نیم نگاهی به یک نوشته از زندان!

زندانیان سیاسی جان به در بُرده دهه ۱۳۶۰از زندان های مخوف جمهوری اسلامی سرمایه داری،زندانیانی که در تابوتهای لاجوردی جلاد زجر کشیده اند، مورد تجاوز جنسی قرارگرفته اند، نقل می کنند که زندانبانان شان در حین شکنجه به آنها می گفتند که هر کس که وارد اوین شود، یااز اوین خارج نمی شود ویا مسلمان بیرون می آید. این”مسلمان” شدن را ما به نوعی امروزه در نوشته و نامه های برخی از زندانیان سیاسی و فعالان اجتماعی و کارگری زندانی به وضوح می بینیم. این فعالان زندانی به جای تکیه به نیروی طبقاتی کارگران و زحمتکشان به رژیم – دولت سرمایه داری وحشی و قاتل جمهوری اسلامی و دم و دستگاههای جهانی طبقه سرمایه دار مانند سازمان بین المللی کار و حقوق بشر و غیره روی آورده اند. البته، این قابل فهم است. این عزیزان، از دولت امنیتی و اطلاعاتی روحانی*، دولت امید برای سرمایه داران واستثمار بیشتر و بیکاری روز افزون و شکنجه و اعدام های دسته جمعی برای کارگران و آزادی خواهان انتظار دارند که مثل هر دولت سرکوبگر و جنایتکار سرمایه یعنی ابزار سرکوب و اختناق سیاسی طبقه حاکمه سرمایه دار نباشد و به ابزار جوابگوئی به انتظارات و خواست های بر حق کارگران و زحمتکشان و دولت با صداقت در گفتار و کردار تبدیل گردد. این، یعنی به توهم و انتظار در جامعه دامن زدن، یعنی کارگران و زحمتکشان را دنبال نخود سیاه فرستادن، یعنی از گاو نر خواستار شیر نوشیدن، یعنی از درخت هنزل خواستار میوه شیرین خُرما دادن می باشد.

 

از جمله این نوشته ها، نوشته ای است به قلم بهنام ایراهیم زاده از زندان. این نوشته  که به تازگی پخش شده با این عنوان ((دولت باید به خواست و مطالبات کارگران احترام بگذارد) تزئین یافته است. در متن آن، شما با قول های داده شده از جانب حسن روحانی  در کمپین اتنصاباتی خویش و احترام گذاشتن از جانب دولت حسن روحانی نسبت به خواست ها و مطالبات بر حق کارگران روبرو می شوید. بهنام به جای روی آوری به طبقه کارگر و مبارزه طبقاتی اش بر علیه سرمایه داران و دولت شان و دادن رهنمود که چه باید کرد؟ و چطور می شود یک مبارزه طبقاتی را برای رسیدن به این خواست ها سازمان داد؟ و برعکس نوشته های رضا شهابی و شاهرخ زمانی ومحمد جراحی از زندان که حق را نه دادنی، بل که به درستی گرفتنی می دانند، متأسفانه،  خواستار این شده است، حسن روحانی رذل و خبیث به این آموزه میخائیل ماکیاولی  که بارها ما بعناوین مختلف از زبان خمینی: « برای حفط نظام می توان از اصول اساسی دین و از محرمات و واجبات دینی گذشت» نیز شینده بودیم، مبنی بر اینکه «بهترین سیاستمدار، آن کسی است که خود را آن طور نشان می دهد که دیگران دوست دارند که باشد و نه آن طور که هست.» یعنی چیزی که تمام سردمداران دولت های سرمایه داری – امپریالیستی و خصوصا جمهوری اسلامی تا کنون عمل کرده اند، عمل ننماید و به خواست ها و مطالبات کارگران احترام گذارد، به قول های” انتخاباتی” خویش پایبند باشد و عمل نماید، یعنی اینکه حسن روحانی، شخصیت برجسته و مورد اعتماد تمام جناح ها ی رژیم، به دست خود، تیشه به ریشه خود زند. آیا این، واقعاٌ و حقیقتاٌ زهی خیال باطل نیست که این دوست و رفیق اسیر شده در چنگال دُژخیمان و زندانبانان شکنجه گر و کارگر کُش زیر شکنجه های قرون وسطائی از جمله ستار بهشی، دارد؟!  اگر این چنین نیست، پس چیست؟

