قهرمانان فراری

در حاشیه جاسوسی گسترده سازمانهای اطلاعاتی آمریکا

این روزها هرروز مقامات یک دولت اروپایی از مقر خود عصبانی و بهت زده بیرون می پرند و در میان خبرنگاران علیه استراق سمع از دولتشان توسط آمریکا که ادوارد اسنودن افشا کرده، اعتراض میکنند. نمیدانم خبرنگاری از آنها پرسیده است که اگر شخص اسنودن اکنون به چنگشان بیفتد با او چه میکنند؟ اگر من خبرنگار بودم اولین سوالم مثلا از آنگلا مرکل که از جاسوسی آمریکائی ها بسیار عصبانی است همین بود. و فکر میکنم جواب او و این مقامات بیش از اسناد اسنودن افشاگر ماهیت دولتهای امروزی خواهد بود. مطمئن باشید که همین دولتها و مقامات اگر شخص اسنودن به چنگشان بیفتد فورا او را تحویل مقامات آمریکا میدهند تا زیر فشار و شکنجه محاکمه و به سالها حبس و حتی شاید اعدام محکوم گردد. آیا این بسیار جالب و قابل توجه نیست؟ بگذارید قبل از پرداختن به این نکته که دلیل اصلی این نوشته است، به برخی خبرها در این زمینه بپردازیم:

قبلا در شماره ۵١١ نشریه انترناسیونال مقاله ای داشتیم تحت عنوان “عصر دیجیتال و دموکراسی پلیسی”. آن زمان تازه اسناد جاسوسی گسترده آمریکا توسط ادوارد اسنودن در روزنامه های گاردین و واشنگتن پست افشا شده بود. از آن زمان حدود ۴ ماه میگذرد. و هنوز هرروز گوشه هایی از این اسناد که سر به میلیونها میزند به سطح اخبار می آید. و هنوز کسی فرصت نکرده است همه این اسناد را بررسی کند. هرروز از گوشه ای از دنیا صدای اعتراض دولتها و مقامات علیه دولت آمریکا بخاطر جاسوسی گسترده سازمانهای اطلاعاتی این کشور بلند میشود. تازه ترین خبرها این است که مکالمات مقامات سازمان ملل، مقامات واتیکان، مقامات دولت آلمان و شخص انجلا مرکل، مقامات دولت ایتالیا، مقامات و نهادهای مختلف اسپانیا، و همچنین بیش از ٣۵ میلیون نفر از مردم اروپا توسط “ان اس ا” آژانس امنیت ملی آمریکا طی چندین سال دزدیده شده و ضبط و آنالیز شده است. قبل از آن افشا شده بود که “ان اس ای” به اطلاعات تمام کاربران گوگل و یاهو نیز دسترسی داشته است. دیوید دراموند مقام اصلی حقوقی گوگل میگوید ما از مدتها قبل نگران دزدی اطلاعات بودیم و  و به همین دلیل مرتب اطلاعات را با رمزهای پیچیده تری ارسال میکردیم. او ادعا میکند که گوگل با دولت آمریکا همکاری نکرده است. اما قبلا ویکی لیکس فاش ساخته بود که گوگل و اپل و یاهو و فیس بوک و چند شرکت دیگر مستقیما با سازمانهای جاسوسی همکاری میکرده اند. مدیریت شرکت اینترنتی اپل نیز گفته است که این شرکت زیر فشار قرار گرفته بود که همکاری کند. بعلاوه از خلال همین اسنادی که ادوارد اسنودن منتشر کرده معلوم شده است که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا از طریق برنامه ای بنام “پریسم” که از سال ٢٠٠٧ یعنی در دوره ریاست جمهوری جرج بوش شروع بکار کرده، میتوانستند به تمام اطلاعات اینترنتی شرکتهای اصلی ارتباطاتی نظیر گوگل و یاهو امثال آنها دسترسی پیدا کنند و براحتی آنها را رمزگشایی کنند.

