چپاول و دزدی آیت اله های میلیاردر ، فقر و فلاکت کارگران

عبدل گلپریان

۲۳ ژوئن ۲۰۰۸

مسئله دزدی و چپاول سران و دست اندرکاران حکومت اسلامی عیان تر از دوره های قبل دربسیاری از رسانه ها و سایتهای خبری در ایران و خارج از ایران انعکاس یافته است. این سطح از افشا شدن مافیای اقتصادی سران رژیم اسلامی اخیرا با دو سخنرانی عباس پالیزدار دبیر کمیته تحقیق و تفحص از قوه قضائیه، از مسئولین حکومت و از طرفداران احمدی نژاد در دانشگاه همدان و شیراز ابعاد و اهمیت دیگری را سوای آنچه که تا کنون در مورد چپاول و دزدیهای سران حکومت وجود داشته به نمایش گذاشته است.

نکته ای که حائز اهمیت در افشای این غارت گری نهفته است این است که این افشا گری نه از جانب اپوزیسیون درون حکومت یا افراد و جریانی خارج از حکومت بلکه توسط یکی از مهره های درون خود رژیم که به پرونده و اسناد این دزدی ها دسترسی داشته صورت گرفته است. در ارتباط با این مسئله معطوف شدن به این وجه از جدال جناحها و اینکه گویا اینها دعواهای خانگی است و اختلافات جناحی دارند و غیره نه تنها خطا است بلکه گمراه کننده نیز هست. چرا که این اولین باری نیست که جناحهای حکومت در جدال بر سر قدرت علیه یکدیگر عمق کثافت کاریهایشان را برای طرف مقابل رو می کنند و اولین بار هم نیست که دست به دزدی و غارت هستی و دست رنج  مردم می زنند. مردمیکه زیر خط فقر زندگی میکنند و طی حاکمیت ۳۰ ساله این رژیم علاوه بر فقر، استبداد و قوانین ارتجاع اسلامی هم به آنها تحمیل گشته است.

بنابر این برای مردمی که قصد بزیر کشیدن این جانیان و چپاول گران را دارند، تمام جناحها و سران کل حکومت به اندازه هم مورد تنفر و انزجار هستند و در این چپاول و دزدیها همگی شریک و سهیم اند.

اهمیت ابعاد این ماجرا در رو شدن دزدیهای کلان، بهم زدن ثروت و سامان و اندوخته کردن در بانکهای کشورهای خارجی توسط سران و مهره های اصلی حکومت اسلامی آنهم توسط خود مهره های اصلی و دست اندر کار رژیم و با رو شدن مدارک آن، دیگر نباید هیچگونه تردید و حدس و گمانی را در پیشینه تاریخی کل حکومت در دزدی و بالا کشیدن هستی این جامعه که متعلق به میلیونها انسان فقر زده است باقی بگذارد. یک در صد این دزدی ها در همین کشورهای اروپایی مصادف است با سقوط دولت و تعقیب و بازداشت و زندانی کردن متخلفین.

رو شدن ابعاد این دزدیها توسط یک یا چند جنایتکار از درون نظام و بنا به اظهارات آنها در حکومت اسلامی، این را نشان می دهد که عمق این ثروت اندوزی ها بسیار فراتر از آن است که تا کنون رو شده است.

در شرایطی که اوضاع بحرانی رژیم اسلامی سراپای این حکومت را فراگرفته است، در شرایطی که تورم افسارگسیخته زندگی میلیونها انسان را فلج کرده است و در شرایطی که کارگران، زنان، دانشجویان، معلمان و کل مردم بتنگ آمده از این اوضاع اعتراضات خود را برای پایان دادن به این فلاکت هر روزه گسترش می دهند، در میان بالائی های رژیم و برای انداختن تقصیر به گردن دیگر مسئولین حکومت، چنین افشاگری هایی برای مبرا دانستن عده ای و متخلف نشان دادن عده دیگر نشان میدهد که غارت هستی و سرمایه زندگی مردم در میان آنان به امری طبیعی تبدیل شده است.

