اعدام و تداوم مذاکره با حکومت امریکا،دو استراتژی حکومت اسلامی برای بیرون آمدن از بحران فراگیر

اعدام و تداوم مذاکره با حکومت امریکا،دو استراتژی حکومت اسلامی برای بیرون آمدن از بحران فراگیر

مقدمه:

رژیم اسلامی با جلو کشیدن روحانی بطور همزمان چند سیاست مشخص را برای بیرون رفتن از بحران سراسریش پیش گرفت:

گسترش اعدامها ، آزاد کردن تعدادی فعال “خودی تر”، تلاش برای شروع مذاکرات با حکومت امریکا و در تعاقب آن ، دوباره موج دوم اعدامها در کردستان و بلوچستان.

در مقالات قبلیم توضیح دادم که حکومت روحانی یک برگ دیگر از سیاستهای حکومت اسلامیست برای بقا(۱و۲). کلیت حکومت سر نوشیدن جام زهر برای بار دوم حول مرکزیت ولایت فقیه خامنه ای و مشارکت جناح رفنسجانی متمرکز شده است.رفسنجانی اگر یادتان باشد در خوراندن جام زهر اول به خمینی هم عامل مهمی بود و حالا هم در پشت پرده سخت فعالست تا جام زهر دوم را خوب به خامنه ای بخوراند و تا همینجا قمره فعالیتهایش همین جناب روحانیست!

بازمره است که عده ای در داخل و خارج ایران این تحرکهای روحانی را به حساب شروع “دوران گشایش” یا “پایان دوران سرنگونی طلبی انقلابی” اعلام کرده بودند و به مخالفین انقلابی نصیحت می کردند که کوتاه بیایند و در پروژه های رفرمیستی داخل کشوری فعال شوند!

در این مقاله چند نکته  را بیشتر می شکافم:

(۱)چرا موجهای اعدام در کردستان و بلوچستان و خوزشتان بیشتر انجام شده؟

از تاکتیکهای شناخته شده حکومت اسلامی در سرکوبها همیشه پیدا کردن نقاطی از زنجیره مخالفین رژیم است که بیشتر حاشیه ای هستند .از اون حلقه ها شروع کرده اند.تاریخ سرکوبهای رژیم از اول به حکومت رسیدنش از کمونیست کشی ، مجاهد کشی، سلطنت طلب کشی شروع شده. مدعی بوده اند که دارند “یاغی ها” را می گیرند و تلاش کرده اند از جدائیهائی که در جامعه هست خدااکثر استفاده را بکنند و جامعه را بخش به بخش شرکوب کنند تا دچار یورش همزمان بخشهای جامعه نشوند.

موج دوم اعدامها کردستان و بلوچستانرا نشانه گرفته و روی جدائی قومی و فاصله هائی که قوم گرائیها و ناسیونالیزم تاریخا ایجاد کرده حساب باز می کند.بورژوازی چه در تهران و چه در کردستان و لوچستان و آذربایجان و خوزستان چندین نسل تبلیغ کرده که اینها از هم جدا هستند.تخاصم قومی را تبلیغ کرده جدائی ها را راه حل دانسته و حالا دارد از اون برداشتهای فرهنگ شده حداکثر استفاده را می برد.

می روند سراغ “اقوام حاشیه ای” یا به حاشیه کشیده شده از میان زندانیان دستچین می کنند و دار می زنند و فکر می کنند سایر بخشهای ایران زیر فشار تبلیغات ناسیونالیستی و شوینیستی ساکت می ماند و می گوید :”به ما چه “! روی این به ما چه گفتنها حساب بزرگی باز کرده اند! روی عدم سازماندهی سراسری جامعه روی گسترش بیسابقه ناسونالیزم و قوم گرائی که خودشان انرا ترویج داده اند و تبلیغات احزاب ناسیونالیست و جدائی طلب هم کمک بوده! دارند روی این عوامل حساب باز می کنند تا پله به پله سرکوب را گسترش دهند.

