مختصر در مورد زبان مادری و ناسیونالیسم!

مختصر در مورد زبان مادری و ناسیونالیسم!
قبل از هر چیز اعلام کنم که من یکی از سر سخت ترین مدافعین کمونیسم یعنی سوسیالیسم علمی، انترناسیونالیسم پرولتری و مارکسیسم لنینسم هستم و تمام مواضع و خطوط سیاسی من در سطح توانم در راستای تبلیغ اندیشه های انقلابی و رادیکال مارکسیستی بوده و هست. همچنین اعلام کنم که در طول دوره ی مبارزاتی خود از هنگامی که اگاهانه و نه از روی احساسات عقب مانده و غیره سیاست کمونیستی را انتخاب کرده، هموراه با ناسیونالیسم به مثابه ی یک ایدئولوژی کثیف بورژوایی و ضد انسانی مخالفت کرده و در هیچ مکانی و هیچ زمانی از این یا ان سیاست ناسیونالیستی دفاع نکرده ام. ممکن است در یک شرایطی به خاطر حفظ جان یا بیهوده بودن وارد شدن به یک جر و بحث الکی در مقابل ناسیونالیست های مختلف به جای موضع گیری، سکوت معنا دار را پیشه کرده باشم، اما این به هیچ وجه به معنای تایید سیاست های ناسیونالیستی انان نبوده! در حقیقت بعضی مواقع خود را در سطحی نمی دانم که با هر “عتیقه”یی که ادعای سیاسی بودن دارد وارد بحث شوم! اگر این عتیقه یک رهبر حزبی، یا یک پروفسور دانشگاه یا یک دکان دار خرده بورژوا بوده باشد یا باشد، باز هم برام فرقی نکرده و نمی کند. بنابراین تا انجا که به خود من بر می گردد، همه ی کسانی که مواضع من را از گذشته تا به امروز از طریق مطالعه ی نوشته ها و مقالاتم دنبال کردند، در این شکی ندارند که من کوچکترین توهمی به این یا ان فرم از ناسیونالیسم نداشته و ندارم و نخواهم داشت و به قول لنین معتقدم که حتی عادلانه ترین نوع ناسیونالیسم در تقابل مطلق با سوسیالیسم است.
یادگیری زبان مادر “حق” یا ضرورت؟!
بسیاری از به اصطلاح کمونیست ها شب و روز به این تاکید می کنند که بله یادگیری زبان مادری حق ” مسلم ” هر کسی است و هیچ کس نباید این حق را از افراد ” ملیت ” های مختلف سلب کند که زبان مادریشان را یاد بگیرند و از این قبیل کلی گویا!
از نقطه نظر من به عنوان یک مارکسیست که از زاویه ی روانشناسی اجتماعی به قضیه ی زبان مادری نگاه می کنم،یادگیری زبان مادری و صحب کردن به ان فراتر از حق است و یک ضرورت حیاتی برای کودک است.
پدر و مادر کودک برای برقراری ارتباط کامل و تفهیم بسیاری از مفاهیم به کودک به جز زبان مادری نمی توانند با زبان دیگری ارتباط لازم را برقرار کنند. فکر کردن برای تمام انسان ها به زبان مادری است و تمام کسانی که زبان جدید را یاد میگیرند به غیر از زبان مادری هیچگاه نمی توانند “پرفکت” به زبان جدید فکر کنند، بخوانند و بنویسند!
بنابراین در شرایطی که یک ارتباط قوی زبانی برای تبادل مفاهیم بین پدر و مادر و کودک وجود، ندارد و پدر و مادر با زبان دیگری غیر از زبان مادری با کودک صحبت می کنند، در حقیقت کودک را از گرفتن بسیاری از مفاهیم ضروری و حیاتی زبانی در زندگی محروم کرده اند.
بر اساس تحقیقات جامعه شناختی کودکان در سنین پایین تا چهار سالگی اگر در محیطی زندگی کنند که به چندین زبان مختلف صحبت شود، انها بسته به ضریب هوشی شان بین سه تا چهار و در برخی مواقع شش تا زبان را هم یاد می گیرند. بنابراین انچه برای کودک ضرورت دارد ، درک دقیق از مفاهیم و حس کردن انان به زبان مادری است. اگر کودک زبان مادری را دقیق فرا گرفته باشد، سریع مفاهیم را در دیگر زبان ها به زبان مادری در ذهن خود ترجمه کرده و اینگونه زبان های دیگر را راحت تر فرا میگیرد.
مزخرفترین مساله یی که تاکنون در بین بسیاری از کمونیست های ” کورد ” و برخی از کوردهای بخش های مختلف کوردستان دیده ام این است که با فرزندان خود با زبان دیگری غیر از زبان مادری صحبت می کنند. بسیاری از انها این عمل را ” رادیکالیسم” می نامند! و اینگونه می خواهند خود را از دام افتادن به دام ناسیونالیسم نجات دهند! انها در حقیقت بدجوری شوت هستند! ناسیونالیسم یک انتخاب طبقاتی است نه صحبت کردن به زبان مادری! کسی که انتخاب می کند برای نمونه ناسیونالیست کورد باشد، از منافع طبقه ی بورژوای کورد در کردستان دفاع می کند! طبقه ی بورژوایی که نمایندگان ان تابستان را در ویلاهایش در سواحل مایورکا به سر می برد و زمستان را در ارتفاعات سویس به اسکی بازی می پردازد و به ده تا زبان مختلف هم تسلط دارد!
