در دفاع از ازادی مواد مخدر (٢)

در دفاع از ازادی مواد مخدر- ۲

پیرامون اقتصاد سیاسی مواد مخدر

دارید از خیابان و یا کوچه رد می شید که ان طرف خیابان چند نفر را به وسیله یک طناب به یک جرثقیل حلق اویز و اعدام کرده اند و تعدادی نفهم و بی خبر از دنیا دارند مشغول کف و سوت زدن هستند . طبعنا اولین سوال هر ناظری این خواهد که چکار کرده و احتمالا نفر پهلودستی خواهد گفت که قاچاقچیست و احتمالا سوال بعدی این خواهد بود که کجاهی و نفر پهلو دوباره خواهد گفت – افغانی و یا احتمالا بلوچی- و شما و خانواده تان خدا را شکر خواهید کرد که به دام این گرگها و هیولاها فروش مواد مخدر نیافتادید و شاید هم از مسثولین و مقامات محترم تشکر خواهید کرد برای پاک کردن خیابان و کوچه از این هیولاها و گرگها. سناریوی بالا و یا چنین سناریوهایی صورت و فرض اولیه موضوع و داستان مواد مخدر در ایران است و همانطور که از سناریو و یا سناریوها ی همچون پیداست بر فرضیات و پیش داوریهای ساده لوحانه و عامی استوار است و البته امر اتفاقی نبوده و نخواهد بود. البته با کمی جرح وتعدیل و یا کم و زیاد- این داستان را می توانید به اکثر جوامع کنونی کنونی تعمیم داد .

 اگر روزی و دورانی ارزیابی ازتاثیرگذارترین و مهمترین اقلام کالایی و مصرفی که در بقا و زندگی ادمی و یا حتی ارزش بازاری این کالا برگذار می شد به احتمال زیاد به یک کالا ویژه – پدیده و روند غیر معمول و عجیب مواجه می شدیم و بر این مبنا کالاهای جامعه سرمایه داری را باید به کالاهای معمولی – متوسط و سوپر کالا  و یا سنگین وزن تقسیم کرد. کالاها ی قابل خرید و فروش جامعه سرمایه داری همگی هم طراز و برابر نیستند و بسته به اهمیت بازاری – میزان سود دهی – تاریخی ان و نقش این کالا در بقا ادمی ارزش گذاری می شوند. یکی از این سوپر کالاهای جامعه سرمایه داری کالایی نیست جز مواد تغییر دهند روان و خلقیات ادمی یعنی کوکاثین – الکل – ماری جوانا و در راس همگی اوپیم ( تریاک – کودین – مورفین وووو) و البته موادی چند هزار ساله که سومریان چند هزار سال پیش ان را گیاه لذت نام نهاده و به بشریت تقدیم کردند وهر چه در ستایش و تاثیر گذاری این سوپر کالاها گفته شود هنوز کم است. حتی ارزش بازرگانی این مواد در اقتصاد امروزی دنیا که حدودانا ۸% است به مراتب بیشتر از مجموع تولید اهن – پولاد و پوشاک تولیدیست یعنی در رده سنگین وزنهای همچون تجارت اسلحه – نفت و دارو. مواد مخدر حتی در زمینه کار افرینی جز کلاس سنگین وزن ها هم هست و چنده میلیون ادم و در سطح بین المللی مستقیم و غیر مستقیم زندگی خود را مدیون دفاع و یا ضدیت با این مواد تعریف کرده و طبیعتنا یک کار افرین به معنای لیبرالی واقعی کلمه هم است. جنبشها و تبینهای لیبرال و غش کنندگان معجزهای لیبرالی وحقوق بشری که به کار افرینی لیبرالیسم حساسیت ویژه  دارند باید به این کار افرینی لیبرالی مواد مخدر توجه ویژه ای هم داشته باشند. بر مبنای امار مستقل و غیر ایدولوژیک مواد مخدررا باید یکی از بزرگترین کارفرما یان و کارافرین ایران را هم دانست . صرف نظر از بیان حقوقی و قانونی مواد مخدر- صنعت و اقتصاد مواد مخدر یکی از ستونهای محکم و استوار اقتصاد سرمایه داری امروزی دنیا هم است که این امر از طریق تزریقهای بیلیونی دلاری به بازارهای سهام دیگر اگاهی عموم است تحقق می یابد. با توجه به ماهیت غیر قانونی آن – آمار در مورد سود حاصل از تجارت مواد مخدر تا حد زیادی ناشناخته و مبهم است. در دسامبر ۲۰۰۹ – مدیر اجرایی دفتر سازمان ملل متحد در مورد مواد مخدر و جرایم – آنتونیو ماریا کوستا اعتراف کرد که پول مواد مخدرغیر قانونی بخشی از صنعت بانکداری را در بحران اقتصادی ۲۰۰۸ میلادی از سقوط نجات داد. اقای کوستا اعتراف کرد که اکثردلارهای ۳۵۲ بیلیونی حاصل از سود مواد مخدر در سال ۲۰۰۸  به سیستم بانکی بین المللی تزریق شد.

