روحانی: مردی فقط برای یک فصل!

رسانه های بین المللی، رسانه های فارسی زبان تابع دولتهای غربی و اپوزیسیون پرو رژیم هیاهوی بسیاری حول سفر روحانی به نیویورک برای شرکت در اجلاس سازمان ملل، مذاکرات ظریف وزیر امور خارجه اسلامی با همتاهای غربیش و بالاخره مکالمه تلفنی روحانی و اوباما براه انداختند. از تمدن و فضای جدید سخن گفتند: از اعتدال و اصلاحات و از نسیم بهار تغییر. کار این جماعت گرم نگاه داشتن تنور رژیم اسلامیست؛ یک روز با خاتمی، یک روز با جنبش سبز، روز دیگر با جنبش اعتدال بنفش. ضد آمریکایی های سابق که بخاطر “ضد امپریالیست آمریکا” بودن “امام” برای سپاه پاسداران تقاضای سلاح های سنگین می کردند و با سپاه جنایت اسلامی برای سرکوب نیروی چپ و ضد رژیم مسابقه می گذاشتند، حالا برای ترمیم و از سر گیری روابط رژیم اسلامی و آمریکا سر و دست می شکنند. یک “دکتر روحانی” می گویند و صد تا “دکتر روحانی” از دهانشان می ریزد. بنظر می رسد که مکالمه تلفنی “حسن و حسین” بزرگترین پاداشی است که از نعلین بوسی نصیب شان شده است. زیرا بر این گمانند که بهبود مناسبات رژیم اسلامی با آمریکا و غرب بر حیات این رژیم کثیف خواهد افزود.

نرمش قهرمانانه” سیاست دفع شرع موقتی!

اما آیا واقعا این مکالمه تلفنی، اعتراف به صحت تاریخی هولوکاست (در ضدیت با احمدی نژاد) و تمام ژست های متمدن مابانه این آخوند عمامه کج بسر می تواند بحران عمیق اقتصادی، سیاسی و فرهنگی – ایدئولوژیک رژیم اسلامی را تخفیف دهد؟ باید اعلام کرد که پیش از هر چیز این تمهیدات بیانگر عمق بحرانی است که این رژیم با آن دست بگریبان است. سیاست آخوندی “نرمش قهرمانانه” نه خطاب به مردم بلکه خطاب به جناح های مختلف رژیم است؛ دارد به آنها می گوید اوضاع پس است و باید یک مدتی تا اطلاع ثانوی دندان روی جگر بگذارند تا زمان خریده شود. اوضاع جامعه بسیار بحرانی است. فقر کشنده، اختناق و سرکوب جان مردم را به لب رسانده است. شرایط انفجاری جامعه را بویژه از واکنش های زنان به تذکرات خواهران زینب می توان تشخیص داد. روانشناسی توده ای و کلکتیو تغییر کرده است و رژیم اسلامی با بیم و هراس این تغییر را دنبال می کند. باید برای مدتی چرخشی نشان داد تا شاید روحیه و ذهنیت جامعه تغییر کند؛ امیدوار شود و نقط جوش انفجاری کاهش یابد. این تمام ارزش مصرف این بازیهای دیپلماتیک باصطلاح متمدنانه است.

تروریسم دولتی بسرکردگی آمریکا به کمک رژیم اسلامی شتافته است تا آبروی باخته اش در رابطه با خاورمیانه و شمال آفریقا را با ژست تلاش برای صلح کمی ترمیم کند. رژیم اسلامی نیز با این تلاشها می کوشد اوضاع انفجاری جامعه را کمی آرام کند، برای خود وقت بخرد تا یک یورش سازمانیافته دیگر به جامعه را نقشه ریزی کند. اینکه این مذاکرات تغییر اساسی در مناسبات رژیم اسلامی با غرب ایجاد خواهد کرد و این رژیم از این پس مانند یک حکومت عادی و حرف گوش کن به “جامعه بین المللی” خواهد پیوست، یک توهم و رویای پرو رژیمی بیش نیست. رژیم اسلامی بدون بحران نمی تواند به حیات خود ادامه دهد.

تحریم ها!

روشن است که باید با تمام قوا کوشید تا تحریم های اقتصادی که از مردم محروم، کارگر و زحمتکش قربانی می گیرد لغو گردد. تحریم اقتصادی یک سیاست کشتار دستجمعی و سیاستی ضد انسانی و ارتجاعی است. اما باید توجه داشت که پریدن در واگن فستیوال پرو رژیمی بخاطر مذاکرات اخیر در نیویورک یک سیاست اشتباه است که فقط به اهداف رژیم اسلامی خدمت می کند. از آنسوی محکوم کردن این مذاکرات از روی غیرت ضد امپریالیستی نیز بهمان اندازه یک سیاست اشتباه است. مردم هیچ نفعی در کاهش بحران درونی رژیم اسلامی ندارند. تنها سرنگونی این رژیم است که می تواند نوید بخش یک زندگی آزاد، برابر و مرفه باشد. باید کوشید که در هر روزنه ای که در جامعه ایجاد می شود، رخنه کرد و شرایط را برای رژیم سختر نمود.

آزادی ملی – اسلامی ها همراه با افزایش اعدام ها!

پیش و همراه با این تحرکات دیپلماتیک رژیم اسلامی تعدادی از فعالین ملی – اسلامی را از زندان آزاد کرد. این رویداد نیز با جار و جنجال بسیار جنبش ملی – اسلامی و جریانات پرو رژیم مواجه شد. “دکانهای” حقوق بشری لیست این آزاد شدگان را همراه با عکس نسرین ستوده در گوشه و کنار نهادند. آزادی هر زندانی سیاسی با هر خط و سیاستی روشن است که با استقبال روبرو می شود. اما هنوز صدها زندانی سیاسی، کارگران فعال، دانشجوها، انسانهای چپ و گمنام در زندانهای رژیم دارند شکنجه می شوند، بجای هیاهو و شادی برای آزادی این یازده نفر باید تلاش برای آزادی کلیه زندانیان سیاسی را صد افزون کرد. سیاست موش و گربه بازی با مردم و نیروهای اپوزیسیون یک تاکتیک دائمی رژیم در سالهای اخیر بوده است. نباید بدام هیاهوی رسانه های دولتهای غربی و اپوزیسیون پرو رژیم افتاد و تعبیر آنها از “شاخه زیتون” را پذیرفت. حکومت بخوبی آگاه است که این آزادی ها توقع جامعه را بالا می برد و هجوم برای آزادی زندانیان سیاسی افزایش می یابد، از همین رو همزمان با آزادی اینها تعداد بسیاری را اعدام می کند. خیلی ساده و روشن دارد می گوید: “از این خبرها نیست، اعتدال بی اعتدال.” اما این همسرایان مدافع رژیم اسلامی مشغول جشن و کارناوال “اعتدلال” اند.

سیاست اصولی و مردمی تلاش برای استفاده از هر روزنه و رخنه ای برای هجوم سازمانیافته به رژیم اسلامی است. رژیم اسلامی با آمریکا یا مقابل آمریکا باید به زیر کشیده شود تا به اعدام و سرکوب، فقر و تبعیض، جهالت و زن ستیزی پایان داده شود. *