مستند، چرا می جنگیم، ساخته یوگن ژارکی و محصول مشترک کشورهای آمریکا، فرانسه، انگلیس، کانادا و دانمارک در سال ۲۰۰۵ میلادی می باشد که نگاهی تقریبا منحصر بفرد به ساختار ماشین جنگی امپریالیسم عموسام از خلال مصاحبه ها و گفته‌های چهره‌های مخوف نظامی و سیاسی داخل صحنه سیاست داخلی آن کشور دارد. نگاهی به چراییِ تاریخی ظهور امپراطوری آمریکا و ماجراهای نظامی اش در طول حداقل نیم قرن اخیر و ریشه‌یابی این موضوع که چرا و چگونه کشوری که طبق قانون اساسی و اهداف سرکردگان اولیه اش می بایست به مهد دموکراسی و مردم سالاری تبدیل گردد، در طول سال‌ها به نظامی میلیتاریست تبدیل شده که بقایش وابسته به وضعیتی همواره جنگی می باشد. دوایت آیزنهاور بعنوان فرمانده کل نیروهای متفقین در جنگ دوم جهانی و دو دوره ریاست جمهوری آمریکا، چند دههٔ پیش هنگام وداع با مسند قدرت در نطق به اصطلاح خداحافظی‌اش هشدار موجه و قاطعی دربارهٔ رشد روزافزون آنچه خودِ او، عقدهٔ نظامی صنعتی، می‌خواند به مردم داده و در واقع او با این واژه‌ها به بهترین شکل ممکن آیندهٔ نظام آمریکا را پیش‌بینی کرد، آینده ای که سالهاست متحقق شده و هر روز بشریت نظاره گر هجمه ها و شبیخون های این دیکتاتوری فاشیست به اقصی نقاط جهان بوده و گویی نمی توان پایانی بر آن متصور شد!
هر چند مستند بطرز مذبوحانه ای تلاش دارد تا برای آیزنهاور جانماز آب کشیده و او را از بیشمار جنایاتی همچون حمله اتمی به شهر های هیروشیما و ناکازاکی و گرسنگی دادن و کشتار چند میلیون ایرانی هنگام اشغال نظامی کشورمان که ظاهرا به منظور کمک رسانی به رژیم شوروی سابق انجام شده بود، تبرئه نموده و یا دلایل میلیتاریسم آمریکا را به این یا آن سرکرده منصوب نماید ولی واقعیت اینست که ریشه های اصلی این مسئله در درجه اول بر می گردد به قدرت طلبی ناشی از حکومت عقلانیت ابزاری و جنون عقلی منتج از آن که یقه بشمار انسان نما را چسبیده و هر یک از افراد معتاد شده به سادومازوخیسم قدرت، با توجه به وسعت اختیاراتشان سعی می کنند بیشترین میزان رقابت و در نتیجه ضرر و زیان را به زندگی انسان و محیط زیست وارد نمایند. دلیل عمده دیگر برای اینهمه شقاوت و بردگی موجود قرار گرفتن بشریت امروزه در بطن برنامه ای وسیعتر و خطرناکتر تحت نام، برقراری حکومت جهانی، توسط لایه های شرور و مفسد پشت پرده قدرت جهان می باشد که هر روز بیشمار انسان در راه این توطئه ننگین قربانی می گردند.