(۲)سرکوب و اعدام شرط پیروزی در سیاست “نرمش و انعطاف”

همانطور که پایان دادن جنگ با صدام برای رژیم موقعیت بحرانی ایجاد می کرد و لازم بود با اعدامهای گسترده فضای درونی را ارام نگه دارد ، در این دور از خوردن جام زهر هم رژیم لازم دارد برای سازمان دادن به گسترش روابط با حکومت امریکا جامعه را خاموش نگه دارد. توان اینرا ندارد که در دوران بحران درونی با حکومت امریکا به سازش برسد یا برای سازش حتی تلاش کند.

مشکل دیگر این رژیم مثل دور قبل خوردن جام زهر اینست که تعداد زیادی از گله های هوادارش دجار اینرسی هستند و شعار مرگ بر امریکا را جدی گرفته اند! متوجه نشده اند که این حکومت اسلامی بسیار پزراگماتیک تر از انست که حیاتش را بگذارد روی یک متد و شعار! لذا یک مشکل دیگر این رژیم هم اینست که چگونه خودیهای اینرسی دار خودش را ساکت نگه دارد و برای اینکار مجبور است سرکوب کند تا خودیهای بسیجی پاسدار دلشان به سرکوب خوش باشد و فکر کنند که رژیم همان رژیم هست!

روانشناسی رژیم اسلامی اینست که در حال تغییر استراتژیک باید “این همانی” خود را مرتب اثبات کند و یکی از شاخص هایش سرکوب مخالف است و اعدام که هویت خود می داند!

لذا شرط پیشبرد سیاست نرمش با حکومت امریکا اینست که سرکوب و اعدام گسترش یابد تا جامعه هم ساکت وارد این دالان شود و هم حامیان رژیم که دچار اینرسی هستند دچار شوک وازدگی نشوند! این متد را دقیقا رژیم اسلامی در زمان آتش بس با صدام بکار برد.

(۳)اولین قدمهای توافق بین رژیم اسلامی و حکومت امریکا:

گفتگوهای علنی بین وزرای خارجی حکومت امریکا و رژیم اسلامی در جمعه این هفته احتمالا به اولین مرحله توافق خواهد رسید.هر دو طرف در مورد “حفظ فعالیتهای اتمی غیر نظامی” توافق خود را اعلام کرده اند. حکومت اوباما اینقدر در سیاستهای قبلی حکومت امریکا عقب تشسته و رژیم اسلامی هم موافقت کرده که مراکزش را بیشتر بروی کارشناسان جهانی باز نگه دارد و حتی برخی پروژه های خود را بطور مجدد و موقت به حالت تعلیق در آورد.همانطور که در مقالات قبلی توضیح دادم این دو حکومت هر دو در موضع ضعف نسبی قرار دارند و مجبورند برای کم کردن بحران حکومتی خود اقدامات عاجل انجام دهند.

بعد از رسمیت یافتن توافقهای هسته ای حکومت امریکا احتمالا موضوع کاهش تحریمها یا تعلیق آنها و جلوکشیدن بحث مداخلات رژیم در مناطق بحرانی خاورمیانه را در مقابل رژیم اسلامی قرار خواهد داد.

طبیعتا این پله های توافق در مسیر مستقیم پیش نخواهد رفت و عوامل متعددی می تواند این وضعیت شکننده را به هم بزند.هیچکدام از این حکومتها یکدست نیستند و فشارهای درونی و بیرونی از سوئی و جنبش مطالباتی و انقلابی درون جامعه ایران مهمترین عامل فشر بر روی این توافقات خواهد بود.

رژیم ایران روی توافق با حکومت امریکا برای بقای خودش حساب بزرگی باز کرده و این مسیر را با حمایت خامنه ای که معلوم نیست چقدر دیگر زنده است با پیگیری مجبور است ادامه دهد.

(۴)مسئله سرکوب و نقض حقوق انسان در ایران و دورنمای توافقهای حکومتی بین رژیم اسلامی و حکومت اوباما

تاریخ معاصر همیشه شاهد این واقعیت است که حکومت امریکا و حکومتهای غرب هرگز به مسئله حقوق بشر بجز یک ابزار تبلیغاتی و مقطعی در مقابل رژیمهای مخالفشان ، نگاه نکرده اند.حکومت قذافی ، حکومت بشار اسد، حکومت صدام حسین و حکومت مبارک تا آخرین روزهای حکومتشان و تا زمانی که منافع امریکا در جهت ماندگاری این حکومتها بودند از دید حاکمان امریکا و غرب ، اگر مسئله حقوق بشری داشتند فقط “گاهی مطرح می شد” و ابزار مذاکره و فشار بود.حکومت چین که بزرگترین شریک حکومت امریکاست را هم داریم که از بزرگترین ناقضین حقوق بشر است و سر بزنگاه این بحث حتی در میان موضوعات مذاکره هم قرار نمی گیرد!

