علیه اختناق و سرکوب !

اسماعیل مولودی

 بعدازتحریر

نوشته ای که در دسترس دارید جمع آوری مقالاتی است که در طول سه ماه در ده قسمت، تحت عنوان (سرکوب و تعقیب مخالفین در فضای گروهها و سازمانهای سیاسی!) به رشته تحریر در آوردم. دوست داشتم آنهارا در یک مجموعه جمع کنم و بصورت یک جزوه در اختیار خوانندگان و کسانی که به این مباحثات علاقه دارند قرار دهم.

 

نوشتن در مورد مسائل عام سیاسی و بحث سرنگونی رژیمهای سرمایه داری همیشه بحثی باز است و هر کس میتواند بنویسد و نظر دهد. اما بحث کردن در مورد مسائل داخلی تشکیلات  و یا نقد علنی تشکیلات هنوز مثل یک تابو است. از اینکه در مورد کمبود ها حرف بزنیم، از اینکه علنا به رفتارهای ضد دمکراتیک در تشکیلاتهای خود دست بزنیم هنوز عموما مورد قبول نیست و افکار عمومی درون تشکیلاتی بحدی یک بعدی است که به تشکیلات، درست مثل خانواده سنتی نگاه میکند.  کسی حق ندارد رسمیت و حرمت فئودالی خانواده را زیر سوال ببرد. کسی نباید در مورد رئیس خانواده لام تا کام بگوید. با توجه به این فضا قبل از اینکه به انتقادات گوش داده شود. بحث یک پارچگی تشکیلات و بهر قیمتی وضعیت را نگاه داشتن سایه بر انتقادات میاندازد. گله و نق نق کردن جای بحث سیاسی و نقد روشن را گرفته و میگیرد. فضای دسته بندی و باند بازی گرم و اختناق سیاسی در تشکیلاتها یک سنت شده.

 

من تلاش کردم این سنت را بشکنم. و در یک سری مقالات تلاش نمودم که جامعه را از موضوعی در مورد سرکوب و اختناق در سازمانهای سیاسی مطلع کنم. زیرا این مسئله به طور جدی در فضای سیاسی و عمل روز مره سازمانهای سیاسی وجود دارد.  بهمین خاطر مردم مبارز و آزادیخواه در مبارزه خود کمتر به سازمانهای سیاسی موجود روی میآورند؛ زیرا علیرغم تبلیغات احزاب و سازمانهای سیاسی در مورد خود، مردم از وضعیت تشکیلاتها بخصوص در دههای اخیر اطلاع روشن و خوبی دارند.  این ضایعه و شکستی جدی برای کمپ مبارزه علیه سرمایه داری و حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی در ایران است. باید علیه این فضا ایستاد و من تلاش نموده ام به سهم خود این فضای اختناق در حزب ها را بشکنم. البته اول نفر نیستم که اینکار را میکنم و لی تلاش نمودم جو سکوت و عقب افتادگی سیاسی در تشکیلاتهای طیف کمونیسم کارگری را بشکنم و وضعیت موجود را زیر سوال ببرم.

 

حقیقتا نمیدانم در چه ابعادی نوشته های من پخش شد و یا همگی خوانندگان این مطالب نظراتشان چیست و چی بود. اما دقیقا اگر بگویم در این مدت بیش از هفتاد و هشت نوشته و نظر در زمینه ها و از زاویه های مختلف در مورد این مقالات  بدستم رسید. که تعدادی از آنها در خود پایین نوشته ها در وبلاگ شخصی من وجود دارند و تعداد فراوانی هم شخصا برایم نامه نوشته اند. مجموعا طبق ارزیابی های دوستان و رفقا کار خوبی بود. اما تعدادی هم به نوشته من انتقادهایی دارند و داشتند. انتقادات به این نحو میتوان دسته بندی کرد.

 

الف انتقادات

۱ این چه کاری است میکنید؟ چپ را ضعیف میکند.

۲ این چرت و پرت ها چیست علیه حزب مینوسی؟

۳ کی حوصله خواندن این نوشته های بلند بالا را دارد؟

 

ب نظرات مثبت دوستان و رفقا

 

۱ باید چپ سنتی و ادبیات جدل آنلاین را افشا کرد،

۲ نوشته هایت پرده از روی ریکاران بظاهر کمونیست بر میدارد

۳ شما هنوز ساده به مسئله نگاه میکنید. اوضاع از این وخیم تر است.

۴ موفق باشید که جرئت کردی مذهبیون بظاهر کمونیست را افشا کنید. اینها هم مثل مجاهدین هستند فقط در اسمها فرق هست.

۵ باید مواظب باشید که تنها حزب کمونیست کارگری نیست که ترفند سرکوب را بکار میبرد جماعت آذرین و شرکا خطر نا ک اند. اما همین که جرئت میکنی مینویسی مهم است.

۶ باید چپ سنتی را افشا کرد و کمونیسم مارکس را پاسداری نمود.

۷ دستت درد نکند.

و ……

اینها نمونه هایی از نظرات رفقا و دوستانی است که در این مدت صمیمانه و دوستانه با من هم نظری داشتند.

من تلاش نمودم که این مجموعه را با همان تقسیم بندی اولیه خود و از نظر کرونولوژی بحثها ارائه دهم. زیرا نمیخواهم خواننده رشته کلام را از دست دهد. امید وارم که فتح بابی باشد برای برخورد به عمل زشت سرکوب و اختناق در تشکیلاتهای طیف کمونیسم کارگری. تا بدینوسیله فضای سیاسی و مبارزه سیاسی در یک بستر سالم و آزادیخواهانه قرار گیرد.  

اسماعیل مولودی

۲۸ ژوئن ۲۰۰۸

متن کامل نوشته را اینجا بخوانید