بریگاد سرخ ارتش زنان هند از جنس گارد آزادی

در دورانی بسر می بریم که اسلحه وارد سیاست شده و حرف آخر را می زند. جنبشهای فرقه ای و قومی و مذهبی میدان دار شده اند. دول امپریالیست، انقلابات مردم را با دخالتهای نظامی به راه مطلوب خود میبرند. 

امروز دیگر پلیس با اجازه دادستان جلو درب خانه کسی نمی رود، رهبران کارگری وچپ را ترور می کنند یا هواپیمای بی سرنشین را سراغ متهم می فرستند و بی محاکمه اعدامش می کنند. امریکا و متحدینش دراروپا و کشورهای مرتجع تهدید دایمی بر سر راه جنبش های انقلابی کارگران و توده های زحمتکش برای آزادی و برابری اند. قوم پرستان و فدرالیستهای قومی و جنبش های اسلامی سنی و سلفی که توسط دول بورژوایی و مرتجعین منطقه تسلیح و تجهیز شده اند، تهدید جدی برای هر تحرک وجنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه اند.

جمهوری اسلامی، بدون سرکوب و ارعاب سرپا نیست. این رژیمی تا دندان مسلح و به دارو دسته های مذهبی و گانگسترهایش در سپاه پاسداران و بسیج و وزارت اطلاعات، متکی است. قوم پرستان و فدرالیست ها و نیروهای سناریوی سیاه در مرز ها، در درون جامعه و درون حاکمیت از اطلاعات سپاه پاسداران و بسیج و حوزه علمیه قم تا تفنگ داران مقتدا صدر و مالکی و حزب الله لبنان حی و حاضراند. طبقه کارگر باید آمادگی مقابله ی همه جانبه با این شرایط را داشته باشد.
درچنین شرایطی است که نه تنها احزاب جدی باید پتانسیل نظامی داشته باشند، بلکه قدرت دفاع از خود مردم امری حیاتی است. گارد ازادی ابزار این قدرت است. گارد آزادی یک افق سیاسی روشن و یک تصویر و یک راه حل در مقابله با و ممانعت از هرگونه ماجراجویی و تروریسم و گانگسترهای سیاسی و باند سیاهی داخلی و خارجی است.

دشمنان طبقه کارگر ایران، اسلحه را از رو بسته اند و در همه جا حضوردارند. در کارخانه ها، مدارس، ادارات، بیمارستان ها، خیابان ها، کوچه های محلات، حتی در جشن ها و عزاداری ها و کنج خلوت زندگی شهروندان. نیروهای سیاه انتظامی و بسیج و لباس شخصی ها وحزب الله و نهی از منکرات و غیره اند که تصمیم می گیرند و تعیین می کنند زنان چه بپوشند، مردان چه کنند و چه نکنند و حتی مردم چه بخورند و چه نخورند…
تجارب تا کنونی نشان داده است که همه ی جناح های بورژوازی ایران، دست از سرکوب و تحقیر و دخالت و تخریب زندگی جوانان پسر و دختر و زنان تحت قوانین اپارتاید جنسی و تعقیب و زندانی کردن و شکنجه واعدام بر نمی دارند.
میلیون ها جوان که اکثریت شان فرزندان کارگران و زحمتکشان اند امیدی به بهبود شرایط زندگی و کار و رفاه و شادی و ازادی در جمهوری اسلامی و اصلاحات و اعتدالش ندارند. این نیرو می تواند برای پس زدن تعرض و سرکوب عریان بورژوازی خود را آماده کند. این آمادگی جز تدارک و ایجاد نطفه های یک جنبش وسیع و توده ای دفاع از آزادی و حرمت انسانی چه در شرایط سرکوب رژیم و چه هر گونه احتمال سناریوی سیاه توسط نیروهای بیرون و درون جمهوری اسلامی، نیست. این تدارک وآمادگی و افق و راه حل، گارد آزادی و گسترش آن در ابعاد اجتماعی است.