مواد مخدرنه تنها کالاهای به مراتب تاریخیتر و اجتماعیتر از مقوله های همچون ملت – مذهب – طبقات و نسلها ست بلکه از معدود کالاهای چند بعدی و چند منظوره هم است نه تنها به معنای تولیدی – مصرفی و مبادله ای ان درعلوم مختلف بلکه به معنای تاثیر گذاری و شکل دهی به ساختار سیاسی – ایدولوژیک – نهادهای ملی و بین المللی دوران معاصرهم هست و می توان نتیجه گرفت که این سوپر کالا منشاه و خلق کنند فرهنگ و اخلاق- ایدولوژیها – جنبشها – قوانین جزایی و کیفری – نظام قضاهی و تبیین متفاوت از انسان را هم به دست می دهد. مواد مخدر نه تنها یک جهان بینی بلکه یکی از سیاسی ترین و ایدولوژیک ترین کالاهای است که بشرتاکنون کشف و استفاده کرده است .

 اثبات این امر که این کالاهای مخدرغیر قانونی – غیر اخلاقی و به اصطلاح شیطانی باید قانونی شود وظیفه این نوشته است. مواد مخدر باید از دایره و حوزه مقولات اقتصادی سیاسی و بازارو نتیجتنا قدرت سیاسی خارج و به حوزه بهداشت و سلامتی انتقال یابد و این امر از طریق قانونی کردن – و نه لیبرالیزه کردن- تمامی مواد مخدر گیاهی ممکن است .

۱-  در مصر باستان حق تجویز و استفاده از اوپیم ( تریاک ) تمامنا در اختیار و انحصار حکم راننان و در راس ان روحانیون و یکی دو حرفه دیگر بود و در واقع اینان اولین اقشاری بودند که به خاصیت معجزه انگیز تریاک پی بردند و این امر یکی از اولین اشکال و بنیادهای علوم پزشکی هم بوده و خواهد بود یعنی تسکین دردهای فیزیکی و روانی ادمی به وسیله اوپیم. روحانیون و حکم راننان با این حق انحصاری تجویز به موقعییت شفادهندگان ارتقا می یافتند و نتیجتنا به یک موقعیت اجتماعی بالاتر از عامه قرار می گرفتند. این موقعیت انحصاری طبقات حاکم بر اوپیم در وهله اول نتیجه عدم پیشرفت و توسعه روشهای نوین تولیدی و بازرگانی بود. به مرور و با توسعه روشها و ابزارهای تولیدی و توسعه بازرگانی – تولید و استفاده از اوپیم عمومی تر و دمکراتیک تر شد و نتیجتنا توده های عام دسترسی بیشتر و راحتری به اوپیم داشتند و دیگر احتیاجی به اجازه و معجزهای روحانیون و حکام نبود. تاریخنا مواد تغییر دهند روان و خلقیات ادمی یعنی مواد مخدر منحصر به تریاک و ماری جوانا نبوده بلکه در طول تاریخ مواد مصرفی عمومی امروزی همچون چای – قهوه و الکل جزه مواد مخدر بوده و از این مهمتر از این مواد مصرفی به عنوان دارو و شفاه دهنده مریضان و معجزهای اسمانی روحانیون و ملایان استفاده شده است.

 سومریان از اقوام باستانی ساکن جنوب سرزمین کنونی عراق (سرزمین میانِ دو رود دجله وفرات) و شمال خلیج فارس بودند. سومریان به همراه کشف کشاورزی – زبان نوشتاری – صنعت و شهرسازی ووو کشت و استفاده از اوپیم را چند هزار سال پیش به بشریت تقدیم کردند اما این مصریان – یونانیا ن و تمدنهای ساکن فلات ایران بودند که با استفاده داروی این مواد و نتیجتنا شالودهای علوم پزشکی را ریختنه و  به ادمی تقدیم کردند – این سرمایه داری قرن ۱۸و ۱۹ بود که اعتیاد به اوپیم را نه تنها به یک کالای اجتماعی و عالی تبدیل کرد بلکه ان را به یک کسب و کار عالی و سودهی شکل داد و امروز به عنوان یکی از عالی ترین – سودهی ترین و پیچیده ترین اشکال کسب و کار و کار افرینی در سطح بین المللی ارتقا داد. با اواخردوران استعمار- انقلاب صنعتی و تجارت بین المللی قرن ۱۸ و ۱۹ اعتیاد به مواد مخدرنه تنها ظهور اجتماعی وسیعی پیدا کرد بلکه و با استفاده از بازرگانی دریاثی به یک کالا تمام عیار بین المللی تبدیل شد – همچون طلا – و نتیجتنا در تمامی جوامع – کشورها جا پای محکمی پیدا کرد. مواد مخدرو بر خلاف اوهامات عامی و مذهبی نه تنها امر منفی و شیطانی در طول تاریخ نبود بلکه انرا باید یکی از فرشتگان نجات بشری هم دانست.  بخش مهمی ازعلوم و از جمله علوم  پزشکی و دارویی فلسفه وجودیشان را مدیون مواد مخدر هستند و در واقع این دو علوم بر شانه های استوار تریاک – ماری جوانا و کوکاثین ایستاده و از این مهمتر موضوع مواد مخدرمحل تلاقی علوم مختلف – قوانین جزاثی – کیفری و نتیجتنا سر منشاه بخشی از پایه ای ترین و ایدولوژیک ترین قوانین کارکرد سرمایه داری هم هست. از این رو تاریخ کشورها – جوامع و اقتصاد سیاسی عمیقنا تحت تاثیر این مواد بوده و خواهد بود و ازاین کلیدی تر و تاریخی تر- مواد مخدر جز شرکت کنند گان اصلی درمراسم تشیع جنازه و به خاک سپردن تمامی نظامهای طبقاتی و ستمگر ما قبل تولید سرمایه داری هم بوده و اجتماعنا و تاریخنا صاحبخانه است و نه مستاجر و خواهد ماند. جامعه فارغ از مواد مخدرهمانقدر اوهام واتوپیا است که بهشت – جهنم و اخرت.

