مکالمه ی تلفنی “حسن و حسین” نتیجه ی چیست؟

مکالمه ی تلفنی “حسن و حسین” نتیجه ی چیست؟

کوتاه در مورد سیاست جدید جمهوری اسلامی بعد از سر کار امدن روحانی!

سر کار امدن اقای روحانی جنایتکار قند را در دل بسیاری از نیروهای اپوزیسیون از چپ گرفته تا راست، دولت های امپریالیستی، سازمان های حقوق بشری، “فعالین ” منفرد “چپ” ، تازه سوسیال دمکرات شده ها و گله یی از نیروهای اپوزیسیون راست آب کرد و دولت تروریست و جنایتکار امریکا را وارد فاز ” مذاکره ” به جای جنگ و ” دخالت بشر دوستانه” کرد!!!!

اگر کاری به گذشته ی پر از جنایت روحانی نداشته باشیم و تنها او را با مواضع ارتجاعی امروزی اش مورد ارزیابی قرار دهیم، خواهیم دید که روحانی با مواضع امروزی اش هم یک مرتجع و جنایتکار،یک تبهکار، یک فاشیست مذهبی مدافع وضع موجود، یک نئولیبرال بیشتر نیست، اما روحانی یک فرد نیست، روحانی نماینده اسلام پاستوریزه ی نئولیبرالی در ایران است و افکار ایشان منشاء گرفته از جنبش ارتجاعی نئولیبرالیسم اسلامی است.

روحانی تلاش دارد، طرح هایی که اقای رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد نتوانستند به خوبی پیش ببرند را زیر نام ” مذاکره با غرب و امریکا” سر مساله ی سیاست خارجی و انرژی ” صلح امیز هسته یی” و دیگر خزعبلات پیش ببرد و تا حدودی موفق شده است.

هنگام سر کار امدن این رئیس جمهور نئولیبرال، امنستی انترناسیونال که یک سازمان ارتجاعی به اصطلاح مدافع “حقوق بشر” است بیانیه داد و اعلام فرمود که امیدوار است با سر کار امدن روحانی ، اعدام ها در ایران پایان پیدا کند ولی بر اساس امارهای منتشر شده از جانب رسانه های وابسته به رژیم یا رسانه های نوکر و پروغرب، در هفته های اول سر کار امدن این رئیس جمهور مرتجع و جنایتکار دهها نفر در زندان های جمهوری اسلامی یا در ملا عام به دار اویخته شدند!

روحانی نماینده تمام و کمال الگوی سرمایه داری نئولیبرال است و اعتقادات مذهبی و اسلامی او و نظامش نه تنها هیچ گونه منافاتی با پیشبرد کثیف ترین الگوی اقتصادی یعنی نئولیبرالیسم نداشته بلکه همکاران ایشان و هم پیمانانش در ترکیه و دیگر کشورهای اسلامی مدت ها قبل چهار نعل این مسیر را پیموده و ازمایش کرده اند.

نئولیبرالیسم از سر ضدیت با کمونیسم و به عنوان الترناتیو به اصطلاح سوسیالیسم روسی بعد از فروپاشی شوروی و در جواب به شکست پروژه ی سوسیال دمکراسی در اروپای غربی ، اروپای شمالی و امریکای شمالی سر براورد، اما کثیف ترین و ضد انسانی ترین سیستم ضد کارگری جهان را با شکست و فروپاشی شوروی به اصطلاح سوسیالیستی برای بشریت نوید داد.

در هنگام سر بر اوردن نئولیبرالیسم و هنگام تثبیت ان هر کس که از کمونیسم صحبت می کرد، به باد سخره گرفته می شد و یک دو جین فحش ناسزا روانه اش می شد، در شرایط کنونی نئولیبرالیسم در جایگاه کمونیسم روسی در دهه ی نود بعد از فروپاشی شوروی قرار دارد و مدافعین این نظام ضد بشری را نه تنها به باد سخره گرفت، بلکه باید به عنوان تبهکار محسوب کرد.
اقای روحانی یکی از این تبهکاران است. اقای روحانی چه با سابقه ی جنایتکارانه اش چه بدون ان یک تبهکار است مانند اوباما و دیگر اوباشان و جلادان سرمایه داری و مدافع الگوی کثیف موجود که سخت ترین شرایط موجود را به اکثریت جامعه تحمیل کرده است.

مساله ی دیگر مساله یی به اسم مذاکره به جای جنگ در سیاست امریکا!

چرا برای دولت تروریست امریکا که در دوره ی اوج نئولیبرالیسم هر مساله یی را بهانه برای حمله ی نظامی به این یا ان کشور می کرد، امروز مذاکره با رژیم جمهوری اسلامی مهمتر از مداخله ی نظامی است!

