سی خرداد مجاهدین و عواقب آن

نادر احمدی

بدون شک سی خرداد سال ۱۳۶۰ نقطه عطفی در تاریخ سیاسی معاصر ایران می باشد و با توجه به عواقب و تأثیراتی که بر جای گذاشت لازم است که ما از جنبه ها و دیدگاههای مختلف این واقعه را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهیم تا شاید چراغ راهنمایی برای آینده ما باشد.

تردیدی نیست که رهبران سازمان مجاهدین خلق سی خرداد را نقطه عطفی در تاریخچه سازمان خود قلمداد می کنند! و هستند کسانی که خود را مارکسیست و کمونیست می دانند و چون عاشق مبارزه و آنهم فقط از نوع مسلحانه آن هستند یا به سازمان مجاهدین پیوستند و یا در بیرون این سازمان برای عملیات قهرمانانه آن هورا کشیدند! از هواداران سازمان مجاهدین که به اصول شدیدأ علمی مارکسیسم مسلح نیستند توقع زیادی نیست اما براستی چرا مارکسیستهای دانشمند ما در تحلیلهای تأییدی خود ماهیت سیاسی و طبقاتی سازمان مجاهدین را نادیده می گیرند و در نظر نمی گیرند که این سازمان زمانی از خمینی حمایت می کرد و مدتی بعد متحد بنی صدر و صدام حسین شد و اکنون به پایگاه اطلاعاتی سازمان سیا تبدیل شده است؟ به راستی اگر یک چنین سازمانی حتی از حمایت تمام مردم ایران برخوردار باشد ما مجازیم تا از آن حمایت کنیم؟ سازمان مجاهدین نیز مثل دیگر سازمانهای قدرت طلب مارکسیست در جریان مرور زمان دستخوش تحول می شود و سازمان مجاهدین خلق کنونی که متحد کسانی متل بنی صدر و صدام حسین بود با سازمان مجاهدین سعید محسن و صمدیه لباف تفاوت اصولی دارد و ماهیت آن تغییر کرده است! بدون تردید واقعه سی خرداد شصت نه تنها شلیک تیری بر قلب جامعه ایران بود بلکه بزرگترین عامل در تثبیت رژیم جمهوری اسلامی بود. رهبران سازمان مجاهدین که اشتهای حکومت کردن عقل را از سر آنها پرانده بود پنجه در پنجه رژیمی انداختند که از حمایت گسترده مردمی برخوردار بود. رهبران مجاهدین با تسلیم شدن به عملیات ایذایی رژیم و وارد شدن به مسابقه ترور از طرف مجاهدین و اعدام از طرف رژیم وارد دامی شدند که رژیم برای آنها گسترده بود! در سایه جو روانی و وحشت ناشی از ترورهای مجاهدین و جنگ با عراق، رژیم جمهوری اسلامی موفق شد تا تمام مخالفان خود را قلع و قمع کند و خود را تثبیت کند. در مدت کوتاهی دهها هزار نفر از بهترین فرزندان ملت ایران شکنجه و اعدام شدند. کسانی که قبل و بعد از سی خرداد سال هزار و سیصد و شصت در زندان بودند بخوبی و با جان خود شاهد تغییر اوضاع و بدتر شدن شرایط درون زندانها بودند. واقعیت این است که از نظر ماهیت تفاوت اساسی بین مجاهدین و "جمهوری دمکراتیک اسلامی" آنها با حکومت "اسلام ناب محمدی" آخوندها نیست. حتی اگر مجاهدین بعد از سی خرداد از حمایت مردمی برخوردار می شدند و حکومت ایران را به دست می گرفتند اما این موضوع باعث نمی شود تا ما از هر حرکت به دلیل مردمی بودن آن، حمایت کنیم و آن را مورد حمایت قرار دهیم همانطور که ما نباید حمایت مردم ایران از خمینی و حمایت مردم آلمان از هیتلر را تأیید کنیم!
نباید از نظر دور داشت که در نتیجه مسابقه ترور و اعدام بین رهبران سازمان مجاهدین و دولت آخوندی، بیشترین تعداد قربانیان از بین اعضا؛ و هواداران این سازمان بودند. این یک واقعیت است که رژیم با توجه به برتری که داشت وقایع سی خرداد را تحمیل کرد و حتی می توان قبول کرد که رژیم قصد نابودی فیزیکی تمامی سازمانهای اپوزیسیون را داشت تا بتواند خود را تثبیت کند اما آیا براستی اگر سامان مجاهدین همان سیاست مظلوم نمایی و افشاگری را ادامه می داد و از درگیری نظامی با رژیم خودداری می کرد، آخوندها می توانستند اینهمه انسان را اعدام کنند و افکار عمومی در ایران و جهان این اجازه را به آخوند ها می داد تا این بلا را بر سر مخالفان خود بیاورد؟ در جامعه ای که بقول شاعر"مزد گورکن از جان آدمی افزونتر است" سازمانهای سیاسی قدرت طلب راست و چپ برای کسب قدرت سیاسی حاضرند تا همه چیز و همه کس را قربانی کنند و یک جریان بسیار کوچکتر از مجاهدین مثل سربداران در حالیکه در جریان جنگ ارتجاعی دولتهای ایران و عراق جانب آخوندها را گرفته بود اما ناگهان فیلش یاد هندوستان کرد و ایران را با چین شصت سال پیش چین عوضی گرفت و در شهر آمل با تکرار اشتباه مجاهدین تعدادی از هواداران خود را به کشتن داد. مبارزه مسلحانه مجاهدین و گروههای مارکسیست که هدفی جز جایگزینی رژیم کنونی را در سر ندارند! برای آنها حقانیت ایجاد نمی کند حتی اگر تمام مردم ایران از آنان حمایت کنند، بلکه مبنای حقانیت هر فرد و گروه را برنامه و پراتیک اجتماعی آن گروه و فرد تعیین می کند! سازمانی که خود را در اختیار دولتهای جنایتکار آمریکا و صدام قرار داد و برای هوادارانش شکنجه گاه و زندان درست کرده است و بر تن زنان عضو خود مانتو و روسری می کند و قصد تشکیل حکومت اسلامی را دارد فرقی با آخوندها ندارد حتی اگر کلمه دمکراتیک را به جمهوری اسلامی موعود خود بچسباند!

http://democraciesocialisty.blogfa.com/

‏جمعه‏، ۲۰۰۸‏/۰۶‏/۲۰