تناقضات و تزلزلهای رهبری حزب کمونیست کارگری ایران در برخورد عملی به مسئله اتحاد چپ

تناقضات و تزلزلهای رهبری حزب کمونیست کارگری ایران در برخورد عملی به مسئله اتحاد چپ

در حاشیه مصاحبه اخیر حمید تقوائی در مورد “چشم انداز اتحاد”

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۲۵ اکتبر ۲۰۱۳

مقدمه:

مسئله سازماندهی عملی بلوک چپ هر قدر که زمان جلو می رود ، هر قدر فعالین چپ و کمونیست بیشتر حس می کنند که از تاثیرگذاری واقعی روی حرکتهای جامعه ایران عقب افتاده اند هرقدر چشمهاشان بازتر می شود و از درون پیله خودفریبی های ایدئولوژیک بیرون می آیند، بیشتر ضرورت خود را نشان می دهد.

بیش از یکسال است که من در بحثهایم مسئله ضعف جنبش کمونیزم کارگری و احزاب موجودش را در مورد ارائه تیینی تئوریک از مسئله اتحاد گوشزد کرده ام. توضیح دادم که رهبری احزاب موجود دچار فرقه ایزم و سکتاریزمی است که حداکثرش تا همین چند ماه پیش خیلی زور می زد می خواست فراخوان به خودیهایش را بدهد و درون اهل “منصور حکمت” متحد شود و از نقطه صفر شروع کند! این فراخوان را رسما حمید تقوائی ارائه داد! مدتی بعد محمد آسنگران در مصاحبه ای اعلام کرد که بجز “حزب حکمتیست رحمان حسین زاده، ایشان و حزبش می تواند با حزب کمونیست ایران هم “متحد شود”!همانموقع من توضیح دادم که این فراخوانها و مصاحبه ها علامت ناتوانی فکری و ماندن در تاریخ گذشته است. از آنزمان و بعد از شکست تئوری “انحلال در حکمتیستها” و پاسخ منفی گرفتن به فراخوان انحلال حزبی، حرکتهای جدید و ناپیگیری از سوی حمید تقوائی شروع شده برای اینکه باب مذاکره و دیالوگ با سایر بخشهای سیاسی جنبش چپ شروع شود. همانزمان من این تلاشهای حمید تقوائی را دیر رس اعلام کردم اما خوش آمد گفتم. تا اینکه رسیدیم به مصالحبه اخیر حمید تقوائی(۱) که موضوع مقاله کنونی است. امید من اینست که بحثهای این مقاله هم مورد توجه کمونیستها و فعالین چپ قرار گیرد و تکانه ای بیشتر باشد به فعالین کمونیست کارگری که متاسفانه در فضای فرقه ایزم احزابشان عموما زندانی هستند:

(۱)حمید تقوائی در مصاحبه اش چه می گوید؟

در مصاحبه اخیرش(۱) حمید تقوائی تلاش می کند دلیل شکستهای چپ در اجتماعی شدن و ایجاد اتحاد را توضیح دهد.تا همینجا شروع خوبیست.همینکه بالاخره رهبر بخشی از احزاب کمونیست کارگری متوجه شده که باید جلوتر از حزبش بیاید و در سطحی دیالوگ داشته باشد با چپ و کمونیستها کار خوبیست.