قبل از هر چیز اعلام کنم که نه مذاکره و نه صلح و نه جنگ دو نیروی تروریست و دو قطب تروریست و جنایتکار جهانی و منطقه یی کوچکترین ربطی به کمونیست ها و طبقه ی کارگر نداشته و در هر شرایطی کمونیست و طبقه ی کارگر موضع خود را علیه این دو نیروی جنایتکار حفظ خواهند کرد.

ما با جنگ و دخالت نظامی امریکا مخالف بودیم |،هستیم و خواهیم بود، چون جنگ را ادامه ی سیاست نئولیبرالیستی در مقطع فعلی و عامل اصلی نابودی غیر نظامیان و نابودی بنیاد های جامعه است. مذاکره ی این دو نیروی تروریست هم در عین حال و صلح و اشتی شان نمی تواند کوچکترین توهمی در ما به نسبت سیاست های ضد انسانی و ضد کارگریشان ایجاد کند، به همین خاطر اصلا موضوعیتی نداشته و ندارد. ما با نظام سرمایه داری و کل قطب بندی های ان زیر هر عنوانی ، اسلامی یا سکولار، مدرن یا سنتی ، سوسیال دمکرات یا نئولیبرال مخالف بوده و هستیم و مخالفت ما از روی صرفا تنفر از این نیروها نیست، مخالفت ما از روی موضع و منفعت طبقاتی متضاد است و اگر تنفری وجود داشته باشد ما تلاش خواهیم کرد ان را در کانال مبارزه ی طبقاتی و تشکل یابی کارگری علیه وضع موجود پیش ببریم.

مساله اصلی در این شرایط برای امریکا مساله ی اقتصادی است و اوضاع وخیم اقتصادی دلیل اصلی ناتوانی امریکا برای دخالت نظامی است.

در این شکی نیست که امریکا اگر توان نظامی و توان کنترل ایران را داشت و اگر ” سر بلند ” از باتلاق عراق و جهنم افغانستان بیرون امده بود، تاکنون بارها و بارها به ایران حمله کرده بود، اما بر همگان روشن است که امریکا در چنین شرایطی که بدهی میلیاردی بالا اورده و از لحاظ اقتصادی از سال ۲۰۰۸ تاکنون شدیدا سقوط کرده است و رقبای دیگرش به ویژه چین از هر لحاظ گوی سبقت را از امریکا ربوده اند، برای هر دخالت نظامی یا هر ماجراجویی ای نمی تواند بدون جلب توافق چین و دیگر قدرت های بزرگ جهانی به تنهایی و یک تنه و خودسر اقدام کند.

بنابراین مکالمه ی عاشقانه ی حسن و حسین نباید برای فعالین کمونیست و جدی زیاد جای تعجب باشد و این مکالمه و گسترش این رابطه از قبل از سر کار امدن روحانی هم شروع شده بود و با سر کار امدن و بدون سر کار امدن این مردک ، جمهوری اسلامی و خامنه یی و سپاه پاسداران مذاکراتش را با دولت امریکا از سر می گرفت، اما ظاهرا برای امریکار و اوباما روحانی گزینه ی مناسب تری بوده که اینگونه اوباما مجذوب روحانی شده است.

ما کمونیست ها علیرغم تلاش برای شناخت کامل از کشمکش های درونی نیروهای بورژوایی هیچگاه و تحت هیچ شرایطی تحلیل های خود را به بررسی کشمکش های درونی در بالا خلاصه نکرده و نمی کنیم و همواره سعی خواهیم کرد با یک بررسی ماتریالیستی و مارکسیستی هر گونه تحول و موضع گیری را نتیجه و بازتاب کشمکش های طبقاتی در جامعه معرفی کنیم.

ما کمونیست ها در عین حال تلاش می کنیم ماهییت نیروهای بورژوایی و افق سیاسی و منافع طبقاتی و ضد کارگری انان را علیرغم اختلافات جزئی در شکل و چگونگی بیشتر به قهقرا بردن جامعه و فشار به طبقه ی کارگر و شیوه ی بهره کشیشان از کارگران، مواضعشان را به دقت بررسی کرده و افق مشترک نیروهای مختلف بورژوایی را به کارگران و توده ی مردم معرفی کنیم.

اکثریت مردم ایران، کارگران و کمونیست ها، نه تنها نباید هیچ گونه همسویی سیاسی با این یا ان بخش از بورژوایی داشته باشند، بلکه باید پاسخ روشن و صریح به ارازل و اوباش نئولیبرال حاکم، به دولت های تروریست امپریالیستی، به روحانی و اوباما و خامنه یی و موسوی و تمام ارازل و اوباش حاکم ایران و امریکا و نیروهایی که برای این اوباش نقش جاده صاف کن داردند داده و قاطعانه در مقابل انان بایستند.

مرگ بر جمهوری اسلامی
نابود باد سرمایه داری
حسن معارفی پور
۲۹٫۰۹٫۲۰۱۳