جمهوری اسلامی و همه حکام بورژوایی در سراسر جهان ولو دمکرات ترین شان اساسا با هر نوع مبارزه، چه مسالمت آمیز یا غیر مسالمت آمیز، اقتصادی و سیاسی که نظام سرمایه داری و کار مزدی را زیر سوال ببرد، مخالف اند. آنها طبقه کارگر و بشریت اسیر و برده این نظام را به دمکراسی و حقوق بشر حواله می دهند. دمکراسی، حقوق بشر، سازمان ملل و دیگر خزعبلات بورژوایی، سپر دفاعی شان در مقابل طبقه کارگر و هرگونه آزادیخواهی و برابری طلبی و جنبش های اجتماعی ضد سرمایه داری است.
دیکتاتوری های نظامی و سیاسی از جمله جمهوری اسلامی، اما نیازی به این پرده و حفاظ دمکراسی و تبعاتش ندارند. اولی ها شمشیر را در پشت قایم کرده و دومی ها آن را از رو بسته اند. هردوی این نظام ها چه دمکراسی خواه و چه استبداد و دیکتاتوری، پشت و روی یک سکه اند. این ها دشمنان درجه یک طبقه کارگراند.
جریاناتی که مبارزه طبقاتی، آزادیخواهانه و برابری طلبانه را در لباس دمکراسی و مبارزه مسالمت آمیز می پیچند، دشمنان درجه دوم طبقه کارگر هستند. دفاع از سیستم سرمایه داری برای بورژوازی بی قید و شرط است. برای حفظ این نظام، هر کاری بخواهند می کنند، از هر اسلحه ای که در اختیار دارند استفاده می کنند، هر چقدر لازم باشد می کشند، اعتصابات کارگری را در هم می شکنند، تظاهرات و اعتراضات را به گلوله می بندند، کمونیست ها، فعالین کارگری و هر گونه عدالتخواهی و برابری طلبی را تعقیب و دستگیر و زندانی می کنند، محاکمه می کنند و یا بدون محاکمه اعدام می کنند.لازم شود جنگ راه می اندازند. از جنگ منطقه ای تا جنگ جهانی. نظام سرمایه و سود مبتنی بر کار مزدی بهر قیمت باید حفظ شود.
مبارزه طبقاتی و جنبش های اجتماعی، آزادیخواهانه و برابری طلبانه باید بر این نظام غلبه کند.
مبارزه طبقاتی برای مزخرفات حکام و حافظین و دوستداران سیستم سرمایه داری پشیزی ارزش قایل نیست و به هیچ اما و اگر و محدودیت های قانونی و شرعی و عرفی اش خودرا پایبند نمی داند.
اعتصاب، اعتراض، تجمع، و شکستن قوانین شرعی و مذهبی علیه زنان و جوانان و حتی روزنامه نگاری، خبرنگاری، وبلاگ نویسی …، در جمهوری اسلامی ممنوع است، کمونیسم و برابری طلبی خطر جدی و خط قرمز است. اما طبقه کارگر و جنبش های آزادیخواهانه و برابری طلبانه، مدام این ممنوعیت و خط قرمزها عبور می کنند.