این نوع برخوردها به درستی من خواننده را به یاد این داستان از کتاب موش و گربه نوشته ی عُبید ذاکانی می اندازد. عبید داستان خود را چنین نقل می کند: یک روز چند تاموش در یک مسجد در سوراخهایشان پنهان شده و از جور و ستمی که گر به ها در حق شان روا می دارند می گفتند و فکر چاره بودند. به ناگاه گربه ای با موهای پریشان و چشمانی گریان وسری بلند شده روی به آسمان و در حال نماز گذاردن را مشاهده کردند. گربه در حال نماز به سوی آسمان دست ها را بلند کرده و با گریه و زاری تقاضایِ بخشایش می کرد که خدایا مرا ببخش ، من گناه کردم، من قتل کردم، من موش گرفتم و از این به بعد عهد و پیمان می بندم که موش نگیرم و چنان و چنین کنم، خلاصه اینکه مسلمان شده ام. هنگامی که موش ها صحنه را چنین دیدند، فورا به نزد کاهن اعظمم شان، موش بُزرگ رفته و داستان گربه مسلمان شده وپشیمان و مهربان شده را تعریف کردند. کاهن اعظم با مشورت با دیگر موش ها به این نتیجه رسیدند که هدایائی بعنوان تشکر برای جناب گربه آیته الله شده( جناب آقای شیخ حسن روحانی و وزیر اطلاعاتی و امنیتی جناب آقای علی ربیعی و… -از من) بفرستند.

چند موش چاق و چله و زبر و زرنگ را با هدایای نفیس به نزد گربه برای تشکر و قدردانی روان نمودند. موش ها به بارگاه حضرت گربه شرفیاب شده و اظهار خوشحالی و سپاسگزاری کردند و هدایا را تقدیم کردند. گربه خوب نگاه کرد و دید که بله، موش ها چاق و چله هستند. به ناگاه جست زد و با دهان و ۴  دست وپا، ۵ تا موش چاق و چله را گرفت، بقیه فرار کرده به نزد کاهن اعظم رفتند و خبر دادند که «گربه کافر یکی یکی موش می گرفت، گربه مسلمان شده ۵ تا ۵ تا می گیرد»، نقل به معنی.

حالا نیز، این داستان در واقعیت جامعه ی ایرانِ دیکتاتور زده ی سرمایه داری فرو رفته در سیستم جهانیِ سرمایه داری امپریالیستی که استثمار و ستم سرمایه داری هر لحظه در آن افزایش می یابد و حاکمان در نظر دارند که کارگران و زحمتکشان را به جائی برسانند که به قول معروف به مرگ گرفتن تا به تب راضی باشند،  متأسفانه دارد اتفاق می افتد و افتاده است. کسی را سر کار آورده اند که بیکاری، فقر و نداری و بی امنیتی، زندانی کردن و اعدام نمودن زندانیان رامستعمر و گروهی کرده و با اعداد دو رقمی معمول نموده است، با سران امپریالیست ها به توافق رسیده و به آنها این پیام را داده است که فضای جامعه کاملاٌ برای سرمایه گذاری و سود و چپاول بیشتر آماده است. دیگر دست آوردهای انقلاب ۱۳۵۷ کاملا گرفته شده و چندین قدم کارگران و کل جامعه را بعقب بُرده ایم و در حال بُردن  باز هم بیشتری هستیم و شما می توانید با خیال راحت سرمایه گذاری نمائید. در چنین شرایطی با کمال تأسف شاهد این هستیم که  فعالان کارگری زندانی و غیر زندانی، پشت سر هم، نامه و نوشته بیرون می دهند که آقای روحانی، مگر شما قول ندادید که چنین و چنان کنید و چرا، به قول های خودتان عمل نمی کنید؟ و در این رابطه  شاهد بین المللی و آنهم از دولت امپریالیستی آمریکا یعنی جنایتکارترین دولت موجود سرمایه  می آورند. این دوستان به باورمن، این نکته  تاریخی و حقیقی را فراموش می کنند که حاکمان دولت های سرمایه داری و امامان دین در منبر این گویند، در خلافت و حاکمیت آن دیگری کنند که مادر دهر انگشت به دهن ماند.

