۰۱۵ می‌توانستیم خودمان را نجات دهیم اما این کار را نکردیم. اما بررسی بایگان از عصر حماقت، زودتر از این شروع شده است، از سال ۲۰۰۵: زمان توسعۀ تجاری هند. سال ۲۰۱۰ سال تغییر محسوس آب وهواست و گویندۀ تلویزیون آن روز را با حدود یکصد و ده درجه فارنهایت، گرم‌ترین روزی که تاکنون به ثبت رسیده است اعلام می‌کند. روزی که در آن هفتصد نفر از گرمای بی‌سابقه تلف شده‌اند. بعد از آن گزارش‌هایی از خشکسالی در ملبورن، پیشروی سه مایلی بیابان‌ها در سال، آب شدن یخ‌های قطبی، زیر آب رفتن کشور و تلف شدن نیم میلیون نفر را می‌شنویم. گزارشِ از بین رفتن بیش از نیمی از پیست‌های اسکی در ۵۰ سال آینده احتمالا برای هشدار به اسکی‌بازان و ایجاد وحشت در دل آن‌ها، کمی مشروح‌تر و دلخراش‌تر تهیه شده است.
مستند «عصر حماقت» همچون مارپیچی در هر دورش به مسائلی کمی عمیق‌تر توجه می‌کند. بایگان دوباره سراغ سال ۲۰۰۵ می‌رود. چند روز قبل از طوفان کاترینا در امریکا. دانشمندان محیط زیست درمورد گرم شدن جهانی کره زمین هشدار می‌دهند و اعلام می‌کنند که شدت طوفان به دمای سطح آب بستگی ندارد ! بلکه افزایش شدت آن مربوط به گرمای جهانی کره زمین است. طوفان کاترینا یکی از بدترین وقایع در آمریکا بوده و گزارشگر اعلام می‌کند که این یکی از کوچکترین‌ نمونه‌هایی از این دست است که می‌تواند در آینده اتفاق بیافتد. برای تثبیت گازهای گلخانه‌ای که باعث گرمایش زمین می‌شود از سال ۲۰۰۸ باید تا ۷ سال هیچ گازی تولید نکنیم. به نظر او همۀ آحاد بشر در این مورد مسئولند. مقام مسئولی می‌گوید تنها یک فرد بریتانیایی مسئول تولید بیش از ده هزار تن گاز گلخانه‌ای در سال است و فقط پرواز یک هواپیما از نیویورک به لندن، کربنی در حدود سه و سال نیم تولید می‌کند. به نظر این مقام مسئول برای جلوگیری از این امر باید، ۱- الگوی مصرفِ مواد غذایی خود را تغییر دهیم، ۲٫ نیروی برق خود را از توربین‌های بادی بگیریم زیرا با این کارها می‌توانیم هر ساله یک تن از گازهای گلخانه‌ای را کاهش داده و به درختان و گیاهان فرصت دهیم که دوباره تجدید قوا کنند و عمل جذب را مجددا انجام دهند.
این مستند با سرهم کردن تکه‌هایی مختلف از گزارشاتی که به نوعی به نابودی زمین و تمدن ربط پیدا می‌کنند و همراه کردن آن‌ها با انیمیش‌هایی که فرضیات علمی را عنوان می‌کنند، ساخته شده است، به همین دلیل گاه بسیار مغشوش و ناپیوسته به نظر می‌رسد، اما تمامی این قطعات دست به دست همدیگر داده تا هشداری برای نابودی زمین، امکانات زیستی‌ و منابعش به انسان کنونی بدهند. شاید فقط یک هشدار. در بخشی از مستند به مصرف بی‌رویۀ منابع موجود در زمین پرداخته می‌شود. از آن‌ جمله نفت. نفتی که حاصل میلیون‌ها سال فرایند خورشید و زمین است و ما در عرض یک سال همه‌اش را به هدر می‌دهیم. چرا که تمامی بخش‌های مدرنِ سیستم، وابسته به نفت است. از سی‌دی‌های کامپیوتری گرفته تا لباس و فرش و دارو. براساس گزارش‌ها، هر کالری غذایی که می‌خوریم حدود ۸۰ کالری نفت برای تولید، بسته‌بندی، فریز کردن و حمل و نقل آن مصرف می‌شود. براساس آمارها در حال حاضر، یک امریکایی ۲ برابر یک اروپایی، ۹ برابر یک چینی، ۱۵ برابر یک هندی و ۱۵ برابر یک کنیایی انرژی مصرف می‌کند. اگر انرژی‌های فسیلی به این شکل مصرف شوند تا ۴۰ یا ۵۰ سال دیگر تمام خواهند شد و برای نسل های بعدی چیزی باقی نخواهد ماند.