۲- اصطلاح جنگ علیه مواد مخدرمعمولا به کمپین ممنوعیت مواد مخدر- کمک های نظامی و مداخله نظامی است و با این هدف ظاهری که این کمپین به کاهش معتادین و تجارت مواد مخدر خواهد انجامید. این تبینی است که سرپاسبان ( امریکا ) و در ۵۰ ساله گذشته به افکار عمومی و در سطح بین المللی تحمیل و یکی از مهمترین سیاستهای داخلی و بین المللی سر پاسبان هم بوده است و از این رو بخش زیادی از نهادی سیاسی – نظامی بین المللی منشاه وفلسفه وجودیشان را از جنگ علیه مواد مخدر توجیه می کنند. این سیاست و سیاستهای جانبی ان در مورد مواد مخدر دول سرمایه دای در سطح بین المللی در یک بحران عمیق و بن بست قرار گرفته و در واقع انعکاسی از بحران سیاسی ایدولوژیک لیبرالیسم است. انعکاس این بن بست خود را در سیاستهای کشوری و ملی مستقل نشان داده و نتیجتنا قوانین مبارزه با مواد مخدر به طور فزاینده ای از کشوری به کشوردیگر متفاوت است ولی همگی کشورها در جهت شل کردن مشت اهنین ۵۰ ساله در سیرند چرا که این سیاست تمامنا شکست خورده است. شکست سیاستهای ممنوعیت دیگر برای همه امری واضح و قابل لمس است و حتی راست ترین دولتها وجنبشها سیاسی به این امر پی برده اند. این شکست سیاسی نه تنها موضوع سیاستی نوین و مبتنی بر منافع طبقاتی را به پیش کشانده بلکه خود موضع و محتوای مواد مخدررا هم به جلو صحنه رانده است. از این رو موضوع مواد مخدر نه یک بحث اکادمیک – روشن فکرانه بلکه یکی از- اجتماعیترین – توده ای ترین – امروزی ترین و یکی از تمهای مورد اختلاف قطب راست و چپ جامعه سرمایه داری درتمامی جوامع کنونی دنیای امروزیست .

۳- می گویند ۹۷% دلارهای درگردش سیستم پولی داخلی امریکا اغشته به کوکاثین و مواد مخدر است . اگر این حکم درست باشد که شواهد دال به صحت ان دارد درصد ایرانی این حکم ۱۱۰% درصد است و به این معنی که پول هایی که هنوز چاپ نشده اند اغشته به مواد مخدر خواهد بود. موضوع مواد مخدر همیشه یکی از جنجال امیزترین –  تابو ترین و درعین حال اجتماعی ترین موضوع و تم سیاسی نه تنها در ایران بلکه در سطح بین المللی بوده است و در واقع محل تلاقی موضوعات و تمهای سیاسی اجتماعی مختلفی بوده و خواهد بود. ازعلوم پزشکی گرفته تا جامعه شناسی – روان شناسی – قانون گذاری و البته نیروهای سرکوبگر انتظامی نظامی همه از سهام دارن اصلی موضوع و مشکل مواد مخدرند و از این رو توضیح دهنده موقعیت اقتصادی و شغلی میلیونها نفر هم است . بخش ویژه ای از کتاب و تاریخ مواد مخدر درسطح جهان مربوط به ایران است و در واقع بحث در مورد مواد مخدر بدون ایران بحثی ناقط و داستانی ناتمام است و از این مهمتر بخشی از تاریخ قدیم و اجتماعی و جدا ناپذیر ایران هم است و شاید هم به همین دلیل است که غربی ها ایران را سرزمین دارو خطاب می کنند. به بیان و زبان ادمیزاد و نه ملی و اسلامی – ایرانی ها چندین قرن پیش از مواد مخدر به مثابه دارو و طفنن و به طور جمعی و فردی و به منظورهای مختلف استفاده کرده  و حتی در مقاطعی بزرگترین تولید کنند و صادر کنند اوپیم هم در سطح بین المللی هم بوده اند و می توان اثار این استفاده را در عمیقترین اشکال و شثون زندگی اجتماعی – فرهنگی  و علومی این کشوردید. نتیجتنا بتها و تابلوهای ممنوعه  استفاده از این مواد را ایرانیها قرنها پیش پایین کشیدند. هیچ ادم ملی – اسلامی حق ندارد و نباید به انان اجازه داد درس و پز تمدن و پیش رفتگی را حتی به ان معتاد سر کوچه  که از سر هیولاهای فقر– بیکاری و محرومیتهای اجتماعی و نه مواد مخدر به این وضع گرفتار شده گوش زبد کند. بزدلی ارای سیاسی و انحطات فکری – فرهنگی و راست روایانه جامعه کنونی ایران را نسبت به مواد مخدررا نباید به حساب تاریخ قدیم ایران گذاشت چرا که ایران نه تنها سرزمین کشف و استفاده ابجو و شراب بوده بلکه نزدیک ترین همسایه سومریان که اوپیم را به بشریت تقدیم کرده اند هم بوده است. سیاست غیر انسانی نظام  کنونی ایران نسبت به مواد مخدرکوچکترین ریشه ای درتاریخ قدیم و جدید ایران ندارد. این سیاست کماکان و همچون اکثر سیاستهای دیگر رزیم اسلامی را باید امر و کالاهای تعفن یافته و کثیف وارداتی نهادها و دولتهای غربی دانست.

