لوح کوروش ناجی فاشیزم اسلامی نیست همچنان که آزادی و دمکراسی غربی ناجی فاشیزم هیتلری بعد از جنگ دوم جهانی نبود

۳۵ سال سرکوب و کشتار و اعدام مردم ایران و اپوزیسیون آزادیخواه و سکولار ، ۳۵ سال جدیت جمهوری اسلامی برای ایجاد یک خلیفه گری هزارساله اسلامی با پشتوانه بمب اتم با تئوری جنگ جنگ تا انقلاب مهدی و رسیدن به قدس از راه کربلا. ۳۵ سال تروزیرم گسترده بین المللی از کشتار صدها ایرانی معترض در خارج کشور تا کشتار یهودیان در بوئنس آیرس تا کشتار خُبر و یا کشتار ۲۴۱ امریکائی در لبنان.

۳۵سال پراکندن خرافه و سرکوب زنان و به عقب کشیدن جامعه با دستاویز دین و اسلام.

۳۵سال کمر شکن کردن اقتصاد و فرهنگ کشوری ثروتمند که براحتی میتواند گل سرسبد تکامل و پیشرفت در منطقه باشد.

و در مقابلش ۳۵ سال مبارزه بی امان زنان و مردان قهرمان ایران.

۳۵سال تحمل آورگی و دربدری و شکنجه و قتل و عام و زندان و تحمل تحقیر و نفض مستمر حقوق بشر توسط ملیونها ایرانی در سراسر جهان .

سالیان فریاد برای خطر بمب اتم جمهوری اسلامی و افشای ماهیت دروغها و مخفی کاری های اتمی در مطبوعات بین المللی تا بیدار شدن جامعه جهانی و شروع اقدامات عملی برای جلوگیری از دست یابی تروریزم اسلامی به بمب اتم که میخواست خاور میانه را در جنگ سرد آینده که بین اسلام و کفر تشکیل میشود در مقابل شیطان بزرگ به بمب اتم و سلاح سنگین برای حضور حضرت مهدیش مجهز سازد.

سالیان مبارزه برای به منصه ظهور نشاندن سیاست با ایران همچون آفریقای جنوبی زمان آپارتهاید رفتار کنید که امروز منجر به نرمش زبونانه ولی فقیه ارتجاع شده است.

سالیان مبارزه با سیاستی که حسن نصرالله این تروریست و مرتجع خاور میانه و جیرخوار علی خامنه ای را چگورای اسلامی مینمامید ، آنهم در مقابل صهیونیستهای اسرائیلی که به زعم هواداران چگورای اسلامی غاصب کشور اسرائیل هستند ولی لوح کوروش را بنام آزاد کننده خود از قید حکومت بخت النصر در عراق کنونی از ۲۵۵۲ سال قبل زمانی که هنوز نه اسلام و نه مسحیت در نطفه بوده اند در همین اورشلیم کنونی بر دوش میکشند.

سالیان مبارزه با سیاستی که به کشور سوریه بخاطر نزدیکی هایش به مسکو و ضدیت هایش با اسرائیل بدید چپ مینگریست

و امروز حکومت جمهوری اسلامی که میلیارد ها دلار را در طی ۳۵ سال بساختن مسجد و امام زاده و قبر خمینی و اماکن به قول خودشان قبور متبرکه در عراق و سوریه آنهم با طلای ناب ۲۴ عیار پرداخته و تخت جمشید و مقبره کوروش را یا به ویرانی کشیده و یا در زیر آب غرق کرده اند امروز برای شاعر ساده لوحی چون نوید اخگر آنهم توسط یکی از بانوان محجبه جمهوری اسلامی لوح کوروش را بنام “آزادی مذاهب” به ایران آورده و سر دست کرده و باعث مسرت خاطر ایرانیان در سراسر جهان گشته اند.

به همین منظور و برای حفظ ایده کورش کبیر و برای آزادی اسلام خمینی و خامنه ای و اسلام طالبانی و القاعده و سلفی هائی که روازنه باید سر چند زن خلاف کار را ببرند تا حس اسلامیتشان ارضاء شود ما هم باید در خارج کشور طی فرستادن بیانیه های شداد و غلاظ به سازمان ملل برای حفظ بیضه اسلام عزیز زیر لوای حمایت از لوح کوروش کبیر و حمایت از اسلام طالبانی و خمینی و خامنه ای و سلفی و هزار سکت مسلمان و فاشیست مذهبی که با ترور تئوریک و عملی جهانی را به ویرانی کشیده اند حمایت کنیم آنهم در زمانی که اسلام عزیز در گوشه رینگ سرنگونی دارد شدید ترین ضربات را دریافت میکند.

حقه حمایت از اسلام عزیز هم زیر پوش حمایت از دیگر ادیان که تحت سرکوب جمهوری اسلامی واقع شده اند باید انجام بپذیرد.

