“به چپ چپ، به راست راست “، حول حکمتیزم و استیصال حکمتیستها در موضوع ماندلا!

“به چپ چپ، به راست راست “، حول حکمتیزم و استیصال حکمتیستها در موضوع ماندلا!

نمونه دیگری از تفکر فرقه ای در حزبی بنام منصور حکمت

از: سعید صالحی نیا

Salehinia@aol.com

۱۳ دسامبر ۲۰۱۳

مقدمه:

قبلا توضیح داده بودم که احزاب موجود کمونیست کارگری، حول منصور حکمت ساخته شده اند. حول نوشته هایش و سخنرانیهایش.مشکل اینست که اینها با منصور حکمت مجبورند به هر دره ای سقوط کنند و هر واقعیتی را با او منطبق کنند! نمونه زیاد است. تقلاهاشان برای توجیه ازدواج با کودک ۱۶ ساله ، “طبق برنامه دنیای بهتر” در فیسبوک بسیار بامزه و تاسفبار است. مدتی قبل بود که از زبان کاظم نیکخواه فهمیدیم اینها “مثل مورد افغانستان” ، صبر می کنند وقتی حکومت امریکا در سوریه آدم کشت، اونوقت اعتراض می کنند! چون؟ “منصور حکمت اونجوری گفته”! این متد چرخیدن به دور منصور حکمت از روانشناسی عجیبی است که فرقه ها را وا می دارد هویتشان را از “رهبر” بگیرند.حتی قیافه هاشان و لباسهاشان و ریش بزی گذاشتنهاشان! همه و همه بشود “منصور حکمت”! می گویند “مقصود توئی کعبه و بت خانه بهانه”!

مورد جدیدی هست که با همین متد “دنباله روی از منصور حکمت” باعث یک توپوق بزرگ از سوی بخشی از حکمتیستها که دنبال رحمان حسین زاده راه افتاده اند ، خودش را نشان داد. از خواننده گرامی خواهش می کنم ابتدا مصاحبه رحمان حسین زاده را گوش کند(۱) نمی خواهم تحت تاثیر این قلم “خدای ناکرده” قرار بگیرید! خودش را اول گوش کنید و بعد یک نگاهی به فتوای خانم آذر ماجدی بیندازید(۲) تا من ارتباط این دو را برایتان باز کنم:

خلاصه داستان اینست که مردن ماندلا شرح زندگی بسیاری از جریانات سیاسی را جلوی جامعه گذاشت.این جریانات با دید خودشان ماندلا را معرفی می کنند و ما ، نه ماندلا بلکه اینها را بیشتر می شناسیم! یکی از این ماجراها متعلق است به بخشی از فرقه های موجود حول منصور حکمت و داستان اینجاش بامزه تر می شود که اول اینها فتوای منصور حکمت را می خواهند که آذر ماجدی آنرا بیان می کند:”ماندلا قهرمان کمونیستها نبود”. قرار است این “خط” را اینها بگیرند دورش یک امام زاده یک آسمان خراش بسازند! اینست که رحمان حسین زاده را می آورند تا “تفسیر سیاسی ” کند و توضیح دهد که چگونه می شود یکی “رهبر اون یکی جنبش شود و رهبر کمونیستها نباشد و ؟ باز هم مرد بزرگی باشد برای تمام فصول”! این اصل ماجرا و در این نوشته کوتاه سعی می کنم دردسرهای اینها را برای ساختن برج و بارو حول چند جمله منصور حکمت نشان خواننده دهم!

