خوش خیالی گروه های داخل و توهمات اپوزوسیون خارج

خوش خیالی گروه های داخل و توهمات اپوزوسیون خارج

چند وقتی است که از دیدار جنجالی حسن روحانی و حسین اوباما میگذرد و این گفتگوی به اصطلاح دوطرفه ، به موضوع داغ ژونالیستها و تحلیل گران اوضاع سیاسی مبدل شده است. اما به عنوان بازتاب و عکس العمل افراد داخل میتوان از تبریک و تمجید سبزه دیروز بنفشه امروز تحت عنوان طرفداران روحانی تا پرتاب لنگه کفش مخالفان به روحانی اشاره کرد که همه وهمه حکایت از اوضاع سیاسی دوگانه ومتقابل و تضاد ایدئولوژیکی
در بین خود افراد حکومتی است .

اصول گرایان یا به زبان ساده تر ضد آمریکایی های اسلامی که ۳۵ سال است شعار مرگ بر آمریکا
(شیطان بزرگ) در همه جا ناجی و بانی تحکیم اسلام سیاسی رژیم ایران بوده است ، سعی در ادامه دادن این راه را دارند.
اما هم اکنون این جنبش اسلامی در موقعیتی حساس خطرناک و از طرفی حیثیتی قرار گرفته اند . مبارزه چندین و چند ساله علیه شیطان بزرگ رنگ میبازد و ارزشهای اسلامی آنها که به خاطرش جان هزاران نفر را
گرفته اند، در حال تغییراست. رهبرشان هم دستور سازش و نرمش قهرمانانه با دشمن دیرینه شان را صادر کرده است و این وضعیت برایشان قابل قبول نیست بخاطر همین هم عده ای از خود رهبر رویگردان شده اند .
در مورد داخل کشور و مردم میتوان این انتظار را داشت که عده ای به خاطرترس از دست دادن منافع فردیشان ، هرگونه سازش و تحکیم و بهتر شدن وضعیت اقتصادی و برداشته شدن حتی قسمتی از تحریمها خوشحال شوند و آنرا به فال نیک بگیرند و خوشبینانه به این قضیه نگاه کنند و از آقای روحانی یک سوپرمن در ذهن خود بسازند ولی گذشت زمان نشان داده که ایشان با کلیدی که در دست دارند حتی از باز کردن درب منزل خود نیز عاجز هستند چه برسد به …. !!!

ولی در مورد اپوزوسیون خارج چه باید گفت ؟ واقعا این افراد بعد از یک عمر مبارزه سیاسی چطور اینقدر میتوانند متوهم باشند ؟ آیا این افراد خسته شده اند ؟ آیا اینها هم قصد دارند مانند بقیه ، هم از آخور و هم از توبره بخورند؟ واقعا باید به حال این فراد افسوس خورد چرا که موضعشان با یک دست دادن واحوال پرسی و یا تماس تلفنی و …. تغیر پیدا میکند .
صد البته هر رییس جمهوری مایل است فرصت پیدا کند تا نظر مردم خود را برای ملت های دیگر در مجامع بین المللی مخصوصاً در سازمان ملل متحد بیان کند ولی مسئله اینجاست که آقای روحانی نمیتواند نماینده ، بازتاب دهنده وانعکاس دهنده نظرات مردم ایران باشد ، آقای روحانی نماینده حکومتی جنایتکار ، خونخوار و جانی است و از ابتدای کار شروع این حکومت ، سبکان دار این هیولا و ماشین قتل و جنایت بوده و سخنان وی هم هر قدر هم با لطافت و ظرافت بیان باشد ، ولی باز قادر به از بین بردن بوی خون و تعفن جنایات رژیم جمهوری اسلامی نیست.
طیف داخل کشوری ، اصلاح طلبان ، بنفشی های امروز هر چه باشد در وحله اول ، قصد حفظ ساختار این نظام را دارند ، چرا که به خوبی میدانند تا جمهوری اسلامی پابرجاست ، آنها میتوانند شانسی برای قدرت گیری و یا حتی اصلاح طلبی داشته باشند و حیات سیاسی شان با تداوم حیات حکومت وابسته شان ، معنی پیدا میکند.

امیدوارم اپوزوسیون و گروه های مبارز خارج کشور هم تا دیر نشده از این خواب خرگوشی بیدار شوند و به این واقعیت تلخ پی ببرند که نه تنها جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست ، بلکه تا زمانی که این ماشین سرکوب ، شکنجه ، اعدام و تجاوز زنده است و نفس میکشد ، بی عدالتی ، فقر ، نابرابری هم پابرجا خواهد بود .