حمید تقوائی دلیل اصلی شکست در اتحاد چپ را این می داند که چپ خودش و هویتش را ایدئولوژیک تعریف کرده و در چهارچوب مفاهیم و تعاریف به جهان به جامعه و به مسئله اتحاد نگاه کرده و لذا “مرزبندیهای ایدئولوژیک” مانع اجتماعی شدنش بوده. حمید تقوائی مدعی است که کمونیزم کارگری او اینطور نبوده و سیاسی بوده و از سر مفاهیم ایدئولوژیک برخورد نکرده یا حداقا گمتر به آن دچار بوده. او همینطور مقهوم چپ را به دو مقوله چپ اجتماعی یا جنبش چپ که جنبشی مطالباتی و گسترده است و مقوله سازمانهای سیاسی چپ تقسیم بندی می کند و بدرستی اعلام می کند که سازمانهای چپ با فرمولندیهای ایدئولوژیک نتوانسته اند پیوند لازمه با جنبش اجتماعی چپ را بسازند. اینها بحثهای مهمی هستند و تلاشهای مهمی برای بازنگری موقعیت واقعی کمونیزم و چپ و تلاش برای ساختن زیربنای تئوریک برای سازماندهی بلوک چپ.

(۲) مشکل حمید تقوائی چیست و چرا ناپیگیر است؟

از دید من حمید تقوائی در سطح مختلفی دچار معضل است:

اولا: از جهت نظری و سیاسی به نقد درون جنبش و حزب خودش نرسیده.شفاف نمی آید به جامعه بگوید که حزب او و تئوریهای او هم دچار معضل ندیدن بسیاری عرصه های سیاسی جامعه است.توضیح نمی دهد که چرا کمونیزم کارگری و احزابش نمونه های سکتاریزم در فرهنگ کمونیستی ایران بوده اند و چند دهه هیچگونه تلاشی برای دراز کردن دستهاشان به سایر بخشهای سیاسی چپ نشان نداده اند. او بنوعی هنوز خودش و حزبش را  “طلبکار” بقیه سازمانها و احزاب چپ می داند.

دوما: رفیق بغل دستی حمید تقوائی یعنی محمد آسنگران چند ماه پیش اعلام کرده بود (۳) که اولا فقط سه حزب هستند که باید متحد شوند و بقیه ول معطل هستند ! که این درک نازل او و حزبش را از مقوله اتحاد نشان داد و دوما ایرادش به سایرین در “تعاریف سوسیالیزم بود”! دقیقا همین ایراد را که حمید تقوائی به دیگران می گیرد ، حزبش و رفقای بغل دستی خودش به شدت بهش گرفتارند!

سوما: حمید تقوائی نمی اید صادقانه بگوید که چرا فراخوان انحلال حزبش و شروع از نقطه صفر را چند ماه پیش در مقابل بحث اتحاد بلوک چپ ارائه داد؟ چه ربطی بود بین ایجاد حزب بزرگتر و مخالفت با تلاش برای اتحاد بلوک چپ؟!

چهارما:اگر ادعای حمید تقوائی را درست بدانیم که چپ را باید جنبش و عمل اجتماعی دانست و نه ایدئولوژی و جبهه گیری سر تعاریف سوال اینست که چرا امروز او همین نظریه و تعریف را می خواهد “شرط” عملی شدن اتحاد معرفی کند؟ چرا یک سنگر هم حزبیهایش یعنی “تعریف سوسیالیزم” را ترک می کند تا پشت سنگر تعریف چپ مخفی شود؟!

پنجما: یک معضل دیگر حمید تقوائی اینست که معلوم نیست واقعا با کی دارد حرف می زند؟ نیروهای مقاوم درون حزبش؟ سایر احزاب کمونیست کارگری؟ کلیت سازمانهای سیاسی کمونیست؟ حمید تقوائی بعنوان “لیدر حزب کمونیست کارگری” خودش از پایه گذاران برخورد ایدئولوژیک و سکتاریستی به مسئله اتحاد چپ بوده. وضعیت کنونی او بیشتر به خوردن جام زهر شبیه است! او مجبور است با خودش با هواداران و رفقایش که تا همین دیروز کمونیست را فقط درون حزبشان می یافتند یک تصویه حساب جدی کند! آیا می تواند؟ آیا می تواند چرخش ۱۸۰ درجه ای به حزبش بدهد و آنرا آماده درگیر شدن در پروژه اتجاد چپ کند؟

