چرا نمی شود حول “مارکسیزم” متحد شد؟

چرا نمی شود حول “مارکسیزم” متحد شد؟

نقدی برفراخوان “همگرائی” از سوی گروه مطالعاتی مارکسیت لنینیست تروتسکیست انقلابی

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

اول دسامبر ۲۰۱۳

“..هر کسی از ذن خود شد یار من”!

مقدمه:

گروه مطالعات” مارکسیست انقلابی” اخیرا سمیناری در کولن آلمان برگزار کردند حول “ضرورت همگرائی مارکسیستها”(۱) بخشی از سخنرانیها و نوشته های اعضای این گروه در سایت آزادی بیان هم انعکاس یافت. از سوئی هر تلاش برای بحث در مقوله مهم و حیاتی اتحاد در بلوک چپ را باید مغتنم شمرد و از سوئی تلاشهائی که برای این همسوئیها از موضع ایدئولوژیک انجام می شود باید از تلاشهای واقعی جدا نمود.

در سری مقالاتی (۲) من توضیح دادم که چرا تلاش برای سازماندهی بلوک چپ از موضع طرح یک فرمولندی سیاسی هم امکانپذیر است و هم بسیار حیاتی و بدون آن پیشبرد مبارزه طبقاتی به سطحی سیاسی در جامعه ایران ممکن نیست. در مقابل این گرایش که خوشبختانه در اکثر سازمانهای موجود سیاسی چپ که انقلابی و سرنگونی طلب هستند رو به گسترش است، گرایشاتی حاشیه ای هستند که این پروژه را برنمی تابند .نمونه تقلا برای مخالف در مقابل پروژه اتحاد چپ را در احزاب موجود کمونیست کارگری نقد کرده ام(۳) . در این مقاله متد کاملا متضادی اما به همان اندازه سکتاریستی و بی افق را در موضوع اتحاد چپ از سوی گروه مطالعاتی “مارکسیست انقلابی ” مورد بررسی قرار می دهم:

(۱)”گروه مارکسیست انقلابی” چه راهی را برای اتحاد پیشنهاد می کند؟

مازیار رازی از گروه “مارکسیت انقلابی” از نیاز کمونیستها برای ساختن بلوک سوسیالیزم خواهی در دنیائی که سرمایه داری زندگی مردم و طبقه کارگر را به تیرگی کشانده شروع می کند. از معضل جداشدگی کمونیستها از جنبش واقعی مطالباتی طبقه کارگر صحبت می کند که هر دوی اینها واقعیتیست قابل مشهود. من با این دو حکم کاملا موافقم.

اما بعد از این مقدمه درست مازیار رازی نسخه خودش را اینجوری می پیچد که

الف: باید گروههای مطالعاتی بروند مارکسیم انقلابی را از دل تاریخ بیرون بکشند. اون مارکسیزن انقلابی را احیا کنند و از دست سایر چپها نجانتش دهند

ب: اون گروههای مطالعاتی مواظب باشند که “نخبه گرائی نشود” و سوسیالیزم و مارکسیزم از “پائین باشد”

ج: وقتی که اون مارکسیزم ناب در گروههای مطالعاتی بازیافت و احیا شد، حزب “پیشتاز کارگری” ساخته شود

د: می شود انقلاب کارگری در کشورهای پیرامونی بشود اما سوسیالیزم نمی شود! “سوسیالیزم باید بین المللی تحقق یابد”!(۱(

برای ارائه این فرمول ، مازیار رازی کلی زمین را به زمان دوخته. من حرفهایش را خلاصه کردم و امیدوارم اگر کلمه ای بیشتر گفته همفکرانش بیایند منرا تصحیح کنند.

(۲)تاریخچه “بازگشت به مارکسیزم ناب”در چپ ایران

مازیار رازی دچار یک چرخه ضد منطقی است.از سوئی تاکیید دارد که دنبال “ایدئولوزی سازی” نیست بلکه می خواهد به پراتیک مبارزه واقعی طبقاتی رجوع کند و از سوئی درمان را در بازگشت به مارکسیزم می بیند.اگر مارکسیزم را همان متدها و یافته های مارکس بنامیم سوالات زیر را در مقابل گروه مطالعاتی مازیار رازی قرار می دهیم:

اولا: آیا تکیه به مارکسیزم تاریخا توسط گرایشات کاملا متضاد سیاسی و طبقاتی انجام نشده؟ آیا توده ایزم و سوسیال دموکراسی و مائویزم و استالنینیزم و لنینیزم و سایر ایزمها همه مدعی همین مارکسیزم نبودند؟ سوال اینست که چرا همه مدعی مارکسزم بودند؟ و چگونه هر کدام برداشت خودشانرا از متد و یافته های مارکس بعنوان مارکسیزم توانستند جا بیندازند؟

