دهمین سالرور قتل عام کارگران در خاتون آباد را با مبارزه طبقاتی برای سرنگونی جمهوری اسلامی سرمایه داری ایران گرامی بداریم!

باشد شعار ضد ستم محض نصف کار
بلبل چوکرد شکوه سحرگاه زجورخار
شد چشم مرغزارازآن قصه اشکبار
گفتا منال زین ستم ای دل شکسته بیش
خود را بده بعشق که از دست رفته کار
ماخیل رنجکش بجهان دوخته ایم چشم
مارا به قوم ودین و وطن هیچ نیست کار
زیرا نژاد ومذهب ورنگ و وطن بود
تیغ وسنان خصم به هنگام کارزار
ما آن طبقه ایم که با رنج زاده ایم
غم یار ماست تا دم رفتن ازاین دیار
بیل وکلنگ وداس و کراچیست یارما
درطول زندگی زسحر تا به شام تار
ماهرزمان که بند تفنگ را زدیم بمیخ
هیچ خیرخواه دهر نشد یار و غمگسار
کمتر کسیست ازپی درمان درد ما
گر چند هر مقام طلب میدهد شعار
ضد ستم بودن نکند دردما دوا
باشد شعار ضد ستم محض نصف کار
تا ما نیاوریم بکف سه سلاح رزم
نتوان شکست دشمن دون را بکارزار
صد سروعشق داده زکف جان دراین مسیر
حافظ تو نیز در پی این عشق جان گذار
(شعر ازحافظ شورش کارگر شاعرافغانی)

حمید قربانی-۱۸ نوامبر ۲۰۱۳
همراه با صداقت وصمیمیت طبقاتیمان و باکسب آگاهی و محک زدن آن با واقعیات عینی جامعه،مبارزه و کینه طبقاتیمان را رشد وسازمان می دهیم تا لغو شرایط اجتماعی موجود، زیرا که ثمرات مبارزات خونبار کارگران و زحمتکشان درون هر جامعه معاصر تنها، در گرو لغو مالکیت خصوصی سرمایه دارانه است که به نتیجه خواهد رسید. و این امر با سرنگونی انقلابی دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی در ایران همراه است.

رفقای کارگر، دهمین سالروز قتل عام رفقای کارگرمان بوسیله نیروهای سرکوبگر در شهر بابک- کرمان در شرایطی فرا می رسد که جمهوری اسلامی سرمایه داری که از بدو بوجود آمدنش تا کنون، لحظه ای از سرکوب و تحمیل فلاکت بارترین و تیره بار ترین شرایط زندگی بر ما فرو گذار نکرده است، با انتخاب شخص روحانی کسی که از همان اول شکل گیری جمهوری اسلامی، بنا به مناسک و مناصبی که داشته است، در کلیدی ترین پُست های امنیتی بوده است، با ایجاد جو وحشت و خفقان و با شدت دادن بیکاری و گرانی باز هم بیشتر برما، اعدام های دسته جمعی و تیربارانهای هر روزه، در نظر دارد که با استفاده نمودن از اهرمهای فشار گرانی و گستردن سایه فقر و فلاکت برسر کارگران و زحمتکشان، ایجاد زمینۀ ای را برای هر چه عملی تر نمودن سرکوب ها تدارک بیند. تا قادر گردد، طبقۀ کارگر را از یک مبارزه طبقاتی پیگیر و همه جانیه برای حل مشکلات آنی و آتی خود و دیگر اقشار تحت ستم باز دارد. زیرا که آنها می دانند که این طبقه کارگر است که نیروی تعیین کننده در جامعه سرمایه داری می باشد. دولت حسن روحانی با این اعمال شنیع و شقاوت آمیز از یک طرف و از طرف دیگر دوستی آشکار با دولتهای امپریالیستی استثمار گر وجنگ طلب، مایل است جو مناسب تر و سود آورتری را برای سرمایه گذاری سرمایه داران داخلی و بین المللی ایجاد کند، بنا بر این می باید هر صدای مخالفی را در گلو خفه کند. آری، همه جناح های طبقه بورژوازی ایران چه داخل جمهوری اسلامی سرمایه و مدافع سرمایه داران و چه خارج از آن و همچنین جهانی نه تنها با این اقدامات جنایتکارانه مخالفتی ندارند بلکه حاضرند در این راستا همسو با جمهوری اسلامی وارد هر ترفند و بازی ریاکارانه ای نیز بشوند. این چیزی است که به وضوح در این سال های نکبت حکومت جمهوری اسلامی و مخصوصاٌ امروزه آشکار وهویدا بوده و هست.

