“پاسخ” حزب کمونیست کارگری به شکایت ناصر احمدی قانع کننده نیست،فراخوان به سانسور است!

مقدمه:

بدنبال انتشار شکوائیه ناصر احمدی از حزب کمونیست کارگری ایران(۱) امروز ۲۸ اکتبر، از سوی دبیرخانه این حزب، “پاسخی” در سایت آزادی بیان منتشر شد. انتظار این بود که شکایت ناصر احمدی در سایت روزنه هم منتشر شود و در همان سایت هم پاسخ بگیرد. تا اینجا من بعنوان یک فعال کمونیست کارگری از سایت آزادی بیان از انتشار این شکایت و “پاسخ ” حزب کمونیست کارگری بسیار تشکر می کنم. و بدینوسیله بعنوان یک آزادیخواه و برابری طلب که این ماجرا را دقیق دنبال می کنم در این مقاله کوتاه نشان خواهم داد که “پاسخ” دبیرخانه حزب کمونیست کارگری تا چه حد بی پایه است و نشان از سطح نازل اخلاق سیاسی این حزب است:

(۱)اعتراض حزب کمونیست کارگری به درج شکایت ناصر احمدی و فراخوان به سانسور!

چرا دبیر خانه حزب کمونیست کارگری اعتراض دارد که سایت آزادی بیان شکایت ناصر احمدی را منتشر کرده؟! دلیلش اینست که اینها مدعی هستند که:”این شکایت یک شانتاژ سیاسی است” و “اطلاعیه علنی است”! خوب دقت بفرمائید! این حزب که مدعی آزادی بیان بدون قید و شرط است و قرار دارد حکومتی بسازد که آدمها حرفهاشانرا بزنند دارد شرط می گذارد برای انتشار دادخواست آدمها! اول یک شکایت باید توسط یک هیئت “شانتاژ یاب” و “اطلاعیه سنج” بررسی شود و اگر این دو تا خصلت نبود “اجازه انتشار بیابد”! این سطح از ادبیات سیاسی واقعا نوبر است!

من بر عکس مدعی هستم دبیر خانه حزب کمونیست کارگری بیمورد خوهان سانسور شکایت ناصر احمدی است.باید بگذارد بحث ایشان و “پاسخ” این حزب ارائه شود و جامعه فضاوت کند.چرا اینها با تقاضای سانسور شکایت ناصر احمدی می خواهند ماجرا برود زیر فرش؟! در سایت روزنه هم باید شکایت ناصر احمدی منتشر می شد منتهی اینها مدتهاست هر نوشته ناصر احمدی را رسما سانسور می کنند!

(۲) “چرا بعد از سالها به فکر طلبکاری افتاده”؟!

“استدلال ” دوم بامزه اینها اینست که سوال می کنند چرا بعد از سالها؟! راستش استدلال اینها مقل دفاعیه های حمید تقوائی است از لنین که گفت:”چرا لنین را بخاطر ادم کشی محکوم می کنید؟ او کشته که کشته بقیه بیشتر کشته اند”! این متد را دبیر خانه دارد در برابر ناصر احمدی تکرار می کند!

آیا شکایت ادمها باید مشمول زمان باشد؟ اگر ادمی به هر دلیل دریافت و حواسش جمع شد که سرش را کلاه گذاشته اند باید “فراموش کند” چون “سالها ازش گذشته؟ این چه استدلالی است؟ اینجوری این حزب قرار داشت حق کارگر را بگیرد؟ من توی تجربه زندگیم خیلی وقتها دیدم کارگرها مدتی طول می کشد بفهمند چه کلاهی سرشان گذاشته اند و اتفاقا کارفرماها از این تاخیر در شکایت بسیار استفاده می کنند! فقط مانده بود دبیر خانه حزب کمونیست کارگرها بیاید این متد را بگذارد جلوی مردم!

می فرمایند” ایشان تا کنون چنین ادعائی نداشته”! خوب حالا دارد! مشاوره کرده با چند وکیل و فهمیده باید شکایت کند! حالا حقش را می خواهد! شفاف و ساده!

