مبارزه برعلیه حکومت زن ستیز و سیستم آپارتاید جنسی ایران یک مبارزه رادیکال است

سخن سردبیر شماره  ۴٧

سال گذشته صحنه مبارزه در ایران تغییراتی اساسی نمود. مبارزه برای آزادی محمود صالحی و اسانلو، دستگیری فعالین جنبش زنان و زندانی کردن آنها، حرکت دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و دستگیریهای گسترده در میان آنها و سپس مبارزه برای آزادی آنها، تشدید فشار بر زنان و تشدید اذیت و آزار دختران دانشجو و صدها نمونه دیگر نشانه‌هائی از این تغییرات است. تغییراتی که اساسا موجودیت جمهوری اسلامی را نشان گرفته است. این حرکات بر بستری از افزایش فقر وسیع و نارضاتی مردم گسترده تر میشود.

در این میان سالگرد ٢٢ خرداد در ایران بار دیگر تقلاهایی را در میان فعالین جنبش زن در ایران بوجود آورد. این تقلاها با همخوانی اپوزیسیون راست خارج کشور، که برای خلیج فارس و "چو ایران نباشد تن من مباد" سینه میزند همراهی شد. ارکستری که در هوای افزایش نارضایتی های بنیادی برعلیه جمهوری اسلامی خاصیت خود را بیشتر و بیشتر از دست میدهد و به آهنگی ناموزون تبدیل میشود.

از نظر فعالین جنبشی که پشت این حرکت قرار گرفته است شاید این یک قضاوت بیرحمانه باشد که توجهی به موقعیت مبارزه علنی در جمهوری اسلامی ندارد.

در اینکه حق تجمع و ابراز عقیده و برپائی تشکل یک حق ابتدائی و مسلم هر انسانی است و اینکه تظاهرات ٢٢ خرداد باید یک حق باشد شکی نیست. حقی که در جمهوری اسلامی با سرکوب وحشیانه پاسخ گرفته است. اما تلاش این جریان برای زنده نگه داشتن ٢٢ خرداد بعنوان روز همبستگی با زنان ایران تلاش برای اعتبار بخشیدن به یک جنبش مسالمت آمیز است. سوال این است که چه جنبش مسالمت آمیزی میتواند در اوضاع کنونی شکل بگیرد و در عین حال میتواند بطور واقعی خواستهای زنان را به پرچم مبارزه خود تبدیل نماید. در این شکی نیست که شرایط مبارزه در هر دوره، بر اساس یک توازن قوای مشخص میان فعالین هر جنبش و نیروی اجتماعی سازمان داده شده پشت آن، میتواند تعادل قوای واقعی را تعیین نماید.

شاید جواب این است که سازمان دهندگان اعتراض ٢٢ خرداد هنوز نتوانسته اند از این روند درس بگیرند و هنوزدر رویای تغییرات جدی در قانون اساسی جمهوری اسلامی هستند.

این یک واقعیت است که علیرغم همه تجارب دوره خاتمی و حضور در مجلس اسلامی و سرکوبهای بعدی، این جنبش تلاش برای زنده نگه داشتن خود دارد. این جنبش و سازمان دهندگان آن، اهداف مبارزه خود را در گرو حرکات اپوزیسیون ملی – اسلامی قرار داده است و نمیخواهد تغییراتی بینادی در جمهوری اسلامی بوجود آورد. پرچم مبارزه ای را بلند کرده است که هدفش اصلاحاتی در اینجا و تغییراتی در آنجا است. "از هوشیاری و خرد" صحبت میکند و شعارش "زندان حق نیست" است.

مبارزه برعلیه حکومت زن ستیز و سیستم آپارتاید جنسی ایران یک مبارزه رادیکال است. به حنبشی احتیاج دارد که بدون توهم میداند که این ژریم اصلاح شدنی نیست. میداند بدون تغییراتی بنیادی نمیشود موقعیت فرودست زن را تغییر داد. همبستگی با زنان در جهان را جزو اهداف خود میداند و یک پای سازمان دادن جنبشی بین الملی برعلیه ستم برزنان است.

بهبود موقعیت زنان در جمهوری اسلامی یک خیال و رویا است. صحبت، بیدار کردن این دوستان از این رویا است.

پروین کابلی