در این بخش از مبحث و برای روشن شدن بیشتر موضوع نگاهی می اندازیم به مسایل مطروحه در مستند، پایان بازی، طرحی برای برقراری برده داری جهانی، که در آن سازنده فیلم بنام الکس جونز می گوید: طبق مصاحبه هایی که با یکی از اعضای رده بالای خاندان آل راکفلر انجام دادیم به این نتیجه رسیده ایم که سران و سرکردگان گروه موسوم به بیلدربرگ – رویچیلدها، طرح برقراری حکومت جهانی را روی میز گذاشته و در راستای این نقشه شوم ابتدا اتحادیه اروپا را بوجود آوردند و در مرحله دوم سعی خواهند کرد توسط پیمان نفتا، کشورهای آمریکا، کانادا و مکزیک را با هم متحد، بدون مرز ملی و دارای واحد پولی مشترک گردانند، بخش سوم طرح نیز ایجاد یک اتحادیه همسانِ اروپا در آسیای جنوب شرقی بوده که بعدها این سه اتحادیه بهم متصل و همراه با کاهش شدید جمعیت ساکنان کره زمین از چند میلیارد کنونی به پانصد میلیون و از راه های مختلف از جمله انتشار ویروسهای خطرناک و کشنده ای همچون ابولا و محصور کردن مردمان زنده مانده در داخل شهرهای کوچک و دژ مانند و کاشتن میکرو چیپ در داخل بدنهایشان که بوسیله امواج جی پی اس ماهواره کنترل می شوند و همچنین حذف پول در قالب کنونی اش و ایجاد خدمات الکترونیک از راه همان میکرو تراشه موجود در زیر پوست آدمیان، دیکتاتوری مطلق و برده داری جهانی تحت یک حکومت واحد را برقرار می سازند و سرکرده دنیا نیز دارای امتیازات ویژه ای همچون عمر بسیار طولانی و سفر به کرات دیگر خواهد شد.
هر چند از این سناریوی سیاه به غیر از نشست های سالانه گروه بیلدربرگ بعنوان ۱۳۰ میلیاردر غرب وحشی و آنهم بوسیله عکس و فیلمبرداری از خارج محوطه جلسات، چیز دیگری منتشر نشده و افکار عمومی مردمان جهان از این توطئه تقریبا بی خبر هستند ولی واقعیات روزانه و موجود دنیای کنونی و ارایه طرح موسوم به خاورمیانه بزرگ در بحبوبه جنگ عراق این حقیقت را مسجل نمود که علت اصلی حملات و نابودگری های کنونی علیه جهان سوم و اینکه هر مدت یکبار، شتر جنگ را دم در یک کشور و ملت مستقل می خوابانند، نمی تواند تنها برای کنترل بر منابع انرژی فسیلی جهان مانند نفت و گاز باشد “هر چند این کنترل از یک طرف می تواند مخالفینِ برنامه مخرب ایجاد حکومت جهانی را تضعیف و از جانب دیگر هزینه های لازم برای آن را توسط طلای سیاه تأمین نماید” بلکه دارای ریشه های بسیار عمیق تر ایده ئولوژیکی بوده که طی آن تاریخ و فرهنگ و از همه مهمتر لایه های ضخیم شعورِ مردمان کشورهای زیر هجمه واقع شده بهمراه زیر ساختهای اقتصادی شان توسط ربات های انسان نما و رژیمهای راسیونال حاکم بر دنیای صنعتی از بین رفته و کلا به موجوداتی برزخی و بدون تاریخ تبدیل می گردند تا بعدا بوسیله مزدورانی که سر کار آورده می شوند و مدیای اختاپوسی از جمله هالیوود، آنها را به فرم مورد دلخواه دفرمه نمایند که البته این نمونه ها را می توان اکنون نیز در کشورهایی مانند افغانستان و حتی کردستان عراق جایی که فاصله فرهنگی نسل جوان با سنتها و اعتقادات اخلاقی – عرفی پدران و مادران شان بسرعت در حال افزایش می باشد، مشاهده نمود. نکته دیگر اینکه ظاهرا در حکومت جهانی برنامه ریزی شده آینده، منطقه مابین النهرین یا همان ارض موعود صهیونیست ها، بین النهرین، به مرکز عقیدتی– فکری جهان تبدیل شده و آموزهای عرفانِ کاذب کابالیسم نیز تنها ایده ئولوژی منتج از عقل ابزاری حاکم بر دنیای بردگان مدرن خواهد شد تا آنها بتوانند بعد از بردگی روزانه چند صباحی نیز با خدای عقلی خود خلوت نموده و نیازهای فکری – هوشی خود را بعنوان رباتهای مسخ شده از آن بطلبند.