۴- سیاستهای ممنوعیت: سیاست ممنوعیت مواد مخدر و به طور پراکنده امر نسبتا قدیمی است ولی سیاستهای ممنوعیت مواد مخدرکنونی نسبت به تاریخ و تاریخچه مواد مخدر امر نسبتنا جدید تری است و تا جایی که به معنای جنبشی و سیاسی ان برمی گردد مربوط به اواخر قرن ۱۹ میلادی و اواثل قرن  ۲۰  میلادی است یعنی جنبش ( prohibition  ) ممنوعیت امریکایست. سیاست کنونی ممنوعیت مواد مخدرپاسخ طبقه حاکم امریکا ( رثیس جمهورنیکسون ) و شکاف نسلی دهه های ۶۰ و۷۰ میلادی بود. تا قبل از این تحولات دهه های ۶۰ و ۷۰ – ارا و افکار عمومی رسمی جامعه امریکا عمدتنا در زیر نفوظ جریانات و جنبشهای مذهبی و محافظه کار بود. داروهای مخدر به مثابه نماد شورش جوانان- تحولات اجتماعی و مخالفت سیاسی تبدیل شد و براین مبنا روبنای قانونی و سیاسی بودن ان یعنی جنگ بین المللی علیه مواد مخدر مربوط به اوثل دهه هفتاد میلادی است یعنی شکاف نسلها و درواقع ربط زیادی هم به امر و مشکل مواد مخدر نداشت بلکه ودر پایه ای ترین سطح اعلام یک جنگ تمام عیار سیاسی ایدولوژیک و مسخ کردن امید و ارزویهای اجتماعی بزرگ دهه های قبل و به این اعتبار یک کمپین بین المللی ضد انقلابی دول غربی و در راس ان سر پاسبانان قدیم و جدید یعنی انگلیس و امریکا بود. نتیجتنا تمامی جنبشهای سیاسی پرو غرب – دولتها ی غربی و پروغرب این سیاست سر پاسبان را اتخاذ کردند و از جمله رژیمهای شاهنشاهی و جمهوری اسلامی کنونی و دقیقنا بر این مبناست که تشابهات سیاست مواد مخدر ایران و امریکا حیرت انگیز است.

سیاست ممنوعیت امروزی موا د مخدر ودر پایه ای ترین سطح بحث قدیمی ازادی و اختیار در مقابل جبر و قانون است و در واقع یکی از تمهای سیاسی و مورد اختلاف چپ و راست جوامع غربی در قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی بوده است. ریشه های سیاست ممنوعیت مربوط به اواخر قرن ۱۹ میلادیست یعنی دوران توسعه سرمایه داری درغرب . بحران اقتصادی و بین المللی اوایل قرن ۲۰ که منجربه جنگهای جهانی اول و دوم شد – با این بحران اقتصادی – سیراین اختلاف چپ و راست جوامع غربی بر سر سیاستهای ممنوعیت به نفع راست خاتمه یافت و حداقل تا اواخر دهه ۶۰ میلادی که جنبش ضد جنگ ویتنام یک بار دیگر این موضوع قدیمی را به جدال سیاسی اصلی چپ و راست جامعه امریکا تبدیل کرد.

موضوع ستم بر اقلیت های ملی – مذهبی و راس ان جنبشهای ازادی خواهانه و برابری طلبانه بخشی از تصویر قاچاق و موضوع مواد مخدر هم هست. سیاست مبارزه با مواد مخدر مجرا و کانالی شده جهت شکل دهی و نهادیه شدن تبعیضهای سیاسی اجتماعی و از جمله ملی – قومی و از این طریق شکل دهی و باز تولید ناسیونالسمهای ملی – برتر و عظمت طلبانه و نتیجتنا مقبولیت عمومی شهروندان درجه یک و دو و براحتی می توان دید و شنید که چطور افغانها – بلوچها ووو به قاچاقچی- جنایتکار و تبهکار تنزل داده می شوند و نگاه امنیتی – پلیسی و نظامی کردن محلات و شهرها  به یک امر نهادیه تبدیل می شود و دقیقنا همانطور که اقلیتهای ملی و تاریخنا در امریکا مورد تبعیض قرار گرفته و می گیرند و البته همه اینها از نتایج اولیه جنگ علیه مواد مخدر است. تمامی جنبشهای ملی – مذهبی و مبتنی بر برتری نژادی – قومی – ملی و مذهبی قرن ۱۹ و ۲۰  و از جمله جنبش ارتجاعی اسلام سیاسی بخشی مهم و اساسی از فلسفه وجودی و هویت تشان را از ضدیت و جنگ علیه مواد مخدر می گیرند . بطورمثال جنبشهای اصلاح نژادی – نژاد پرستی – مذهبی و از جمله اسلامی ( یعنی ان تبیین سیاسی – اخلاقی و روان شناسانه از بشر – تبار و خلوصیت خونی – انسان قویتر- عاری از کثافت مواد مخدرو الکل – پاکیزگی و عبادت – عاری از انواع ناخالصیها – عشق و فداکاری به سرزمین پدری ) همگی وجود و الهامشان را کم و بیش از جنگ و جنبش ضد مواد مخدر تعریف و مایه گرفته و همه می دانیم که تجلی عالی انسانی این نوع تبیین چیزی نیست  جزهیتلرها – خمینیها و از این مهمتر بخشی از پیروزی اجتماعی این جنبشهای راست – مذهبی و نژاد پرستانه و در چند دهه گذشته ایجاد قوانین سخت و محدودیت گرایانه اجتماعی به طور عام و در ضدیت علیه مواد مخدر به طور خاص تعریف شده است.

