سقوط تاسفبار فرهنگی حزب کمونیست کارگری ایران

سقوط تاسفبار فرهنگی حزب کمونیست کارگری ایران

نمونه برخورد یدی محمودی از اعضای گمیته مرکزی

از: سعید صالحی نیا

Salehinia@aol.com

۲۶ اکتبر ۲۰۱۳

“آقای صالحی نیا: برو بابا کشکت را بساب عزیز جان، برو دوروبر حزب کمونیست کارگری نبینیمت، من در ۳۰ سال گذشته از رفتن کسی در صف مبارزه و همرزمی خوشحال نشده ام، اما با توجه به شناختی که از تو دارم، اخراج تو از حزب مرا بسیار خوشحال کرد چرا که اشتباهی آمده بودید!!! حال برو این هم خوراک هفته آینده ات”

 

(نوشته یدی محمودی-عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری ایران-۲۵ اکتبر ۲۰۱۳)

مقدمه:

زمانی که اصغر کریمی از رهبری حزب کمونیست کارگری ایران مدعی شد که در حزبش یک فرهنگ متعالی غربی حاکم است من به این ادعا پاسخ دادم(۱).توضیح دادم که من بعنوان فعال ۸ ساله این حزب هیچ فرهنگی بیش از همان فرهنگ شرقی و چپ “لنینیستی” ندیدم که مخالف را برنمی تابد فحاشی و لیچارگوئی و باند بازی می کند و تلاش دارد یکجوری مخالف را از صحنه بدر کند. توضیح دادم که نمی شود ادعای فرهنگ غربی کرد در حالیکه افرادی که به این حزب پیوسته اند عموما متعلق به همان ریشه های فرهنگ شرقی شلخته و چپی هستند که خیلی زور می زند تازه می خواهد ادای لنین را در آورد! توضیح دادم که تجربه ۳ سال اخیر زندگی من از زمانی که نقدهای لنینیزم را شروع کردم و بدنبال آن برخی دیگر از مواضع حزب کمونیست کارگری را نقد کردم نشان داد که ادعای “فرهنگ دیگر” داشتن فقط می تواند یک شوخی باشد!(۲)

بعد از چندین ماه که از اخراج من از حزب کمونیست کارگری ایران می گذرد همچنان برخی از کادها و فعالین این حزب در فیسبوک دارند “فرهنگ کمونیست کارگری” را در برابر من نشان می دهند و از قضا فکر می کنم این خودافشاگریها بیشتر چشمهای جامعه را باز می کند که واقعا درون این فرقه در حال چروک دارد چه می گذرد.اگر اینها هنوز دچار وسواس “ضد سعید صالحی نیا” هستند و بحای برخورد سیاسی و منطق آوردن در بحثها به فحاشی و شخصی کردن بحثها می پردازند، چگونه می تواند جامعه به اینها و حزبشان کوچکترین اعتمادی بکند؟

در این مقاله سعی می کنم بیشتر این ماجرای “فرهنگ حزب کمونیست کارگری” را بکاوم و ریشه های سقوط فرهنگی این حزب و فعالینش را کالبد شکافی کنم:

(۱)یدی محمودی کیست و با چه زمینه فکری درخواست دارد که سعید صالحی نیا “کشکش را بسابد؟”

یدی محمودی از فعالین قدیمی حزب کمونیست کارگریست.او ظاهرا در کومله فعال بوده و همراه بخش “کردستان حزب کمونیست کارگری” به مرکز رهبری این حزب کشیده شده.مدتهاست مسئولیتهائی از قلیب عضویت در کمیته کردستان حزب، عضویت در کمیته مرکزی و هیئت سیاسی ، برنامه سازی به زبان کردی در تلویزیون کانال جدید و دوره هائی ، مسئولیت واحد شرق کانادای حزب را به عهده داشته است. ایشان اندیشه ای تا بحال در این حزب ارائه نداده اما از او بعنوان کادر تشکیلاتی استفاده می شود.

یدی محمودی از اولین اعضای رهبری حزب کمونیست کارگری بود که متعاقب شروع نقدهای من به لنینیزم توی ایمیلی جمعی به من خطاب کرد و تهدید کرد که “مانع بالا رفتن من در تشکیلات حزب خواهد شد جون؟ نقد لنین می کنم”! پله بعدی با چند شکایت پشت سر هم توانست نظر رهبری حزب برای لغو کادری منرا جلب کند. من بیشتر وارد درگیریهایم با این فرد نمی شوم البته وقتش حتما این ریزه کاریها برای افزایش آگاهی جامعه باید نوشته شود.

