پرده دریهای شاعرانه اخگر

نوید اخگر 

Nawid_Akhgar@hotmail.com

من باکره ای دست نخورده ام خدا را شاهد
چون پرده من پاکتر از پرده دین است خدا را شاهد
چون حضرت مریمش خدا داد بر او پرده حُسن
صد پرده به پرده ام بیفزود خدا را شاهد

من پرده جاهلی شیخان بدرم
بی پرده به پرده دار یکدم بپرم
ای شیخ تو پرده دار خواری زنی
من پرده ی دین و رمز مذهب بدرم

این لچک اسلام که در زیر گلو سفت شده است
با دست آخوند و ملا و تو سر گیر شده است
سنگ است که بر پیکر زن می بارد
این نظم نوین مذهب است در گیر شده است

با پرده کجا توان به بی پرده رسید
با پرده اسلام توان بر سر این دار رسید
من پرده ی بی پرده نواز  سازم
کو پرده دری ساز، سر دار، چو بی پرده رسید

گفتند که با پرده دین ره به کجا خواهی برد
گر پرده ی بر تر بسر پرده زنی راه به انوار خدا خواهی برد
من پرده ی اسلام و مسلمانی هم شیخ و شما برچیدم
با پرده دری راه به انسان رها خواهی برد

این زن که به سنگسار محکوم شده است
چون پرده دریده است، به مرگ محکوم شده است
با خنده به لب به پای چوبه اعدام است
این مردم ایران و جهان است که محکوم شده است

گر نام زنی بلند آوازه شده ما را بس
گر رهبری اش شاخص هر زنی است، این ما را بس
چون فاطمه ای سیده النساء عالم گشته
بر گبر و جهود و بی خدا ما را بس

امشب که زنی حجاب و آن پرده ی پرده دار را بردارد
چون ماهرخی پرده ز تاریخ شبان بردارد
آزاد کننده ای که زنجیر ز پای مهتاب
از خانه دل ظلمت بیداد و فنا بردارد

این پرده که پرده حجاب من و ماست
اشک و تب و درد و آه و حرمان من و ماست
چون پرده به زهد پرده داری برسد
این پرده دری حرف نجات من و ماست

گر پرده دری قدم به آن پرده منه
رخسار چون ماهت بر سر سجده منه
هر سجده که بر خدای خواهی بردن
داری است برای پرده داری، تو منه

این پرده که امشب به سرای من و ماست
با دست خمینی و شما ها برپاست
آزادی من و ما گروگان شماست
لعنت به تو و قوم تو و نسل شماست

از قول شما خیر به ما ها نرسید
با جنگ و ستیز شاعران کار به پایان نرسید
گفتند که آزادی و حرف و کار شاعر سهل است
دیدیم که بُهت و کین و آزار به پایان نرسید

ژوئن ۲۰۰۸ سوئد   استکهلم
آدرس سامانه اینترنتی نوید اخگر
http://www.nawidakhgar.com/