بهرحال فیلمِ چرا می‌جنگیم می‌گوید: ما یانکی ها همیشه در جنگ به‌سر می بریم چون در کلیه رژیمهای حاکم شده بر اتازونی از وقتی که هری ترومن رئیس جمهور آمریکا بوده در یک جایی و تحت لوای بهانه‌ای مشغول آدمکشی و ویرانگری بوده‌ایم تا به آنچه دوایت آیزنهاور آن را در سخنرانی وداع خود در ۱۹۶۱ مجتمع های نظامی – صنعتی نامید، معنی بخشیم. یوگن ژارکی عنوان مسند خود را از فیلم‌های تبلیغاتی چرا می‌جنگیم، ساخته فرانک کاپرا اقتباس کرده است. فیلم‌هایی که به درخواست ژنرال جرج سی مارشال و هنگام جنگ جهانی دوم برای تشویق جنگ سالاری آمریکائی ساخته شدند. کاپرا در این فیلم‌ها تاراج فاشیسم و تهدیدهائی خیالی را که ظاهرا ارزش‌های آمریکائی با آنها مواجه بودند به تصویر کشیده و این نظر را توجیه می کند که چرا جنگ، ارزش جنگیدن دارد و در واقع بطور مستقیم دارد جوانان را به الحاق به ارتش تشویق کرده و خطوطی را که نشانگر تجاوز نازی‌ها و ژاپنی‌ها بودند و به طرز شریرانه‌ای روی نقشهٔ اروپا و آسیا گسترش پیدا می‌کردند، نشان می دهد.
یوگن ژارکی در فیلم خود یک قهرمان ورشکسته دارد، یک پلیس بازنشستهٔ اهل نیویورک و کهنه آدمکش جنگ ویتنام به نام ویلتن سکزر که در جریان توطئه ۱۱ سپتامبر یکی از پسرهای خود را از دست داده و اکنون در پی انتقام است. بعد از آنکه جرج دبلیو بوش جانی، عراق را با حملات نیویورک مرتبط دانست، سکزر تلاش کرد تا مقامات پنتاگون را متقاعد کند که اسم پسر کشته شده اش را روی یکی از بمب‌هائی که قرار بود روی سر مردم عراق انداخته شوند بگذارند. داستان غم و پشیمانی این مردک فریب خورده و اینکه وقتی در می‌یابد هیچ ارتباطی بین صدام معدوم و حمله به برجهای دو قلوی مرکز تجارت جهانی وجود ندارد، نمایش بنیادین تسلیم شدن به قدرت است. ژارکی مصاحبه‌های مفصلی با سکزر انجام داده و دست آخر او را در حالیکه بشدت احساس شکست و تحقیر می کند، به حال خود جا می گذارد، مصاحبه‌هایی که گویای عذاب وجدان تمامی جنایتکارانی بوده که ملت و تاریخ و سرزمین عراق را به خاک و خون کشیده و میلیونها انسان را از زندگی و خانه و کاشانه خود محروم ساختند. در این فیلم همچنین مصاحبه‌هایی طولانی با چالمرز جانسن مشاور سابق سیا و چارلز لوئیس، عضو مرکز وحدت عمومی، انجام شده اند.
مترجم فیلم: فریدون حسین زاده
مستند، چرا می جنگیم را می توانید از لینکهای زیر بهمراه زیر نویس فارسی داونلود کنید.
از تورنتهای مختلف
extratorrent.cc/torrent/828680/Why+We+Fight+2006+DivX+AC3+(.html
http://torrentbutler.eu/14286-why-we-fight
torrentportal.com/torrents-details.php?id=904833
در یوتیوب
www.youtube.com/watch?v=TO7-GBRx1xM
از سرور مدیا فایر
part.1
www.mediafire.com/?87pb41bn5z2hpng
part.2
http://www.mediafire.com/?mt8hjzh4dgw25dj
part.3
http://www.mediafire.com/?4nsp5rwb1cqz394
part.4
http://www.mediafire.com/?ser7ylhk0xiao8x
زیرنویس فیلم بطور جداگانه
http://s2.farsisubtitle.com/downloadz/index.php?act=view&id=37534