روز اسلامی زن ،” تجلیل” از اسارت و” تبلیغ” برای تسلیم طلبی زنان

تهیه و تنظیم : علی احمدپور
تضاد اسلام با حقوق و جایگاه انسانی زنان ، امری است که ریشه در تاروپود اسلام دارد و همزاد و دست ساخت حاکمیت رژیم اسلامی نیست . در ایدئولوژی و فرهنگ اسلامی نوع جمهوری اسلامی آن ، روز تولد فاطمه دختر پیغمبر مسلمانان ، بفرمان خمینی بعنوان روز زن و روز مادر نامگذاری شده است .

 جدای از اینکه مردم همچون سایر امور اساسی  هیچ نقشی در تعیین این روز بعنوان روز زن نداشته اند ، این روز نزد مردم هیچ گاه مقبولیت نیافته است ، تنها صدا و سیمای دولتی جمهوری اسلامی و مطبوعات وابسته به آنان و یا آن دسته از مطبوعات که زیر سلطه ارگانهای این رژیم فعالیت می کنند ، ازطریق امواج تبلیغی خود در همراهی با تمامی ارگانهای مادی رژیم ، سعی در جاانداختن این روز بعنوان روز زن داشته اند که تا به امروز نیز توفیقی حاصل نکرده اند. حتی نزد عموم مسلمانان هم توافقی روی اینکه این روز بعنوان روز اسلامی زن تعیین شود، حاصل نشده است . بنابراین این روز تنها روز زن از دیدگاه سران رژیم اسلامی و صدا وسیما و مطبوعات وابسته به آنهاست و بس . یک کاسه کردن روز زن و مادر در واقع تنزل دادن مقام انسانی زن و به فراموشی سپردن مسئله زن است ، این دیدگاه رنج و ستمی که تحت لوای نقش مادر و همسر و انواع القاب و صفات گوناگون به زنان وارد می آید را ، به رسمیت می شناسد و در بهترین حالت آنرا نادیده می گیرد . مادر بودن ، یکی از وجوه زندگی زنان (البته نه همه زنها ) است . آپارتاید جنسی در جوامع عقب افتاده و در جوامعی که سیستم ارتجاعی و مردسالار و مذهبی در آنها نهادینه شده و یا اعمال می شود ، از همان دوران جنینی برجنس مکمل  اعمال می شود و آنرا می شود در تمامی جوانب مناسبات اجتماعی وعرف و آداب و سنن این جوامع مشاهده کرد ، وضعیت عمومی زنان در این جوامع نیز، خود گویای این واقعیت می باشد.
رژیم ضدزن و ضد انسانی جمهوری اسلامی نیز ، ریاکارانه و برای پرده پوشی جنایتهای تاریخی اش و در واقع برای به کنترل درآوردن نیروی اجتماعی جنبش زنان ، برخلاف سنتهای رایج ، به جای یک روز یک هفته را فریبکارانه به این عنوان اختصاص داده است تا به قول معروف سنگ تمام بگذارد . سوال اینجاست که این حکومت که داعیه بهادادن به مقام و منزلت زنان را دارد ، چطور قوانینش اینچنین علیه آنان است ؟ رژیم جمهوری اسلامی بنا به بافت اسلامی و قانونمند تابع آن ، حکومتی مردانه و مردسالارانه است و در این سیستم ، این فقط رجال اسلامی و به عبارتی مردان هستند که قابلیت احراز پستهای کلیدی از جمله ریاست جمهوری ، قضاوت و رهبری و .. را دارا هستند و در همه شئونات ، از لحاظ قانونی و عرفی و مسلکی ، بر زنان ترجیح داده می شوند . این رژیم موج اول سرکوب خود در ابتدای قدرت گیری را با سرکوب زنان آغاز کرده است و آنرا تا به امروز با تمام قوا ادامه داده است و هرگاه که قصد حمله وری به جنبشهای اجتماعی را داشته، اول سراغ صفوف زنان رفته و تحت نامهای گوناگون از جمله " ارتقای امنیت اجتماعی " و " حجاب اسلامی " و قطاری از این نامهای آشنا ، سرکوب زنان را در اولویت قرار داده است . این رژیم از ابتدا با بیکارسازی گسترده زنان و تعیین برخی شغلهای ویژه برای زنان ، کوشش کرد زنان را بمنظور سرکوب از جنبش جدا و خانه نشین کند  و بدنبال آن با اجرای قوانین اسلامی ، سرکوب و تجاوز حقوقی سیستماتیک زنان را در جامعه نهادینه کرده ، بنابراین قوانین سرکوبگرانه ، عملا بزگترین پشتوانه مردسالاری و متجاوزان و مرتجعان برای خفه کردن هر نوع ندای حق طلبانه زنان بوده است.
از دیدگاه اسلامی، جایگاه تعیین شده برای زن متغیر است ، گاهی بعنوان مثال آنرا تا سطح کشتزار مردان تنزل می دهند ، گاهی این جایگاه سر به عرش اعلا می کوبد و گویا از دامان اوست که مردان به معراج می رود و گاهی هم بهشت برینشان را زیر پاهای زنان خوار و خفیف می کنند . همه این ترفیع و تنزل دادن ها ، فقط برای این است که جایگاهی انسانی برای زنان قایل نشوند . اگر دقیق تر و عمیق تر به طرز تعریف و حتی دفاع اسلام گونه از زنان و به زعم آنها " مادران" و یا " همسران " دقت کنیم ، متوجه می شویم که این تعریفات و تمجیدات و به قول خودشان " تجلیل " ها در واقع تلاشی برای سرکوب محترمانه زنان ، برای نادیده گرفتن و زیرپا نهادن حقوق ابتدایی شان است . نسبت دادن القاب ایده آلیستی همچون" مادران ایثارگر"، " شهیدپرور" ، " مقاوم" و "با شرم و حیا" و "مطیع" و تبلیغ برای همچنین الگویی ، بهمین منظور عنوان می شود .
تعیین کردن روز تولد هر انسانی ، حال هر کسی که باشد و به هر دلیلی ، خود در خود نمی تواند نشان دهنده هیچ سطحی از افتخارات کسب شده حتی همان شخص باشد _که در این مورد حتی این هم صدق نمی کند _ چه برسد به الگوقرارگرفتن . در واقع این روش ، همان ایده آلیزه کردن الگوی پیشنهادی اسلامی است، که اتفاقا از نوع " تسلیم طلب و حرف شنو"  آن هم هست . از منظرگاه اسلامی  ، یک زن نمی تواند وجود داشته باشد ، مگر اینکه خود را بعنوان مادر و یا همسر خوب ( بخوانید حرف شنو و تسلیم طلب و ظلم پذیر ) عرضه کند . هیچ کسی قبل از تولد ، پدر و مادر خود را خود انتخاب نکرده است و در عالم واقع  امکان این هم وجود ندارد ، بلکه این سیستم حاکم بر جوامع است که هویت و طرز تفکر و موجودیت انسانها را می سازد . تلاش برای تغییر سیستم و مناسبات ازتجاعی و مردسالارانه حاکم بر آن ، که  علیه زنان و حقوق آنهاست ، هر گاه در طول تاریخ توانسته باشد برگی از تاریخ را به نفع زنان ورق زده باشد ، می تواند بعنوان افتخار  و برای الگو قرارگرفتن و من جمله بعنوان نماد روز زن و یا مبارزات رهایی بخش زنان ، تلقی شود که خوشبختانه نمونه آنرا در تاریخ جوامع بشری ، سراغ داریم .
مسئله زنان در انقلاب ایران نقش مهمی در جدال طبقاتی داشت . نیروها