این دست و پا زدنهای کی بود کی بود من نبودم و بویژه در شرایطی که بوی گند و کثافت سراپای اسلام و قداره بندان آن را فرا گرفته است همچون دمل چرکین در حال ترکیدن است و شباهتهای زیادی بین این افشاگری درون حکومتی، با آغاز سرنگونی سلطنت پهلوی وجود دارد. در سالهای ۵۶ نیز سخنرانیهای نمایندگان مجلس شورای ملی و زمانیکه کم کم زمین زیر پایشان داغ میشد از همین نوع بود.

در رابطه با تحلیل و بررسی این مسئله چنانکه بالاتر اشاره شد، وارد شدن به دعواهای جناحی گمراه کننده است. کل سران حکومت اسلامی به قدمت حاکمیتشان بر مردم و از غارت کیسه مردم به موجودیت خود و ثروت اندوزی ادامه داده اند. افشا کنندگان این را کتمان نمی کنند که رو کردن این دزدیها برای بقای نظام شان است.

در حالیکه حقوق دهها هزار کارگر را که شبانروز کار می کنند و بنا به آمارهای دولتی خط فقر را ۶۰۰ هزار تومان اعلام کرده اند و اداره کار، کارفرما و شوراهای اسلامی کار، ۲۲۰ هزار تومان ماهانه  در سال ۸۷ را برای حقوق یک خانواده کارگری تصویب کرده اند و در حالیکه این ۲۲۰ هزار تومان را نیز ماهها به آنان پرداخت نمی کنند و در شرایطی که قیمت مایحتاج روزانه و ابتدائی مردم هر روز و هر ساعت سیر صعودی و روبه تزاید دارد، در حالیکه اجاره خانه بسیار بالاتر از حقوق ماهیانه ۲۲۰ هزار تومانی است که تازه آنرا هم پنج ماه و شش ماه و بیشتر از آن به کارگر پرداخت نمی کنند، در چنین شرایطی، سران و مسئولین و مقامات درجه اول این رژیم و بنا به اعترافات اخیر در غارت و دزدی های این لاشخورها، همگی به آیت الله ها و سرداران میلیاردر تبدیل شده اند.

سوای موقعیت بشدت فلاکتباری که به کل جامعه تحمیل کرده اند،سالهاست کارگران را از شرکتها و کارخانه ها اخراج و بیکار می کنند. در مقابل اعتراضات کارگران بیکار و اخراج شده و در مقابل اعتراض و اعتصاب کارگران برای دریافت دستمزدهای بتعویق افتاده شان، مدام این پاسخ را در مقابل کارگران گذاشته اند که کارخانه در حال ورشکستگی است، مواد اولیه وجود ندارد، دستگاهها فرسوده است و کلی از این چرندیات را تحویل کارگران معترض می دهند. در حالیکه داستان به گونه دیگری است و دولت با فروش این کارخانجات به شرکتهای به اصطلاح خصوصی از مسئولیت خود در قبال کارگران شانه خالی می کند و جنبه دیگر فروش این کارخانجات علاوه بر اینکه پول نقدی را عاید مقامات دولت می سازد، خریداران دوم سوم و الا آخر را هم به ثروت و سامان می رساند. برای کارگران و مردم قضیه مواد نداریم دستگاهها فرسوده است و غیره، پوچ تر از آن است که بتوان با آن کسی را فریب داد. اساس این طرح و ترفند ها همگی در چپاول و غارت و دزدی سران و دست اندرکاران و باندهای کل این حکومت نهفته است. بنا به گفته خود کارگران هر مجتمع تولیدی و یا هر کارخانه ای که امروز م
قرون به صرفه برای تبدیل شدن به واحد مسکونی، ویلا، زمین کشاورزی و هر چیز دیگری از این نوع باشد، بلافاصله با حقه های قانونی، آن کارخانه را به بهانه های مختلف و با قیمتهای کلان و سرسام آور به فروش می رسانند و این تنها یک قلم از غارتی است که به قیمت خانه خرابی و به روز سیاه نشاندن کارگران و خانواده های کارگری، اخراج و بیکارسازی ها را انجام داده اند.