۱۰ سال قبل نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی سرمایه داری به دستور رئیس جمهور وقت خاتمی در روز چهار بهمن ۱۳۸۲ از زمین و هوا به کارگران اعتصابی پروزۀ ساختمانی معدن مس در خاتون آباد از توابع شهر بابک – کرمان که برای نگه داری شغلشان اعتصاب و اعتراض کرده بودند، یورش بردند. دراین حمله وحشیانه با کمال تأسف دهها کارگر و دوستدارانشان کشته و زخمی شدند که تنها اسامی ۴ کارگر به نام های ریاحی، مومنی، جاویدی و مهدوی و یک دانش آموز به نام پور امینی اعلام شد.
هنوز پرونده این جنایت ددمنشانه به مانند کارگران معدن طلای سفید در دوسال قبل که در آفریقای جنوبی قتل عام شدند، بسته نشده است. حتی بهتر است بگوییم که اصولا باز نشده است که بسته گردد چرا که کسی در این رابطه دستگیر و مجرم شناخته نشده و مجازات نگردیده است. البته، این امرنیززمانی انجام می گیرد که جنبش طبقاتی کارگران به صورت متشکل و همه جانبه تری حداقل در حد داشتن تشکلات توده ای طبقاتی تحمیل شده به کارفرمایان و دولت، در مقابل قدرت حاکمه مطرح شده باشد.
هر سال در داخل و خارج از ایران در این رابطه با توجه به اوضاع مبارزه طبقاتی و توازن نیروی طبقاتی برنامه هائی توسط کارگران و کمونیست ها اجراء شده و یاد این عزیزان کارگر گرامی داشته شده است. این گونه حوادث ناگوارکه به صورت خنجری بر قلب کارگران و زحمتکشان جهان می نشیند، تماماٌ از غلاف این نظم وارونه و استثمارگر است که بیرون می آید.
طبقه کارگر در ایران می داند که تا زمانی که نتواند بعنوان یک طبقه اجتماعی در میدان مبارزه طبقاتی سیاسی عرض اندام نماید. و خود را به صورت یک طبقه اجتماعی متشکل و متحزب کمونیستی نگرداند، نمی تواند مرهمی بر این زخم ها و در نهایت قدمی اساسی در جهت بهبودی اوضاع توانفرسا و نابسامان خود بردارد.
البته، این نوع وحشیگری در جامعه ایران کم نظیر بوده، ولی بی نظیر نبوده است. واز آنجمله اینکه در اردیبهشت ماه ۱۳۵۰ به کارگران اعتصابی جهان چیت کرج که عازم تهران بودند، در محلی به نام کاروانسرا سنگی از طرف نیروهای جنایتکار ساواک، شهربانی و نیروی ویژه نظام سرمایه داری تحت سلطه امپریالیسم شاه مزدور حمله شد که در آن فاجعه به نوشته نشریات آن زمان صدها کارگر کشته و زخمی شدند. البته صاحب کارخانه به نام محمدصادق فاتح یزدی در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۵۳ بهمین جرم و بدرفتاری های دیگر با کارگران از طرف سازمان چریک های فدائی خلق ایران بسزای اعمالش رسید. اما اگر چه، این حرکت به سان مرهمی آنی بر دل رنجدیدگان آن روز بود اما به هیچ عنوان کافی نبوده و نیست، زیرا که اینگونه پاسخ ها بدون تلاش برای سازماندهی صنفی سیاسی طبقه کارگرو با باور به اینکه طبقه کارگر بدست خویش رها می گردد و نه قهرمانان، به تنهائی در دراز مدت نمی توانند تغییری اساسی را در شرایط اجتماعی سبب گردند. می باید، برای ریشه کنی این دُمل چرکین که ریشه در نظام سرمایه داری دارد، برنامه ریزی شده و با تشکل و متحزب شدن این طبقه وآگاهی و آماده گی اش برای یک مبارزه طبقاتی ادامه دارو ایجاد یک انقلاب اجتماعی توده ای ومسلحانه و ایجاد دیکتاتوری طبقاتی – انقلابی پرولتاریا، ریشه را از بن بیرون کشید. و در ادامه آن مبارزات بود که در سال ۱۳۵۷ رژیم دیکتاتوری شاهنشاهی سرمایه داری تا بُن داندان مسلح و وابسته به امپریالیسم یعنی همان دولت ضد کارگری بر اثر اعتصابات کارگران و مبارزه توده ای و قیام مسلحانه سرنگون شد . اما دولت سرمایه داری جنایتکار دیگری و با ترفند و همکاری های پنهان و آشکار دولتهای امپریالیستی، توانست تمامی دستاوردهای خونبار کارگران و زحمتکشان را به یغما برد چراکه آن زمان کارگران به این درک نرسیده بودند که راه انقلاب را در واقع آنان می باید با رهبری خود و گامهایی آهنین ادامه و به سرانجام رسانند و اجازه ندهند که دستاورد انقلاب را هیچ طبقه یا قشر دیگری به کف آرد. چنین انقلاب رها شده ای مانند انقلاب سال ۵۷ زمانی روی خواهد داد که طبقه کارگربرای به ثمر رسیدن آن و ایجاد دولت دیکتاتوری پرولتاریا از حزب کمونیستی اش یعنی حزب کارگران آگاه محروم باشد، اما حرکت ادامه دارد و دیر یا زود طبقه کارگر و سایر زحمتکشان در ایران این جانشین ددمنش او را نیز سرنگون خواهند نمود. اما، امید این می تواند باشد که این بار طبقه کارگر آگاهانه تر و متحزب شده بر اساس منافع طبقاتی خود انقلاب را جلو برد. تا برای همیشه و از ریشه این دُمل چرکین را کشیده و به گورستان تاریخ بسپارد. و خود و جامعه خویش را رها سازد.
امسال بمناسبت دهمین سال، در داخل و بویژه در خارج از کشور، امید می رود که اقدامات انقلابی و مبارزاتی را شاهد باشیم. بر این اساس وبا همکاری سایر فعالین کارگری و روشنفکران باورمند به نیروی شما رفقا، در نظر است که بمدت ۱۰ شب از تاریخ ۱۵ ژانویه تا ۲۴ ژانویه برابر با از ۲۶ دی ماه تا ۴ بهمن ماه – روز حمله وحشیانه، مراسم یادمان کارگران خاتون آباد(روز یاد بود جان فشانان جنبش کارگری در ایران) را با تم های زیر برگزار نموده تا با تازه کردن پیمانمان برای ادامه مبارزه طبقاتی مان و یاد رفقای کارگر جان فشان شده تا به مجازات رساندن عامران و عاملان کشتار کارگران خاتون آباد و دیگر کارگران، مبارزه بی امانمان را پی گیریم. بیائید تا با گرامی داشت خاطره جانفشانان جنبش کارگری در جهان و ایران ، سلاح مبارزه مان را برای زدودن این نظم استثمارگر و طبقاتی، روغنکاری و آماده ترکنیم.
برنامه ها هر شب از ساعت ۲۰ بوقت اروپای مرکزی شروع و تا ساعت بیست و چهار ادامه خواهند داشت.
تم های برنامه- پیشنهادی
۱- نگاهی به مبارزه طبقاتی طبقه کارگر بر علیه طبقه سرمایه دار در سطح جهانی

