آلترناتیو “میلیشیا” و معضل نظامی –اطلاعاتی کردن جامعه , بخش ۱٨ از نقد برنامه “دنیای بهتر”

مقدمه:

در بخش ۱۷ از نقد برنامه دنیای بهتر (۱) توضیح دادم که طرح ناکجا آبادی “انحلال ارتش” در برنامه دنیای بهتر ، بواقع پوششی شناخته شده است برای جایگزین کردن ارتش با یک ارتش ملیونی ایدئولوژیک از سبک و سیاق آنچه در تجربه شوروی و چین و غیره ایجاد شد. توضیح دادم که اون راهها را رفته اند و نهایتا هم “میلیشیا” تبدیل شد به ارتشی بسیار “حرفه ای” برای سرکوب. میلیشیا اساسا پرچم ایدئولوژیک ساختن حکومتهای مبتنی بر دیکتاتوری تک حزبی و پلیسی در تاریخ بوده و جز اینهم ثمری نداشته.

در این بخش از نقد برنامه دنیای بهتر نگاهی از نزدیکتر بر طرح “الترناتیو میلیشیا” می اندازم و امیدوارم این بخش نیز در بازنگری به برنامه دنیای بهتر مورد استفاده قرار گیرد:

(۱)”الترناتیو میلیشیا” از زبان منصور حکمت قرار است چه باشد؟

منصور حکمت در همان بخش “انحلال ارتش”(۵) که قرار بود انحلال ارتش باشد، ابتدا روشن می کند که منظورش “انحلال ارتش حرفه ای است”. سپس الترناتیو خودش را اینگونه بطور مختصر بیان می کند:

” نیروی میلیس شوراهای مردم، مبتنی بر آموزش نظامی عمومی و شرکت همگانی در وظایف انتظامی و دفاعی، جایگزین ارتش حرفه ای و مافوق مردم میشود.”

بر طبق جملات بالا، قرار است شوراها یک بخش نظامی پیدا کنند که اون بخش هم وظیفه نظامی پیدا کند هم وظیفه انتظامی و امنیتی (البته امنیتی علنی چون منصور حکمت با امنیتی غیر علنی مخالف است!). قبلا منصور حکمت مسئولیت ارائه قوانین و اجرائی را هم به شوراها واگذار کرده بود! در نظر بگیرید شوراهای مردم را که طبعا “حرفه ای هم نیستند” یعنی کار و زندگی دیگری دارند و در عین حال هم باید قانون وضع کنند هم اجرای قانون کنند هم نظامی باشند هم پلیس باشند!

آیا کاریکاتوری که منصور حکمت از جامعه ایده آلش ترسیم می کند جائی پیاده شده؟ آیا قابل پیاده شدن هست؟ عقل سلیم را ما به قاضی خواهیم گرفت!

(۲)عملکرد واقعی “میلیشیا” در تاریخ واقعی

مقهوم میلیشیا تاریخ بسیار طولانی دارد.این مفهوم یک ایده است که در آن مردم غیر وابسته به حکومت بطور نظامی سازمان می یابند تا خواستهای خود را تحقق بخشند.از خودشان دفاع کنند ، حکومتی را بردارند و حکومتی را جایش بگذارند و بعد بروند دنبال کار معمولشان. تاریخا میلیشیاها پدیده هائی خود جوش و موقت در دورانهای انقلابی بوده اند. خصلت موقت آنها از این سرچشمه می گیرد که از مردم عادی و سیویل تشکیل شده اند که دقیقا چون “حرفه ای نیستند” و مواجب دولتی نمی گیرند ، پرچم اراده مردم تلقی می شوند. اگر شدند مواجب بگیر حکومت دیگر  خصلت میلیشیائی ندارند.

در دوران معاصر این پدیده میلیشیا یا به مزدوری حکومتها انجامیده و شده بخشی از دستگاه سرکوب حکومتهای ایدئولوژیک یا به “ارتش ذخیره” تبدیل شده مثل آنچه مثلا در امریکا می بینیم یا نام دیگری برای گروههای قومی –قیبیله ای محلی است در جوامع حاشیه ای یا ؟ سازمان نظامی بخشی از اپوزسیونها مثلا آنچه در امرکای جنوبی در مکزیک و السالوادور شاهدش هستیم.

منصور حکمت اما دارد از جایگزینی ارتش “حرفه ای” با میلیشیا حرف می زند. این بمعنی ساختاری کردن و نهادینه کردن سازمانی ماهیتا غیر حکومتی است که طبعا قرار است از حکومتی بنام حکومت ایده آل منصور حکمت ، هم بطور نظامی و هم بطور پلبسی  دفاع کند. یعنی؟ در خدمت حکومت باشد.