نه دوستان، این چنین نمی شود قدم از قدم برداشت، اوضاعتان با این استراتژی و تاکتیک های سرکار استواری که شما دارید پیش می برید، لحظه به لحظه به وخامت بیشتر می گراید و بدانید که دولت جناب شیخ امنیتی یا ببخشید دکتر حقوق خوانده در دانشگاه انگلیس، این قدر وارد است و کارشناس دارد که به شما ها نیاز ندارد و می داند که باید چه کار بکند؟ و وظیفه مقدس ودینوی و دینی را خوب دارد پیش می برد و هیچ نیاز نیست که شما خود را رنج داده و پیغام و پسقام بدهید.

طبقه کارگر هم اتفاقا تا لحظه ای که مانند شما عزیزان به دولت و دست اندر کاران رذل و حیله گر سرمایه دخیل ببندد، باید این را آویزه گوش نماید که دمار از روزگارش در می آورند. این دولت امنیتی اطلاعاتی با وزارای کار کشته و جانی و درس خوانده غرب، دولت تثبیت کننده و تعمیق کننده، اعمال و اقدامات دولت های پیشین و بویژه دولت مدال گرفته از سازمانهای جهانی سرمایه مثل صندوق بین المللی پول به خاطر قطع یارانه ها و پیشبُرد رادیکال دیگر برنامه ها مانند خصوصی سازی و جاری کردن فقر و نداری در سطح جامعه و قرار دادهای یک هفته ای و.. تغییر دادن های قانون کار و بیمه های اجتماعی یعنی دولت پاسدار و تیر خلاص زن به زندانیان سیاسی احمدی نژاد، که واقعاٌ و حقیقتاٌ تیر خلاص را به شقیقه کارگران زد، می باشد. طبقه کارگر در ایران اگر باور خود را کاملا از  چنین دولت های سرکوبگر و جانی نبُرد و خود را نتواند سازمان  و بویژه سازمان سیاسی دهد و تشکلات توده ای طبقاتی خارج از قوانین موجود، در پرتو مبارزات طبقاتی علنی و غیر علنی خویش و مخصوصا حزب خویش را ایجاد نکند، باید انتظار خرابی هر روزه اوضاع معیشتی و شغلی را داشته باشد و بداند فلاکت و ادبار سرمایه و سرمایه داران حد و حدودی ندارد و فقط مبارزه کارگران می تواند بر دهنه اش افسار بزند و گر نه هیچ مرزی را برسمیت نشناخته و نمی شناسد. این سیستمی است که در خون و چرک شما کارگران، بعنوان طبقه جهانی تولید کننده و محروم زاده شده و رشد و نمو یافته است و برای سود و باز هم سود بیشتر سرمایه دست به هر جنایتی زده و می زند، شما می توانید به تاریخ این ۳ صده در سطح جهان و تاریخ خودتان در همین یک صد ویا همین ۳۵ ساله در ایران و اکنون  نگاهی بی اندازید و آیا غیر از میلیونها کشته و تحمیل فقر و فاقه و استثمار بیشترو بیشتر خودتان چیز دیگری می بینید؟ اگر چیزی دارید، فقط و فقط در پرتو مبارزه طبقاتی تان است و مطمئن باشید که با مبارزه طبقاتی تان و ادامه دادن آن بهر چیزی، اما شما قادرو توانائی ید. و گر نه، سران دولت های سرمایه و دیگر نوکران شان هر دروغی را بر زبان جاری کرده و می کنند. این ها برده گان حلقه به گوش پول هستند. آری، دوستان کارگر، تلالو فلز لعنتی زرد، این طلا چه ها که نکرده است. به این شعر از شکسبیر در نوشته مارکس به نام نقش پول در جامعه ی بورژوائی  دراین لینک http://www.negah1.com/clasic/marx13.htm توجه کنید:

