نگاهی به چند واقعه اخیر در جامعه ایران

بهرام رحمانی

bamdadpress@ownit.nu 

در حالی که فقر و فلاکت فزاینده زندگی را بر بسیاری از مردم ایران غیرقابل تحمل کرده است سران و تئوریسین های حکومت اسلامی ایران، هم چنان بقای خود را در تشدید سرکوب و شکنجه و اعدام می بینند. در حالی که جهل و جنایت، فساد و غارتگری تمام سران این حکومت و همه ارگان های آن را از بالا تا پایین فراگرفته است طرح وحشیانه «ارتقای امنیت اجتماعی» که در واقع اسم رمز به خطر انداختن شهروندان و تشدید رعب و وحشت برای زهر چشم گرفتن از جامعه چیز دیگری نیست دوباره نوعی حکومت نظامی اعلام نشده ای در شهرها برقرار کرده اند.

علاوه بر تهدید و دستگیری گسترده زنان و جوانان در خیابان ها، به گزارش ایسنا، پلیس پس از دریافت نشانی ها، به سراغ فروشندگان و آرایشگران متخلف رفته است و سه فروشگاه لباس به دستور پلیس پلمب شده و با فروشندگان آن ها «برخورد شده است.» نیروهای پلیس و جاسوسانشان در شهرها راه افتاده اند تا نشانی فروشگاه ها و افراد ارائه دهنده پوشاک، کالاها و آرایش های غربی را پیدا کنند. یعنی سران و ارگان های حکومتی که انحصار واردات انواع و اقسام کالا و اجناس قاچاق و غیرقاچاق را در انحصار خود دارند از یک سو، آن ها را در بازار توزیع می کنند و از سوی دیگر، جمع آوری می کنند تا با توزیع آن از کانال های دیگری سود چند باره ای به جیب بزنند. در این میان، اکثریت مردم ایران، به لحاظ اقتصادی زندگی دردناک و فلاکت باری داردند و هم به لحاط سیاسی و اجتماعی هرگونه اعتراض بر حق شان توسط نیروهای جهل و جنایت، رعب و وحشت به شدت سرکوب می گردد. اما با این وجود کارد به استخوان رسیده و دیگر کسی ترسی از رعب و وحشت حکومت ندارد. بسیاری از مردم می گویند زندگی ما و فرزندان مان که به تدریج هم چون شمعی آب می شود و از بین می رود، بگذار با سرافرازی از حق مان دفاع کنیم و با اتحاد و همبستگی طبقاتی اجتماعی، حق و حقوق مان را به زور از حلقوم جنایت کاران این حکومت جانی بیرون بکشیم.

مجراجویی های جنون آمیز و اتمی سران حکومت اسلامی، همواره جامعه ایران را در نگرانی محاصره اقتصادی شدیدتر و احتمال بمباران هوایی مراکز اقتصادی و نظامی و…، قرار داده است. زیرا هنوز چنین اتفاقات شومی واقعیت پیدا نکرده و در سطح تبلیغات است فقر و فلاکت و گرانی و سرکوب های سیستماتیک زندگی مردم را تباه کرده است تا چه برسد محاصره اقتصادی جدی تر شود آن روز چه روزگار هولناکی در انتظار جامعه ایران است؟!

برای نمونه، خبرگزاری حکومتی فارس، درباره گرانی و تورم نوشت: در کرمانشاه درپی رواج شایعه گرانی چایی، قند و شکر صف های طولانی در فروشگاه های مختلف استان کرمانشاه تشکیل و برای خرید آن به مغازه ها هجوم آورده و متعاقب آن فروشندگان از عرضه کالاها خودداری کرده اند. فروشگاه ها قیمت این اجناس راتا ۴۰۰ درصدافزایش داده اند چایی ۲۵۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰، و هرکیلو قند از۷۰۰ تومان به ۲۰۰۰ تومان رسیده است. خبرگزاری حکومتی مهر نیز از تبریز گزارش داده است که در پی شایعات افزایش قیمت ها قند و شکر و بعضی محصولات دیگر در سطح تبریز جمع آوری شده و فروشندگان از فروش آن خودداری می کنند…

در حالی که قیمت نفت در بازارهای جهانی بار دیگر افزایش یافته و روز سه شنبه ۲۸ خرداد ۲۰۰۸، به ۱۴۰ دلار در هر بشکه رسیده است. باز هم از این افزایش قیمت نفت، سهم اکثریت مردم ایران جز تحمل هر چه بیش تر فقر و گرسنگی و سرکوب چیز دیگری نبوده است.