۵– موضوع مواد مخدرو بر مبنای منافع طبقاتی می بایست یکی از گره گاها و تفاوتهای سیاسی ایدولوژیک چپ و راست جامعه ایران می بود که متاسفانه اینطور نبوده و نیست چرا که و در وهله اول سوسیالیسم ایرانی تصویری شبه مذهبی و اخلاقی از حقوق انسانی و بنیادها ی سیاسی ایدولوژیک و سیطره فکری طبقه سرمایه دار ایرانی دارد. تمامی انچه که به عنوان سیاست رادیکال در برنامه احزاب چپ و سوسیالیستی هست تبینی نیست جز جناح چپ یک تبین راست و مذهبی و البته این تصویر تمامنا با دنیای زمینی در تضاد است و از این مهمترطبقه کارگر ایران و سوسیالیسم ان بهای گذافی برای این بی تفاوتی و لاقیدی سیاسی و یا بهتر است بگویم تبیین راست پرداخته و خواهد پرداخت . این تصویر راست -عامی و عمومیت یافته که یک معتاد یا خلاف کار است و یا مریض و با این حکم فرد معتاد از مکانیزم عمومی اجتماعی حذف خواهد شد که در واقع درد امیز ترین و زجراورترین بخش موضوع مواد مخدر است و نتیجتنا فرد مصرف کنند یا باید به زندان برود و یا بیمارستان از نتایج این تفکر کلیشه ای و مذهبیست و همه می دانیم که در حالت اولی و فقط با چند گرم شیشه و تریاک روی چوبه دارهم می روند .این تصویر راست از موضوع مواد مخدر و معتادین البته امر جدید و تازه ای در جامعه ایران است چرا که با تاریخ قدیم ایران در تناقض است. مشاهدات و تجارب مسافران اروپاثی به ایران در قرن ۱۸ و ۱۹ البته تمامنا خلاف این تصویر راست گرایانه را ثابت می کند. موضوع و مصرف مواد مخدر و بر خلاف خیلی از جوامع و کشورها هیچوقت در ایران تابو نبوده. ان موضع و تبینی که امروز در چامعه ایران قداره بند است موضع جریانات راست و از جمله احزاب و جنبشهای ناسیونالیسم ایرانی – مذهبی و پوپولیستی است و در واقع سوسیالیسم ایرانی کوچکترین سنگر دفاعی در این جبهه ندارد و تمامنا این عرصه را به جریانات پرو غرب دست راستی و شبه فاشیستی مذهبی واگذار کرده است.

۷- مواد مخدر چیست: هرچند مواد مخدر یا موادی که ذهن وخلقیات ادمی را تغییر می دهند هزاران سال قدمت تاریخی دارند اما اعتیاد به مواد مخدر امر نسبتنا جدیدی در تاریخ مواد غذایی و دارویست چرا که جوامع قدیم و باستان تصویر و استفاده امروزی ادمی را از این مواد نداشتند و به این دلیل که ان جوامع از این مواد نه به مثابه مواد مخدر و اصراف و اعتیادی امروزی ان بلکه به مثابه روشی از تغزیه و درمان روانی و روحی استفاده می کردند و از این رو می توان نتیجه گرفت که مشکل و معضل اعتیاد به مواد مخدر امر نسبتا جدید و امروزی تریست و یا به طور دقیقتر از مقوله های اقتصاد سیاسی قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی سرمایه داریست. اقتصاد مواد مخدرهمچون تمامی مقولات دیگر اقتصاد سیاسی در پرده ای از اوهمات عامی – سیاسی و ایدولوژیک پنهان و بر این مبنا تعریف مواد مخدر یکی از ناروشن ترین – مبهم ترین و ایدولوژیک ترین تعاریف در علومهای مختلف امروزیست و در واقع تنها توافق عمومی بر سر امر قانونی و غیر قانونی بودن ان است و البته ربط و ارتباطی زیادی با تعریف پزشکی- روان شناسانه – دارویی و تاریخی این مواد به عنوان کالاهای عام و خاص ندارد و این تعریف بنا به نیاز بازار – انحصارات ودردوران تاریخی مختلف همیشه تغییر کرده و خواهد کرد.

