سخنی با فیلمسازان جوان

وجود نویسندگان و هنرمندان اگر تنها یک علت داشته باشد، آن علت چیزی نخواهد بود جز سخن گفتن به جای همه ی کسانی که نمی توانند سخن بگویند.
“آلبر کامو”

افزون بر سی و چهار سال است که مردم ایران وارث بحران های سیاسی و اجتماعی بغرنج و اسفباری شده اند ، که ماحصل احکام و سیاست های ضد بشری رژیم مذهبی حاکم بر ایران به یاری اربابان جهانی اش بوده است. در آغاز شعارهای بی پشتوانه سران رژیم ، جنگ ماجراجویانه ی هشت ساله ، زندان ، تبعید و کشتار مخالفان سیاسی دهه شصت ، نسل انقلابی ۵۷ را که پیگیر مطالبات سیاسی و اجتماعی خود بود در شوک عمیقی فرو برد .. کوتاه سخن این که حاصل بی کفایتی و نفع پرستی و انسان ستیزی سران رژیم انتقال بحران های عظیم اجتماعی و سیاسی به دهه بعدی انقلاب نیز بود .. با گذر از آن سال های سیاه جنگ و سرکوب دهه نخستین انقلاب ٬ امروز رژیم آن گونه بر زندگی توده های مردم مسلط شده است که بر مرگ آنها .. به عبارت دیگر مرگ و زندگی و آبروی انسانی ملت بازیچه قدرت طلبی و نفع پرستی روز افزون آدم های عادی و ریاکاری شده است که وارث قدرت غیرعادی شده اند

خبرهای روز ایران را دنبال کنید : دامنه دار شدن اخراج و بیکاری کارگران ساده و فنی صنایع .. گسترش فقر .. رشد تورم و گرانی بی سابقه .. باز ماندن کودکان از تحصیل .. افزون شدن آمار فرار ٬ تن فروشی ٬ خودکشی و خودسوزی زنان و دختران به ویژه در نواحی بیشتر ستم دیده ی کشور … گسترش اعتیاد به انواع مخدرها در بین نسل جوان به ویژه در میان قشر ضعیف جامعه .. فروش اعضای بدن به سبب تنگدستی .. تحقیر و گردانندن جوانان بی آتیه و بزهکار به عنوان ارازل و اوباش در ملاعام ..شلاق زدن بزهکاران در ملاعام .. قطع انگشتان دست و پای سارقان خرده پا در ملاعام ..اعدام هر روزه و جمعی در ملا عام .. و ده ها و صدها معضل از این دست که همگی محصول بیواسطه غارتگری ، جاه طلبی و بی برنامگی رژیم است ٬ تصویری از ایران به دست میدهد که تو گویی قومی مهاجم و بربر و به دور از تمدنی امور کشور را به دست گرفته اند٬ و نیز در جایی که اعتراضی به شرایط اسف بار اجتماعی شکل میبندد با تهدید ٬ تعقیب ، بازداشت ، شکنجه و زندانی نمودن معترضین صدای اعتراض آنان را نیز در نطفه خاموش می نمایند
رژیم با قبضه نمودن ثروت های ملی و با استفاده از ابزارهای تبلیغ و سرکوب ٬ مردم را برای بدست آوردن ابتدایی ترین حقوق اجتماعی خود گرفتار دردسرهای فراوان نموده است ، دست اندازهای بی شمار زندگی هرروزه به همراه بمباران بی وقفه دستگاه تبلیغات رژیم بر افکار عمومی امکان فهم و درک عمیق تر فاجعه یی که دم به دم در زندگی روزانه توده مردم تازه میشود را از آنان گرفته ، تا آن جا که چه بسا عوام مردم این سیه روزی و فلاکت را دست تقدیر و یا قضا و قدر الهی نام نهند و رفع آن را در ورد خوانی ملایی منبری و یا در زنجموره ی جمعی در یک مراسم مذهبی حل شده ببیند . از توده یی که قربانیست و این گونه به مسلخ در می آید٬ انتظاری نیست ٬ اما شما مستند ساز جوان که مرزبندی قاطعی با دستگاه سانسور و سرکوب رژیم داری و جیره خواری از دستگاه ظلم را ننگ می دانی به جاست با هم سو نمودن دوربین خود با واقعیت های تلخ و عریان جامعه ٬ فلاکت دم به دمی را که توده مردم به ویژه قشر ضعیف و آسیب پذیر به واسطه سیاست های سودپرستانه و ضد بشری طبقه حاکم تجربه مینمایند ثبت و مستند نمایید
مستند نمودن سیه روزی و ناکامی توده ها عملا در نقطه تقابل با تبلیغات جاه طلبانه و دروغین رژیم قرار گرفته و پوشالی بودن آن را عیان نموده و توده ها را بیش از پیش متوجه غل و زنجیرهای خود خواهد نمود. قدمی تا این حد قابل توجه نیازمند تلاشی پیگیر ست . در این جاست که مستند سازی به ابزاری موثر در مبارزات اجتماعی بدل میشود ٬ وگرنه خطی را که دستگاه تبلیغات رژیم در حوزه فرهنگ دنبال میکند تربیت نیروهایست که بتوانند چهره ی رسوا ٬ بی آبرو و ستمگرش را در در سطح بین المللی بزک نمایند

حرکت در جهت معکوس فرهنگ تبلیغی رژیم و ارزش های پوشالی آن سخت و توانفرساست ٬ منتهی هر پیروزی بزرگ نیز از درون همین مجاهدتها و برای خود نخواستنها حاصل می گردد

محمود رضا کاظمی فر
اکتبر ۲۰۱۳
سوئد