سه سال از انقلاب مصر گذشت

٢۵ ژانویه ٢٠١۴، سومین سالگرد انقلاب ٢٠١١ مصر بود. هیجده روز بعد، رژیم حسنی مبارک ساقط شد؛ اما دستگاه حکومتی که او سمبلش بود دست نخورده باقی ماند. و این همیشه مشکل انقلاباتی بوده که آمادگی کافی برای خلع ید از طبقاتی که انقلاب بر علیه آنها صورت گرفته است را، نداشته اند.

نیروهای سیاسی مرتجع ناظر این لحظات قهرمانانه، منتظر فرصت بودند که میوه این انقلاب را بچینند. چنین هم شد. اما از آنجا که مطالبات نیروهای اصلی شرکت کننده در این انقلاب بی پاسخ مانده بود، انقلاب ادامه یافت و اخوان المسلمین را هم در هم شکست.
تا آنجا که به نیروهای متشکل برمی گردد، نیروهای اصلی شرکت کننده در انقلاب، کارگران و جوانانی بودند که تحت عنوان “آلتراس” (Ultras) که به بهانه طرفداران تیمهای فوتبال متشکل شده بودند. گرچه کارگران تا چند ماه منتهی به انقلاب چندان هم متشکل نبودند اما اعتراضات رو به رشد کارگری به آنها پتانسیل متشکل شدن را می داد و در روزهای اوایل انقلاب سریعا متشکل شدند و با اعتراضات خود کمر رژیم مبارک را شکستند. جوانان هم که از سالها قبل به اشکال مختلفی در اعتراضات شرکت می کردند، متشکل شدن در محافل طرفداران تیمهای فوتبال را بهترین ابزار برای سازماندهی برای شرکت در و تداوم انقلاب می دیدند.
در این سه سال، انقلاب مصر با فراز و فرودهای زیادی روبرو بوده است. هنوز تا تعیین تکلیف نهایی راهی دراز در پیش دارد. اما جوانان و کارگران همچنان بیحقوقند و به همین دلیل هم شعله اعتراضات کارگران شاغل و بیکار همچنان شعله ور است. احزاب اصلی چپ به بهانه علیه “بازگشت مبارک” زیر عبای محمد مرسی و اخوان المسلمین خزیدند. انقلاب مصر از مهمترین ابزار یک انقلاب محروم بود: حزب کمونیستی کارگری. جنبش کارگری در غیاب این حزب دچار انشعاباتی شده و هم اکنون در یک حالت تدافعی قرار دارد. بورژوازی، انقلابی را که نتواند به پیروزی برسد چنان شکست خواهد داد که برای حداقل یک نسل خیال خود را راحت کند. انقلاب مصر گرچه در تقلا برای پیدا کردن راهی به جلوست، اما بورژوازی هم اکنون حملات گسترده ای را به زنان در آن جامعه، به آزادی سیاسی و تشکل و تجمعات شروع کرده است. جنبش کارگری هنوز یک نیروی مهم در صحنه است و می تواند راهی جلوی انقلاب بگشاید، اگر حزب خود را سازمان بدهد. به نظر من هنوز فرصت این کار را دارد!
٢٩ ژانویه ٢٠١۴