نژاد بشر و طی هزاران سال به موا د مخدر و نه به عنوان مخدربلکه به عنوان غذاهای روحی و روانی یعنی روشی سریع و دست یافتنی از تغزیه برای تغییر آگاهی – حسها – درک و فهم و نتیجتنا درجه عالی تری از بودن و هستی – تجربه – هوشیاری و ارامش رو اورده و خواهد اورد. در یک دیدگاه تکاملی مدارهای عصبی ادمی همیشه تحت فشارند و رفتارها و یا ضرورت های که موجب افزایش لذت – ارامش و انرژی ویا به حداکثر رساندن لذت – ارامش و اجتناب از درد به مثابه ضرورتهای بقایی همچون تولید مثل – غذا – سکس –عشق ورزی ووو اظهار وجود می کنند در غیر این صورت ممکن بود نژاد ادمی هزاران سال پیش از بین رفته  و منقرض شده بودند. درعین حال استفاده از مواد مخدرو نه اعتیاد به ان یکی از قدیمی ترین فعالیتها ی ادمی و به معنای رسیدن به درجه عالیتری از حسها و توانایی و دقیقنا همچون فعالیتهای ضروی و بقایی چون گوش دادن و ساختن موسیقی – رقص – ورزش – عشق ورزی و تخیلات بوده و خواهد بود. بطور مثال نویسندگان و خلق کنند کان اثاری هنری و وسیعنا از این مواد مخدر استفاده کرده و تمامنا به دلیل تحریک خلاقیتها و عملکرد هنری و خلق شاهکارهایی که در حالت معمولی و عادی ممکن نبوده است .

احاد بشر چه جمعی و چه فردی و به دلایل مذهبی و ماتریالیستی ومختلف و طی هزاران سال از موا د و داروهای گیاهی مخدر و به معنای عام و خاص ان استفاده و سوء استفاده کرده و نیازهای روحی و روانی را چه واقعی و چه فانتزی براورد کرده و خواهند کرد. تمامی جوامع – چه باستان و چه جدید – و بدون استثنا و به دلیل نیازهای روانی – جسمی و یا سنتی – اختیار یا اجبار به این مواد تغییر دهند روان و خلقیات ادمی همچون (الکل، تنباکو هشیش – قهوه- چای – کوکائین، تریاک، شراب و غیره ) استفاده کرده و خواهند کرد. بنابراین تعیین یک خوب و بد – قانونی و غیر قانونی. شر و خیر – شیطان و فرشته مواد مخدر کلیشه ها و دگمهایی بچه گانه و مذهبی بیش نیستند و نتیجتنا هیچ مواد مخدری خوب یا بدی وجود ندارد بلکه این چگونگی رابطه و نحوه استفاده صحیح و یا غلط از این مواد است که تعیین کنند خوب و بد هستند. به بیانی دیگر یا این مواد جسم و ذهن را کنترل خواهد کرد و یا انرا در جهت استفاده و نیازهای روانی و جسمی به کار خواهید برد و از این رو نقش اموزش – اگاهی و پرورش درست – علمی و مبتنی بر حق کامل ازادی انتخاب فردی و جمعی و نه خرافات و کلیشهای مذهبی نقش نهای و تعیین کننده را خواهد داشت. نمی توان از سر اعتیاد و اصراف به نفی مواد مخدر رسید و دقیقنا همانطور که از سر تصادفات ماشین – اتوموبیل و مرگ و میر نمی توان به نفی ماشین و اتوموبیل رسید.

۸-  با قانونی شدن مواد مخدر چه اتفاقی خواهد افتاد:

–          بورژوازی ایران – چه در قدرت و در اپوسیزیون-  در چند دهه گذشته و با ابزار و مجرای جنگ علیه مواد مخدر استبداد و دیکتاتوریش را توجیه و عامه فهم کرده و از این طریق یک شبکه وسیع و اجتماعی از کنترل – زندان و اعدام را توجیه کرده است. با قانونی کردن مواد مخدر یعنی تولید و مصرف ازادانه این مواد به طور ازاد و بدون کوچکترین ترس و پیگرد قانونی از زندان – شکنجه و اعدام که این به معنی تضعیف بخشی از توجیهات سیاسی و عامی استبداد و دیکتاتوری خواهد بود که به نوبه خود ریشه جریانات سیاسی محافظه کار و مذهبی را تضعیف خواهد کرد.

–          با قانونی کردن مواد مخدر یکی از شاه رگهای اصلی و تزریقی مالی به صنایع و بانکها قطع خواهد شد.

–          با قانونی کردن مواد مخدر دست مافیای بازار و تبهکاران بازاری و جنایت کار سازمان یافته یعنی ان مجموعه از نهادی اسلامی – دولتی و گروهای شبه  نظامی غیر دولتی قطع و یا شدیدنا تضعیف خواهد شد. امپراطوریهای  جرم و جنایت سازمان یافته یعنی پلیس- دادگاه ها- گروهای شبه نظامی و شبکهای خرید و فروش این مواد در سطح ماکرو و مایکرو را از بین خواهد برد و یا به شدت  تضعیف خواهد کرد.

–          فرهنگ دورویی و ریاکاری که از مختصات گرایشات محافظه کارانه و مذهبی نسبت به مواد مخدر است که دیگر به فرهنگ عمومی تبدیل شده تضعیف و حذف خواهد کرد.