بسیاری از کوردهای ایران، و به خصوص “کمونیست” های کورد که در جبهه ی “کمونیسم کارگری” هم فعالیت کرده اند و می کنند، این ذهنیت مطلقا ارتجاعی و متاثر از ناسیونالیسم فارس را تبلیغ می کردند که گویا صحبت کردن با کودکان خود به زبان کوردی ” مکروه” و باعث تقویت ناسیونالیسم کورد در بین انان می شود!!!!
همچنین اکثریت مردم کرمانشاه صحبت کردن به زبان کوردی یا لهجه ی کلهری را عملی قبیح و نشان از” دهاتی “بودن می دانند و یک زبان مزخرف به اسم” فارسی کرمانشاهی” اختراع کرده و اینگونه دین خود را ادا کرده و برای فاشیست های ایرانی ” جانماز اب کشیده اند”!!
بسیاری از مردم شهرهای کردستان مانند سنندج تلاش می کنند، زبان کوردی سورانی (اردلانی) را با زبان فارسی جایگزین کنند!
اکثریت مردم کردستان ترکیه به هیچ وجه با فرزندان خود به زبان مادری صحبت نمی کنند و فرزندان انان زبان ترکی خیلی ضعیف را به جای زبان مادری یاد میگیرند.
در قسمت های دیگر کوردستان وضعیت به همین شکل یا کمی متفاوت تر است.
از نقطه نظر من این شیوه ی اندیشیدن، نه تنها کوچکترین جنبه ی ترقی خواهی را با خود ندارد، بلکه زیر هر عنوانی هر پرچمی باشد، کاملا ارتجاعی و در تقابل با هر گونه ازادی خواهی و البته کمونیسم است.
من به شخصه به چندین زبان و لهجه و گویش مختلف اروپایی و غیر اروپایی اشنایی داشته و هیچکدام از این ها را بر دیگری برتر ندانسته و نمی دانم. اتفاقا من فکر می کنم اشنایی بیشتر با زبان های مختلف باعث می شود، که میزان ارتباطات انسان با جامعه ی اطراف بالا رفته و به بسیاری از منابع به زبان های مختلف دسترسی پیدا کند.
همچین بر این عقیده هستم که بسیاری از زبان ها به مرور به خاطر عدم تولید ادبیات و نداشتن نقش در فناوری و تولید و … در مسیر نابودی یا پذیزیش زبان های مسلط تر پیش می روند.
تحقیقات نشان می دهد که روزانه دهها زبان و لهجه و گویش در سراسر جهان به ویژه در مناطق مختلف افریقا از بین می رود و این از نظر من کاملا عادی است، چون این زبان ها اصلا نقشی در تکنولوژی و صنعت و تولیدات فکری نداشته و ندارند و تنها زبان یک قبیله در فلان منطقه ی دور افتاده هستند!
زبان هایی مانند فارسی و کوردی و بسیاری از زبان های اسیایی به خصوص زبان های محلی در هند، در رقابت با زبان های انگلیسی، فرانسوی، المانی و اسپانیولی، چینی، پرتغالی، روسی، ژاپنی، ایتالیایی و دهها زبان زنده ی دیگر در دنیا مانند عربی و ترکی به شدت عقب مانده اند، چون در مقایسه با این زبان ها نقش بسیار کمتری در تولید فکر داشته و در زمینه ی صنعت و تکنولوژی بسیار عقب افتاده اند. این به این معنا نیست که اعلام کنم مثلا یادگیری زبان هایی مانند زبان های کوردی و فارسی مضر است! ابدا! اما زبان هایی که در کشمکش های سیاسی و علم و صنعت نقش دارند، به سرعت دارند زبان هایی که فقط در سطح محلی و منطقه یی باقی مانده اند را کنار می زنند و خود را جایگزین ان می کنند.
ممکن است بسیاری از به اصطلاح کمونیست ها و ناسیونالیست های کورد و فارس با خواندن این مطلب خونشان به جوش بیاید و اسمان را به زمین برسانند و اعلام کنند که این مواضع در خدمت” سوسیالیسم ” نیست و علیه ناسیونالیسم است و غیره ! به درک!
اگر ناسیونالیست های مختلف از زبان که یک پدیده ی قراردادی و اکتسابی است، در خدمت عقاید و جنبش های ارتجاعی بورژوایی استفاده می کنند و ان را بهانه یی برای موضع گیری های شبه فاشیستی خود می کنند، ما کمونیست ها باید در عین تاکید بر حق مسلم هر کس برای یادگیری زبان مادری، ضرورت یادگیری زبان مادری برای کودکان را و تاثیرات روانشناختی ان را اعلام کرده و از اموزش به زبان مادری در کنار زبان های دیگر تاکید کرده و اینگونه در مقابل سوء استفاده ی ناسیونالیسم از زبان به مثابه ی یک ابزار ارتباطی و اندیشیدن انسان را بگیریم.
محروم کردن کودکان از یادگیری زبان مادری از جانب هر دولتی، هر نیروی سیاسی و هر پدر و مادری به هر دلیل و هر بهانه یی که باشد، از نظر ما کمونیست ها محکوم است.
حسن معارفی پور
۱۸٫۱۰٫۲۰۱۳