در خواست کنندگان که خانم شکوه میرزادگی یکی از آنهاست بر روی لوح کوروش چنین نوشته اند
“درخواست از سازمان ملل برای اعلام روز ۲۹ اکتبر بعنوان روز جهانی برای آزادی عقیده و مذهب”
من از ایشان بر روی فیس بوک در چند هفته قبل در این مورد سئوال کردم که چرا لغت مذهب را به آزادی عقیده اضافه کرده اید و مگر مذهب یک عقیده نیست و تاکید شما روی مذهب به چه معناست در این برهه خطیر تاریخی که حتی کشور های حوزه دریای خزر در پارلمانهایشان تبلغ اسلام را ممنوع میکنند برای خانم میرزادگی در همان کامنت ها چنین نوشتم که مورد خشم ایشان واقع شدم
Nawid Akhgarعزیز نازنینم شکوه میرزادگی من متوجه نمیشوم که ابنیه تاریخی ربطش با گفتار عام کوروش در ۲۵۰۰ سال قبل چیست ؟ من ایرانی که ۳۵ سال تحت شدید ترین سرکوب های مذهبی اسلامی بسر بردم و امروز از یکطرف با ایدئولوژی خمینی و خامنه ای و از طرفی یا طالبان و القاعده و از طرف با نیروهای سلفی دست بگیربانم چگونه باید فرمان کوروش را بی قید و شرط بپذیرم ایا شرایط تاریخی امروز ما با زمان کوروش یکی است؟ و ایا تهدیدات و خطرات ناشی از بنیاد گرائی اسلامی که جهان را بدتر از بمب اتم دارد تهدید میکند را میتوان با داروی ساخت کوروش درمان کرد؟ تصور نمیکنید ۲۵۰۰ سال زمان زیادی است که بشود تئوریهای آنزمان را به بعد ار جنگ جهانی دوم و امروز ما بسط داد؟

Nawid Akhgar شکوه عزیز با احترام به فعالیت های شما برای آثار تاریخی که مورد تائید من است گذاشتن کلمه مذهب در جلو آزادی عقیده فقط فاشیزم اسلامی را از صحنه جنایات به سلامت خارج میکند زیرا همه کس میدانند که از مسلمان و مسیحی و یهودی و زرتشی و غیرو زیر تیغ این رژیم رفته اند. جواب من این نبود.بمن بفرمائید که با تئوری کوروش که در زمانی شاید افتخار تاریخ بشریت محسوب میشده شما چگونه میخواهید ما را از دست تئوریهای خمینی و خامنه ای و طالبان و القاعده و سلفی ها نجات بخشید من پلمیک نکردم عمیقا معتقدم که به بغل کشیدن ابنیه تاریخی و حفظ آنها آفرین دارذ ولی این راه نجات بشریت از بمب اتم بنیاد گرائی است، زیر پوش آزادی مذهب؟

Nawid Akhgar بانو شکوه عزیزم در اینجا تاکید بر آزادی مذهب نمیفهمم به چه معناست وقتی تمام اهرم های مذهب آزادانه بدون هیچ تهدیدی در سراسر جهان دارند عمل میکنند چه چیز مذهب مانند آزادی عقیده عمومی (آنهم از طرف مذهب) زیر علامت سئوال رفته که باید برایش قیام کرد؟ و بدفاعش برخواست؟ در حالی که آزادی عقیده شامل هم مذهب و هم غیر مذهب میتواند باشد و آوردن مذهب گویا اینجا بعنوان دادن پوئن اختصاصی به این مقوله حاکم در سراسر جهان است. مگر مذهب یک عقیده نیست ؟ آیا اشتباه میکنم؟ در ثانی میخکوبی روی مذهب و پا قرص کردن برای فاشیزم مذهبی که در ایران بعنوان ایدئولوژی و عقیده حاکمی که ۳۵ سال جنایت کرده مگر کمتر از برخورد جامعه جهانی به فاشیزم هیتلری و عقیده ناسیونال فاشیست ها در جنگ جهانی دوم باید باشد که از همین حالا ما باید به دفاع از آن برخیزیم مگر بعد از جنگ جهانی دوم سازمان ملل و کشور های جهان به احترام ناسیونال فاشیزم هیتلری بعنوان یک عقیده پرچم هوا کردند که ما بعنوان سکولاریست های ایران بکنیم؟ مگر این عقیده در سراسر جهان محکوم نشد و از دور خارج نشد؟ کشور های حوزه دریای خزر دارند در پارلمان هایشان اساسا تبلغ اسلام را قانونا غیر مجاز میکنند چه خوب این لوحه ها را بدست انها هم برای امضا برسانیم یا حد اقل از انها نیز نظر خواهی بکنیم.

