سند سازش اسارتبار با آمریکا

مقدمه

پیش از مذاکرات ژنو ولادیمیر پوتین اعلام کرد که این مذاکرات به نتیجه خواهد رسید. پس از مذاکرات، اکثر حکومتها، رسانه ها و جریانات  به اصطلاح مخالف استبداد، نتیجه آنرا موفقیت آمیز خواندند. حسن روحانی رئیس جمهور منتخبِ ولی فقیه گفت که نتایج مذاکرات در خدمت بهبود وضعیت زندگی مردم ایران است. حکومتهای اسرائیل و عربستان غُرغُر کنان آنرا یک اشتباه خوانده و ژست قَهر گرفتند. احزاب، سازمانها و  افراد مخالف رژیم، این مذاکرات را دال بر ضعف حکومت خوانده و از دیدگاه طبقاتی خود جوانب آنرا بررسی نمودند.

حکومتهای جمهوری اسلامی، آمریکا، روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان صلاح ندیدند که سند توافقنامه را انتشار دهند و حتی روشن نیست که آنرا امضاء کرده باشند. سران این حکومتها دم از موفقیت مذاکرات می زنند، اما اصل توافقنامه را از مردم پنهان نگهداشته اند. حالا، قسم حضرت عباس شان را می توان باور کرد یا دم خروس را؟ زیرا آنچه که به بیرون درز کرده است نشانگر یک سازش اسارتبار است – سازشی که قلدری حکومتهای سلطه گر و زبونیِ حکومت تحت سلطه جمهوری اسلامی را نشان می دهد.

طبقات ارتجاعی از مردم می ترسند وعلت اصلی پنهان کردن اصل توافقنامه و جزئیات مهم مذاکرات، ترس از خشم مردم ایران است. به همین دلیل، زد و بند قدرتهای بزرگ بر سر چپاول ایران و دریوزگی حکومت جمهوری اسلامی باید پنهان بماند. اما پس از صحنه سازیها حقایق عیان تر شدند که آنها را در متون منتشر شده توسط دفتر مطبوعاتی کاخ سفید و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی می توان مشاهده نمود. در این مقاله متنی که توسط دفتر مطبوعاتی کاخ سفید در ۲ آذر ۱۳۹۲ انتشار یافت همراه با توضیح هر بخش از آن ارائه می شود.

متن توافقنامه و واقعیت

“گروه پنج بعلاوه یک ( ایالات متحده ، انگلیس ، آلمان ، فرانسه ، روسیه ، چین و با همیاری اتحادیه اروپا) با هدف رسیدن به یک راه حل قابل قبول دیپلماتیک برای ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته ای وارد مذاکره جدی و فشرده با این کشور شد. رئیس جمهور اوباما به صراحت گفته است که رسیدن به یک راه حل که مانع دستیابی ایران به سلاح هسته ای شود در جهت منافع ملی آمریکاست.”

[بنابراین، قدرتهای بین المللی که خود دارای بزرگترین زرادخانه سلاحهای هسته ای می باشند (بجز آلمان) به حکومت ایران دیکته کرده اند که نمی تواند سلاح کشتار جمعی تولید کند. اما تمام این قدرتها در جنگ جهانی اول با استفاده از گاز شیمیایی میلیونها تن را کشتار کردند. تحت لوای “رسیدن به یک راه حل قابل قبول دیپلماتیک” در سال ۱۳۲۴ آمریکا شهرهای هیروشیما و ناگاساکی در ژاپن را با خاک یکسان کرد و در جنگ ویتنام دائما از گاز شیمیایی و بمبهای آتش زای ناپالم استفاده می کرد. آمریکا در سال ۱۳۸۳ در فلوجه عراق، اسرائیل در سال ۱۳۸۵ در لبنان و در غزه فلسطین در سال ۱۳۸۹ از بمبهای فسفری استفاده کردند و بسیاری از  مردم را زنده زنده سوزاندند.]

“امروز گروه پنج بعلاوه یک و ایران به مجموعه ای از تفاهمات اولیه دست یافتند که مانع پیشرفت برنامه هسته ای شده و ابعاد کلیدی آن را به عقب می راند. این تفاهم، اولین محدویت های معناداری است که ایران طی یک دهه گذشته در برنامه خود پذیرفته است. شش ماه آغازین، شامل اِعمال محدودیت های مهم در برنامه هسته ای ایران است که باید به تدریج فوری ترین نگرانی های ما را از جمله توانمندی غنی سازی ایران ، ذخایر کنونی اورانیوم غنی شده اش ، تعداد و توانمندی هایش در زمینه سانتریفیوژها و توانایی اش در تولید پلوتونیوم در رآکتور اراک، برطرف سازد.”

[آمریکا و اروپا فعلاخوشحالند که با ایجاد فشارهای مختلف به ویژه تحریمها “مانع پیشرفت برنامه هسته ای” این نوکر چموش شده اند. پس از یک دهه فشار سرانجام حکومت ایران”محدودیتهای معنا داری” که چیزی جز خفت نیست را پذیرفته است. البته چرخاندن کامل ولی فقیه، این نوکرِ  روسیه و چین، به نوکری غرب زمان می برد و اکنون شش ماه فرصت دارد تا جفتک اندازی های ضد آمریکایی خود را تقلیل دهد.]

“امتیازاتی که ایران به عنوان بخشی از این قدم اولیه تعهد کرده است، شفافیت بیشتری فراهم می کند و امکان بازرسی های سرزده از برنامه هسته ای اش را ایجاد می نماید. در گذشته، نگرانی این بود که ایران از مذاکرات برای وقت کشی و پیشبرد برنامه اش استفاده می کند. اما این اقدامات کمک خواهد کرد وقتی برای رسیدن به یک توافق جامع بلند مدت مذاکره می کنیم، ایران نتواند از سِپَر مذاکرات برای پیشبرد برنامه هسته ای اش استفاده کند.”