و بازهم اینها فقط گوشه ای پراکنده از اخبار منتشر شده این جاسوسی بزرگ تاریخی است. این هفته کمیسیون اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا زیر فشارهای بین المللی ناچار شد به بررسی ابعاد این جاسوسی بپردازد. ژنرال کیث الکساندر رئیس “آژانس امنیت ملی آمریکا” ان اس ا و جیمز کلپر “مدیر اطلاعات ملی” آمریکا به کمیسیون تحقیقات فراخونده شدند تا به سوالات نمایندگان پاسخ گویند. وقتی صحبت از این شد که باید قانونا اختیارات این سازمانها برای جاسوسی محدودتر شود، ژنرال الکساندر با هیجان و خشم از جاسوسی این سازمانها دفاع کرد و در یک نطق پر از احساس گفت که اگر جاسوسی ها محدود شود امنیت آمریکا به خطر می افتد. و این خطرناک است. او گفت که همه کشورهای دوست سازمانهای اطلاعاتی دارند و بسیاری از اطلاعات را سازمانهای جاسوسی کشورهای متحد اروپایی ما دزدیده اند و به ما منتقل کرده اند. او گفت کشورهای دوست ما هم در مورد مقامات آمریکا جاسوسی میکنند و این یک روال عادی است! اما یک خبر دیگر که افشا شد این بود که اتفاقا تمام اطلاعات از کشورهای دوست نمیرسیده است. یک خبر گویای این بود که مروادات اطلاعاتی گسترده ای بین سازمانهای جاسوسی آمریکا و سازمانهای جاسوسی برخی کشورهای “غیر دوست” یا متخاصم نیز در جریان بوده است. در این زمینه هنوز اخبار و اطلاعات مشخصی منتشر نشده است. اما نمونه هایی مثل جریان ایران- کنترا در سال ١٩٨۶ و فروش مخفیانه اسلحه به جمهوری اسلامی توسط آمریکا که ظاهرا زیر تحریم و در کشاکش و نزاع با آمریکا قرار داشت، نشان میدهد که چنین بازیهای پشت پرده ای نیز بهیچ وجه غیر محتمل نیست.

جنبه هیجان انگیز

روشن است که ابعاد جاسوسی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا همه مردم جهان و بویژه اروپا و آمریکا را شوکه کرده است. قوانین این کشورها آشکارا بر حفظ حریم خصوصی افراد تاکید میکند و تاکنون مردم وسیعا باور کرده بودند که دولتها در حریم خصوصی آنها دخالتی نمیکنند. این جاسوسی نقض آشکار قوانین اساسی آمریکا و تمام قوانین دموکراتیک کشورهای مختلف است. اکثر مردم تا کنون فکر میکردند که فقط دیکتاتوریهای سرکوبگر و ضد دموکراتیکی نظیر جمهوری اسلامی و مبارک و یا دیکتاتورهای نظامی ای نظیر حکومت پینوشه و امثالهم، علیه مردم دست به جاسوسی میزنند. افشاگریهای ویکی لیکس در چند سال پیش، و بویژه افشاگریهای ادوارد اسنودن این تابو و این باور را برباد داد. یک نکته که مهم است وباید توجه کرد اینست که سازمانهای جاسوسی در بیشتر کشورها یک موجودیت بدرجه ای مستقل از دولتها دارند. یعنی دولتها هر چهار سال یا هشت سال می آیند  و میروند. اما سازمانهای جاسوسی موجودیتی بسیار با ثبات تر دارند و بعضا سران و دست اندرکاران اصلیشان سالهای سال در پست خود باقی میمانند و حتی علیه خود دولتهای کشور خودشان نیز جاسوسی میکنند. میشود گفت که حکومت واقعی دست آنهاست.

افشاگریهای ویکی لیکس که بویژه در سال ٢٠١١ پیامها و مکالمات سفارتخانه های آمریکا را رو کرد ضربه ای به باور مردم در مورد دولتهای دموکراتیک زد. اما بیشتر از آن این ادوارد اسنودن بود که ضربه کاری ای به اعتبار دولتهای دموکراتیک غربی وارد کرد. امروز دیگر کسی در غرب نیست که فکر کند حریم خصوصی و اطلاعات خصوصی معنی دارد. دیکتاتوریهای سرکوبگری مثل جمهوری اسلامی نیز در عین حال از این افشاگریها خشنودند و میتوانند ادعا کنند که جاسوسی علیه مردم در ایران هست در جاهای دیگر دنیا هم جریان دارد! اما یک تفاوت “کوچک” وجود دارد. و آن اینکه جمهوری اسلامی میتواند بر اساس اطلاعات بدست آمده به حریم خصوصی افراد وارد شود و مخالفین خودرا دستگیر کند، اما در غرب دولتها نه فقط چنین اختیاری ندارند، بلکه با افشای این جاسوسی ها به دست و پا افتاده اند و بشدت مورد تعرض مردم قرار گرفته اند. بگذریم.