یر در تیمون آتنی :

طلا؟ طلای گران­بهای پر تلالو؟ نه، ای خدایان

من مریدی بیکاره نیستم… اندک مایه­ای از این طلا

سیاه را سپید می­کند، زشت را زیبا، ناحق را حق می­کند

فرومایه را شریف، سال­خورده را نوجوان و بزدل را دلاور

… شگفتا که این طلا، خدمت­گزاران و کاهنان شما را از کنارتان دور می­کند

و بالش دلاوران را از زیر سر ایشان به کناری می­افکند

این برده­ی زرد

ادیانی به هم می­ریسد و پنبه می­کند، لعنت شدگان را آمرزش می­بخشد

جذامیان کریه را به تخت پرستش بر می­نشاند، دزدان را مورد اعتماد قرار می­دهد

و به سان برگزیدگان مسندنشین

قرین حرمت و عنوان و تحسین­شان می­کند

این همان است که بیوه زن فرتوت را دیگر بار به خانه­ی بخت می­فرستد

و زنی را که بستر بیماری و جراحات به چرک اندر نشسته­اش تهوع انگیز است

هم­چون روزهای بهاری دل­پذیر و خوش­بو می­کند

بیا ای خاک لعنت زده،

تو ای روسپی پست بشریت

که در یک­پارچگی ملت­ها خلل می­افکنی.(۴)

وهم چنین :

و تو ای شاه کش شیرین

و ای جدایی افکن دل­بند میان فرزند و پدر

تو ای آلاینده­ی سر خوش بستر پاک خدای زناشویی

تو ای خدای دلاور جنگ

تو ای دل­ داده­ی جوان و شاداب، محبوب و سرشار از لطافت جاودانه

که شرم و آزرمت برف تقدیس شده­ی دامان الهه­ی شکار را آب ­می­کند

تو ای پروردگار پنهان

که ناممکن­های نزدیک را به هم جوش می­دهی، با یک­دیگر پیوند می­دهی

و برای برآورده کردن مقاصد خویش

به هر زبانی سخن می­گویی

ای که در هر دلی جایی داری

به هوش باش، که بردگانت سر به طغیان برمی­دارند

با هنر خویش، آنان را به جان هم انداز

تا ددمنشان، امیراتوری جهان را از آن خود کنند.(۵)

در اینجا، توجه شما  را به نوشته ای در این رابطه جلب می کنم. نوشته  همچنانکه در بالا اشاره رفت، متعلق به بهنام ابراهیم زاده کارگر و فعال کارگری ومدافع حقوق کودکان  بااین عنوان (دولت باید به خواست و مطالبات کارگران احترام بگذارد)، است. این نوشته  به نظر می رسد که در زندان نوشته شده باشد. در لینک زیر می توانید آنرا پیدا کنید.

سایت کانون مدافعان حقوق کارگران.

http://kanoonmodafean1.blogspot.com/2013/11/blog-post_30.html#more

*- نوشته زیر به باور من،  تا اندازه ای، برنامه های دولت حسن روحانی را نشان می دهد:

“تعامل و تعادلی” که در انتظار کارگران است / بهروز نظری

http://www.roshangari.net/1392/09/08/%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D9%88-%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%84%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3/

۳۰ نوامبر ۲۰۱۳