چرا باید کومله را اسقف کومله خطاب کرد ؟ “درادامه نقد اطلاعیه دوم کمیته مرکزی کومله”

چندی قبل در مطلبی کوتاه  با عنوان اسقف کومله و شکست کنگره ملی کرد ؛ مختصر به نقد اطلاعیه دوم کمیته مرکزی کومله پرداختم . در آن مطلب ، کومله را اسقف کومله خطاب کردم و نوشتم که اگراین اسقف برکلی ها حتی اگر بلوک سیمانی توی سرشان بخورد همچنان ایدئالیست نه دو آتشه ، بلکه چند آتشه باقی خواهند ماند .

اما چرا اسقف برکلی و چرا انتخاب چنین عنوانی برای نقد به اطلاعیه دوم کمیته مرکزی کومله ؟

اسقف برکلی (۱۷۵۳ -۱۶۸۵ ) کشیش ایرلندی شاخص ترین ایدئالیست عصر روشنگری است که معتقد بود به اینکه ماده و شئ وجود حقیقی نداشته و همه آنچه را که می بینیم  زانیده خیال ما است و وجود خارج از ذهن ندارند .اگر  یک روز شخصی با قطعه ای سنگ بر سر اسقف برکلی کوبیده که اعترض اسقف را به دنبال داشته باشد و اگر اسقف از آن شخص علت و چرایی مضروب نمودن خود را بپرسد ، قطعا آن شخص می تواند پاسخ اسقف را اینگونه بدهد که شما فکر می کنید که سنگ بر سرتان اصابت نموده و مضروب شده اید و بنا بر باور خودتان ؛ هیچ ماده و شئی ای خارج از ذهن انسان ندارد .

کومله امروز درست همانند اسقف برکلی عصر روشنگری در برابر واقعیت های جامعه طبقاتی که قرار می گیرد و همانند برکلی که سنگ واقعیت ها بر سرش اصابت میکند ، بی آنکه به وجود واقعیت های عریان جامعه طبقاتی اعتراف کرده و موضع گیری های غلط خود را تصحیح نماید ، در اطلاعیه مورد اشاره ، همچنان همگان را دعوت به این می کند که  چنانچه سنگ واقعیت  بر سرشان اصابت کرد ؛ به واقع و در خارج از ذهنشان سنگی وجود ندارد . در همین اطلاعیه کومله در ارتباط با ناکامی های اخیرش به صدور اگرهای مفروض مبتنی بر ذهنی گری ایده ئالیستی اش دست زده و میگوئد  : اگر کنگره ملی کرد از جانب احزاب و نیروهای ناسیونالیست وجه المصالحه حفظ قدرت و تحکیم مناسبات دیپلماتیک با دولت های سرکوبگر منطقه قرار نمی گرفت، “کمیته تدارک کنگره ملی کرد” می توانست از موضع دفاع از منافع اکثریت مردم کردستان ماهیت سیاست های ضدانسانی دولت ترکیه و صلح خواهی دروغین آن در روند مذاکره با پ.ک.ک را برای مردم روشن کند؛ می توانست با حمایت و پشتیبانی از مردم کردستان سوریه و انگشت گذاشتن بر مخاطراتی که این مردم ستمدیده را در شرایط پیچیده کنونی تهدید می کند روحیه همسرنوشتی را در بین مردم کردستان دامن بزند؛ می توانست با محکوم کردن اعدام فعالین سیاسی در کردستان ایران توسط رژیم هار جمهوری اسلامی به قوت قلبی برای همه مردم ستمدیده کردستان تبدیل شود. در آنصورت کنگره ملی کرد قبل از آنکه به دنیا بیاید از اعتبار برخودار می شد و در آینده می توانست به تکیه گاهی برای تحت فشار قرار دادن دولت های سرکوبگر مردم کردستان تبدیل شود.

با نگاهی از سر تعمق به این  پاراگراف از اطلاعیه کمیته مرکزی کومله ، ما به برکلی های دنیای مدرن کنونی برخورد می کنیم که از یک سود و در همین پاراگراف به مختصات احزاب ناسیونالیست و مصالحه آنها با دولتهای سرکوبگر اشاره می کند و از سوی دیگربدون اعتراف به این واقعیت که تمام احزاب شرکت کننده در کنگره ملی کرد از همین جنسی هستند که کومله در این پاراگراف به طور ضمنی به مختصات آنها اشاره می کند . در عالم ذهنیات خودش یک تببین ایده الیستی در خصوص این احزاب ارائه داده و غیر واقع بینانه می گوید اگر این احزاب به معامله با دولتهای سرکوبگر منطقه دست نمی زدند  کمیته تدارک کنگره می توانست به دفاع از منافع اکثریت مردم کردستان پرداخته و ماهیت ضد انسانی دولتهای منطقه را در روند جاری  را افشاء کند .  کومله باز هم در خیالبافی های تعمدی اش ، می خواهد این واقعیت را که کلیه  احزاب شرکت کننده  در کنگره ملی کرد  و حتی خودش ربطی به منافع اکثزیت مردم زحمتکش کردستان ندارد را از چشم مردم و خوانندگان اطلاعیه دوم کمیته مرکزی کومله ؛ پنهان کند .