گارد آزادی هم یکی از این شیوه های مبارزاتی است. خیلی ها و از جمله جمهوری اسلامی تلاش دارند، این شکل مبارزه را چریکی و آن را تعدادی معدود مسلح بنامند. طرفداران مبارزه آرام و مسالمت آمیز، به ما هشدار می دهند که اسلحه را وارد مبارزه اجتماعی و “مسالمت آمیز” نکنید، فضا را نظامی نکنید. این ها از گارد، تنها اسلحه را فهمیده اند. اما گارد آزادی برای همه طرفدارانش نیرویی بسیار عظیم تر و کاراتر از اسلحه است. گارد خود به معنی دفاع است. گارد از نوع انتفاضه ی مردم فلسطین، از جنس مبارزه زنان و مردان و کودکان ویتنام، از نوع جنبش جوانان پاریس علیه اشغالگران… و از جنس بریگاد سرخ ارتش زنان هند در دوره اخیر است. دولت بورژوازی هند با همه ی دبدبه و کبکبه اش نمی تواند امنیت اجتماعی را برقرار کند. زنان و دختران جوان یکی از شهرهای هند اراده و قدرت اجتماعی دفاع از خود را سازمان داده اند. این از جنس گارد آزادی است. از جنس کنترل محلات توسط جوانانی است که اراده می کنند ومی خواهند مکان زندگی مردم جای امن و فضای سالمی برای نفس کشیدن آزاد و فارغ از حضور و دخالت و تعرض پلیس و ارتجاع مذهبی باشد. محلاتی که زن، مرد، کودک وهمه انسان ها فارغ ازعقیده، جنسیت، مذهب و ملیت …، حرمت دارند و بی قید و شرط قابل احترام اند. گارد آزادی بریگاد سرخ و ارتش زنان، جوانان و آزادیخواهان در هر شهر و محله و محلات کار و زندگی، در مقابل تعرض به آزادی ها و حرمت انسان است.

جنبش اجتماعی و توده ای گارد آزادی بخصوص در میان جوانان، جزئی از کل جنبش طبقاتی کارگران و مردم زحمتکش است. گارد آزادی بازوی میلیتانت جنبش آزایخواهی و برابری طلبی است. نیرویی است که امروز نیازی به اسلحه ندارد و فردا روز تعرض نهایی به دشمن، در ابعاد میلیونی لشکرهای میلیس مسلح را تشکیل می دهد تا در مقابل هرگونه تعرض نیروهای سیاه درون و بیرون رژیم سد بسته و آن ها را از صحن جامعه کنار بزند.
گارد آزادی نطفه ی یک جنبش عظیم بوسعت جامعه است. جنبشی است که از همین حالا و به هر اندازه گسترش یابد، می تواند بر فضای سرکوب و ارعاب، اعدام در ملا عام، حمله به زنان و دختران، دخالت پلیسی و مذهبی در زندگی مردم و هتک حرمت جوانان غلبه کند و آن را به عقب نشینی وادار نماید. گارد آزادی نیروی دفاع از خود مردم در مقابل تعرض و سرکوبگری های رژیم و دخالت و حضورش در همه ی گوشه و زوایای جامعه و محل های کار و زندگی است. سدی دفاعی در مقابل بورژوازی تا دندان مسلح در حاکمیت و در اپوزیسیون است. کسب آمادگی و ظرفیت قدرت دفاع از خود در گارد، به معنای ایستادگی امروز مردم در مقابل سرکوب و پایمال شدن حقوق و حرمت انسانی و فضای ارعاب جمهوری اسلامی و تضمین کننده ی پیروزی قیام آتی کارگران و زحمتکشان است.
شرایط ویژه ای که جمهوری اسلامی به طبقه کارگر و ده ها میلیون زن و مرد و جوان تحمیل کرده است، اهمیت و ضرورت تاریخی گارد آزادی را تاکید می کند. به مثابه اینکه از همین امروزهر کارگر و زحمتکس بویژه جوانان، بالقوه عضوی از نیروی دفاع از خود گارد ازادی در محله و شهرش باشد و با هر اندازه آمادگی سازمان یابد.

نهایتا برای تبدیل جامعه به محیطی مناسب یک زندگی انسانی و حفظ سلامت آن، لازم شده است سرمایه داران و صاحبان قدرت خلع سلاح و بجای آن توده های میلیونی کارگر و مردم زحمتکش، خود مسلح شوند و سرنوشت خودرا بدست گیرند. این افقی است که گارد آزادی امروز بمثابه یک شکل مبارزه اجتماعی و توده ای به آن چشم دوخته است.
مظفر محمدی
mozafar.mohamadi@gmail.com
www.mozafar-m.com