یدی محمودی همچنان بغض در گلو دارد .مشکلش با سعید صالحی نیا و نقدهایش به حزب کمونیست کارگری و برنامه ۳۰ ساله اش حل نشده و امروز ۲۵ اکتبر بالاخره محتویات ذهنیش را در فیسبوک به نمایش گذاشت!

اگر خواننده به محتویات کامنتهای یدی محمودی دقت کند چند نکته برجسته را خواهد یافت:

اولا: لحن لمپنی یدی محمودی. او عامرانه و عوامانه به من می گوید که “کشکم را بسابم…دور و بر حزب او “دیده نشوم”! ملاحظه بفرمائید این صحنه یک نگهبان است در کنار یک دروازه که قرنها مردم را از نزدیک شدن(نه حتی ورود!) به دروازه منع می کرد و در روان کودکانه خود فکر می کرد که برای خودش خدائی است! حالا بگذریم که اگر من خواستم دم در حزبش “دیده شوم” این نگهبان قرار است چه بلائی بر سر من بیاورد؟!

دوما:چرا یدی محمودی من را به کشک سابیدن نصیحت می کند؟ اگر او واقعا دم در دروازه حزب ایستاده و اجازه دیدن شدن من را هم نمی دهد ، دیگر چه واهمه ای از نقدهای من دارد؟ کشک سابیدن چه لزومی دارد؟!

سوما: چرا یدی محمودی مثل بقیه کادرهای این حزب بجای ورود به یک دیالوگ انسانی یا مناظره یا نوشتن مقاله در دفاع از حزبش باید این حد تنزل بیابد که این چنین لمپن وار تهدید کند؟ انهم تهدیدی توخالی! مضحک و روستائی! مربوط به قرون گذشته؟! از همانها که داش مشتی ها می کردند یا لاتهای سر محله؟!

پنجما: در طی ۵ تا ۶ سال اول فعالیتم در اون حزب زمانی که در حمایت سیاستهای حزبش می نوشتم و هزار هزار دلار به فراخوانهای کمک مالی حزبش پاسخ مثبت می دادم چرا یدی محمودی نمی آمد بگوید که سعید صالحی نیا “اشتباهی وارد حزب شده”؟! این چرخش موضع و تنفر انفجاری چرا بدنبال انتشار نظرات مخالف من اشکار شد و به شکل حرکاتی مبتذل و دسیسه ای بر علیه موقعیت تشکیلاتی من عمل کرد؟

ششم: یدی محمودی ابراز خوشحالی از اخراج من می کند.راستی چرا طی این دوران طولانی که تنفرش از نقدهای من او را می خورد چرا حتی یک مقاله مخالف در نقدهای من ننوشت؟ آیا این همان حزبی است که مدعی بوده “این حزب حزب شماست؟” ایا تعریف حزب شما اینست که امثال یدی محمودی آنرا تعریف می کنند و حزب آنهاست و نه حزب “شما”؟

هفتم: چرا یدی محمودی اینقدر نگران “خوراک هفته اینده من” هست؟ این وسواس که او یا همفکرانش تلاش می کنند به من “خوراک بدهند” از کجا آمده؟! طبعا اگر او عاقل بود و تنفر کورش نمی کرد نباید می گذاشت این نوشته از ذهنش بیرون بیاید و منتشر شود! راستی آنها که مبصر اخلاق بودند و ادعا داشتند که سعید صالحی نیا بخاطر “توهین” اخراج می شود کجا هستند؟ این لمپن بازیهای عیان یدی محمودی و دوستانش را چرا با سکوت برگزار می کنند؟!

(۲) مهملات یدی محمودی در چه کانتکس عمومی سیاسی فرهنگی منتشر می شود؟

در مقالات متعددی من ریشه رشد لمپنیزم و برخوردهای شخصی ضد فرهنگی در احزاب کمونیست کارگری را هم نشان دادم و هم ریشه یابی کردم.اینکه فعالین این احزاب خصوصا در فضای فیسبوک در طی چند سال گذشته نشان دادند که توان تداوم یک ارتباط اجتماعی و دیالوگ متمدنانه با مخالف را ندارند.هزاران کامنت اعضا و فعالین این حزب همراه است با فحاشی و اتهام زنی به مخالف.این حزب دارد در مسابقه ای زشت با فعالین فرقه مجاهد شرکت می کند.همین مدل مهملات یدی محمودیها قبلا توسط فعالین فرقه مجاهد پرتاب می شد و حالا هم متاسفانه این کادرها و اعضای “کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری” نشان می دهند در همان حد هستند.