[ولی فقیه “تعهد کرده است” که در طی ۶ ماه آینده به خواسته های آمریکا (البته با تایید روسیه و چین) گردن نهاده و نشان دهد که دارد “وقت کُشی” نمی کند و یا از “سپر مذاکرات” سوء استفاده نمی کند. حرف نوکر کافی نیست و باید در عمل سرسپردگی خود را اثبات کند.]

“در عوض، به عنوان بخشی از اقدامات اولیه، گروه پنج بعلاوه یک تحریم های ایران را به صورت محدود، موقت، هدفمند و قابل برگشت لغو خواهد کرد. این کاهش تحریم به گونه ای سازماندهی می شود که بخش عمده شبکه تحریم از جمله تحریم های کلیدی در بخش نفت، بانکی و مالی پا برجا بماند.”

[در اینجا، آمریکا سیاستِ معروف به «چماق و هویج» را بکار برده است. البته چماق؛ “بخش عمده شبکه تحریم از جمله تحریم های کلیدی”، بزرگ است و تکه کوچکی از هویج ؛ تحریم ها ” به صورت محدود، موقت، هدفمند و قابل برگشت” را جلوی جمهوری اسلامی انداخته اند.]

“گروه پنج بعلاوه یک با قاطعیت به اجرای این تحریم ها ادامه می دهد. اگر ایران نتواند به تعهدات خود عمل کند، ما لغو محدود را متوقف می کنیم و تحریم های جدید وضع خواهیم کرد. گروه پنج بعلاوه یک و ایران همچنین پارامترهای کلی یک توافقنامه جامع را نیز که برنامه هسته ای ایران را در بلند مدت محدود می سازد، در خصوص صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای ایران به جامعه جهانی اطمینان می دهد و ما را مطمئن می سازد که هر گونه تلاش ایران برای رسیدن به سلاح هسته ای فوراً شناسایی می شود، بحث و تبادل نظر کرده اند.”

[ادامه استفاده از چماقِ فعلی با “قاطعیت به اجرای این تحریم ها ادامه می دهد” و تهدید به بزرگتر شدن این چماق با “اگر ایران نتواند به تعهدات خود عمل کند” و “هر گونه تلاش ایران برای رسیدن به سلاح هسته ای فورا شناسایی می شود” ابراز شده است.]

“مجموعه تفاهمات حاصل شده همچنین شامل اذعان ایران به پیروی از همه قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل ( که ایران همیشه ادعا کرده است غیرقانونی اند) و برطرف کردن مسائل گذشته و حال هسته ای اش است که آژانس بین المللی انرژی اتمی آنها را شناسایی کرده است. این شامل حل و فصل مسائل مربوط به ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای ایران از جمله فعالیت ها در مرکز پارچین است.”

[بنابراین، حکومت جمهوری اسلامی حتی همه ادعاهای غیر قانونی بودن قطعنامه های شورای امنیت را پس گرفته است. اما روحانی در نامه تبریک خود برای موفقیت مذاکرات به خامنه ای نوشت : “دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته‌شدن حقوق هسته‌ای ایران و حراست از دستاوردهای هسته‌ای فرزندان این مرز و بوم بوده است و در کنار آن با توقف روند تحریم‌های ظالمانه، بخشی از فشارهای غیرقانونی در تحریم‌های یک‌جانبه برداشته و فروپاشی سازمان تحریم آغاز شده است.” دروغگویی و وقاحت تا چه حد؟]

“به عنوان بخشی از یک راه حل جامع، ایران همچنین باید به همه تعهدات خود در معاهده اِن پی تی و آژانس بین المللی انرژی اتمی عمل کند. در خصوص یک راه حل جامع، تا زمانی که درباره همه مسائل توافق نشود، توافق صورت نمی گیرد. به عبارت ساده تر، این قدم اول بعد از شش ماه متوقف می شود و به مثابه یک راه حل قابل قبول نهایی برای آمریکا و دیگر شرکایش در گروه پنج بعلاوه یک نخواهد بود.”

[یعنی این تازه آغاز کار است! حکومت جمهوری اسلامی “باید به همه تعهدات خود در معاهده اِن پی تی و آژانس بین المللی انرژی اتمی عمل کند.” این حکومت حتی اگر در یک مورد اطاعت نکند، آمریکا و شرکایش حسابش را خواهند رسید. “به عبارت ساده تر”، ولی فقیه باید بفهمد که با “این قدم اول” فقط شش ماه وقت دارد تا “آمریکا و دیگر شرکایش” را راضی کند.” در غیر اینصورت، گزینه نظامی (چماق اصلی) که همواره روی میز بوده است به حرکت در خواهد آمد.]

پس از این مقدمه که خود سندی دال بر سازش اسارتبار حکومت جمهوری اسلامی با آمریکاست، دفتر مطبوعاتی کاخ سفید به جزئیات دیگر می پردازد که قابل توجه اند :

“توقف پیشرفت برنامه ایران و عقب نشاندن بخش‌های کلیدی

تعهد ایران به توقف غنی سازی بالای ۵ درصد :‌

– توقف هرگونه غنی سازی اورانیوم بالای ۵ درصد و برچیدن تجهیزات غنی سازی تا این درصد خاص.