۲- طبقه کارگر و کمونیست ها و رابطه آنها

۳- تاریخچه تشکلات کارگری از قبیل اتحادیه ها، سندیکاها، شوراهای کارگری وبویژه حزب کارگران آگاه.

۴- دولت چرا؟ نقش دولت در جوامع طبقاتی چیست؟ سرانجام دولت؟

۵- چرا انقلاب ؟ رابطه رفورم و انقلاب چیست؟ چرا انقلاب قهرآمیز کمونیستی؟

۶- نگاهی به تاریخچه طبقه کارگر در ایران و رشد و نمو آن-

۷- چرا نظام سیاسی درجامعه سرمایه داری همچون ایران بر پایه دیکتاتوری لجام گسیخته ی طبقاتی متکی می باشد؟

۸- تشکلات توده ای طبقاتی طبقه کارگر و بویژه تشکل سیاسی یعنی حزب انقلابی کمونیست طبقه کارگر ایران ، چگونه می تواند ایجاد شوند ؟ بررسی موانع تحزب یافتن طبقه کارگر در ایران در شرایط کنونی و چگونگی بر طرف نمودن آنها.

۹- چرا دولت سرمایه داری ایران به کارگران در خاتون آباد چنین وحشیانه و بی رحمانه در سال ۱۳۸۲حمله نمود؟ آیا این فقط یک تصمیم و حمله ناگهانی بود؟ آیا چنین حمله ای از قبل برنامه ریزی و طراحی شده بود؟

۱۰ و حالا، کل طبقه کارگر و بویژه کارگران آگاه و کمونیست در شرایط حاضر چه می توانند انجام دهند و چه مبارزاتی را باید در دستور داشته باشند.؟ و باز هم با یاد آوری اینکه نباید، پرونده جنایت بر علیه کارگران خاتون آباد بسته شود، به یاد بود رفقایمان، بدین شکل پایان می دهیم.

بر نامه ها بدین ترتیب خواهند بود که هر رفیق کارگر و یا فعال کارگری می تواند به مدت ۱۰ تا ۲۰ دقیقه در باره تم همان شب صحبت نماید. مگر اینکه رفیقی از قبل اطلاع داده باشد که مایل هست، در مورد تم بخصوصی بیشتر صحبت کند. چنین رفیقی می تواند تا نیم ساعت و یا بیشتر و کمتر وقت داشته باشد.

این یادمان را در پالتالک، اتاق دهمین سالروز قتل عام کارگران خاتون آباد برگزار می کنیم. برای بهتر پیشبُردن برنامه ها و اداره بهتر اتاق، دست همه علاقه مندان به جنبش کارگری در ایران را می فشارم. آدرس و شماره تلفن موبایل جهت تماس و اعلام همکاری و همیاری رفیقانه و کارگری.
Paltalk:
G- generral- audience including minors
Rom:
yademan dahomin sal koshtar e kargaran khatoonabad
Middle East-Iran-Farsi
hamid_1236@hotmail.com´- ۰۰۴۶ ۷۰۸ ۱۸۴۷۹۳
نه فرموش می کنیم و نه می بخشیم! تا محاکمه عامران و عاملان کشتار مبارزه طبقاتی ادامه دارد!