مردم عجیب اند – آهنگی از جیم موریسون

“مردم عجیب اند – آهنگی از جیم موریسون”

ترجمه از: زهره مهرجو  و  نریمان زمانزاده

۱۶ اکتبر ۲۰۱۳

“وقتی یه غریبه ای

مردم عجیب اند،

وقتیکه تنهایی

صورتها زشت اند،

وقتی طرد شده ای

زنا بدجنس اند،

وقتیکه غمگینی

خیابونا انگار –

کج و معوج اند ..!

وقتی غریبه ای

صورتها مثل شکلای تو بارون –

مه آلوده اند،

وقتی غریبه ای

هیچکی اسمت رو هم

به یاد نمیاره،

وقتی تو غریبه ای ..!

وقتی تو غریبه ای ..!”

(ترانه سراها: جان دِنزمور، جیم موریسون، رابی کریگِر، رِی مَنزارِک)

مختصری درباره هنرمند:

جیم موریسون – نام تولد: جیمز داگلاس موریسون – (۰۸ دسامبر ۱۹۴۳ – ۳ ژولای ۱۹۷۱ میلادی)، یک شاعر، ترانه سرا و خواننده آمریکایی قرن بیستم بود. وی که پیش از آغاز کارهایش در زمینه موسیقی مجذوب دنیای ادبیات شده و شاعری آزاد اندیش بود؛ بعدها به یکی از شناخته ترین چهره های موسیقی راک در سراسر دنیا مبدل گشت.

جیمز در هشتم دسامبر سال ۱۹۴۳ میلادی در شهر مِلبورن در ایالت فلوریدا واقع در جنوب شرقی آمریکا به دنیا آمد. پدرش “جورج” یک خلبان دریایی بود و در نواختن پیانو مهارت خاصی داشت؛ و مادرش “کِلارا” خانه دار بود.

موریسون از همان سالهای کودکی فراست و استعداد خود را در خواندن، نوشتن و طراحی نشان می داد.

خانواده او به دلیل ماموریتهای شغلی پدرش چندین بار نقل مکان کردند؛ آنها از ایالت فلوریدا به کالیفرنیا، الکساندریا و سپس به ویرجینیا مهاجرت نمودند. در ویرجینیا جیم به مدرسه راهنمایی “جرج واشینگتن” می رفت، و در همان دوران بود که او آغاز به بروز دادن خصلت سرکش خود کرد. او بعنوان یک محصل بر آن شد تا با روی آوردن به الکل، دخترها و نیز شوریدن بر علیه تمام مقامات مدرسه و بیرون؛ با روش تربیتی سخت پدر خویش به مبارزه برخیزد.

با این وجود جیم همیشه خصلت دوگانه ای از خود نشان می داد، و در همان دوران مدرسه نیز با وجود نشان دادن جوانبی از سرکشی و نافرمانی کردن نسبت به مسئولینش، در درس خواندن پیگیر بود و از آنجا با با نمرات عالی فارغ التحصیل شد. جیم همیشه به خواندن علاقه وافری داشت، و بعنوان مثال در سال ۱۹۶۱ میلادی پس از فارغ التحصیل شدن ار مدرسه از والدینش درخواست کرد تا بعنوان جایزه قبولی مجموعه آثار نیچه را برایش تهیه کنند.

پس از اتمام دوران دبیرستان، جیم به زادگاهش فلوریدا بازگشت تا در دانشگاه ایالت فلوریدا در “تالاهاسی” تحصیل کند. اما پس از مدت کوتاهی برای تحصیل در رشته فیلم، خود را از آنجا به دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس منتقل کرد. یکی از انگیزه های او برای انتخاب این رشته همان روحیه سرکشش بود؛ از آنجا که در آن زمان “فیلم” هنوز رشته جدیدی بود و در آن مقامات مشخص و دائمی وجود نداشتند. به گفته خودش:

“افراد متخصص موجود نیستند، بنابراین، از لحاظ نظری؛ هر دانش آموزی تقریبا به همان اندازه پورفسورها می داند.”

موریسون در زمان تحصیلش در رشته فیلم در دانشگاه “یو سی اِل”، بشدت جذب دنیای شعر و شاعری شد و پس از مدت کوتاهی علاقه اش به مطالعه فیلم را از دست داد. اما در آن زمان جنگی با ویتنام جریان داشت، و از آنجا که وی نمی خواست به سربازی برود و در نتیجه در جنگ درگیر شود؛ به تحصیل خود ادامه داد و سرانجام در سال ۱۹۶۵ از این رشته فارغ التحصیل شد. جیم بعدها اظهار داشت:

“نمی خواستم به سربازی بروم، نمی خواست کار کنم – و حقیقت لعنتی همین بود.”

موریسون شاعری آزاد اندیش بود و در کارهایش با سانسور، قدرت و افکار سنتی مبارزه می کرد.