تعهد ایران به خنثی سازی ذخیره اورانیوم ۲۰ درصدی :‌

– ایران باید در فاز اول، ذخیره اورانیوم ۲۰ درصدی خود را تا زیر ۵ درصد رقیق سازد و یا آن را به شکلی درآورد که برای غنی سازی بیشتر مناسب نباشد.

تعهد ایران به توقف پیشرفت در زمینه ظرفیت غنی سازی :

– ایران نباید هیچ گونه سانتریفیوژ جدیدی از هیچ نوعی را نصب کند.

– ایران نمی‌تواند هیچ گونه سانریفیوژی از نسل جدید را برای غنی سازی اورانیوم نصب یا استفاده کند.

– ایران باید حدود نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده در فردو را بدون فعالیت بگذارد تا به این ترتیب این تجهیزات نتوانند در غنی سازی به کار روند.

– تولید سانتریفیوژ محدود به جایگزین‌سازی تجهیزات آسیب‌ دیده شود تا به این ترتیب ایران نتواند از فرصت شش ماهه برای ساخت و انبار کردن تجهیزات سانتریفیوژ استفاده کند.

– ایران نباید تاسیسات غنی سازی جدید احداث کند.”

[در واقع، هیچ کشوری بدون اجازه آمریکا، روسیه، چین، انگلیس و فرانسه، حق غنی سازی اورانیوم بالای ۵ درصد را ندارد و فقط این صاحبان باشگاه انحصاری می توانند دارای ذخایر عظیم اورانیوم و پلوتونیوم برای ساختن سلاح هسته ای باشند. هیئت بین المللی رسیدگی به مواد هسته ای در هفتمین گزارش خود نوشت : “در سال ۲۰۱۳ میزان ذخیره اورانیوم بسیار غنی شده در جهان حدود ۱۳۹۰ تُن و پلوتونیوم ۴۹۰ تُن تخمین زده می شود.” این میزان اورانیوم معادل ۵۵۰۰۰ بمب اتمیِ هیروشیما و این میزان پلوتونیوم معادل ۷۹۰۰۰ بمب اتمیِ ناگاساکی است که آمریکا با انفجار آنها در روزهای ۱۵ و ۱۸ مرداد ۱۳۲۴ بیش از ۲۴۰۰۰۰ نفر را در این دو شهر کشتار کرد.]

“تعهد ایران به توقف پیشرفت در زمینه افزایش ذخیره اورانیوم ۳.۵ درصدی :

– ایران تعهد می‌دهد تا ذخیره اورانیوم ۳.۵ درصدی خود را افزایش ندهد، به این ترتیب در پایان دوره شش ماهه مقدار ذخیره اورانیوم ۳.۵ درصدی نسبت به اول دوره بیشتر نخواهد بود، و هر گونه اورانیوم ۳.۵ درصدی جدید به اکسید تبدیل خواهد شد.”

[ایران دارای یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان است. همچنین به علت میزان ساعتهای آفتابی و سرعت وزش باد در موقعیت جغرافیایی بسیار مناسبی جهت استفاده از انرژی خورشیدی است. جمع سالیانه ساعتهای آفتابی و میانگین سالیانه حداکثر سرعت وزش باد (متر بر ثانیه) در برخی از مراکز استانها چنین اند : ارومیه  (۳۰۸۲، ۱۱)، مشهد (۳۰۴۹، ۱۱)، اهواز (۳۰۸۹، ۱۰)، سنندج (۳۰۴۷، ۱۰)، زاهدان (۳۴۶۷، ۱۹)، تهران (۳۱۰۴، ۱۲)، اصفهان (۳۴۳۸، ۱۲)، رشت (۱۷۷۹، ۹)، بندرعباس (۲۸۹۴، ۱۰) (سالنامه آماری کشور سال ۱۳۸۹، صفحات ۸۸-۸۵).

انرژی خورشیدی لایتناهی و تکنولوژیِ بهره برداری از آن بمراتب ساده تر و ارزانتر از تکنولوژی هسته ای است و میتوان مستقل از امپریالیستها نیازهای حرارتی و برق برای مردم و صنایع را به درجات قابل توجهی برطرف کرد. بکارگیری انرژی خورشیدی چون انرژی هسته ای خطرناک نیست (نمونه های چرنوبیل و فوکوشیما) و هوا را آلوده نمی کند. اما جمهوری اسلامی استراتژی استفاده از تکنولوژی هسته ای با تکیه بر اقتصاد وابسته به امپریالیستها را برگزید. این استراتژی، حکومت را به نوکری روسیه و چین و اکنون به یک سازش خفت بار با آمریکا کشانده که مجبور است تعهد دهد “تا ذخیره اورانیوم ۳٫۵ درصدی خود را افزایش ندهد” وگرنه “به اکسید تبدیل خواهد شد.”]

تعهد ایران به توقف پیشرفت فعالیت‌ها در اراک و در بخش پلوتونیوم. ایران متعهد است تا :

– راکتور اراک را از فعالیت خارج کند.

– به راکتور اراک سوخت‌رسانی نکند.

– تولید سوخت برای راکتور اراک را متوقف کند.

– هیچ‌گونه آزمایش مضاعف سوخت برای راکتور اراک انجام ندهد.

– هیچ‌گونه قطعات اضافی تجهیزاتی را در اراک نصب نکند.

– هیچ‌گونه سوخت و آب سنگین را به محوطه راکتور منتقل نکند.

هیچ‌گونه تاسیساتی که قادر به بازفرآوری باشد احداث نکند. بدون بازفرآوری، ایران نمی‌تواند پلوتونیوم را از سوخت مصرف شده جدا سازد.”