 

(۱)ببینیم رحمان حسین زاده (رئیس هیئت سیاسی حزب حکمتیست دوم) چه فرمودند:

 

روی اون “خط” جنبشهای مختلف، قهرمانان مختلف، رحمان حسین زاده قرار است یک آسمان خراش بسازد. ایشان در این مصاحیه از این شروع می کند که ماندلا “شخصیت بزرگ قرن است” و هم برای مردم زحمتکش هم برای بورژوازی مهم است. او می گوید که “ماندلا تاثیر بزرگ داشت” و یک جنبش ضد نژاد پرستی را خوب رهبری گرد و به نتیج رساند و “ثابت قدم” بود. جنبش ماندلا “همگانی”(؟) بود ، تناسب قوا(؟) را تغییر داد، “کاراکتر او قیل زندان و توی زندان و بعد زندان نثش ویژه داشت”…”سه دوره داشت زندگیش و خصوصا “اون دوره سوم (اواخر زندان و بعد زندان) عبارت بود از “مذاکرات منحصر بفرد که باعث شد دو طرف دعوا در افریقای جنوبی ، به توافق برسند و جامعه بخون کشیده نشود که اینهم خیلی مهم بود.”

رحمان حسین زاده ادامه می دهد که : ماندلا خیانت نکرد، اصلا کوتاه نیامد..دیگه تو افریقای جنوبی تبعیض نژادی وجود ندارد (؟) و ماندلا به اهداف اعلام شده رسید و “مسئولیت پذیر بود” البته؟ پایان نژاد رستی پایان فقر نیست ..اونها که فکر می کنند باید ماندلا بیشتر می کرد ، “پوپولیست هستند”(؟!) و البته حاکمیت سرمایه ادامه یافت در افریقای جنوبی اما ماندلا “لکه ننگین «زاد پرستی را زدود” و “جرمت فرد و جمع را برگرداند”(؟)…”باید لعد از رسیدن به این مرحله (|ایان نژاد پرستی) باید رفت سراغ نظام سرمایه داری که این آخری “وظیفه طبقه کارگر است”

خلاصه اینکه “ماندلا قهرمان مبارزه با «زاد پرستی بود” اما ؟ “قهرمان طبقه کارگر نبود”!(آهان ! همان جمله منصور حکمت زد بیرون!)

باور بفرمائید چند بار سخنان ایشان را گوش کردم تا مبادا بیشتر از این گفته باشد. حالا برویم سراغ ایرادهای حرفهای ایشان:

(۲)”تئوری ” اول جنبش ضد نژاد پرستی و بعدا جنبش طبقه کارگر”!

رحمان حسین زاده برای ساختن آسمان خراش حول حرف به غایت اشتباه منصور حکمت بدجوری توی درد سر می افتد و تئوری “مراحل” انقلاب را می کشد جلو! توی ذهن ایشان در دوران سرمایه داری یک جنبشهائی هستند که “اول هستند” بعدش طبقه کارگر می آید سرمایه داری را می زند زمین! ایشان رسما این جنبش ضد نژاد پرستی را شبیه جنبش ناسیونالیستی “مرجله اول و مقدم جنبش ضد سرمایه داری می نامد” که اول اون اولیها می آیند قهرمانهای “مردی برای همه فصول و محبوب همه” را می سازند بعدش ؟ طبقه کارگر مثل سوپر من می پرد وسط و سرمایه داری را می زند زمین! این بود درسی که از منصور حکمت یاد گرفته!

لذا رحمان حسین زاده به توصیه حانم ماجدی گوش می کند که “ماندلا را در جعبه چپ و راست جا ندهید که می شوید پوپولیست!” این جریان سانتریست ، جائی در آسمان بین راست و چپ قرار است ماندلا را شخصیت همه طبقات اعلام کند!

همین متد را دنبال کنیم همه باید دنبال شخصیتهای جنبشهای ملی بدوند اول و اونها را از جعبه راست و چپ بیرون بکشند تا….زمان طبقه کارگر بشود! سرمایه داری یک چیز جداست! وقتش می شود بعد قهرمانش را می سازد!