مشکل این حکومتی شدن میلیشیا چیست؟

(۳) مشکلات حکومتی شدن میلیشیا

لابد منطقی داشته که تاریخا میلیشیاهای حکومتی شده هم ابزار سرکوب شده اند و هم اساسا میلیشیا نمانده اند و بتدریج به همان ارتشهای ملیونی شبیه ارتش سرخ و ارتش “خلق” تنزل پیدا کرده اند. منطقش اینست که میلیشیا بودن اساسا با نفس حکومتی بودن در تناقض است. مثل اینکه کسی ادعا کند انقلاب همینجوری دائما می تواند ادامه یابد! نفس انقلاب یعنی دورانی که تغییرات کمی قرار است کیفی شود .انقلاب با شرایط انتقالی با بحران با عبور از مرحله بحران به مرحله تثبیت، تعریف می شود.نمی شود انقلاب را مداوم دانست. همینطور هم میلیشیا پدیده دائم نمی تواند باشد.باید در استقرار جامعه جایش را به ارتش و نظام تثبیت شده پلیس بدهد. مردم باید بروند سرکارشان و در سازمانهای نظارتی خود مثل شوراها حکومت را ادامه دهند.

کش دادن مقهوم میلیشیا در دوران تثبیت حکومت و ابزار ساختنش برای نگه داشتن حکومت باعث می شود:

الف: جامعه میلیتاریزه شود. به نظامی گری و فرهنگ تیر و تفنگ دامن زده شود.میلیشیا شدن خودش بشود یک ارزش همانطور که در تمام انقلابها دیده ایم.

ب: میلیشیائی شدن جامعه، خوردن بخش عظیم اقتصاد را بدنبال دارد.هم مستقیما و هم با جذب نیروی کار

ج: میلیشیائی کردن جامعه نتیجه اش پلیسی کردن جامعه و آماده کردنش برای حکومت حزبی و ایدئولوژیک است.آدرس؟ بروید تاریخ حکومتهای میلیشیائی را بخوانید!

د: درون میلیشیاهای تثبیت شده و نهادینه شده، اقتصاد میلیشیائی –حکومتی شکل می گیرد.مافیاها رشد می کنند.مجبور است میلیشیای نهادینه شده کادر تخصصی نظامی –پلیسی خودش را تمام وقت بسازد و دروغ “انحلال ارتش” به سرعت خودش را بصورت “میلیشیای ملیونی با توسعه بخش تخصصی و حرفه ای میلیشیا” نشان می دهد آدرس؟ بروید تاریخ ارتش سرخ و خلق را بخوانید!

خلاصه کنم:

به خلاف آنچه منصور حکمت مدعی شده، میلیشائی کردن جامعه به هیچ روی پاسخ “ارتش حرفه ای” نیست.برعکس جامعه را میبیتاریزه می کند.پلسیس می کند و میلیشیا را از پدیده ای مردمی که در شرایط انقلابی شکل می گیرد به سازمانی نهادینه شده و حکومتی تبدیل می کند که مجبور است مواجب بگیر حکومت بشود و از حکومت دفاع کند.میلیشیائی کردن جامعه ابزار سرکوب جامعه است و بس.

بعد از پیروزی انقلاب نباید به میلشیائی کردن جامعه پرداخت.این نوع فرمولها شکست خورده.برعکس باید نیروی مسلح محدود و متخصص با تعداد محدودی نیروی متغییر (داوطلب یا اجباری) داشت و نظارت جامعه. جامعه را و مردم را از نظامی شدن و پلیس شدن بدور داشت. جامعه باید پلیسش حرفه ای و تخصصی باشد ارتشیش همینطور.نظارت جامعه و حکومت جامعه باید از طریق شوراها اعمال شود. میلیشیا ساختن و حکومتی کردنش چاره ساز نیست که هیچ جامعه را بیشتر میلیتاریزه و پلیسی می کند.

منابع دیگر:

(۱)“انحلال ارتش”؟ یا توجیه برای سازماندهی ارتشی دیگر؟!(بخش ۱۷)

http://monazere-siasi.com/در-نقد-برنامه-دنیای-بهتر/۵۰۰-انحلال-ارتش-؟-یا-توجیه-برای-سازماندهی-ارتشی-دیگر؟

(۲)میلیتاریزم:

http://www.jstor.org/discover/10.2307/222757?uid=3739704&uid=2&uid=4&uid=3739256&sid=21102868197253

http://en.wikipedia.org/wiki/Militarization

 سابقه “میلیشیا” در تاریخ جهان

http://en.wikipedia.org/wiki/Militia

(۴)آرشیو نقد دنیای بهتر(از: سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/در-نقد-برنامه-دنیای-بهتر

(۵)برنامه دنیای بهتر
http://www.wpiran.org/asnsad-mosavab-wpi/index-asnad.htm