[علاوه بر اورانیوم، از پلوتونیوم نیز می توان برای ساختن سلاح هسته ای استفاده نمود. از اواخر دهه ۱۳۳۰ رقابت بین آمریکا و روسیه برای گسترش امپراتوری های خود در جهان شدت گرفت که موجب قطب بندی حکومت ها و تشدید رقابت بین آنان گردید. حکومت هند با استفاده از راکتور اتمی که از کانادا تهیه کرده بود پلوتونیوم لازم را برای آزمایش اولین بمب هسته ای خود در اردیبهشت ۱۳۵۳ تولید نمود. حکومت پاکستان با کمک آمریکا، انگلیس، کانادا، پول عربستان و وارد کردن قطعات لازم از دوبی توانست در خرداد ۱۳۷۷ پنج بمب هسته ای که از طریق غنی سازی اورانیوم ساخته بود را آزمایش کند، در حالیکه همزمان مشغول ساختن بمب با استفاده از پلوتونیوم بود.

حکومت اسرائیل از سال ۱۳۳۷ راکتور اتمی «دایمونا» را در صحرای نِگِو با کمک فرانسه بنا نمود و با کمک انگلیس تحت لوای تولید برق به تولید پلوتونیوم برای ساختن سلاح اتمی پرداخت. سپس آمریکا نیز وارد صحنه شد و تاکنون اطلاعات و ابزار لازم برای توسعه سلاحهای اتمی را در اختیار اسرائیل قرار داده است. کره شمالی با کمک چین در مهر ماه ۱۳۸۵ اولین سلاح اتمی خود را که با استفاده از پلوتونیوم ساخته بود آزمایش کرد. راکتور جدید در اراک که قرار بود از سال آینده آغاز به تولید پلوتونیوم نماید ساخت کره شمالی است.]

“شفافیت کامل و نظارت سرزده از برنامه هسته‌ای ایران

ایران متعهد می‌شود تا:

– به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه بازرسی روزانه تاسیسات نطنز و فردو بدهد. این دسترسی روزانه به بازرسان مجوز می‌دهد تصاویر ضبط شده در دوربین‌های مداربسته را مرور کنند تا کار نظارت ‌جامع و همه‌جانبه باشد. چنین اجازه‌ای امکان شفافیت بیشتر در کار غنی‌سازی در این تاسیسات را فراهم می‌سازد و زمان لازم برای حذف هرگونه عدم تعهد از جانب ایران را کوتاه می‌کند.

– به آژانس امکان دسترسی به تجهیزات مونتاژ سانتریفیوژ را بدهد.

– به آژانس امکان دسترسی به محل تولید قطعات دورانی و تجهیزات انبارشده سانتریفیوژ را بدهد.

– به آژانس امکان دسترسی به معادن و استخراج اورانیوم را بدهد.

‌- اطلاعات طراحی راکتور اراک را ارائه دهد. این امر دیدگاه انتقادی به راکتور اراک را فراهم می‌آورد که قبلا میسر نبود.

– امکان بازرسی‌های مکرر از راکتور اراک را فراهم آورد.

– اطلاعات و داده‌های کلیدی مورد درخواست در پروتکل الحاقی توافقنامه پادمانی آژانس و کد اصلاح شده ۳.۱ را ارائه دهد.”

[“بازرسی روزانه تاسیسات نطنز و فردو” برای “نظارت جامع و همه جانبه”؛ “دسترسی به تجهیزات مونتاژ سانتریفیوژ”؛ “دسترسی به معادن و استخراج اورانیوم”؛ “اطلاعات طراحی” و “امکانات بازرسی مکرر از راکتور اراک”، جملگی تعهدات حکومتی است که در حرف و در انظار عمومی گردنکشی می کند ولی در عمل و به ویژه در مذاکرات ژنو نشان داده است که نوکر زبونی بیش نیست.]

“مکانیزم راستی‌آزمایی

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای اجرای بسیاری از راستی‌آزمایی‌ها فراخوانده خواهد شد تا به شکل همزمان با بازرسی‌های دائم در ایران پیش برود. به‌علاوه، کشورهای ۵+۱ و ایران متعهد به تاسیس یک کمیسیون مشترک برای کار با آژانس برای نظارت بر اجرای و رسیدگی به مسائلی هستند که ممکن است پیش بیاید. کمیسیون مشترک همچنین با آژانس کار می‌کند تا تفاهم‌نامه‌ای از نگرانی‌های قبلی و فعلی را با توجه به برنامه هسته‌ای ایران، تهیه کند، از جمله درباره بعد احتمالی نظامی برنامه اتمی ایران و همچنین فعالیت‌های ایران در پارچین تحقیق کند.”

[بنابراین آژانس بین المللی انرژی اتمی یکی از چماق های بالای سر حکومت جمهوری اسلامی خواهد بود تا اگر پایش را کج گذاشت بر سرش کوبیده شود. اما این چماق کافی نیست، “یک کمیسیون مشترک” از ۶ قدرت حاکم بر جهان و حکومت ذلیلِ جمهوری اسلامی “برای نظارت بر اجرای و رسیدگی به” هر گونه تخطی این حکومت باید تشکیل شود. قرار است این کمیسیون و آژانس ترتیب تهیه یک پوزش نامه در مورد “نگرانی های قبلی” ایجاد شده و اینکه ولایت فقیه در آینده، دیگر از این غلطها نخواهد کرد را بدهند.]

