برای افزایش حداقل دستمزد کارگر / مصاحبه محمود احمدی با علی جوادی

برای افزایش حداقل دستمزد کارگر

مصاحبه محمود احمدی با علی جوادی از برنامه تلویزیونی برای یک دنیای بهتر

محمود احمدی: اجازه دهید به مساله مبارزه کارگران برای افزایش دستمزد بپردازیم. مبارزه برای افزایش حداقل دستمزد مبارزه ای محدود به جامعه ایران نیست. کارگران در کشورهای مختلف و از جمله در آمریکا برای افزایش حداقل دستمزد مبارزه میکنند. بنظر شما میزان و مبنای تعیین دستمزد در جامعه چه باید باشد؟

علی جوادی: ببینید زمانی که از میزان دستمزد در جامعه ایران صحبت میکنیم٬ جایی که دستمزد کارگر بر پایه خط فقر و فلاکت استوار شده است٬ نتیجتا باید در دو زمینه صحبت کرد. یکی مساله مبنای حداقل دستمزد از جانب طبقه ما و مساله دیگر مکانیزم تغییر دستمزد در جامعه است. حداقل دستمزد در جامعه باید بر مبنای اقلام مورد نیاز یک زندگی انسانی در زمان معاصر تعیین شود که بتواند تامین کننده اقلام یک زندگی مرفه و انسانی با استانداردهای شناخته شده بین المللی باشد. حداقل دستمزد باید تامین کننده متوسط نیاز یک خانواده در جامعه برای تامین مسکن مناسب٬ آذوقه مکفی و سالم٬ پوشاک مناسب٬ درمان و بهداشت لازم٬ هزینه حمل و نقل لازم٬ تحصیل و آموزش و درمان و تفریح و انفورماتیک و … باشد.

محمود احمدی: این استانداردها را چه کسانی تعیین میکند؟

علی جوادی: استانداردها را بنظرم فقط و فقط فروشندگان نیروی کار که متاسفانه به کالا تبدیل شده است یعنی کارگران٬ نمایندگان مستقیم کارگران٬ تشکلات کارگران میتوانند و باید تعیین کنند. چرا که اگر جامعه سرمایه داری را٬ تا زمانیکه نابود نشده است٬ فرض بگیریم٬ مشاهده میکنیم که در تمامی حوزه های دیگر این فروشندگان کالاهای موجود هستند که قیمت کالاهای خود را تعیین میکنند اما معلوم نیست زمانیکه به نیروی کار کارگر که در این جامعه یک کالاست چرا این سرمایه داران و دولت و نمایندگان سرمایه هستند که قیمت این کالا را تعیین میکنند؟ چرا؟ چرا باید این بی عدالتی و وارونگی را قبول کرد؟ شما هیچ صاحب خانه و مالکی را نمی بینید که اجاره خانه و ملکش را مستاجر تعیین کند. شما هیچ سرمایه دار و فروشنده کالایی را نمی بینید که قیمت کالاهایش را خریداران کالا تعیین کنند. اما حداقل دستمزد را در این جوامع سرمایه و دولت سرمایه تعیین میکنند و نه خود فروشنده نیروی کار. این بی عدالتی و زورگویی را نباید پذیرفت.

معمولا مبلغین و مدافعین نظام سرمایه داری میگویند مکانیسم عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت اقلام و کالاها در جامعه سرمایه داری است. واقعیتی است. اما در پاسخ باید گفت که اینجا بحث بر سر تعیین حداقل دستمزد است. حداقل دستمزد را در جوامع کنونی عمدتا دولت کارفرمایان تعیین میکند نه مکانیسم عرضه و تقاضای کالاها در جامعه. یعنی خریداران و نمایندگان خریداران دارند قیمت کالای مورد نیاز خود را تعیین میکنند. این وارونگی تنها نشاندهنده یک بی عدالتی عمیق در جامعه سرمایه داری جاری است. بعلاوه زمانیکه در مورد عرضه و تقاضا صحبت میکنیم کارگر بر خلاف سایر صاحبان کالاهای دیگر نمیتواند نیروی کارش را به فروش برساند. کارگر بر خلاف سرمایه دار صاحب اختیار برای عدم فروش نیروی کارش نیست. اگر نیروی کارش را به فروش نرساند باید گرسنگی بکشد. بیکار باشد. خانواده اش محکوم به فقر و فلاکت باشد. در صورتیکه صاحبان کالاهای بسیاری معمولا میتوانند از فروش کالاهای خود خودداری کنند٬ و در زمان مناسبی که خود تشخیص میدهند میتوانند این کالاها را به بازار برای فروش با قیمت بالاتر عرضه کنند. نتیجتا در این جا هم کارگر با یک نابرابری عمیق ذاتی نظام سرمایه داری مواجه است.