در روزها گذشته چند واقعه مهم در ایران روی داده است که به عنوان نمونه هایی کارنامه سیاه حکومت اسلامی را سیاه تر نیز کرده است. این چند وقایع اخیر عبارتند از:

۱ – در تظاهراتی که روز جمعه ۲۴ خرداد ۱۳۸۷ – ۱۳ ژوئن ۲۰۰۸ در میدان آزادی و بلوار وکیل آباد مشهد، برگزار شد بیش از ۸ هزار نفر از مردم این شهر در اعتراض به تورم و گرانی شرکت داشتند. این تظاهرات، با یورش نیروهای سرکوبگر مواجه شد و بیش از ۲۰۰ تن از مردم، از جمله ۶ تن از دانشجویان دانشگاه فرودسی مشهد نیز دستگیر شدند.

با اعلام قبلی و از ساعت ۱۱ روز جمعه، جمع گسترده و چند هزار نفری مردم مشهد در مقابل پارک ملت واقع در میدان آزادی شهر مشهد، در اعتراض به گرانی ها و مفاسد اقتصادی تجمع نمودند. تجمع کنندگان خشمگین با سر دادن شعار هایی مانند «مافیای اقتصادی افشا باید گردد»، «دولت بی کفایت استعفا، استعفا» و… خواستار استعفا یا برکناری دولت احمدی نژاد شدند.

نیروهای یگان ویژه و انتظامی، با حضور فرمانده نیروی انتظامی استان، استاندار و دیگر مسئولان استانی از ساعت ها قبل در محل تجمع حاضر بودند با مسدود نمودن هر چهار خیابان اصلی منتهی به میدان آزادی از عبور وسایل نقلیه برای ساعت ها جلوگیری نمودند. معترضان نه تنها به درخواست رییس شورای شهر مبنی بر پایان دادن به تجمع اعتراضی خود اهمیتی ندادند، بلکه بر شدت اعتراضات خویش افزودند.

حدود ساعت ۱۳، ماموران سرکوبگر یگان ویژه و لباس شخصی حاضر در محل که توسط ده ها بسیجی موتور سوار همراهی می شدند با شلیک چند تیر هوایی و با استفاده از باتوم، باتوم برقی و گاز اشک آور به تجمع کنندگان حمله کردند و اقدام به بازداشت جمع گسترده ای از حاضران در تجمع نمودند. به گزارش شاهدان عینی حاضر در محل، نیروهای بسیجی با استفاده از زنجیر، قمه، باتوم برقی و انواع گاز های اشک آور به طرز وحشیانه ای به تجمع کنندگان حمله نمودند. نیروهای گسترده حاضر در محل با جمع نمودن بازداشت شدگان در مسجد واقع در پارک ملت و پس از ضرب و شتم وحشیانه آنان در مسجد، با ده ها اتوبوس آن ها را به مکان نامعلومی منتقل دادند.

براساس گزارش های منتشر شده به پای یکی از حاضران در محل تیر اصابت نموده است. به گزارش کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر: محمد. ش، یکی از حاضران در پارک ملت می گوید که تاکنون چنین خشونتی را از نیروهای امنیتی در هیچ تجمعی مشاهده نکرده است. او می گوید، «دست کم ۴ زن را دیده است که با سر و صورت خونین، بازداشت شده اند.» گفتنی است از سرنوشت بازداشت شدگان اطلاعی در دست نیست و تنها مسئولا