“امتیازهای محدود، موقتی، و قابل بازگشت به ایران

در ازای گام‌های بالا از سوی ایران، گروه ۵+۱ امتیازهایی محدود، موقتی و قابل بازگشت را به ایران می‌دهد و همزمان بخش گسترده‌ای از تحریم‌ها، از جمله بر نفت، مروادات مالی، تحریم‌های بانکی مانند سابق باقی می‌مانند. اگر ایران از انجام تعهداتش برنیاید، امتیازها را لغو می‌کنیم. گروه ۵+۱ بویژه متعهد است تا :

– اگر ایران تحت این توافق و در چارچوب نظام سیاسی خود از تعهداتش پیروی کند، برای مدت شش ماه تحریم‌های جدید مرتبط با برنامه‌ اتمی را تحمیل نکند.

– برخی تحریم‌های اعمال شده بر طلا و فلزات قیمتی، بخش صنعت اتومبیل ایران، و همچنین صادرات پتروشیمی ایران را به حالت تعلیق درآورد. به این ترتیب در واقع حدود ۱ و نیم میلیارد دلار عایدات نصیب ایران می‌کند.

– مجوز بازرسی‌ها و تعمیرات مرتبط با ایمنی در داخل ایران را برای خطوط هوایی خاص ایرانی صادر کند.

– خرید نفت ایران را در حد فعلی نگاه دارد که در واقع ۶۰ درصد کمتر از دو سال پیش است. ۴.۲ میلیارد دلار حاصل از این فروش به شکل اقساط به ایران منتقل می‌شود به شرطی که ایران به تعهداتش عمل کند.

۴۰۰- میلیون دلار از سرمایه‌های دولتی ایران را مستقیما به موسسات آموزشی شناخته‌شده در کشورهای ثالث منتقل کند تا هزینه تحصیل دانشجویان ایرانی پرداخت شود.”

[در ازای سرسپردگیِ بی چون و چرای حکومت جمهوری اسلامی، قدرتهای بزرگ بخش بسیار ناچیزی از غارتی که از ثروتهای متعلق به مردم ایران کرده اند را بطور “محدود، موقت و قابل بازگشت” جلوی این حکومت می اندازند. اما اگر این حکومت دست از پا خطا کند، این امتیازها(!) را لغو کرده و حتی فشارهای بمراتب بیشتری از طریق تحریمهای جدید اعمال خواهند کرد.

 ۳۵ سال پیش این حکومت با خیانت (زد و بندهای پنهانی با امپریالیستها جهت گذار مسالمت آمیز از حکومت سلطنتی به ولایت فقیه)، فریب (وعده های دروغین خمینی و دار و دسته او) و تحمیل خونین خود (سرکوب وحشیانه انقلاب مردم) سر کار آمد. از ابتدای کار تا کنون، ولایت فقیه همواره در خدمت گردش سرمایه های امپریالیستی و پر کردن جیبهای بدون انتهای سران خود، مردم ایران را به فقر و فلاکت کشانده و با تکیه بر سرکوب دائم و خونین، مبارزات مردم را مهار کرده است. از اینرو، جای تعجبی نیست که اکنون این حکومت حاضر است به هر خواری تن در دهد. تاریخ گواه است که از کوزه حکومت طبقات ارتجاعی نمی تواند چیزی جز خیانت و جنایت برون تراود.]

“تعاملات انسان‌دوستانه

تعاملات انسان‌دوستانه‌ای که طبق قانون آمریکا مجاز هستند را تسهیل کند. تعاملات انسان‌دوستانه از تحریم‌های کنگره مستثنی هستند در نتیجه این کانال به ایران امکان دستریسی به منبع جدیدی از پول را نمی‌دهد. مراودات انسان‌دوستانه در برگیرنده خرید مواد خوراکی، کشاورزی، و دارویی و پزشکی است. ما همچنین نقل و انتقالات مالی مرتبط با خدمات پزشکی با خارج از ایران را تسهیل می‌کنیم. ما این کانال را برای منافع مردم ایران درنظر گرفته‌ایم.”

[سرکردگان ابله حکومت آمریکا فکر می کنند مردم ایران؛ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، حمایت همه جانبه از حکومت استبدادی محمدرضا شاه، تحمیل خونین دار و دسته خمینی به مردم ایران و حمایت آشکار و نهان از حکومت جمهوری اسلامی در مقابل مبارزات مردم را فراموش کرده اند. حکومت آمریکا که بزرگترین جنایتکار تاریخ بشر است مذبوحانه تلاش می کند با ژست “تعاملات انسان دوستانه” خود را طرفدار مردم جلوه دهد. در حالیکه خوب می داند که همین تحریمها بحران موجود را بمراتب افزایش داده و اکثر مردم ایران را از توان لازم برای “خرید مواد خوراکی، کشاورزی، و دارویی و پزشکی” مورد نیازشان محروم کرده و باعث تشدید فقر و بیماری و مرگ بسیاری گشته است.]

“در نظر گرفتن لغو محدود تحریم‌ها

در مجموع، قریب ۷ میلیارد دلار تسهیل (ایجاد شده)، و این بخشی از کل هزینه‌ای است که ایران طی فاز اولیه و تحت تحریم‌هایی که به قوت خود باقی می‌مانند متحمل می شود. بخش عمده‌ای از حدود صد میلیارد دلار سرمایه ایران در هولدینگ‌های خارجی همچنان به دلیل تحریم‌ها برای ایران غیرقابل دسترس است.