واقعیت چیست؟ سرمایه داری اتفاقا یعنی مسئله «زاد پرستی یعنی مسئله محیط زیست یعنی مسئله نابربابری زن و مرد، سرمایه داری “مرجله بعدی جنبش نژاد پرستی یا جنبش ملی نیست!” خود اینهاست.شکل بروز اینهاست. نژاد پرستی تا سرمایه داری هست ادامه دارد.اشکالش تغییر می کند اما مثل جنبش ناسیونالیستی شکل وجودی نظام سرمایه است.رحمان حسین زاده با اعلام جدائی مبارزه ضد نژاد پرستی با مبارزه ضد سرمایه داری بزرگترین مرز را با کمونیزم کارگری می کشد.

(۳) ادعای “نژاد پرستی را ماندلا پایان داد”!

شخصا دلم می سوزد که رحمان حسین زاده حداقل نگاهی به انتشارات در مورد وضعیت کنونی نژاد پرستی در افریقای جنوبی نمی کند ! چرا؟ نقطه شروع و اختتام فکر او باید همان “خط ” منصور حکمت باشد.چشم بسته است به واقعیت!

او مدعی می شود که ماندلا مسئله «زاد پرستی را حل کرده! چند بار هم تکرار می کند که ما پوپولیست نشویم یکهو!

برای اطلاع خواننده چند متن را اینجا ارائه می دهم با ذکر منابع(۳):در اینترنت صدها منبع در تحلیل وضعیت اسفبار نژاد پرستی در افرقای جنوبی موجود است:

” …بعد از انتخابات سال ۱۹۹۴ ، دنیا فکر می کرد که نژاد پرستی در افریقای جنوبی پایان می یابد اما بعد از ۱۶ سال، هنوز در این کشور “رنگین کمانی” جدائی نژادی و نژاد پرستی حاکم است. سه نژاد اصلی این کشور ، سیاهان و سفید ها و “دنگین پوستها” تحت معیارهای متفاوت زندگی می کنند. مثلا در شمال شهر کیپ تاون(مرکز افریقای جنوبی) شهر کوچکی هست بنام اورانیا که کاملا توسط سفیدها مسکونیست. این شهر در دهه ۱۹۹۰ در حاشیه رودخانه “نارنجی” ساخته شده . وادولا یکی از شاهدان می گوید :”این جدائی نژادی همچنان بصورت خاموش در افریقای جنوبی گسترده است. دولت این واقعیت را می داند اما مداخله نمی کند”. کارل(شهردار این منطقه) می گوید که “ما نژاد پرست نیستیم اما از فرهنگ خودمان حفاظت می کنیم. غیر سفیدها می توانند از شهر ما دیدن کنند اما اگر خواستند بمانند باید بروند در مرکز مهمانان”جالبست که هیچ غیر سفیدی اجازه اقامت دائم در این شهر ندارد! حتی شغالهای پائین این منطقه را به سفید پوستان می دهند تا مبادا سیاهی در انجا ساکن شود.

اورانیا تنها نیست. در غرب کیپ تاون ، شهر کوچک دیگریست بنام “سولندام” که سیاستهای جداسازی را حفظ کرده. سفیدها حتی قبرستان خودشان را دارند و غیر سفیدها اجازه دفن مرده هاشانرا در آن ندارند. علی کاکا ، شاهد دیگر می گوید:”این شهر بسیار نژاد پرست است. جنگ بین نژادها هنوز ادامه دارد. سفیدها هنوز معتقد هستند که از سایر نژادها برتر هستند.”

نژاد پرستی در دانشگاهها

جداسازی نژادی در دانشگاهها در افریقای جنوبی ادامه دارد. در سال ۲۰۰۸ ، ۴ دانشجو در دانشگاه یک ویدئوی نژادپرستانه درست کردند و آنزمان سرو صدای زیادی بپا کرد. در ماه آوریل همان سال ، دانشجویان سیاه در محوطه کافه دانشگاه مورد حمله سفید پوستان قرار گرفتند. “گزولانی ماخومنته” رهبر کنگره دانشجویان افریقای جنوبی در مصاحبه با روزنامه استار اعلام کرد که “دانشجویان سیاه همچنان در محوله دانشگاهها توسط سفید پوستان مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و این به پدیده عادی زندگی تبدیل شده است.”

