وفا قادری به چه جرمی زندانی می‏ شود!

روز شنبه ۱۱/۸/۹۲وفا قادری کارگر زحمتکش،مبارز طبقاتی به زندان فرستاده می‏شود.این برای اولین بار نیست که همسر و بچه‏هایش با چنین شرایطی روبرو می‏شوند.شکوفه،شادی،دیاکو،سال‏هاست برای یک زندگی انسانی همپا و همقدم وفا میدان‏های مبارزه را تجربه کرده اند.بی گمان این بار نیز بیش از بارهای دیگر با روحیه‏ای بهتر این فشارها را پشت سر خواهند گذاشت.وهمچنین در این شرایط کمیته هماهنگی نیز بایستی این ضربات بی ثمر سرمایه‏داری را با وحدت هر چه بیشتر بی اثر سازد.
کارگران، زحمتکشان ایران و جهان، روی سخن من نه با دولتهای حامی سرمایه‏داران و احزاب حامی آنها و نه با سرمایه‏داران بلکه با شما هم طبقه‏ایهاست.وفا قادری عزیز و مبارز از جنس همان انسانهایی است که اهرام ثلاثه مصر و هزاران آثار جاودانه را در جهان خلق نموده‏اند.از جنس همان انسانهایی که کل مجموعه زندگی مادی امروزی را فراهم نموده‏اند.اما خود از حداقل‏ترین آن نیز بر خوردار نیستند.همان کارگر یست با کمون پاریس و انقلاب اکتبر یکی از با عظمت‏ترین خصلت‏های مثبت انسانی را به ثمر رسانده وهنوز دست‏آوردهای آن چون چکشی بر سر سرمایه‏داری سنگینی می‏ کند.از جنس همان انسانهایی است که هزاران نویسنده و شاعرو… قلمها و انگشتان،و چشم‏هایشان و جانشان را برای پیروزش از دست داده‏اند.همان کارگریست بهترین موسیقی‏ها و غمگین‏ترین سازها و رزمنده‏ترین آهنگها برایشان خلق شده است.از جنس همان کارگر شیلی.برزیلی،یونانی،امریکایی،و عراقی و افریقایست که برای زنده ماندن و رهایی از ستم طبقاتی مبارزه می‏کند.از جنس آن کارگریست که شیر نفت را در سال ۵۷بر روی سرمایه‏داری رژیم شاه بست و مسیر سرنگونی رژیم شاه را موجب شد.اما نصیبش صدها وعده وعید سرخرمن شد.اما در عوض صدها میلیاردرِ غارتگر و استثمارگر اضافه گشته اند.که هر گز سیری پذیر نیستند.فاصله طبقاتی چنان برجسته خودنمایی می‏کند،که حاصاش بیکاری ویرانگر،اعتیاد،سرخورده‏گی علاالخصوص نسل جوان،افسرده‏گی و زندان و…است.
اما همه این فشارها نتوانسته اراده کارگران و فعالین کارگری همچون وفا قادری را سست و به زانو در آورد.جرم وفا قادری و صدها کارگر و فعال کارگری دیگر همچون رضا شهابی….. ،وفاداری به دفاع از منافع خود و هم طبقه‏ایهاست که با وجود مشکلات فراوان،همچنان استوار از منافع طبقاتی و از ماهیت انسانی خود و هم نوعانشان دفاع نموده‏اند.
جرم وفا قادری آگاهیش به استثمار و اجحافی است که در حق او و طبقه کارگر ایران روا داشته می‏شود.او هیچ گاه به وعده‏های سر خرمن سرمایه‏داران دلخوش نبوده و اغوای آنها نشده است.
حقیقت این است که سرمایه‏داران همه نوع تشکل و سازماندهی و دولت و نیروهای ویژه خود را مهیا دارند.و نمی‏خواهند کارگران نیز تشکل و آگاهی،شورا و سازماندهی خود را برای ابراز وجود دفاع از منافع طبقاتیشان را داشته باشند.به هر میزان کارگران بدون آگاهی و تشکل و متفرق باشند به همان میزان استثمار و اجحاف و بی حقوقی افزایش خواهد یافت.به همین دلیل سرمایه‏داران برای کسب ارزش اضافه و ربودن نیروی کار و منابع، و دسترنج کارگران،علارغم تعهد بین‏المللی نسبت به رعایت آن نیم بند ضعیف حقوق کارگری ،از اجرای آن تعهدات، از آن نیز روی بر می‏گرداند و در این قرن بیست و یکمی هم از به رسمیت شناختن موجودیت تشکلهای مستقل و خود ساخته کارگری سر باز می‏زنند.و مرتبا” به دست‏آوردهای کارگران،همچون کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و سایر تشکلات دیگر یورش می‏برد.
اما علارغم همه این سرکوبها و دستگیریها و بی حقوقی‏ها و اجحافاتی که در حق طبقه کارگر و زحمتکش روا داشته می‏شود.نمی‏تواند مسئله بحران،فقر،فلاکت،بیکاری،دزدی،فحشا،اعتیاد،وگرانی کمر شکن را حل و فصل نماید.سرمایه‏داری هم باید دانسته باشد،شاید بتواند تعدادی از کارگران و فعالین کارگری را سرکوب کند،اما نمی‏تواند وجود نیازهای جدی طبقاتی را خاموش نماید.همه این فشارها و همه این به خاکستر نشاندنها شعله‏های خشم اجتماعی را بیشتر خواهد کرد و به قول نویسنده کرد بختیار علی:از خاکستر گلهای زیبا، دوباره غنچه‏ها خواهند روئید.جای کارگر و زحمتکش عزیزی چون وفا قادری که تمام عمر و هستیش در استثمار بوده است و تمام جوانیش ارزش اضافه برای سرمایه‏داران آفریده و برای منافع خود وهم طبقه‏ایهایش بپا خواسته است زندان نیست.خواستار آزادی وفا قادری و همه زندانیان کارگر و فعالان کارگری و انسانهای آزادیخواه هستیم.
جهانگیر محمود ویسی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ۱۲/۸/۱۳۹۲
http://kargardk.mihanblog.com