(۳) افق تلاشهای حمید تقوائی و راهی که باید طی شود

مسئله سازماندهی اتحاد چپ یک وظیفه مرکزی و فوریست.احزاب کمونیست کارگری با تناقضات و بحرانهای خود دست و پمجه نرم می کنند اما هوشیارترینشان فهمیده اند که دارند به سرعت به حاشیه کشیده می شوند و سنتها و روشهای تاکنونیشان نتوانسته آنها را اجتماعی کند که هیچ دارند پس می نشینند و عقب می روند.اگر تا یک دهه پیش کمونیزم ایران را کمونیزم کارگری تکان می داد الان این احزاب دچار افول و ریزش هستند.اعضا و کادرهای باسابقه بسیاری از این احزاب جدا شده اند.

راه برون رفت از این بحران کمونیزم کارگری بازنگری جدی و احیای همه جانبه بخشی متمرکز و سیاسی این جنبش است.دور نظرات منصور حکمت بیشتر از این نمی شود چرخید و از سرمایه سیاسی و تئوریک او تغذیه کرد.باید به بازنگری در برنامه حزب به متدها و سیاستگذاریها پرداخت.شرکت فعال در روند سازماندهی بلوک چپ یکی از عرصه های حیاتی احیای کمونیزم کارگریست.

مشاهده تلاشهای انفرادی حمید تقوائی هم امیدوار کننده است و هم نگرانی آور! نه در خود او این پیگیری و شفافیت نقد خود و حزبش دیده می شود و نه پتانسیلی در هم حزبیهایش و احزاب دیگر کمونیست کارگری برای پیوستن به روند احیای کمونیزم کارگری.سکوت معنی دار اینها به نقدهای به برنامه سیاسیشان و عدم صراحت به فراخوان اتحاد چپ کنار راست زدنها و قیقاجهای سیاسی و دلخوش کردن به کمپینهای چند دهه گذشته این احزاب را دارد در وضعیت بحرانی تری قرار می دهد.قشریگری و فرقه ایزم از درون مشغول خوردن اینهاست و توان گشودن فضا برای ادمهائی مثل حمید تقوائی را سخت تر می کند حتی اگر صادقانه بخواهند کاری بکنند!

برای ورود به پروژه اتحاد سیاسی چپ باید در جلسات عمومی شرکت کرد بدون قید و شرط . باید فضا سازی کرد و انتقاد پذیر بود.باید حق را فقط به خود نداد! این خصلتها در سنت رهبری حزب کمونیست کارگری مثل سایر احزاب و سازمانهای چپ نادر است!

منابع دیگر:

(۱)نیروهای چپ و چشم انداز اتحاد”: حمید تقوایی

http://www.rowzane.com/html/video/videos/4002-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%86%D9%BE-%D9%88-%DA%86%D8%B4%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D9%82%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C.html

(۲)تلاشهای دیر هنگام اما خجسته حمید تقوائی برای پیوستن به فعالین سازماندهی بلوک چپ

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۴۸۲-تلاشهای-دیر-هنگام-اما-خجسته-حمید-تقوائی-برای-پیوستن-به-فعالین-سازماندهی-بلوک-چپ

(۳)سعید صالحی نیا: چسبیدن به متدهای گذشته سد مهم سازماندهی قطب چپ
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۶۹-چسبیدن-به-متدهای-گذشته-سد-مهم-سازماندهی-قطب-چپ

(۴)سعید صالحی نیا: نیاز مبرم به تئوری دینامیک اتحاد در میان صفوف کمونیستهای کارگری
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۴۴-نیاز-مبرم-به-تئوری-دینامیک-اتحاد-در-میان-صفوف-کمونیستهای-کارگری

(۵)سعید صالحی نیا:آفتاب آمد دلیل آفتاب! در حاشیه پاسخ حکمتیستها به حزب حمید تقوائی در موضوع اتحاد
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۳۰-آفتاب-آمد-دلیل-آفتاب