توافق ژنو و اعلام علنی روابط جمهوری اسلامی با غرب (امریکا)

بالاخره و بعد از دهه‏ها مبارزه با دشمن فرضی، ماهیت و چرائی اختلافات سران رژیم جمهوری اسلامی با دولت‏مردان امریکا رو شد و بار دیگر این واقعیات را بر ملا ساخت، آن‏چه را که سردمداران رژیم جمهوری اسلامی تاکنون بر زبان می‏راندند، نه اختلافِ منافع با دولت‏های غربی و بویژه با دولت امریکا بلکه صرفاً و صرفاً، کانالیزه نمودن افکار عمومی به مسیر نادرست و هم‏چنین لاپوشانی ماهیت رژیم وابسته بود. به عبارتی توافق ژنو نشان داد که اُس و اساس دعواها بر سر تأمین و تضمین منفعت توده‏ها و بالنده‏گی جامعه نیست و از آغاز هم سران رژیم، کمترین تناقض‏های منفعتی‏ای با دولت‏های غربی و بویژه با دولت امریکا نه‏داشته و نه‏دارند. این رژیم، دست‏پرورده و حامی سرمایه‏داران بین‏المللی‏ست و هم‏واره و هم‏واره، سیاست‏های‏اش را با خواسته‏ها و با سیاست‏های قدرت‏مداران بزرگ جهانی در درون جامعه و در منطقه منطبق نموده است.

در حقیقت “ثمره”‏ی توافقات رژیم با گروه پنج به علاوه یک را می‏توان در عرصه‏های متفاوت مورد ارزیابی و بررسی قرار داد و هم‏چنین نشان داد که جمهوری اسلامی در هیچ‏یک از حوزه‏ها پیروز و موفق بیرون بدر نی‏آمده است و علی‏رغم ادعای‏اش مبنی بر سیاست “بُرد – بُرد”، ده‏ها گام عقب نشسته است. هم‏چنین، آن‏چه از مباحث و مفاد توافق ژنو می‏توان استنباط نمود، آن است‏که هدف گرداننده‏گان نشست، باج‏خواهی بیش از این و باز تعریف و تقسیم جوامع‏ی سودده و سرشاز از منابع‏ی طبیعی بوده و می‏باشد و به تبع‏ی آن‏ها، اسناد حکایت از آن دارد که در دُوره‏ای از تاریخ، نیاز سرمایه‏های بین‏المللی و هم‏چنین منفعت سران حکومت ایران، در طرح شعارهای فریبنده‏ا‏ی هم‏چون “مرگ بر امریکا” بوده و امروزه، منفعت قدرت‏مداران بزرگ جهانی در نقش‏آفرینی بیش از این جمهوری اسلامی در منطقه و در برقراری رابطه‏ی علنی و تنگاتنگ با دولت امریکا می‏باشد؛ دولتی که به دلیل قلدر منشی، تمامی قوانین نوشته شده‏ی سرمایه‏داران بین‏المللی را دُور زده و بر خلاف مخالفت‏های هم‏پیمان‏اش، جنگ و ویرانی را به میلیون‏ها انسان محروم منطقه تحمیل نموده است.

به بیانی منطقه‏ی خاورمیانه غرق در غارت اموال عمومی، غرق در آتش و خون، غرق در ناامنی شغلی و دربدری کودکان، زنان، جوانان و غرق در به تخریب کشاندن شدن زیر ساخت‏های جامعه از جانب مدعیان به اصطلاح حقوق بشری‏ست و به حق جمهوری اسلامی هم در این‏مدت، نقش بس ارزنده‏ای در تضمین و در پیش‏رفت سیاست‏ها و منافع‏ی امپریالیست‏ها و بویژه امپریالیسم امریکا در ایران و در منطقه ایفاء نموده است؛ سران حکومت گام به‏گام و بنابه نیازهای سرمایه‏های بین‏المللی سیاست خود را منطبق یا سیاست‏های امپریالیستی نمودند و جنبش‏های اعتراضی را یکی پس از دیگری سرکوب و منکوب نمودند؛ با انرژی تمام و با گسیل نیروهای انسانی بر آتش جنگ‏های به راه انداخته‏ی قدرت‏مداران بزرگ در منطقه و آن‏هم به بهانه‏ی دفاع از “اسلام” و مبارزه با “کفر” و امریکا افزودند تا مبادا اعتراضات مردمی مسیر صحیح خود را باز یابد. هم‏سوئی و هم‏گامی سران حکومت در به تخریب کشاندن زنده‏گانی مردم محروم منطقه با دولت‏های امپریالیستی فراوان‏اند و همین چند روز قبل، تهران تایمز به نقل از «فیشر» وزیر سابق امور خارجه آلمان نوشته است که: “ایران باید بر سر میز مذاکره صلح سوریه حضور داشته باشد” و در ادامه تاکید داشت “هم‏چنان که ایران نقش سازندۀ خود را در کنفرانس بن در سال ۲۰۰۱ بر سر افغانستان ایفاء نموده است”.