لذا رژیم اسلامی مادامی که نشان دهد بر ایران حاکم است و انقلاب مردم آنرا تهدید نمی کند، نگرانی از کشتن و جنایت در ایران ندارد.سنت حاکمان بین این دو حکومت یکیست. رژیم کافیست نشان دهد تعادلش حفظ است و امنیتش را می تواند تامین کند.

لذا مسئله اعدامها و جنایتها در ایران اساسا مانع پیشرفت مذاکرات این حکومتها نبوده و نیست.این مسئله برای جامعه ایران و مبارزان راه آزادی البته مسئله اصلیست.

(۵)جامعه به سازماندهیش و مبارزاتش تنها می تواند تکیه کند

 خوشبختانه جنبش سراسری مبارزه با اعدام چه داخل ایران و چه خارج کشور امروز از واقعیات عینی است.شاید از بزرگترین و گسترده ترین جنبشها باشد.این جنبش توانسته در سالهای اخیر به سطح فراسیاسی رشد کند.احزاب و سازمانها در سطح فرهنگ بالاتری توانسته اند بطور عملی در این موضوع  متحد شوند. تجارب خوبی در این زمینه در حال رشد است اما کافی نیست. رژیم اسلامی و حکومتهای غرب را باید بطور همزمان خطاب قرار داد و به دنیا نشان داد که نمی توانند با توافقهای خود به سرکوب در ایران خاک بپاشند و انرا مخفی کنند و ندیده بگیرند.منفعت مادی این حکومتها هرگز ربطی به منافع مردم نداشته و این روندهای “مذاکرات” خودش نشانه دیگریست برای افشای جریاناتی که روی حکومت امریکا بعنوان “ناجی” و پاسدار حقوق بشر حساب باز کرده اند و برایش تبلیغات کرده اند. آزادیخوهان ایران در داخل و خارج کشور باید سازمان یابند و نگذارند سرکوب ابزار سازش بین رژیم اسلامی و حکومت امریکا باشد.

منابع بیشتر:

(۱)تلاشهای روحانی برای “عادی سازی روابط با حکومت امریکا” و شادی زودرس “رفرمیستها”!(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۵۰۲-تلاشهای-روحانی-برای-عادی-سازی-روابط-با-حکومت-امریکا-و-شادی-زودرس-رفرمیستها

(۲)حکومت روحانی و کف زدن دوباره حامیان “سرمایه داری متعارف”!(سعید صالحی نیا)
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۴۹۶-حکومت-روحانی-و-کف-زدن-دوباره-حامیان-سرمایه-داری-متعارف

(۳)سکوت شما در برابر اعدام ها فقط جنایت نیست، حماقت هم هست (محمد علی اصفهانی)

http://www.tipf.info/jenayat,v,hemagat.htm

(۴)کردستان را اعدام نکنید! بلوچستان را اعدام نکنید! ایران را اعدام نکنید!(تقی روزبه)

http://www.azadi-b.com/J/2013/11/post_249.html

(۵)وزیران امورخارجه آمریکا و حکومت اسلامی بار دیگر با هم دیدار می کنند

http://www.tipf.info/mozakerate,genev2.htm

(۶)مردم کردستان راه نشان میدهند! مردم سقز نیز علیه اعدام ها دست به تظاهرات زدند!

http://www.rowzane.com/html/select-editor/4445-saqea-7.html

(۷)وزیران خارجه آمریکا و جمهوری اسلامی بار دیگر با هم دیدار می کنند

http://www.rowzane.com/html/ایران/۴۴۸۶-وزیران-خارجه-آمریکا-و-جمهوری-اسلامی-بار-دیگر-با-هم-دیدار-می-کنند.html