در همین سال جیم با نوازنده کیبورد “رِی مَنزارِک” در ساحل ونیس آشنا شد. پس از شنیدن اشعار جیم، منزارک بسرعت پیشنهاد تشکیل یک گروه موسیقی را به او داد.

گروه “Doors” در سال ۱۹۶۶ میلادی شکل گرفت، و در ژانویه سال بعد اولین آلبوم خود را منتشر ساخت. جیم با سایر اعضای این گروه نظیر “رابی کریگِر” گیتاریست و “جان دِنزمور” درامِر در همان زمانی که در دانشگاه “یو سی اِل اِی” در رشته فیلم تحصیل می کرد آشنا شد. هدف آنها از بوجود آوردن این گروه دادن تکانها و تغییراتی در دنیای موسیقی راک بود، و در این زمینه به موفقیتهایی نیز دست یافتند.

جیم متاثر از آثار شاعران و نویسندگانی چون “ویلیام بلیک”، “آلن گینزبِرگ” و “آلدوس هوکس لی” شده بود، و از همین روی برخی معتقدند که عنوان “Doors” به معنی “درها” را او بعنوان سمبلی برای گشایش و پیوندی میان “دنیای ناشناخته” و “دنیای شناخته” انسانها به گروه پیشنهاد کرده بود.

اولین رکورد مجرد این گروه به نام “برِک آن ترو (به طرف دیگر)”، موفقیت چندانی کسب نکرد، اما دومین کار به نام “لایت مای فایِر” در ماه ژوئن سال ۱۹۶۷ رتبه اول را از میان صد رکورد تکی بدست آورد، و این گروه را به پیشروترین گروه در دنیای “راک اند رول” مبدل ساخت.

در سالهای پس از آن، گروه “Doors” مجموعه موفقی از آلبوم ها و آهنگها را منتشر ساخت.  از میان آنها می توان به “روزهای عجیب” در دسامبر سال ۱۹۶۷ میلادی، “در انتظار خورشید” در سال ۱۹۶۸، “نمایش آرام” در سال ۱۹۶۹، “هتل موریسون” در سال ۱۹۷۰ و “زن اِل اِی” در سال ۱۹۷۱ میلادی اشاره کرد.

در مدت زمان نسبتا کوتاه همکاریهای این گروه، زندگی خصوصی و علنی موریسون بسرعت خارج از کنترل شده بودند. به دلیل استفاده زیاد از الکل و مواد مخدر، رفتارهای ناهنجاری را در هنگام انجام برنامه ها از خویش نشان می داد و در چند مورد منجر به مداخله پلیس و صاحبین کلوب ها گشته بود.

بهرحال، در سال ۱۹۷۱ میلادی جیم به منظور بهبود دادن به زندگی خویش و نیز جهت ادامه کارش در زمینه شعر و شاعری؛ تصمیم گرفت تا از گروه جدا شود، و بهمراه معشوقش “کورسون”  به شهر پاریس مهاجرت نمود. او این شهر را بعنوان محیط مناسبی برای الهام گرفتن در کارهای هنری خود انتخاب کرده بود. متاسفانه این تغییر تاثیر چندانی در روحیه و وضع سلامتی جیم که در اثر استفاده طولانی از الکل و مواد مخدر ضعیف شده بود نکرد.

او سرانجام در سوم ژولای سال ۱۹۷۱ میلادی، حدود چهار ماه پس از ورودش به این شهر در سن بیست و هفت سالگی، در حمام خانه خود در شهر پاریس در اثر سکته قلبی درگذشت.

جیم موریسون هنوز بعنوان یکی از برجسته ترین ستاره ها و نیز مرموزترین چهره ها در دنیای راک اند رول باقی می ماند. استعداد او در زمینه شعر و لیریک نویسی و توام کردن کارهایش با طغیان و سرکشی؛ الهام بخش نسلی از جوانان ناراضی از محیط بود که در سخنانش انعکاسی از امیدها و نومیدی های خود را می یافتند.

مرگ زودرس او دنیا را از اشعار و آهنگهای زیبای او که وگرنه بیگمان ادامه می یافت؛ محروم ساخت. هدف موریسون بعنوان یک خواننده و لیریک نویس؛ باز کردن اذهان شنوندگان بود، تشویق کردن آنها به ترک گفتن عادتهای خویش در جستجوی چیزهای جدید.

وی با بزرگانی چون جیمی هندریکس و جنیس چاپلین به دلیل حرف “جی” در ابتدای اسامی آنها، و مرگ مشابهی که در حدود سن بیست و هفت سالگی در بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۱ میلادی برای همه آنها رخ داد؛ بعنوان سه گانه افسانه ای (تری جی) دنیای راک اند رول در دهه شصت میلادی شناخته شده اند.

منابع:

 

لینک آهنگ “مردم غریبه اند” – یوتیوب:

http://www.youtube.com/watch?v=2CvcGK9nkdk&app=desktop

“جیم موریسون” – بیوگرافی:

http://www.biography.com/people/jim-morrison-9415576

سایت گروه “Doors”:

Home