اینها مشتی دزد، غارتگر و چپاولگر هستند که در واپسین لحظات بقایشان تلاش دارند همان تجهیزات و ابزار استثمار کارگران را تبدیل به نقدینگى کرده و در بانکهای کشورهای خارجی اندوخته کنند.

این کثافت کاریها و خانه خرابی که به مردم تحمیل کرده اند تنها از عهده نظامی که به اسلام و سود پرستی سرمایه متکی است بر می آید. قیچی ای که حکومت اسلامی سالهاست در دست گرفته است،یک لبه آن استثمار، دزدی، عدم پرداخت دسترنج کارگران که تنها یکی از اقلام دزدی های مسئولین و سران و صاحبان کارخانجات است که در روز روشن از قبل دسترنج کارگران به جیب می زنند، تورم، افزایش قیمت مایحتاج مردم، اعتیاد، تن فروشی، کودکان بی سرپناه کار و خیابانی، فقر و فلاکت همگانی بر اکثریت مطلق مردم بوده است و لبه دیگر قیچی اسلام و حکومت اسلامی سرمایه در این سه دهه یعنی قتل، اعدام و شکنجه و شلاق، یعنی زندان و سنگسار، یعنی، توهین و بی حرمتی به شان انسانها.

پاسخ ما مردم به این اوضاع سیاه و جهنمی، تنها و تنها سرنگون کردن این رژیم و محاکمه سران ریز و درشت دزد و جنایتکار آن در دادگاههای عمومی مردم است. بر بستر این اوضاع و شرایط بشدت دهشتناکی که رژیم اسلامی خلق کرده است، صفی از نیروهای اپوزیسیون راست در مقابل خشم و نفرتی که علیه این جانوران اسلامی در جامعه جریان دارد، می کوشند مبارزه مردم را با به میدان آوردن ترشحات فاشیستی و ناسیونالیستی در تقدس "خلیج همیشه فارس" به بیراهه بکشانند. این جماعت کسانی مرکب از خودی های رانده شده از حکومت و همچنین امتحان پس داده های رژیم سلطنت که وظیفه ضد بشری خود را به رژیم اسلامی محول کرده بودند، در گردهمایی های تلویزیون کانال یک مشغول توهم پراکنی در رابطه با گرانی و دزدیهای رژیم و مبرا دانستن جناحهایی از حاکمیت هستند. در حالیکه سالهاست مردم برای بدست آوردن منزلت و معیشت مبارزه می کنند، در حالیکه سالهاست احترام به شان و حرمت و کرامت انسانی خواست و آرزوی میلونها مردم در ایران است و در حالیکه آزادی و برابری و هویت انسانی دغدغه مردم برای رهایی از انواع هویتهای کاذب و امتحان پس داده پان ایرانیستی و سلطنتی است. این جماعت با علم کردن و تقدیس خاک و پرچم، هویت خود را در جزایر سه گانه و میهن و ملیت جار می زنند تا بلکه بتوانند خشم و نفرت عمیق مردم را ملایم سازند. دل بستنهای دیروز اینها به خاتمی، نافرمانی مدنی و تغییر قانون اساسی، امروز جای خود را به تبلیغات در "بازگرداندن حرمت به نیروی انتظامی" و دعوت از احمدی نژاد برای شرکت در تظاهراتهایشان داده است. این شیادی را باید بطور کامل و تمام عیار در انظار مردم متنفر و خشمگینی که بر اثر گرانی، دزدی و چپاول حکومت اسلام بستوه آمده اند قرار داد و رسوایشان کرد.

چه باید کرد؟

به اندازه عمر ننگین حکومت اسلامی کارگران و کل مردم ایران یک لحظه از مبارزه برای دست یابی به یک زندگی انسانی کوتاه نیامده اند و کوتاه نخواهند آمد. اوج دزدیها و غارت هستی مردم و فلاکتی که نسیب میلیونها انسان در ایران گشته است، باید با سرنگون کردن این حکومت از این وارونگی خلاص شود. وقت آن فرا رسیده است که خواست و مطالبه محاکمه سران حکومت

را به جرم دزدی و چپاول و به جرم ۳۰ سال جنایت علیه بشریت را خواستار شد. این جانیان باید محاکمه شوند.