–          نهادهای اجتماعی و توده ای – مدنی – اموزشی و اطلاعاتی و در نهایت سیستمی مدرن و انسانی ازاموزش را در قبال استفاده درست و صحیح از این مواد را در سطح وسیع اجتماعی ببار خواهد اورد و نتیجتنا نیاز به پاسبان – نیروهای انتظامی و اموزشهای مذهبی و محافظه کارانه را به حداقل کاهش خواهد داد.

–          انحصار و استبداد مالی – اقتصادی نهادها و صنایع سود اورسرمایه (  و از جمله صنایع پزشکی و دارویی ) را بر این مواد تضعیف خواهد کرد و نتیجتنا قیمتهای سر سام اور و انحصاری دارو و پزشکی را خواهد شکست و طبعنا سطح بالاتری از بهداشت و درمان عمومی و فردی را به ارمغان خواهد اورد.

–          با قانونی شدن مواد مخدر ( یعنی تولید به مصرف و نه بازاریابی) دسترسی اقشار زیرسن قانونی به این مواد را محدود و یا از بین خواهد برد و دقیقنا انطور که دسترسی این اقشار به الکل و حداقل در کشورهای متروپل تمامنا محدود گشته است.

–          یکی از توجیهات اصلی و عامی حکم اعدام و زندان را از بین خواهد برد.

–          تولید علنی و ازاد مواد مخدر امر تازه و جدیدی نیست چرا که تمامی کشورهای تولید کنند دارو و از جمله ایران به طور علنی و غیرعلنی و اکثرانا به طور نیمه علنی و مخفی به امر تولید اوپیم و ماری جوانا مشغولند و خواهند بود و نتیجتنا تولید علنی و ازاد دولت و نهادی سرمایه را در مقابل افکار و ارای عمومی مسثول خواهد دانست نتیجتنا مواد مخدر با کیفیت جایگزین مواد صنعتی و کشنده را خواهد گرفت و این دقیقنا توضیح دهند رجوع عمومی مصرف کنند کان به مواد صنعتی و کشنده و از جمله شیشه در جامعه امروزی ایران است.

۹- رسانه ها و مطبوعات: مهمترین بخش موضوع مواد مخدر مربوط به رسانه ها و مطبوعات یعنی گزارشات رسانه ای است یعنی ان مجرا وابزارها ی که ارای عمومی و فکری احاد و تودهای مردم را شکل می دهند . گزارشات و تصاویر رسانه ها تمامنا یک جانبه – نادرست -غیر واقعی و چیزی جز نفرت و بیزاری عمومی از این مواد و افراد معتاد و یا کسانی که به این مواد وابسته اند را در برندارد . این تصاویر و تمامنا مبتنی بر کلیشه های مذهبی و از جمله مریض – روانی – تبهکار – جنایتکار- کثیف است که در واقع  و با این احکام پروسه زدودن روح و جوهر انسانی از این افراد شروع می شود و اوج این تفکر کلیشه ای و مذهبی پوشش رسانه ای مرگ و میر در میان معتادان است و حتی وابستگی پیشین به این مواد به عنوان ننگ اجتماعی را دراخبارو گذارشات رسانه ای و به وفور می بینیم. پیامدهای این احکام بر روی این افراد و اقشارالبته کوتا مدت نیست بلکه اجتمامی و سالهای سال به عنوان ننگ خانوادگی و اجتماعی به این افراد تحمیل خواهد شد و نتیجتنا تبعیض – ستم و تحقیر در تمامی وجوه اجتماعی به یک امردرونی و قابل قبول به این افراد و خانوادهایشان تحمیل خواهد شد.

۱۰- قانونی کردن مواد مخدر: پروسه قانونی کردن مواد مخدر می تواند اشکال متعدد – مختلف و مبتنی بر سنن و شیوهای تولیدی و مصرفی مختلف و محلی را در بر گیرد.این پروسه همانند تمامی مقولات مبارزه طبقاتی معاصر همچون دستمزد- تورم و تشکل  مهر چپ و راست جنبشهای سیاسی و کلاسیک معاصر را با خود دارد با این وجود تولید مواد غذایی و کشاورزی به طورعام و مواد مخدر گیاهی به طور خاص تابعی از قوانین مشترک و مبتنی بر سطح و درجه پیشرفت تولیدی – تکنیکی و تکنولوژیکی دوران است. شرایط – ملزومات و ماتریال تاریخی و اجتماعی – یعنی ان شاخه از دانش و علوم بشری-  این قانونی کردن مواد مخدر تمامنا اماده و فراهم است و نتیجتنا هیچ قانون و امر خاصی در این قانونی کردن مواد مخدر نه لازم است و نه جایز. به بیانی دیگر این پروسه قانونی کردن مواد مخدر تمامنا و انحصارنا در گرو یک تبیین سیاسی – ازادی خواهانه و برابری طلبانه – و به این اعتبار شکل دهی به یک جنبش سیاسی اجتماعی و زمینی قدرت مند است. دوران معاصر دوران رقص و پایکوبی لیبرالیسم است و طبیعتنا اولین کارکتر و مشخصات این جنبش باید غیر لیبرالی ودر نقد پروسه لیبرالیزه کردن این مواد است .

