طرح ارتقای امنیت اجتماعی , طرح پیشگیرانه و دفاع از خود است

مظفر محمدی
 

سران جمهوری اسلامی و دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی و نظامی میگویند "طرح ارتقای امنیت اجتماعی" علیه به اصطلاح "اوباش و اراذل" و برای دفاع از مظاهر اسلامی و از این قبیل است. اما این یک دروغ آشکار است. مساله برای جمهوری اسلامی سیاسی و دفاعی است. این گونه طرحها که میروند و می آیند در واقع طرح و تعرضهای پیشگیرانه اند. در شرایط بحران سیاسی و اقتصادی کنونی، این تعرضات عکس  العمل و پاسخ رژیم به ناتوانی خود، تلاش برای حفظ خود و برای این است که طبقه کارگر و مردم دست پیش نیاندارند. برای پیشگیری از تعرض مردم است.

اوضاع سیاسی در ایران و منطقه متحول و پیچیده تر شده است. علاوه بر بحرانهای اقتصادی وسیاسی و تورم و گرانی و اعتراض و نفرت عمومی مردم،‌ در ابعاد بین المللی، تحریم های علیه ایران تشدید میشود. تهدیدهای نظامی بیشتر تکرار و مطرح میگردد. تلاش برای تخفیف بحران های منطقه خاورمیانه و غیره در جریان است. و همه این تحولات در اوضاعی سیاسی و اقتصادی ایران تاثیر مستقیم داشته و بازتاب دارند.

جمهوری اسلامی فشارهای اقتصادی و بحرانهایش را روی مردم سرشکن کرده و فشار را بر نان سفره مردم منتقل میکند.

در بعد سیاسی هم تهدیدها و تحریم ها را بهانه تشدید اختناق قرار داده و اوباشش را تحت نام "طرح ارتقای امنیت اجتماعی" سراغ مردم و بخصوص جوانان پسر و دختر آزدیخواه می فرستد و آزادی و حرمت انسانی مردم را مورد تعرض قرار میدهد…از طرف دیگر دستگیریها و زندانی کردن و شکنجه و صدور احکام سنگین و اعدام را افزایش میدهد…

اما تا اینجا مشاهداتی است که خود مردم روزمره به آن واقف اند. صرف گفتن اینها و تاکید بر آنها تصویر یکجانبه ای از جامعه و موقعیت طبقه کارگر و مردم و توازن قوای اجتماعی میدهد که واقعی نیست.

حقیقت این است که تعرض جمهوری اسلامی به سفره کارگران و مردم و تورم و گرانی و گرسنگی، و همزمان تشدید اختناق و فشار بر مردم، از جمله طرحهای پشت سرهم امنیتی اش،‌ بازتاب اوضاع و احوالی است که این رژیم در آن بسر میبرد. این از قدرت رژیم نیست. این انتقال فشار به مردم و در واقع حملات پیشگیرانه هستند. این راه مقابله رژیم با شورشهای احتمالی و دخالت مستقیم مردم و ساکت کردنشان در مقابل گرسنگی و اختناق هر دو است…

این تعرض ها همیشه مقطعی و گذرا بوده و هستند و همواره توسط مردم به عقب نشانده شده اند. این هم یکی از آن مقاطع است. میشود و میتوان رژیم را به عقب نشینی و تسلیم واداشت. راه این توان و سازماندهی این قدرت را باید نشان داد. باید به  ابزارهای تعرض مردم و تعرض ممکن دست یافت و این تعرض را انجام داد. باید  افق و تصویر روشن و راه برون رفت از این وضعیت را پیش پای جامعه قرار داد. گفت و نشان داد که چگونه میتوان جلو این وضعیت صفی ایجاد کرد و سدی بست.

راه حل فوری مقابله طبقه کارگر و مردم زحمتکش محلات شهرها با فقر و گرانی و گرسنگی،‌ ابتکارات توده ای ، ایجاد کمیته ها و نهادهای مردمی و سازماندهی مصادره های انقلابی است. این را باید با جدیت پی گرفت و فضایی درست کرد که توده های مردم و بخصوص فعالین و معتمدان و نمایندگانشان با باور بخود و اعتماد بنفس کامل به اقدام عملی دست بزنند. این کاری ممکن و بسیار ضروری و حیاتی است. نباید گذاشت یک کودک و یا سالمند و هیچ احدی از گرسنگی بمیرد. باید به منبع رفع گرسنگی یعنی به انبارهای دولت و محتکران دست یافت و آن ها را مصادره انقلابی کرد… راه مقابله با تحمیل گرسنگی، نشان دادن قدرت توده ای است. و گرنه کارگر و مردم ضعیف و تسلیم قضا و  قدر زیر پا له میشوند و بیش از پیش تحقیر میگردند و تباه میشوند.

برای مقابله با اختناق و تهدید و تحقیر و بی حرمتی ها، باید مردم و بخصوص جوانان در محلات شهرها در گروه های و واحدهای گارد آزادی سازمان یابند. گروههای مقاومت جوانان و مردم باید اوباش جمهوری اسلامی را به عقب بنشانند. باید جواب آنها را به روش خودشان داد. اگر دختران و جوانان و مردم را مورد توهین و تحقیر و بی حرمتی قرار میدهند باید آنها را تحقیر و بی حرمت کرد. اگر دست روی کسی بلند میکنند باید اردنگی بخورند. جواب اهانت به مردم و تحقیرشان را باید با تو دهنی زدن به آنها داد. نباید هیچ تک نفری  تحت فشار اختناق دست به خودکشی بزند. راه قدرت یابی توده ای  سازماندهی یک تعرض متقابل است. راه دیگری وجود ندارد.

حزب حکمتیست ، حزب انقلابی طبقه کارگر و گارد آزادی  بازوی اعمال قدرت توده ای مردم است. جامعه ایران هیچ وقت به اندازه کنونی به حزب انقلابی، حزب قدرت سیاسی و به بازوی اعمال قدرت توده ای نیاز نداشته است. باید به این حزب و به ابزار اعمال قدرت توده ای خود چنگ انداخت.