ممکن است این سئوال مطرح شود که اگر خواست محاکمه سران رژیم مطرح شود باید مرجع ذیصلاحی برای این محاکمه وجود داشته باشد در حالیکه این مرجع وجود ندارد. اما ذیصلاح ترین مرجع در آن جامعه خود مردم هستند. با اوجگیری مبارزات و اعتراضات بخشهای مختلف مردم شعار " سران رژیم اسلامی باید به جرم دزدی و چپاول محاکمه شوند" باید به شعارها و مطالبات دیگر مردم اضافه شود. نفس طرح و به میدان آوردن این شعار در اعتراضات و تجمعات عمومی و گسترده در مقابل گرانی، عدم پرداخت دستمزدهای معوقه و غیره، می تواند فشار و موثر بودن این خواست را برای رسیدن به مطالباتی که از ابتدائی ترین خواستهای مردم است به پیش ببرد. حاصل اعتراضات وسیع و گسترده مردم  و تحمیل عقب نشینی به رژیم، ضرورتا شوراها و نمایندگان بخشهای مختلف جامعه را از خود بیرون خواهد داد و این یک قدم به جلو در جهت آمادگی برای اداره امور جامعه از هم اکنون و بعد از سرنگونی رژیم اسلامی خواهد بود. حکومتی که سران و مهره های اصلی آن مشغول دزدی و چپاول هستند، آیت الله هایی که میلیاردر شده اند و اندوخته های دزدیده شده را به بانکهای خارجی منتقل کرده اند، از قبل گرانی، به فقر کشاندن میلیونها مردم و چپاول منابعی که هستی مردم است به اینجا رسیده اند. فلج شدن زندگی اقتصادی مردم عمیقا به این دزدیها ربط مستقیم دارد. باید کاری کرد که حسابهابی بانکی دزدان حکومت اسلام در بانکهای کشورهای دیگر مسدود شود. اینها اموال مردم ایران است و باید این دولتها در مقابل این مسئله پاسخگو باشند. هر دولت یا موسسه ای که در مقابل این حقایق شانه بالا بیاندازد، باید ب
عد از سرنگونی این رژیم پاسخگوی مردم ایران باشد و این هم یکی دیگر از خواستهای مردم در سطح بین المللی خواهد بود. در کارخانه ها کارگران می توانند در مقابل فروش یا بستن و بیکار سازی کارگران، خود کنترل و اداره کارخانه را بدست بگیرند و اداره کنند. نباید گذاشت به بهانه های پوچ و مسخره ای چون "مواد خام نیست، دستگاه ها فرسوده است" و غیره، کارخانه و یا هر مجتمع تولیدی را بفروشند و پول آن را به جیب بزنند و کارگران را بیکار و سرگردان سازند.

و اما نکته آخر اینکه ما بعنوان حزب کمونیست کارگری ایران، بعنوان نماینده و سخنگوی طبقه کارگر و کل ستم دیدگان جامعه و بعنوان حزبی که از بدو پیدایش این کثیف ترین رژیم تاریخ بشری برای سرنگونی آن مبارزه کرده ایم، برای سازمان دادن مبارزات مردم در جهت بزیر کشیدن این حکومت و برقراری جامعه ای آزاد، برابر و انسانی و برای کسب قدرت سیاسی و برقراری جمهوری سوسیالیستی از کارگران، زنان، جوانان، معلمان و کل رنجدیدگان جامعه می خواهیم تا برای تسریع این روند به دور این حزب گرد آیند و به آن ملحق شوند. اگر می خواهیم این رژیم برود و اگر می خواهیم جامعه ای آزاد و برابر را بنیاد نهیم، تنها ضامن آن ملحق شدن وسیع و گسترده هزاران نفره و میلیونها نفره به این حزب است. برای خلاصی از این وضع به حزب خود حزب کمونیست کارگری بپیوندید.