محمود احمدی: سئوالی که ممکن است برای برخی پیش بیاید این است که در جوامع سرمایه داری در غرب و برخی دیگر کشورها که کارگران دارای تشکلات مستقل خود هستند٬ این تشکلها میتوانند با برخورداری از “متخصصین و کارشناسان” سبد زندگی و قیمت اقلام مورد نیاز را تعیین کنند. اما در ایران کارگران فاقد چنین امکاناتی هستند. کارگران عمدتا فاقد تشکلات شورایی و یا اتحادیه ای خود هستند٬ نتیجتا مساله این است آن کسانیکه میتوانند چنین شاخصهایی را تعیین کنند٬ چه کسانی هستند؟

علی جوادی: ببینید٬ در درجه اول خود نمایندگان مستقیم کارگران میتوانند و باید هزینه اقلام مورد نیاز زندگی خود را تعیین کنند. چه کسی صالح تر و بهتر از خود کارگران میتواند قیمت اقلام مورد نیازش برای یک زندگی انسانی را تعیین کند؟ بعلاوه اگر بحث بر “متخصص و کارشناس” است حتما تعداد بسیاری انسان شریف که به انقیاد طبقه حاکمه و دولت سرمایه نیامده اند میتوانند در این زمینه به کارگران و نماینگان شان کمک کنند. این مساله پیچیده و مشکلی نیست. دعوا بنظرم اینجا نیست٬ مساله این است که اقلام مورد نیاز یک زندگی انسانی برای تعیین حداقل دستمزد خود موضوع یک جدال عظیم طبقاتی در جامعه به قدمت عمر این نظام است. مساله بر سر سهم کارگر از تولید محصولات و تلاش سرمایه برای تصاحب ثروت تولید و خلق شده است. و این جدالی در مرکز تخاصمات جامعه سرمایه داری است.

اما در جامعه سرمایه داری و جامعه اسلام زده ایران بطور ویژه ای فرض بر این است که کارگر بنا به تعریف و علی القاعده بخش محروم و فقیر جامعه است و باید باشد. هست اما فرض میکنند که باید باشد. و اگر این فرض را به دور بیندازیم آنوقت مساله فرق میکند. در آن زمان باید گفت که ببینید کارگر خالق تمام محصولات و خدمات اجتماعی و ثروت تولید شده در جامعه است و باید مانند تمام شهروندان دیگر جامعه از یک زندگی انسانی برخوردار باشد و هیچ سهم کمتری از دیگران نداشته باشد. بلکه بر عکس دستمزد کارگر باید شاخص تعیین دستمزد سایر حقوق بگیران در جامعه باشد. ببینید سبد زندگی کارگر و اقلام مورد نیاز باید طوری تعیین شود که اگر جلوی صاحب سرمایه گذاشته شود٬ بگوید که منهم همین را میخواهم! اگر جلوی وکیل مجلس بگذارند٬ باید بگوید که منهم همین استاندارد زندگی را میخواهم. ما انسانیم. دارای نیازهای متفاوت و متعددی هستیم. یک بار زندگی میکنیم.  باید از یک زندگی انسانی برخوردار باشیم. باید دارای یک زندگی شایسته انسان امروزی باشیم. این یعنی حداقل دستمزد. و همانطور که گفتم مساله بر سر چگونگی تعیین اقلام مورد نیاز یک زندگی انسانی نیست٬ مساله بر سر این است که طبقه حاکمه فرضش این است که کارگر باید محروم باشد٬ نابرابر باشد٬ فرودست باشد. چرا که سود و انباشت سرمایه به محرومیت و سهم ناچیز کارگر از محصولات جامعه گره خورده است. سرمایه دار در این جامعه دستمزد را نه برمبنای نیاز کارگر به یک زندگی انسانی بلکه بر این مبنا تعیین میکند که هزینه یک زندگی بخور و نمیر به طور واقعی چیست؟ بخور و نمیر و انرژی کافی داشته باش که فردا هم بتوانی کار کنی. بخوری و نمیری و زنده باشی که بتوانی کار کنی. بخور و نمیر تا زمانیکه میتوانی کار کنی و برای سرمایه سود تولید کنی! این مکانیسم  تعیین دستمزد در جامعه سرمایه داری است. این مکانیسم را باید درهم شکست! اما از یک نگاه انسانی٬ از نگاه کارگر مساله کاملا بر عکس است. کارگر خالق ثروت جامعه است. سهمش هم از این ثروت اجتماعی تولید شده باید یک زندگی شایسته انسان باشد. همین!

ادامه دارد…