خانم شکوه میرزادگی معتقد بودند که نوشته من دوستانه نیست و با ایشان مثل دشمن برخورد کرده ام

مفتخرم که چهار طرح جهانی و تئوریک من از از پنج طرح بنیادی در ۳۵ سال اخیر به منصه ظهور پیوسته است زیرا برایش مجدانه کوشیده ام و طرح پنجم نیز احتیاج به اقدام مجدانه اپوزیسیون سکولار و مردم ایران دارد

طرح اول
افشای فعالیت های اتمی و هسته ای و موشکی رژیم جمهوری اسلامی بجهان تا جائی که وزارت اطلاعات به سه زبان فارسی و عربی و انگلیسی بر علیه من اطلاعیه صادر میکرد و در مقابل تفسیر های سیاسی من در رادیو اسرائیل میگفت آقای اخگر اسرائیل را از بمب اتم ایران نترسانید آنها منابعشان از شما قوی تر است
و همزمان رفسنجانی میگفت انرزی هسته ای راز بقاء ماست و اسرائیل را تهدید به بمباران اتمی میکرد و از بمب اتم اسلامی سخن میگفتند.
طرح دوم
طرح سیاست با ایران همچون آفریقای جنوبی زمان آپارتهاید رفتار کنید و رژیم فاشیزم اسلامی جمهوری اسلامی را بایکوت اقتصادی نفنی و بانکی کنید تنگه هرمز را ببندید و به ایران بنزین و تسلیحات نفروشید. امروز کمر رژیم را چنان شکسته که بیش از یک میلیون بشکه نمیتواند نفت صادر کند و پول آنرا هم بعلت تحریم های بانکی نمیتواند بگیرد و همین مقدار هم در اینده باز کمتر خواهد شد کشوری که در گذشته نزدیک به شش میلیون بشکه نفت صادر میکرد.

طرح سوم
افشای تروریزم اسلامی رژیم ملایان در خاور میانه افشای نقش حسن نصرالله و سوریه بعنوان دستهای سپاه پاسداران و سپاه قدس که برای باجگیری های جهانی و با عملکرد طولانی کردن عمر فاشیزم اسلامی در ایران فعالیت میکرده و میکنند. رد تئوریهای بدریا ریخت یهودیان رد تئوری کشتار یهودیان و رد تئوری دروغ بودن هولوکاست که نوسط خمینی و خامنه ای و احمدی نژاد و ملایان حاکم پیگیری میشد و ایستادن در کنار یهودیان و حمایت از کشور مستقل فلسطین.

طرح چهارم
افشای ادبیات مضر و اسلامی مذهبی شعرائی همچون حافظ سعدی مولانا انوری و غیرو بعنوان سکتیست های عرفانی اسلامی و خارج کردن شعر و غزل پارسی از حیطه پدوفیلی بچه بازی که بطور مثال از ۲۰ بخش گلستان سعدی ۱۷ بخش آن به این شاهد بازی و غلمان بازی قرانی( پسران بی ریش که در بهشت به مومنین در کنار حوریان برای حظ جنسی تعلق میگیرد) و نیز رد مدیحه سرائی های اسلامی ضد زن و محور قرار دادن زن در غزل پارسی بعنوان ضابطه عشق و رد تئوریهای ضد زن سعدی حافظ و …….. که سروده اند زن و اژدها هر دو در خاک به جهان به از این هر دو ناپاک به. آفرینش پنج دیوان غزلیات با حجم ۱۲۵۰ صفحه غزل سکولار پارسی در مقابل دیوانهای شعرای متاخر نامبرده شده.

طرح پنجم طرحی که به وقوع نپیوسته است
خارج کردن فاشیزم دینی و اسلامی از جامعه به همان نحو که ایدئولوژی فاشیزم هیتلری بعد از جنگ جهانی به حاشیه رانده و ممنوع شد میبایستی در سطح جهانی در دستور کار نیروهای سکولار قرار گیرد.

آزادی انسانها و عقاید و مذاهب انان با حمایت مستقیم از ایدئولوژی فاشیزم دینی که خون ریخته و ترور کرده و اگر دستش را باز بگذارید باز هم کشتار و فاجعه خواهد افرید تفاوت میکند و حمایت از مذهب و ایدئولوژی دینی اسلامی یک ساده لوحی تاریخی خواهد بود .

تا بحال به لحاظ تاریخی و بین المللی مخصوصا در سطح سازمان ملل چنین امکانی برای به حاشیه راندن فاشیزم مذهبی در دست ایرانیان نبوده است.
بدین جهت بسیار دوستانه از افرادی نظیر خانم شکوه میرزادگی تقاضا میکنم به فعالیت هائی که منجر به تثبیت فاشیزم دینی که بیش از فاشیزم هیتلری بر سر کار بوده زیر لوای منشور کوروش خاتمه دهند و دست در دست سکولار های ایران همچنان که جهان در برخورد به فاشیزم هیتلری پس از جنگ دوم جهانی عمل کرد آستین همت بالا بزنند
با احترام
نوید اخگر
۲۰۱۳٫۱۰٫۲۷
سوئد استکهلم