کومله اگر چه به ظاهر مدعی چپ و کمونیست است و خود را مدافع مردم کارگر و توده کارکن جامعه کردستان معرفی می کند ، اما پراتیک تا کنونی کومله موئید این واقعیت است که این جریان نه تنها خود می خواهد نقش اسقف برکلی را به طور پر رنگ ایفا نماید ، بلکه دعوتش از مردم کردستان نیز این است که واقعیت ها را ندیده و چشم بر روی جنایت ها و خوش خودخدمتی های احزاب ناسیونالیست کرد در مقابل دولتهای جنایت کار منطقه ببندند . کومله از زاویه منفعت بورژوازی مفت خود و انگل به نقد جامعه  بورژوازی کردستان می پردازد . به این لحاظ رفتن  و نشستن در جلسات احزاب بورژواز و ملی و ناسیونالیست کرد برای کومله بسیار خودمانی تر از ماندن در صف طبقه کارگر و توده زحمتکش جامعه کردستان است .  کومله اثبات کرده که به گرایش چپ جنبش بورژوازی کرد تعلق بیشتری داشته و شعار های دفاع از منفعت کارگر از سوی این جریان ، تلاشی برای ایجاد توهم در صف آزادیخواهی و برابری طلبی جامعه کردستان است و کوچکترین ربطی به کارگر و صف آزادیخواهی و برابری طلبی مردم جامعه کردستان ندارد .

در ادامه مطلب قبلی نگارنده را در این ارتباط میخوانید

اسقف کومله و شکست کنگره ملی کرد

یکی که شغلش دوغ فروشی بود با ملاقه ای کنار دریا نشسته بود و با هر ملاقه که از آب دریا بر می داشت با صدای بلند می گفت : اگه می شد ، چه می شد؟  بیچاره منظورش این بود که اگر آن آبها دوغ بود و او می توانست آنها را بفروشد چه می شد

  حکایت اگر های کومله است که در اطلاعبه شماره دو کمیته مرکزی خود  آن را منعکس کرده  است . این اسقف برکلی ها حتی اگر با بلوک سیمانی توی سرشون هم بخورد ، همچنان ایدئالیست نه دو آتشه بلکه چند آتشه باقی خواهند ماند

اسقف کومله را ببینید که چگونه با اگر این می شد و اگر آن میشد ، میخواهد بر دیوار احزاب بورژوازی کرد یادگاری بنویسد : اگر کنگره ملی کرد از جانب احزاب و نیروهای ناسیونالیست وجه المصالحه حفظ قدرت و تحکیم مناسبات دیپلماتیک با دولت های سرکوبگر منطقه قرار نمی گرفت، “کمیته تدارک کنگره ملی کرد” می توانست از موضع دفاع از منافع اکثریت مردم کردستان ماهیت سیاست های ضدانسانی دولت ترکیه و صلح خواهی دروغین آن در روند مذاکره با پ.ک.ک را برای مردم روشن کند؛ می توانست با حمایت و پشتیبانی از مردم کردستان سوریه و انگشت گذاشتن بر مخاطراتی که این مردم ستمدیده را در شرایط پیچیده کنونی تهدید می کند روحیه همسرنوشتی را در بین مردم کردستان دامن بزند؛ می توانست با محکوم کردن اعدام فعالین سیاسی در کردستان ایران توسط رژیم هار جمهوری اسلامی به قوت قلبی برای همه مردم ستمدیده کردستان تبدیل شود. در آنصورت کنگره ملی کرد قبل از آنکه به دنیا بیاید از اعتبار برخودار می شد و در آینده می توانست به تکیه گاهی برای تحت فشار قرار دادن دولت های سرکوبگر مردم کردستان تبدیل شود

کومله در اطلاعیه خود آورده است که : این احزاب منافع طبقاتی و حزبی خود را بر مصالح اکثریت مردم ستمدیده کردستان ترجیح می دهند.

 همانطور که خود کومله اذعان پیدا کرده تاکید می کنم اذعان پیدا کرده که این احزاب، احزاب بورِژوازی کرد هستند و منفعت های طبقاتی خودشان را پیش برده و پیش هم میبرند . با این تفاوت که آنها نمیگویند که مدافع منفعت کارگر و مردم آزادیخواه و برابری طلب هست اما کومله این اداعا را داشته است . پراتیک کومله نشان داده که کومله منفعت طبقه کارگر و توده های ستمدیده جامعه کردستان را قربانی منفعت طبقاتی احزاب بورژوازی کرد کرده است . این کومله بع ادعای خودش چپ و کمونیست است که همچنان برکلی وار میخواهد واقعیت ها را نبیند.

http://ayrin2010.blogspot.co.uk/2013/12/blog-post_10.html