حقیقت اینست که جاسوسی دولتها علیه مردم امر تازه ای نیست. همه این دولتها ارگانهای حاکمیت یک اقلیت یک درصدی سرمایه دار هستند و امرشان کنترل و زیر کنترل نگه داشتن اکثریت ٩٩ درصدی است. جاسوسی و استراق سمع مکالمات و مراودات خصوصی آنها بخش مهمی از ابزار سرکوب و کترل آنهاست. همیشه بهانه هایی برای جاسوسی دارند اما میدانیم که بدون جاسوسی علیه اکثریت مردم امر این دولتها پیش نمیرود.  آنچه تازه است امکان افشای این جاسوسی هاست. و این یک نکته بسیار مهم است. تاریخ و شواهد بسیار گویای اینست که پلیس و سازمانهای اطلاعاتی دولتها همیشه در طول تاریخ بر علیه شهروندانشان و مردم در هرکجا که امکانش را داشته اند وسیعا جاسوسی میکرده اند و اطلاعات خصوصی افراد و بویژه مخالفین و منتقدین را جمع آوری میکرده اند. اما امروز تکنولوژی پیچیده ارتباطاتی این امکان را فراهم نموده است که انحصار اطلاعات در اختیار دولتها و سازمانهای اطلاعاتی شان باقی نماند. مردم وسیعا این امکان را بدست آورده اند که اخبار و اطلاعات را رد و بدل کنند و یکدیگر را از رویدادها مطلع نمایند. این آن جنبه بسیار هیجان انگیزی است که در پس ماجرای اسنودن و اسناد جاسوسی آمریکا خودرا نشان میدهد. تاز مانیکه این دولتهای اقلیت مفتخور بر سر کار هستند نیاز دارند که علیه شهروندان جاسوسی کنند. هر چند هم که اعتراضات مردمی و قوانین و حقوق فردی و محدودیت های قانونی دولتها به آنها اجازه نمیدهد که همچون دیکتاتوریهای سرکوبگر و بی حساب و کتابی مثل جمهوری اسلامی دست به تعرض به مردم بزنند، اما این دولتها در همه کشورها به درجات مختف و بسته به توان تکنیکی شان، علیه مردم جاسوسی میکنند.

اما تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطاتی به تک تک مردم هم این امکان را داده است که جلوی سانسور دولتها را بگیرند، سیاستهای پشت پرده آنها را افشا کنند و حتی بدرجاتی به اطلاعات محرمانه دولتها دسترسی پیدا کنند و آنرا جلوی چشم مردم قرار دهند.

اسنودن و آسانژ با هر انگیزه ای که دست به این کار زده باشند، امروز قهرمانان بسیاری از مردم دنیا شمرده میشوند. اما آنها فراری هستند و زیر فشار قرار دارند. این نکته مهم که دولتهای اروپایی به یمن اقدام جسورانه ادوارد اسنودن متوجه جاسوسی علیه خود شده اند اما در عین حال از سیاست تعقیب و دستگیری و زندانی کردن او حمایت میکنند، ساده تر  و مشمئز کننده تر و ریاکارانه تر از آنست که از چشم مردم پنهان بماند.  در تطاهراتهایی که این روزها مقابل کاخ سفید توسط مردم برگزار میشود این عکسهای اسنودن است که بر سر دست بلند شده است و روی آن نوشته شده است “متشکریم اسنودن” و یا “اسنودن قهرمان ماست”.

خیلی ها از ابعاد جاسوسی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا شوکه شده اند. اما بنظر من این جاسوسی ها شوکه آور نیست. بلکه افشای این جاسوسی هاست که دارد قدرت بهت آور بشر امروز را علیرغم میل دولتها جلوی چشم میگذارد. و این جنبه است که بیش از همه جدید و قابل توجه و هیجان انگیز است. زمانی برتولت برشت در یک نمایشنامه از زبان گالیله گفته بود که “بدبخت مردمی که به قهرمان نیاز دارند”. و امروز میتوان ادعا کرد که تحولات تکنیکی دارد به جایی میرسد که دیگر مردم به قهرمان و فداکاری هم در این زمینه نیازی نداشته باشند و هر جوان علاقمند و مستعدی در اتاق مطالعه اش بتواند رمزهای جاسوسی دولتها را باز کند و سیاستهای پشت پرده آنها را جلوی چشم همه مردم قرار دهد. و این طلیعه پایان دولتهای مافوق مردم است. به امید آن روز! ١ نوامبر ٢٠١٣ *