تمامی مواد گیاهی مخدر و از جمله اوپیم – ماری جوانا و کوکاثین و نه صنعتی باید قانونی شوند و هیچ انحصار مالی اقتصادی و صنفی بر این مواد نه جایز نیست و نه به صلاح. شروع این امر با یک بیانیه سیاسی و ازادی خواهانه مبنی بر دموکراتیزه کردن تولید و مصرف ازاد این مواد قابل اجراست . دموکراتیزه و عمومی کردن تولید و مصرف این مواد یعنی قطع شاهرگها و قوانین پایه ای بازار – بازاریابی و نتیجتنا خنثی کردن و یا تضعیف قانون سود وسودهیست. با حذف مقوله بازار و یا تضعیف ان ( منع خرید و فروش و نتیجتنا سود دهی ) این امر قابل اجراست و این امر از طریق تولید شخصی و حتی کمونی ( جمعیت های داوطلب بر مبنای محلی ) قابل اجراست. این مواد و فقط جهت نیازهای شخصی و کمونی یک محل و یا داوطلبانان ازاد و متشکل و نه جهت نیازهای بازار ( خرید و فروش ) مناسب ترین شکل قطع دستهای بازار و مافیای مواد مخدر است و این امر مبتنی بر سنت تولیدی شخصی و خانگی چند هزار ساله شراب هم هست . ایران سنت تاریخی طولانی درتولید شراب خانگی دارد و این سنت تاریخی در جا انداختن امر قانونی شدن مواد مخدر نقش تعیین کننده ای خواهد داشت. این سیاست دموکراتیزه کردن تولید و مصرف مواد مخدرمبتنی بر اخرین دستاوردهای تکنیکی و تکنولوژیک تولید است و از این مهمتر امر قابل اجرایی در شهرهای بزرگ و کلان شهرهای امروزیست و امروزه و حداقل در سطح کشورهای متروپول روش و سنت جاافتاده است. امروزه و حداقل موضوع و استفاده مواد مخدر از قلمرو قضاوت اخلاقی ( یعنی دخالت دولت – بازار و نهادهای مذهبی ) برای کسانی که به بیماریهای علاج ناپذر و یا علاج پذیراز جمله سرطان  و بیماریهای قلبی ووو دچار هستند خارج شده است و این خبر خوشی برای جنبش قانونی کردن مواد مخدر است .

معنی عملی این قانونی شدن اینست که اگر چند شاخه و بوته ماریجوانا و یا تریاک کاشته شده در باغچه – گلدان – جلو پنجره و یا پشت بام می تواند نیازهای روانی فرد و شخصی را براورد کند- این امر یک مسثله شخصیست و دقیقنا همانطور که احاد بشری و طی هزاران سال دست به تولید شراب خانگی و شخصی زده اند. این بیانیه دموکراتیزه و عمومی کردن تولید و مصرف گیاهان مخدر امر سیاسی و در پایه ترین سطح یک بیانیه  سوسیالیستی و ازادی خواهانه و مبتنی بر ازادی و انتخاب فردی و رهایی از اختاپوس بازار – بازار یابی و قوانین سود دهیست و در یک کلام علیه لیبرالیزه کردن این مواد است که امروزه روند اصلی و رو به رشد در سطح بین المللی و در واقع انعکاس بن بست سیاسی جنگ علیه مواد مخدر است. با قانونی کردن و یا دمکراتیزه ( غیر کالاثی ) کردن مواد مخدر موضوع و مشکل مواد مخدراز دایره اخلاقی – مذهبی و قوانین جزایی و کیفری ( یعنی ان مجموعه از قوانین کیفری و سرکوب گرانه جسمی و روحی ادمی )  به دایره سلامتی و بهداشت سوق خواهد یافت و خیلی زود الگوها و سنن درست از استفاده از این مواد و در سطح وسیع اجتماعی ببار خواهد اورد.

۱۰- به گواهی تمام تاریخ  تولید و مصرف مواد مخدر- چه ایران و چه جوامع دیگر– انجا که مولفه های بازار – بازار یابی – انحصار و روحیات سود طلبانه کاپیتالیستی مطرح نبوده – بشر و به درسترین شکل از این مواد استفاده کرده و خواهد کرد. موضوع مواد مخدر چه تولید و چه مصرف ان امرخلاف جریانی در سیر تاریخ قدیم و جدید جوامعی که امروزه فلات ایران را محل زندگی خود انتخاب کرده اند نبوده و نخواهد بود. انچه که خلاف جریان و سیر عمومی خوشبختی و زندگیست وجود ایدولوژهای بر خاسته از قبر و قبرستان – تقدیس مردگان و محروم کردن زندگان از تمامی نعماتیست که بشر درست و کشف کرده و از جمله گیاهان مخدر. ایدولوژیهایی که فقر – فلاکت و محرومیتهای اجتماعی را ازلی- ابدی و طبیعی می پندارند و جلو هر نوع تلاش انسانی و کنجکاوانه بشری را در شناخت و بکارگیری درست این مواد طبیعی و گیاهی را سد کرده اند . جامعه عاری از مواد مخدر بزرگترین اوهام و توهمیست که بشردر چند قرن گذشته خلق کرده و محکوم به شکست است .

زنده باد ازادی تمامی مواد مخدرگیاهی

جلال برخوردار

دسامبر ۲۷  ۲۰۱۳