فوتبال، نژادپرستی و مذهب؟!

بهرام رحمانی

bamdadpress@ownit.nu 

در هفته های اخیر به مناسبت مسابقات جام ملت های اروپا (یورو ۲۰۰۸)، تب فوتبال در تمام جوامع بشری به اوج خود رسید. تیم ملی فوتبال اسپانیا، با پیروزی یک بر صفر بر تیم ملی آلمان در بازی فینال، به مقام قهرمانی جام قهرمانی ۲۰۰۸ اروپا دست یافت.

در این روزها، ناسیونالیست ها، نژادپرستان و خرافه پرستان مذهبی به بهانه دفاع از تیم ملی خود، اهداف و سیاست های غیرانسانی شان را به نمایش گذاشتند. بدین ترتیب، ورزش به ویژه فوتبال از جنبه تفریحی و سرگرمی آن خارج شده و به رقابت در کلیه عرصه های اقتصادی، سیاسی تا باندهای مافیایی دولتی و غیردولتی تبدیل شده است.

در انگستان، کردهای ناسیونالیست و پان ترکیست درگیر شدند؛ نخست وزیر ها و روسای جمهوری کشورها در صفحه تلویزیون ها ظاهر شدند و از برتری تیم خودشان سخن راندند. در میدان های فوتبال و صفحات تلویزیون ها سرودهای احساسات ملی باد زده شد. گروه های سازمان دهی شده هواداران تیم های مختلف «هولوگان» ها، فش های رکیک و سرودهای نژادپرستانه سر دادند.

برای مثال، در سال ۲۰۰۶ بعد از این که بازیکن سیاهپوست انگلیسی در یک بازی دوستانه در مقابل اسپانیا در مادرید مورد تحقیر نژادپرستان قرار گرفت، سازمان های بین المللی فدراسیون فوتبال اسپانیا را فقط ۶۵۰۰۰ یورو (۱۰۰ هزار دلار) جریمه کرد.

مساله نژادپرستی در هواداری از بازی فوتبال، به یک مساله جدی و خطرناکی تبدیل شده است. بر این اساس، هم ‌اکنون در یورو ۲۰۰۸، یک اتحادیه مبارزه با نژادپرستان تاسیس شده است که تبلیغات آن در تمام بیلبوردهای استادیوم‌ ها دیده می شود.

میشل پلاتینی، رئیس یوفا در این مورد گفته است: «ما یک مبارزه بزرگ و طولانی برای این اقدامات در راستای گسترش عزت نفس و حفظ احترام افراد انجام داده ‌ایم. اما تفاوتی بین مردم و ما که این اقدامات را انجام می دهیم وجود دارد. ما همیشه مسئولیت را در خود احساس می کردیم، که در برابر مردم و باشگاه هایی که نژادپرستی مورد علاقه‌ شان هست پرطاقت و مقاوم باشیم.»

پلاتینی، در ادامه می ‌افزاید: «به نظر من این یک مساله و مشکل برای فوتبال نیست، این یک مشکل اجتماعی است. اما با این وجود این مساله اجتماعی تلقی می شود و در فوتبال نیز باید با همراهی مربیان، بازیکنان و هواداران نژادپرستی را به حاشیه راند.»

البته تعدادی از هواداران فوتبال، به این عرصه نه به عنوان ورزش، بلکه به عنوان یک بازی قمار و پول ساز می نگرند و شرط بندی های زیادی با تبلیغات وسیع در رسانه های بورژوایی صورت می گیرد، به همین دلیل بر سر برد و باخت تیم های فوتبال و حتی فوتبالیست ها میلیون ها دلار سرمایه گذاری می شود و سرمایه داران در این عرصه نیز به رقابت یم پردازند. آن ها، گروه های نژادپرست را از این کشور به آن کشور می فرستند تا به اصطلاح تیم خودی را تشویق کنند و در صورت لزوم پایان مسابقات را به زد و خوردهای خنین تبدیل کنند تا زهر چشم از تیم رقیب بگیرند. اکنون سرمایه گذاری و قمار بر سر مسابقات فوتبال به یک پدیده جهانی محسوب می شود.

هم چنان که اورهان پاموک، دارنده جایزه نوبل ادبی، در گفتگو با اشپیگل، در جواب این سئوال که «شش سال پیش تیم ترکیه در جایگاه سوم جام جهانی قرار گرفت.»، چنین جواب می دهد: «بله. اما بعدا بازیکنان تیم ملی ما پس از ناکامی در شرکت در جام جهانی ۲۰۰۶ در آلمان، بازیکنان تیم سوئیس را مورد حمله قرار دادند. این عمل غیر اخلاقی و نابخشودنی بود، به ویژه روشی که بعدا روزنامه‌ های ترکیه در باره ‌اش نوشتند. آن ها گناه ناکامی تیم ترکیه را به گردن داوران بازی انداختند و به انواع نظریه های توطئه متوسل شدند. واقعا وحشتناک است. این روزها فوتبال ترکیه در خدمت اهداف ناسیونالیسم قرار دارد، اما نه در خدمت مردم.»

در ایران نیز تحریک احساسات مذهبی عاملی تعیین کننده در عرصه فوتبال است. در ایران تحت حاکمیت حکومت اسلامی، این بازی به عرصه ای در راستای تبلیغ خرافات اسلامی و کشمکش و رقابت جناح های حکومتی تبدیل شده است. اساسا تبلیغ خرافات مذهبی به سران حکومت و آخوندهای ریز و درشت محدود نمی شود، بلکه کسانی هم چون علی دایی، سر مربی  تیم ملی ایران، برای حفظ موقعیت خود، به خرافات مذهبی، جادو و طلسم و شکستن آن با دعا و غیره متوسل شده است.

بنا به گزارش سایت حکومتی نواندیش، «سرمربی تیم ملی و تیم سایپا در گفتگویی شایعات مندرج در رسانه ها مبنی بر باطل شدن طلسم شدن تیم سایپا و آغاز بردهای این تیم را در سال ۱۳۸۶ تایید کرد.

 به گزارش «نواندیش»، علی دایی در گفتگو با ویژه نامه نوروزی «روزنامه ایران» در پاسخ به سئوالی در خصوص جادو شدن تیم سایپا توسط یک جادوگر گفته است: این عین واقعیت بود. یک روز تلفن همراهم را روشن کردم و دیدم از یک خط اعتبارى تالیا برایم پیام کوتاهى فرستاده شده. بیش تر اوقات این جور پیام هاى ناشناس را پاک مى کنم وسوسه شدم که این یکى را بخوانم. دیدم نوشته پسر یک رمال و دعانویس است که به حج و زیارت خانه خدا مى رود، نوشته بود که حلالیت بگیرد. گفته بود پدرش دعانویس است که از طرف یک نفر مامور شده تا تیم ما را طلسم کند. حلالیت خواست چون مى گفت نان این پدر را خورده! ما خیلى دنبال فرستنده گشتیم.‎ تمام آن نوشته ها عین واقعیت بود.

علی دایی، در پاسخ به این سئوال که «چه کسى سفارش این جادو را مى داد؟» افزوده است:  مى دانم، ولى نپرسید! این یکى را نمى گویم. به هر حال تیم ما به آسیا رفته بود. مربیان زیادى براى مربیگرى سایپا دندان تیز مى کردند. ما به خیلى چیزها اعتقاد داریم ولى قرآن براى همه ما سند است. در همین قرآن آمده که از سحر و جادو بترسید. همان کسى