دوما: اگر تاریخ را قبول کنیم سوال اینست که واقعا چیست پشت این مارکسیزم؟ غیر از اینست که هر طبقه و گرایش و جنبش خواستها و مطالبات خودش را از درون جعبه فکری مارکس جدا کرده و بعنوان مارکسیزم ارائه داده؟ مثلا سوسیال دموکراسی با تکیه بر تئوری ماتریالیزم تاریخی و اولویت زیر بنا بر روبنا به نفی امکان پیروزی انقلاب در روسیه رسید در حالیکه لنین هم با تکیه به همان مارکس امکان پیروزی انقلاب پرولتری را در روسیه اعلام کرد؟ غیر از اینکه لنین حتی ضد نظر خود مارکس مبنی بر مخالفت با مبارزه برای ایجاد سوسیالیزم در روسیه به سازماندهی انقلاب سوسیالیستی مبادرت ورزید؟

من با مروری بر تاریخ به این نتیجه می رسم که مارکسیزم چیزی جز برداشت و قرات جنبش معین از مارکس نیست.مازیار رازی یکجور تفسیر می کند مارکس را و دکتر مرتضی محیط و حزب توده یکجور دیگر! هر کسی از ذن خود شد یار من!

از دید من تلاش برای “احیای مارکسیزم” هم تاریخا معضل چپ ایران بوده و هم همیشه شکست خورده .بجای تلاشهائی اینچنین باید حرف خودشانرا جناب مازیار و هواداران مستقیم بزنند.اون فرمولهای سیاسی خودشانرا بگذارند وسط و زمینه سازی کنند برای اتحاد.دیگر مطالعه برای یافتن مارکسیزم ناب معنی ندارد! اگر مارکس هم بود همین می کرد که در زمان خودش هم کرد! رسما هم با بکارگیری کلمه مارکسیزم مخالفت کرد.آدم عاقلتری بود!

(۳)تناقض مبارزه با نخبه گرائی و تلاش مازیار رازی برای ساختن “حزب پیشتاز”

مازیار رازی بحث مبارزه با نخبه گرائی را پیش می کشد تا با تشکیل احزاب کمونیست در خارج کشور مبارزه کند.او بحث “سوسیالیزم از پائین” را پیش می کشد تا ثابت کند که ادمها اگر از مرز ایران بیرون بروند دیگر حق تشکیل حزب کمونیست ندارند! اینرا از قول مارکس و لنین مطرح می کند که اکثر مبارزه سیاسیشانرا اتفاقا در خارج از مرزهای کشورشان کردند حتی حزبهاشانرا هم در خارج تشکیل دادند. این تناقض بزرگیست که مازیار رازی و گروه مطالعاتیش بهش دچارند!

اولا:از مازیار رازی می پرسیم که اگر منطق او را دنبال کنیم هم باید منتظر گشایش دفتر “حزب پیشتاز” در تهران” با اجازه رژیم اسلامی بمانیم یا اینکه بعد از پایان حکومت پلیسی تازه کارگران محق شوند حزب سیاسی داشته باشند.این طبعا به طبقه کارگر توان بروز سیاستش را نمی دهد.پرچم سیاسی را اتفاقا از طبقه کارگر می گیرد انهم تحت شعار پرطمطرق “سوسیالیزم از پائین” و “مبارزه با نخبه گرائی”!

دوما:از مازیار رازی بپرسیم تکلیف همین گروه مطالعاتی ایشان و اون گروه مطالعاتی بزرگتر که در خارج کشور بالاخره تغریف رادیکال مارکسیزم را یافتند چیست؟ ایشان ظاهرا به همه یابندگان مارمسیزم هم فراخوان خواهد داد که گروه مطالعاتی بمانند و منتظر امام زمان “حزب پیشتاز” شوند که قرار است از درون کارخانه ایران عروج کند!

(۴)قافیه انقلاب کارگری بله اما سوسالیزن نمی شود!

در بخش آخر مقاله مازیار رازی به نحوی بسیار مضحک اون جکم تروتسکیستی را مازیار مثل قافیه به شعری نامربوط تکرار می کند که :

“.. انقلاب کارگری سوسیالیستی در یک کشور حتی عقب افتاده می تواند رخ دهد، اما ساختن سوسیالیزم باید در سطح بین المللی تحقق یابد.”