در شش ماه آینده فروش نفت خام ایران نمی‌تواند افزایش یابد. تحریم‌های نفتی به تنهایی منجر به از دست رفتن ۳۰ میلیارد دلار ایران می‌شود- یا حدودا پنج میلیارد دلار در ماه- در مقایسه با آنچه که ایران در شش ماه مشابه سال ۲۰۱۱ نصیبش شد، یعنی قبل از اجرایی شدن تحریم‌ها. با آن که ایران می‌تواند به ۴.۲ میلیارد دلار از عایدات فروش نفت خود دسترسی داشته باشد، حدود ۱۵ میلیارد دلار از درآمدش در این مدت شش ماهه به حساب‌های خارجی‌ مسدود شده ایران واریز می‌شود. به طور خلاصه، تحت این توافق ما انتظار داریم که موجودی ایران در حساب‌های مسدود شده خارجی‌اش افزایش یابد و نه کاهش.”

[بحران حکومت جمهوری اسلامی به حدی عمیق است که برای پس گرفتن ۷ میلیارد دلار از ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی مسدود شده ایران به پا بوسی آمریکا افتاده است. ولی آمریکا دست بردار نیست و با تهدید به ولی فقیه دیکته می کند که :

۱- اجازه ندارد فروش نفت خام ایران را در ۶ ماه آینده افزایش دهد.

۲- بخاطر تحریمهای نفتی حدود ۵ میلیارد دلار در ماه از دست می دهد.

۳- از فروش نفت خود، ایران می تواند فقط ۴٫۲ میلیارد دلار را برداشت کند، آنهم به شکل اقساط. بقیه درآمد نفت ایران باید در حسابهای خارجی مسدود شده واریز شود تا امپریالیستها اختیار کامل آن برای گروکشیدن های بعد را در دست خود نگهدارند.

آمریکا می گوید : مالکیت نفت ایران در اختیار ما (استعمارگران) بوده و هست. بخاطر نفت محوری و وابستگی اقتصاد و بقای حکومت به این شاهرگ حیاتی، ولی فقیه باید به هر خفتی تن در دهد. نمونه های سرسپردگیِ حکومت طبقات ارتجاعی در ایران به امپریالیستها بسیارند :

در دوران حکومت خاندان قاجار : عهدنامه های گلستان و ترکمنچای، امتیاز بانک شاهی به انگلیس با حق انحصاری چاپ اسکناس، امتیاز بانک استقراضی و قزاق خانه به روسیه، تقسیم ایران بین انگلیس و روسیه؛ در دوران حکومت خاندان پهلوی : قرارداد رضا شاه با شرکت نفت ایران و انگلیس در سال ۱۳۱۲ به مدت ۶۰ سال، قراردادهای محمدرضا شاه با کنسرسیوم در سال ۱۳۳۳ به مدت ۲۵ سال و در سال ۱۳۵۲ به مدت ۲۰ سال؛  و در دوران حکومت جمهوری اسلامی : رسوایی دولت خامنه ای- موسوی در جریان «ایران گیت» و قراردادهای اسارتبار دولتهای رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد با صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و شرکتهای انحصاری خارجی می باشند.]

“ادامه فشار اقتصادی بر ایران و حفظ ساختار تحریم‌ها

طی فاز اولیه توافق، ما به اعمال تحریم‌هایمان علیه ایران ادامه می‌دهیم، از جمله از طریق اقدام علیه افرادی که به دنبال راه‌هایی برای دور زدن تحریم‌ها هستند.

-تحریم علیه فروش نفت خام همچنان بر دولت ایران فشار خواهد آورد. ما با همکاری شرکای بین‌المللی‌مان فروش نفت ایران از ۲و نیم میلیون بشکه در روز در اوایل ۲۰۱۲ را به یک میلیون بشکه در روز رساندیم و قابلیت فروش تقریبا ۱ و نیم میلیون بشکه در روز را از ایران گرفتیم. این به معنای از دست دادن بیش از ۸۰ میلیارد دلار از آغاز ۲۰۱۲ است و ایران هرگز نخواهد توانست آن را جبران کند.

در فاز اولیه توافق، ممنوعیت اتحادیه اروپا بر نفت خام سرجای خود می‌ماند و امکان فروش نفت ایران تا حدود یک میلیون بشکه در روز نگاه داشته خواهد شد، و نتیجتا ایران همچنان ماهانه ۴ میلیارد دلار دیگر ضرر خواهد کرد.

– تحریم صادرات کالاهای نفتی به ایران که میلیاردها دلار به ایران ضرر زد، ادامه خواهد یافت.

– بخش عمده حدود ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی خارجی ایران غیرقابل دسترس یا محدود باقی می‌ماند.

– دیگر بخش‌های نظام تحریمی‌ ما دست‌نخورده باقی می‌ماند، از جمله :‌

* تحریم بانک مرکزی ایران و حدود ۲۴ بانک و موسسه مالی دیگر ایران

* تحریم‌های ثانویه در پیروی از تحریم‌های گسترده ایران که طبق قوانین بر بانک‌هایی اعمال می‌شود که با افراد و موسسات تحریم‌شده از سوی آمریکا، کار می‌کنند.

* تحریم دیگر کسانی که خدمات مالی به ایران ارائه می‌دهند، از جمله انواع مختلف بیمه، و

* دسترسی محدود به سیستم مالی آمریکا

– تمامی تحریم‌های اعمال شده بر ۶۰۰ فرد و موسسه که به خاطر حمایت از برنامه هسته‌ای و موشک بالیستیک ایران هدف تحریم قرار گرفته‌اند، به قوت خود باقی می‌ماند.

– تحریم‌ بخش‌های مختلف اقتصادی ایران، از جمله کشتی‌رانی و کشتی‌سازی به قوت خود باقی می‌ماند.

– تحریم سرمایه‌گذاری طولانی‌مدت در ارائه خدمات فنی به بخش انرژی ایران به قوت خود باقی می‌ماند.

– تحریم برنامه نظامی ایران به قوت خود باقی می‌ماند.