به هر حال آن‏چه از قرائن پیداست توافق ژنو، توافق باج‏خواهی هر چه بیش‏تر دولت‏مردان بزرگ از منابع‏ی طبیعی ایران، و به بازی گرفتن بیش از این رژیم جمهوری اسلامی – و آن‏هم – به‏منظور پیش‏بُرد بهتر سیاست‏های امپریالیستی در منطقه می‏باشد؛ توافق ژنو جدا از خاموشی مقطعی حمله و راه‏اندازی جنگی از تبار جنگ لیبی و سوریه به ایران، و جدا از رفع موقتی تنش‏ها و نگرانی‏ها در درون جامعه، دارد بر این‏موضوع صحه می‏گذارد که هیاهوی به راه انداخته‏ی تاکنونی بر سر دست‏یابی ایران به “انرژی هسته‏ای”، چیزی جز جنگ سرمایه‏داران بین‏المللی بر سر باز تعریف و تقسیم مجدد کشورهای منطقه – و بویژه مابین دولت‏های امریکا و روسیه – نبوده و نیست. تنش‏ها و تناقضات منفعتی‏ای که تاکنون تجلی خود را در جنگ‏های منطقه‏ای هم‏چون عراق، افغانستان، مصر، لیبی و سوریه به‏نمایش گذاشته است. با این اوصاف سه موضوع را می‏توان با صراحت تمام اعلام نمود: اوّل این‏که توافق ژنو رژیم را وارد عرصه‏ای تازه‏ای از روابط – پنهانی به علنی – با دول غربی و بویژه با دولت امریکا نموده است؛ دوّم این‏که علی‏رغم هیاهوی سران رژیم مبنی بر سیاست “بُرد – بُرد”، توافق ژنو نشان از کمترین ثمره‏ای از بُرد رژیم جمهوری اسلامی نه‏دارد و بنابه گفته‏ی جان کری، توافق ژنو به معنای عقب‏گرد خواسته‏های جمهوری اسلامی بود؛ و مهم‏تر از همه‏ی این‏ها و سوّم این‏که عناصر کلیدی توافق ژنو نه رژیم جمهوری اسلامی، بلکه دولت امریکا از یک‏سو و دیگر دولت‏ها و بویژه دولت روسیه از سوی دیگر بوده است.

بر اساس چنین حقایقی و هم‏چنین با ورود به مفاد توافق ژنو می‏توان گفت که ماحصل چنین نشست‏های پُر جنجالی، به جیب توده‏های محروم نه‏خواهد رفت و تمامی نتایج آن به کیسه‏ی سرمایه‏داران بین‏المللی سرازیر خواهد شد. جلسات چند روزه و رایزنی قدرت‏مداران بین‏المللی در قبل و در حایشه‏ی جلسه هم نشان از آن دارد که قدرت‏مداران بزرگ، به دلیل بحران دائم‏التزایدشان، نیاز به لشکرکشی به این منطقه و آن منطقه و تحمیل جنگ‏های خانمان‏سوز به کارگران و زحمت‏کشان و بعضاً نیاز به تفاهم و مدارائی بر سر تقسیم ثروت جوامع‏ی متفاوت دارند. عراق، افغانستان، مصر، لیبی، تونس، سوریه و همه و همه در چنین راستایی قابل توضیح‏اند و کمترین تردیدی در آن نیست که عناصر و دولت‏های وابسته‏ی منطقه، وظیفه‏ی‏شان پی‏گیری و اجرای سیاست‏های قدرت‏مداران بین‏المللی‏ست. با این اوصاف توافق ژنو، نه به‏معنای سیاست “بُرد – بُرد” جمهوری اسلامی، نه به‏معنای رفع هزاران بلایای اجتماعی و نداری مردم، بلکه به معنای ورود به روابط تازه – یعنی پنهانی به علنی – از جانب رژیم جمهوری اسلامی با دولت امریکا می‏باشد. حال روند توافق ژنو تا به کجاها پیش می‏رود، بر می‏گردد به توافق و تفاهم آینده‏ی جناح‏های امپریالیستی بر سر تقسیم غنائم و منابع‏ی طبیعی منطقه و ایران و مهم‏تر از همه‏ی این‏ها بر می‏گردد به اوضاع جنبش‏های اعتراضی توده‏های محروم منطقه و ایران، و بر خلاف ادعاهای جیره‏خواران سرمایه، توافق ژنو در خدمت به حقوق پایمال شده‏ی مردم ایران نیست و مسلماً جامعه‏ی ایران هم‏چنان شاهد بی‏خانمانی و نداری بیش از این کارگران و زحمت‏کشان و هم‏چنین شاهد اعدام قربانیان و مخالفین نظام امپریالیستی خواهد بود.
در خاتمه توافق ژنو یک‏بار دیگر – و جدا از بی اختیاری رژیم جمهوری اسلامی و آن‏هم به‏عنوان رژیمی “مستقل” و رژیم”ضد” امریکائی-، نشان داده است که تاریخ مصرف روابط پنهانی و طرح شعارهای فریبنده‏ی رژیم به سر رسیده است و نیازهای حاکمان ایران و غرب در، مخفی نگه‏داشتن بیش از این روابط، و پی‏گیری “خصومت” و “دشمنی” با امریکا نبوده و نیست

۱ دسامبر ۲۰۱۳
۱۰ آذر ۱۳۹۲