این حکم بی ربط به موضوع مقاله ،  سوالات مهمی را در مقابل مازیار رازی قرار می دهد که باید در گروه مطالعاتیش پاسخ دهد:

اولا: منظور ایشان از کشور “عقب مانده” دقیقا چیست” آیا روسیه کشوری عقب مانده بود یا جلو افتاده وقتی لنین مبارزاتش را شروع کرد؟ مگر خود مازیار از حامیان لنین نبود؟

دوما:تکلیف کشوری که انقلاب کارگری می کند اما اجازه ورود به سوسیالیزم ندارد چیست؟ اگر طبقه کارگر با همه تلاشهای گروه مطالعاتی مازیار رازی حزبش را تشکیل داد و حکومت را گرفت باید چه اقتصاد سیاسی بسازد؟ اگر اقتصاد اون کشور فرضی مازیار سوسیالیستی نیست پس سرمایه داریست دیگر! پس مازیار رازی همه زورش را دارد می زند تا انقلاب کارگری کند تا انقلاب کارگریش همچنان نظام سرمایه را بازتولید کند چون؟ سوسیالیزم فقط در سطح بین المللی تحقق می یابد!

(۵)خلاصه حرفهای مازیار رازی به زبان ساده!

خلاصه حرف مازیار رازی اسنت که گروه مطالعاتی ایشان قرار است “مارکسیستهای ناب” را متحد کند تا منتظر شوند در ایران بدور از مازیار رازیها و گروه مطالعاتیش  یک حزب پیشتاز  طبقه کارگر شود تا انقلاب کارگری کند تا؟ نظام سرمایه داری را بسازد تا ؟ سوسیالیزم در سطح بین المللی تحقق یابد!

باور بفرمائید همین بود منطق این رهبر گروه مطالعاتی! بیش از این نیست.هرجور بچرخانیدش هر جور ترجمه اش کنید! اینست ماهیت گروههائی که بیرون از فضای واقعی سیاسی بطوری کاملا بسته و ایدئولوژیک همجنان آب در هاون می کوبند! از ما گفتن!

 

منابع دیگر:

(۱)ضرورت همگرایی مارکسیست ها و پروژۀ احیای مارکسیستی(مازیار رازی)

http://www.azadi-b.com/G/2013/11/post_273.html

(۲)آرشیو بحث در موضوع حمایت از پروژه اتجاد چپ(سعید صالحی نیا):

 تناقضات و تزلزلهای رهبری حزب کمونیست کارگری ایران در برخورد عملی به مسئله اتحاد چپ(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۴۹۴-تناقضات-و-تزلزلهای-رهبری-حزب-کمونیست-کارگری-ایران-در-برخورد-عملی-به-مسئله-اتحاد-چپ

سعید صالحی نیا: چسبیدن به متدهای گذشته سد مهم سازماندهی قطب چپ http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۶۹-چسبیدن-به-متدهای-گذشته-سد-مهم-سازماندهی-قطب-چپ سعید صالحی نیا: نیاز مبرم به تئوری دینامیک اتحاد در میان صفوف کمونیستهای کارگری http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۴۴-نیاز-مبرم-به-تئوری-دینامیک-اتحاد-در-میان-صفوف-کمونیستهای-کارگری سعید صالحی نیا:آفتاب آمد دلیل آفتاب! در حاشیه پاسخ حکمتیستها به حزب حمید تقوائی در موضوع اتحاد http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۳۰-آفتاب-آمد-دلیل-آفتاب

(۳)آرشیو نقد به گرایش “مارکسیست انقلابی” (از: سعید صالحی نیا)

مسابقه اشباح! تلاش مازیار رازی برای آشتی دادن لنین با تروتسکی!(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۴۵۳-مسابقه-اشباح-تلاش-مازیار-رازی-برای-آشتی-دادن-لنین-با-تروتسکی

برشی دیگر از سوسیالیزم :مارکسیست تروتسکیستهای “انقلابی”!(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۹۲-برشی-دیگر-از-سوسیالیزم-مارکسیست-تروتسکیستهای-انقلابی

علیرضا بیانی و “گرایش مارکسیست-لنینیست-تروتسکیست انقلابی”!(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۹۱-علیرضا-بیانی-و-گرایش-مارکسیست-لنینیست-تروتسکیست-انقلابی

چند پاسخ برای “مارکسیستهای انقلابی” در دفاع از کمونیزم کارگری(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۸۸-چند-پاسخ-برای-مارکسیستهای-انقلابی-در-دفاع-از-کمونیزم-کارگری