– محدودیت‌های گسترده آمریکا بر تجارت با ایران به قوت خود باقی می‌ماند و دسترسی ایران به تجارت با بزرگترین اقتصادهای جهان را می‌گیرد.

– تمامی تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد به قوت خود باقی می‌ماند.

– تمامی تحریم‌های هدفمند مرتبط با حمایت مالی دولت ایران از تروریسم، نقش بی‌ثبات‌کننده ایران در منازعات سوریه، و سابقه سیاه حقوق بشر ایران، در بین دیگر نگرانی‌ها، به قوت خود باقی می‌ماند.”

[ آمریکا می گوید : “ما به اعمال تحریم‌هایمان علیه ایران ادامه می‌دهیم”، “تحریم علیه فروش نفت خام همچنان بر دولت ایران فشار خواهد آورد”، ” ما با همکاری شرکای بین‌المللی‌مان … قابلیت فروش تقریبا ۱ و نیم میلیون بشکه در روز را از ایران گرفتیم … ایران هرگز نخواهد توانست آن را جبران کند” و “امکان فروش نفت ایران تا حدود یک میلیون بشکه در روز نگاه داشته خواهد شد”. در واقع آمریکا گلوی این نوکر چموش را در چنگال خود گرفته است و تا رام شدن و چرخیدن کامل او بسوی قدرتهای غرب به فشارها ادامه خواهد داد.

اکثر مردم ایران در فقر دست و پا می زنند و یکی از علل مهم این وضعیت دهشتناک تحریماست، اما آمریکا با قُلدُری اعلام می کند که بیش از ۹۰% از دارایی خارجی ایران را پس نخواهد داد. “تحریم‌ بخش‌های مختلف اقتصادی”، “تحریم سرمایه گذاری در ارائه خدمات فنی به بخش انرژی”، “محدودیت های گسترده آمریکا بر تجارت ایران و دسترسی ایران به تجارت با بزرگترین اقتصادهای جهان” و “تمامی تحریم های شورای امنیت سازمان ملل” به قوت خود باقی می‌مانند، ولی با وقاحت کامل می گوید : “منافع مردم ایران را در نظر گرفته ایم.”

نسق گیریِ آمریکا به نمایندگی از “بزرگترین اقتصادهای جان” و “شورای امنیت سازمان ملل متحد” نشان می دهد که نظام سرمایه داری انحصاری حاکم بر جهان یک نظام دیکتاتوری است. همچنین، حکومت جمهوری اسلامی یک حکومت تحت سلطه، زبون و دغلکار است. حکومتی که در تقابل با مردم ایران از هیچ جنایتی فروگذار نمی کند، در مقابل اربابان جهانی قدرت، با پذیرش تمام تحریم های شورای امنیت، حمایت مالی از تروریسم، دخالت در سوریه، سابقه سیاه حقوق بشر و دیگر نگرانی های اربابان خود به دریوزگی می افتد. البته اینهم جای تعجبی ندارد، چون چاقوکش محل از اهالی محل به زور باج می گیرد ولی به سرکردگان گروههای بزرگ مافیایی باید باج بدهد و همواره نوچه و در خدمت آنان باشد.]

“راه‌حل جامع

 طی فاز اولیه شش ماهه، ۵+۱ به مذاکره برای راه‌حل جامع ادامه می‌دهد. پارامترهای این راه‌حل کلی، در جهت اطمینان‌دهی به جامعه بین‌الملل درباره فعالیت‌های منحصرا صلح‌آمیز هسته‌ای ایران است. تحت این راه‌حل جامع: هیچ‌گونه توافقی در زمینه راه‌حل جامع صورت نمی‌گیرد، مگر آن که در همه زمینه‌ها توافق حاصل شود. طی شش ماه آینده تعیین می‌کنیم که آیا راه‌حلی وجود دارد که درباره صلح‌‌‌آمیز بودن برنامه ایران به ما اطمینان کافی دهد. اگر ایران به نگرانی‌های ما پاسخ ندهد، ما آماده افزایش تحریم‌ها و فشارها هستیم.”

[در اینجا، آخرین ضربه با “نرمشی قهرمانانه” بر پوزه خونین ولی فقیه وارد می شود؛ “هیچگونه توافقی در زمینه راه حل جامع صورت نمی گیرد، مگر آنکه در همه زمینه ها توافق حاصل شود.”  آمریکا قلدر منشانه به حکومت جمهوری اسلامیِ درمانده می گوید : غلط کردم و نوکرتم کافی نیست، اگر حتی در یک مورد دست از پا خطا کنی فشار بر گلویت را چنان افزایش می دهم تا رام شده یا خفه شوی. البته در این سند منتشر شده نیازی به ذکر مجدد تهدید نظامی نبود زیرا آنقدر تکرار گشته و برای آن تدارک دیده شده است که همگان می دانند.]

“نتیجه

به طور خلاصه، این گام به نوبه خود اهمیت بسیاری دارد.  بدون این توافق مقطعی، ایران می‌توانست هزاران سانتریفیوژ دیگر را به فعالیت درآورد. می‌توانست سانتریفیوژهای نسل آینده را که زمان فوران را کوتاه می‌کند، نصب و راه‌اندازی کند. می‌توانست راکتور آب سنگین اراک را سوخت‌رسانی و فعال کند. می‌توانست ذخیره اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد را به فراتر از میزان لازم برای تولید بمب برساند. ایران تحت شرایط فعلی قادر به انجام هیچ‌ یک از این‌ها نیست.