بولهان، دانشجوی دیگر گزارش می دهد که “بعضی دانشجویان فقط بخاطر نژاد او نمی خواهند با او به کارمشترک درسی بپردازند. من هوشم خوبست اما دانشجویان نژاد پرست سفید رسما به من می گویند که نمی خواهند نام من در لیست فعالیتهای تحصیلی مشترک آنها باشد”. از سوی دیگر دانشجویان سفید هم ادعا کرده اند که حقوقشان توسط اکثریت سیاه پوست پامال می شود و برخی از بورسهای تحصیلی کاملا نژادگراینه توزیع می شود. یکی از دانشجویان سفید می گوید:”ما سند داریم که دانشجوی سفید بخاطر رنگ پوستش نتوانست به مرتبه بالاتر راه یابد. دانشگاه پرتوریا یکی از نژاد پرست ترین دانشگاههای افریقای جنوبیست”

یکی از مقامات رسمی انستیتوی افریقائی روابط نژادی اعلام کرد که “نژاد پرستی هنوز طمان لازم دارد که در افریقای جنوبی پایان یابد. این پدیده از سال ۱۶۵۲ در افریقای جنوبی شروع شده و به این زودیها پایان نمی یابد”

گزارش دیوید اسمیت در مورد تداوم نژاد پرستی در افریقای جنوبی در سال ۲۰۱۲:

“آیا ما می توانیم انکار کنیم که کیپ تاون (مرکز افریقای جنوبی) همچنان نژاد پرست ترین شهر دنیاست؟ زمانی که نلسون ماندلا رئیس جمهور بود، اعلام کرد که در این شهر پلاکاردی را دیده که او را رسما “کفیر”(فحش نژادی) اعلام کرد. این شهر بیشتر از هر شهری همچنان مرکز نژاد پرستی است و سابقه تاریخی زندانهای نژاد پرستان را بدوش می کشد.

کیپ تاون امروزه مرکز عرج موج جدید نژاد پرستی است. تحقیقات جدید انستیتوی عدالت تایید می کند که این مسئله رو به اوج است.بعد از ۱۸ سال ، “پایان حاکمیت اقلیت سفید” هنوز ۴۳ در صد مردم افریقای جنوبی حاضر به صحبت با نزاد غیر خودی نیستند! فقط ۲۷% اعلام کرده اند که حتی تماسی با نژاد غیر خودی طی هفته می گیرند!فقط ۱۷ در صد مردم افریقای جنوبی اعلام کرده اند که “گاهی” با نژادهای دیگر ارتباط احتماعی برقرار می کنند. ۵۶% اعلام کرده اند که هرگز با نژاد غیر خودی رابطه اجتماعی بررار نمی کنند.

آمارها نشان می دهد که از سال ۲۰۱۰ جدائی نژادی در افریقای جنوبی رو به رشد است. در سال ۲۰۱۲، ۴۱% اعلام کرده اند که حتی درک فرهنگ نژاد دیگر برایشان سخت است! هر قدر از مرکز شهر ها به روستاها می رسیم این جدائی فرهنگی نژادی بیشتر است.

آمار نشان داد که ۶۱% مردم افریقای جنوبی معتقدند که باید حول ملیت متحد شد در حالیکه این رقم در سفیدها تنها ۴۹ در صد است. اختلاف سر تداخل نژادی در سطح مدارس، محلهای سکونت و کار همچنان رو به افزایش است. فقط ۱۸ در صد مردم افریقای جنوبی فکر می کنند که می توانند در محلهای مشترک نژادی زندگی کنند. ۲۰ در صد، رسما مخالف دستور گرفتن از نژاد دیگر هستند!