(۳)”اخراج سیاسی نبود” “دلیل دیگر داشت”!

راستش این بامزه ترین “دلیل” دبیر خانه است! اینها بفرمایند کی اینها فردی را پذیرفته اند که سیاسی اخراج شده؟ طبق قوانین خودشان بسیار مشکل است با این نام کسی را اخراج کنند! ۀذا همه را با “دلایل غیر سیاسی” اخراج می کنند! همینکار را دقیقا با من کردند! اگر کسی از میان اخراجیهای این حزب تا کنون رسما بخاطر “دلیل سیاسی اخراج شده بیاید جلو ما بشناسیمش! اتفاقا رگه شارلاتانیزم همینجاست! برای اخراج کردن همیشه بهانه می سازند و بعد “غیر سیاسی اخراج می کنند”! بعدش طبق “مصوبه” فرد نمی تواند حقش را بخواهد! ناصر احمدی بارها و بارها بطور دقیق رو به جامعه توضیح داد “روند اخراجش” چگونه انجام شد و دریغ از یکبار “توضیح” از سوی “دبیر خانه حزب”! سکوت فرمودند.روشانرا برگرداندند.چامعه را مستحق توضیح ندانستند! حالا؟ “پاسخ” می دهند!

(۴) “وام نبوده کمک بوده”!”بهش گفته بودند کمک نکن”!

دبیرخانه می گوید که “بهش گقته بودند کمک نکن”” می دانستند او با سختی دارد پول می دهد”! سوال من اینست که کدام کادر و عضو آنزمان که اینها اعضا و کادرها را فراخوان به “کمک مالی” می کردند و مدعی بودند “یکسال اگر روی ایر بمانیم انقلاب می شود می رویم ایران”، واقعا توان مالی داشت؟! غیر از این بود که همه زیر فرض و فشار مالی و تهییج توی پالتاک زیر بار این قرضها رفتند؟ من شاهد بودم! خودم هم چند هزار دلار کمک مالی کردم! خوشبختانه نیاز مالی ندارم الان اما ناصر احمدی به هر دلیل نیاز دارد اون پول را!

آیا فرق دارد “وام بود یا کمک مالی”؟! به چند علت فرق ندارد هر چند این بخش را باید ناصر خودش روشنتر کند:

اولا: او را اخراج کردید ! او خودش از اون حزب نرفت. آدمها دستمال نیستند پرتشان کنید بیرون! توهین به شعورشان نکنید! وقتی احراجشان کردید وظیفه دارید اگر خواستند کمکشان یا وامشان را پس بدهید !

دوما:اگر صداقت دارید چرا از او پذیرفتید همانزمان اگر می دانستید او زیر فشار مالی می خواهد اینکار را بکند؟ فرض که او می خواست بدهد زیر فشار عاطفی و غوغاهای پوچ شما!

سوما:راستی وام با کمک مالی فرق دارد؟ آیا سطح خودتانرا به سطح یک موسسه مالی نزول دادید؟ بهتر بود ازتان سفطه ای چیزی می گرفت؟ این مانده از اون حزب منصور حکمت؟!

خلاصه کنم:

هیچ بخش از این “پاسخ” از دید من بوی صداقت بوی شفافیت بوی منصور حکمت نمی دهد! مشتی توجیه و سقسطه کنار هم قرار گرفته.مناصر احمدی را شارلاتان نامیده و سایت آزادی بیان را رسما به سانسور فراخوانده.اینها با این “اطلاعیه” ثبت شد.این “پاسخ” نمونه دیگریست از سقوط اخلاقی این حزب.خوانندگان قضاوت خواهند کرد!

منابع دیگر:

(۱) شکوائیه از حزب کمونیست کارگری ایران(ناصر احمدی)

http://www.azadi-b.com/J/2013/10/post_43.html

(۲)درمورد شکوائیه ناصر احمدی از حزب کمونیست کارگری

http://www.azadi-b.com/J/2013/10/post_102.html

(۳)سخنی با فعالین جنبش کمونیزم کارگری(سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/G/2013/10/post_94.html