به‌علاوه، بدون این رویکرد مقطع‌ بندی‌ شده، تحریم‌های بین‌المللی ممکن بود حالت فرسایشی به خود بگیرد زیرا ایران می‌توانست این‌طور به جهان وانمود کند که موضعش درباره راه‌حل دیپلماتیک جدی بود و ما جدی نبودیم. ما نمی‌توانستیم شرکا را برای انجام کار حیاتی تحریم‌ها متحد کنیم. با این گام اولیه، ما برنامه ایران را متوقف و به عقب می‌رانیم و به ایران یک گزینه شفاف می‌دهیم:‌ انجام تعهدات و مذاکره با حسن‌ نیت برای رسیدن به توافق نهایی، و در غیر این صورت تمامی جامعه بین‌الملل با انزوای بیشتر و فشار پاسخش را خواهند داد.

مردم آمریکا یک راه‌حل صلح‌آمیز و پایدار را ترجیح می‌دهند که از دستیابی ایران به سلاح اتمی جلوگیری کند و نظام جهانی منع گسترش تسلیحات جمعی را تقویت کند. توافق اخیر ما پتانسیل رسیدن به این هدف را دارد. ایالات متحده آمریکا از طریق دیپلماسی قوی و منظم برای صلح بیشتر، امنیت و همکاری میان کشورها به سهم خود تلاش می‌کند.”

[بنابراین، در مذاکرات ژنو حکومت جمهوری اسلامی به تمام خواسته های امپریالیستها گردن نهاده و با وجود هزینه های نجومی برای غنی سازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم اکنون “تحت شرایط فعلی قادر به انجام هیچ یک از این ها نیست.” آمریکا از تحریمها به عنوان عامل متحد کننده شرکایش و موثر بودن تحریمها یاد کرده و اعلام می کند که در این مذاکرات مُچ ولی فقیه را گرفته است. زیرا می گوید با “رویکرد مقطع بندی شده” حکومت جمهوری اسلامی دیگر نمی تواند تحریمها را بی اثر خوانده و “وانمود کند که موضعش درباره راه حل دیپلماتیک جدی بود و ما نبودیم.”

در حالیکه سرکردگان حکومت جمهوری اسلامی این مذاکرات را بُرد- بُرد می خوانند آمریکا می گوید : “با این گام اولیه، ما برنامه ایران را متوقف و به عقب می رانیم و به ایران یک گزینه شفاف می دهیم :” یعنی همانندِ یک نوکر مطیع به تعهدات خود عمل کن و بدون جفتک اندازی اثبات کن که رام شده ای، “و در غیر اینصورت” همه امپریالیستهای غربی و حکومتهای وابسته به غرب را به جانت می اندازیم و البته فراموش نکن که گزینه نظامی همواره روی میز است و سگان هار ما چون اسرائیل و عربستان مترصد حمله نظامی اند.]

نوکران امپریالیستها شاخ و دُم ندارند

مذاکرات ژنو و نتایج آن بار دیگر نشان داد که حکومت جمهوری اسلامی به مردم ایران خیانت می کند. حکومتی که بجای تامین زندگی مردم صدها میلیارد دلار از ثروت متعلق به همین مردم را برای تولید سلاح اتمی تلف کرده است اکنون در برابر اربابان بین المللی خود می گوید غلط کردم. حکومتی که مردمان زحمتکش و رنجدیده ایران را به فقر و فلاکت کشانده است و جوانان کشور را دسته دسته اعدام می کند با این  مذاکرات، آشکارا نشان داد که نوکر امپریالیستهاست و ژست های پهلوان پنبه ای اش به ته کشیده است.

رضا شاه برای آلمان نازی خوش رقصی نمود و حکومت انگلیس دُمش را گرفت، از ایران بیرون انداخت و پسرش را روی کار آورد. محمدرضا شاه در تقابل با انقلاب مردم مستاصل شد و قدرتهای غرب به سرکردگی آمریکا خمینی را جایگزین او نمودند. خمینی می گفت “آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند”، اما پس از تهدید و فشار آمریکا جام زهر را سرکشید. خامنه ای آمریکا را دشمن می خواند، اما پس از تهدیدات غرب با وساطت روسیه و چین، تحت لوای “نرمش قهرمانانه” به غلط کردن افتاده است.

این واقعیات نشان می دهند که سرکردگان حکومت طبقات ارتجاعی که تا کنون سرنوشت کشور را در دست داشته اند باید در خدمت منافع اربابان باشند و از سیاستهای آنان پیروی کنند، در غیر اینصورت برکنار خواهند شد. وضعیتی که عامل اصلی وجود حکومت استبدادی، اختناق دائم، شکاف عظیم طبقاتی و بحران مزمن در ایران است. تضاد بین این حکومت و قدرتهای بزرگ سرانجام به نفع امپریالیستها حل می شود، زیرا آنان قدرت برترند و سرنخهای اصلی کنترل اقتصاد کشور، جناحهای در حکومت و مناسبات حاکم بر جامعه را در دست دارند.

بحران جهانی نظام سرمایه داری انحصاری با افت و خیز تعمیق یافته و تشدید رقابت بین روسیه و چین با آمریکا و غرب به ویژه در این منطقه نفت خیز، ایران را مبدل به کانون تلاقی تضادهای قدرتهای جهانی کرده است. رشد مبارزات مردم در کشورهای مختلف جهان باعث وحشت امپریالیستها و نوکرانشان گشته و انتخابات قلابی خرداد ماه، افزایش اعدامها، مذاکرات ژنو و سازش خفت بار حکومت جمهوری اسلامی گامهایی جهت پیشگیری از انقلاب مجدد مردم در ایران است. انقلابی که شورشهای بی نظیر سال ۱۳۸۸ پیش درآمد آن بود.