در حال حاضر ۲۰ ملیون نفر از اهالی افریقای جنوبی هرگز تجربه دوران قدیم اپارتاید را ندارند اما جدائی نژادی درون این بخش هم ادامه دارد. ۸۳ در صد پذیرفته اند که اپارتاید باید جرم باشد و ۸۲ در صد حکومت سابق را مقصر می دانند. در میان سفید ها ، این باور ۶۸ در صد است.

 سوال مهم دیگر اینست که آیا سیاهان هنوز از جهت اقتصادی فقیر هستند؟۸۲ در صد سیاهان مفتقدند که هنوز سیاهان در افریقای جنوبی طبقه فقیر هستند. حتی ۵۰ در صد سفیدها هم همین اعتقاد را دارند!”

(۴)”توافق بین ماندلا با نژاد پرستان حاکم بخاطر جلوگیری از خونپاشی”!

از دیگر توپوقهای بزرگ رحمان حسین زاده اینست که او حمایت می کند از توافقهای ماندلا با جانیان حاکم بر افریقای حنوبی! این جانیان مثل حکومت هیتلر باید به محاکمه بین المللی کشیده می شدند .ماندلا انتخاب شد که این نشود! سرمایه ها هم در دست اینها بماند! اما رحمان حسین زاده مشفول دادن مدال است به ماندلا! مهمترین خدمت ماندلا به سرمایه داری و نژاد پرستان افریقای جوبی را مدال افتخار او می کند به سینه اش می زند که ثابت کند “ماندلا بالاخره قهرمان همه است”! هر چند “قهرمان کارگر نیست!”

(۵)حسین زاده به طبقه کارگر ایران چه می گوید؟

گغتم و تکرار می کنم که وضع و حال ماست که در مورد ماندلا می گوئیم! حسین زاده دارد به طبقه کارگر ایران می گوید که معتقد است سرمایه داری از ناسیونالیزم و نژاد پرستی جداست! اول باید به سراغ اون یکی ها رفت! او دارد بما می گوید که باید رفت بخاطر “چلوگیری از خونپاشی” با جانیان ساخت و “فهرمان زحمتکشان” شد و “ثابت قدم لقب گرفت!او وضع و حال حزب مطبوعش را دارد بیان می کند! اونها که نمی شنوند بشنوند! این بجا مانده از منصور حکمت!

هویت اینها از منصور حکمت است.باید یکجوری حرفهاشان با منصور حکمت یکی شود! کاری ندارند به واقعیت! کاری ندارند به اینکه دورانی ادعای کمونیزم می کردند! یکیشان دنبال فمینیستهای اوکرائین می افتد یکیشان دنبال ماندلا! همه شان بدور منصور حکمت امام زاده ساخته اند و هر روز توپوقهای بزرگتری می زنند!

این مقاله کوتاه را تقدیم می کنم به آنها که هنوز شجاعت دیدن حقیقت دارند و در این احزاب دنبال منصور حکمت می گردند!

شب درازست و قلندر بیدار!

منابع بیشتر:

(۱)مصاحبه رحمان حسین زاده (رئیس دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری-حکمتیست)

http://partowradio.com/dailyprogrammes/item/153-2013-12-11-21-10-58.html

(۲)بمناسبت درگذشت نلسون ماندلا , راز ماندلا چیست؟(آذر ماجدی)

(۳)تداوم نژاد پرستی در افریقای جنوبی (نمونه)

http://www.relativityonline.com/home/racism-alive-and-well-in-south-africa/

http://www.theguardian.com/world/2012/dec/06/south-africa-racially-divided-survey

http://www2.macleans.ca/2013/05/03/different-shades-of-racism/

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=45509

 (سعید صالحی نیا)“مادیبا” مردی برای تمام فصول؟ در حاشیه مرگ ماندلا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=45466

دو نوشته در مورد ماندلا (سیامک ستوده)

http://www.azadi-b.com/J/2013/12/post_131.html