من دو ریشه اصلی در توسعه فرهنگ لمپنی در میان احزاب کمونیست کارگری می بینم:

اولا: ریشه اصلی اینست که این اعضا و کادرها از همان فرهنگ عقب افتاده شرقی وارد سیاست شده اند و با بلند کردن پرچم دیگر نتوانسته اند به سطح فرهنگ مدرن ارتقاع بیابند.زیر پوستاشان همان مهمل گوها و لمپنها هستند. منصور حکمت هم نتوانسته اینها را “تغییر بدهد”!

دوما: بن بست های سیاسی قیقاجهای راست این احزاب خصوصا بعد از مرک منصور حکمت از یکسو، عدم وجود کالیبر جلو رفتن و تعمیق نظریات و پراتیک منصور حکمت از سوی دیگر باعث شده این احزاب همه بدور اسطوره و تابوی منصور حکمت بچرخند و از زمان عقب بمانند.رهبرشان حمید تقوائی هم اخیرا پذیرفته که تاثیر چندانی در نسل نوی ایران ندارند.تقلاهای اخیر حمید تقوائی نشان و تایید این بن بست رسیدن استراتژیک است.بحران در جازدگی فرقه ایزم را بدنبال دارد.تجمع قشریون در حزب بالاتر می رود و مخالف با متد لمپنی پاسخ می گیرد.مخالف کافر محسوب می شود و باید با هوچی گری و فحاشی و اتهام زنی خاموش شود. اینها زنجیره تاریخ هر تجمع انسانی است که به فرقه ایزم می انجامد.تاریخ این گرایش همینست که مرتب نسبت به مخالف بدتر و تندتر برخورد شود. تاریخ فرقه ها همینست.

خلاصه:

من از یدی محمودی برای “خوراکی که به من داد” تشکر می کنم! او مجدد ابزاری شد تا به بررسی اناتومی لمپنیزم رو به رشد در حزب کمونیست کارگری ایران بپردازم.او نمونه بسیار خوبی است.هم در سطح رهبری این حزبست و هم با سری بالا گرفته فحاشی و لمپنیزمش را نشان می دهد و باعث می شود جامعه بهتر و دقیقتر “زیر پوست” این بازمانده های درجا زده و مانده در باتلاق منصب به منصور حکمت را ببیند!

اینست که مدتهاست به این نتیجه رسیده ام که دوران احزاب کمونیست کارگری موجود تمامست.جنبش کمونیزم کارگری باید به بازسازی تحزبش بپردازد.اینها واقعا باید بروند کشکشانرا بسابند! چامعه ایران خون نخواهد داد که لمپنهای رژیم اسلامی بروند تا این ها یا فرقه مجاهد جایشانرا بگیرند!

منابع بیشتر:

(۱)فرهنگ کی ها در چه حزب کمونیست کارگری؟(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۸۹-فرهنگ-کی-ها-در-چه-حزب-کمونیست-کارگری؟

(۲)داستان من و حزب کمونیست کارگری ایران(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/زندگینامه/۴۹۱-داستان-من-و-حزب-کمونیست-کارگری-ایراناز-سعید-صالحی-نیا

(۳)متد برخورد به مخالف در حزب سیاسی :پاسخی به رفیق جلیل جلیلی(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٢/۲۴۹-متد-برخورد-به-مخالف-در-حزب-سیاسی-پاسخی-به-رفیق-جلیل-جلیلی

(۴)تحمل دگر اندیش، اقناع ،دیالوگ و مناظره نگاهی به چند مقوله بنیادی در فرهنگ و سیاست

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١١/۱۵۳-تحمل-دگر-اندیش،-اقناع-،دیالوگ-و-مناظره-نگاهی-به-چند-مقوله-بنیادی-در-فرهنگ-و-سیاست

(۵)هواداران “کمپین برهنگی” چگونه از خودشان دفاع می کنند؟نگاهی دوباره به مشکل فرهنگ برخورد به مخالف(سعید صالحی نیا)

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٢/۲۵۵-هواداران-کمپین-برهنگی-چگونه-از-خودشان-دفاع-می-کنند؟نگاهی-دوباره-به-مشکل-فرهنگ-برخورد-به-مخالف