گریز به مبحث سوخت‌های فسیلی فرصتی برای پرداختن به فقر مناطق نفت خیز می‌شود که یکی از این مناطق نیجریه است. جایی که مردمش آب آلوده می‌نوشند و ماهی‌هایشان را قبل از طبخ باید با مواد شوینده شستشو دهند تا از نفت پاکیزه شوند. هر روز تعداد زیادی از مردم این منطقه به خاطر کشمکش‌های‌کمپانی های خارجی و دولت خودی و غیرخودی بر سرتصرف نفت قتل عام می‌شوند و مجبورند با درآمد روزانه ۱ دلار روزمرگی نمایند. لازم به گفتن نیست که مردم بسیاری از این مناطق نفت خیز نه مدرسه دارند، نه امکانات بهداشتی، نه برق و نه حتی آب آشامیدنی. برخی از شعله‌های گازی که در این مناطق به خاطر عدم امکان انتقال، سوزانده می‌شوند هرساله ۷۰ میلیون تن کربن تولید می‌کنند، یعنی بیش از مقدار کربنی که ده میلیون خانوار انگلیسی در سال تولید می‌کنند. آلودگی هوا، مردم منطقه را در معرض انواع بیمارهای تنفسی، پوستی و سرطان قرار داده است. در این ارتباط همچنین نیم نگاهی هم به حملۀ کشورهای غربی به عراق و کشتار مردم آن برای تصرف نفت می‌شود و به صراحت از زبان آلن گریسمن بعنوان سرکرده سابق بانک مرکزی عموسام اعلام می گردد که تهاجم به عراق نه بخاطر تسلیحات کشتار جمعی بلکه برای کنترل منابع نفتی عراق و خاورمیانه بوده است.
تولید انبوه و بی ‌رویه برای کسب سود بیشتر و پروار شدن سرمایه و سرمایه ‌داران، ممانعت از تولید تکنولوژی‌های سازگار با محیط زیست، مثل ماشین‌های برقی و انرژی باد به واسطه مورد تهدید قراردادن منافع انحصارات بزرگ و دولت‌های سرمایه ‌داری، وارونه جلوه دادن گزارشات علمی به نفع منافع دولت‌های سرمایه ‌داری و حمایت نا آگاهانه مردم از تصمیمات این دولت‌ها در اثر بمباران تبلیغاتی هر روزه شان، از موارد دیگری است که مستندِ عصر حماقت به آنها می‌پردازد.
اما حقیقت این است که بحران درست در همین دورانی که ما در آن هستیم، دارد اتفاق می‌افتد، همان عصر حماقت. این دوران در قیاس با طول عمر زمین تا به امروز فقط مدت کوتاهی است. اما انگار که تمامی تبلیغات برای استفاده از وسایل نقلیۀ غیرسوختی، مثل دوچرخه، تاسیس توربین‌های بادی، تولید ماشین‌های برقی، صفحات تولید انرژی خورشیدی و … نمایشی است تکراری برای هشدار در مورد اتفاقی که به زودی خواهد افتاد و همه فقط درباره‌ اش هشدار می دهند ولی هیچکس حاضر نیست حتی برای نجات خودش یکی از امتیازاتی را که در زندگی از آن بهره‌مند می باشد، از دست بدهد. عصر حماقت بالاخره در سال ۲۰۵۶ بعد از طوفان‌های بسیار، غرق شدن زمین در یخ‌های آب شده، پایان یافتن ذخیره سوخت و غذا و بالاخره حملات هسته‌ای به پایان می‌رسد.
بایگان در آخر انگار زمزمه هایی با خود دارد، چرا که دیگر کاری نمی‌شود کرد. تمدن نابود شده است. می‌گوید:ما اولین حیاتی نخواهیم بود که خودش را از بین می‌برد. اما آنچه درباره ما متفاوت بوده، این است که اینکار را آگاهانه کردیم. در باره ما چه خواهند گفت؟ چرا وقتی می‌توانستیم خود را نجات ندادیم. آیا در آن لحظه در مورد حفظ ارزش خود اتفاق نظر نداشتیم؟ می‌دانید اگر همه ما متحد ‌شویم می‌توانیم جهانی را دگرگون کنیم؟ اگر حتی می‌توانستیم در مورد ریشه‌کن کردن فقر وتنگدستی متحد شویم …. علت اینکه من دارم این آرشیو را درست می‌کنم فقط هشدار است، نه برای ما، زیرا برای ما خیلی دیر است، برای همه آنها، برای کسانی که بالاخره اینها را پیدا می‌کنند.
مترجم مستند: فریدون حسین زاده
داونلود مستند عصر حماقت از لینکهای زیر
The Age OF Steupid LInk Download
part.1
mediafire.com/download/is50ant9o3rv45l/The_Age_of_Stupid.part1.rar
part.2
mediafire.com/download/ud2cq92d4xri53e/The_Age_of_Stupid.part2.rar
part.3
mediafire.com/download/zyu4ihj4hawksld/The_Age_of_Stupid.part3.rar
part.4
mediafire.com/download/h9hvf86ehn4j0fg/The_Age_of_Stupid.part4.rar
داونلود از تورنت
kickass.to/the-age-of-stupid-2009-limited-dvdrip-xvid-lpd-t3187355.html
یا
torrentz.eu/b925a7065f81662888d6c801e512d96e05179995
داونلود از یوتیوب
www.youtube.com/watch?v=XpSdPP9b0pc
داونلود زیرنویس فارسی بطور جداگانه
s2.farsisubtitle.com/downloadz/index.php?act=view&id=41362