حول و حوش انتخاب روحانی

دررابطه با انتخاب حسن روحانی سه نکته قابل ذکر است :

 الف ـ انتخاب روحانی فردی که درمراحل مختلف سیاست های رژیم فعال بوده است ، در تنش های رژیم در میان جناح های مختلف حضور داشته است ، پست های مختلف را به عهده داشته است ، در میان طیف ها و دسته بندی های مختلف رژیم شناخته شده بوده است ، بر قوانین و سیاست های روزمره رژیم احاطه داشته است ، وضعیت کنونی رژیم چه بحران سیاسی وچه بحران حکومتی را تشخیص داده است ، انتخابی دقیق و توافق شده در مجموعه رژیم اسلامی بوده است . انسجامی نسبی در میان جناح های رژیم جهت رفع کشمکش ها ، ترمیم عوارض ناشی از جنبش هشتاد و هشت وبازگرداندن رای سبزها به صندوق انتخاباتی ، آزاد کردن نیرو برای اجرای سیاست های نئولیبرالی در اقتصاد ایران ، گذار رژیم ازتنگناهای سیاسی منطقه ، رفع موانع ادغام در سرمایه جهانی ، توافق با دولت های موثر سرمایه داری دربرداشتن تحریمها وغیره با هدف غلبه بربحران حکومتی و نیز متحقق کردن دولت سیاسی سرمایه در ایران از جمله مواردی است که کل جناح های رژیم و صاحبان سرمایه در ایران را به حلقه دولت تدبیر و امید روحانی گره زده است . اگر چه انتخاب روحانی سیاستی دقیق از سوی رژیم است ولی آنچه این انتخاب را برای سرمایه مقدور کرد قبل از هر چیزآن رادرعدم وجود طبقه کارگر متشکل می بایست جستجو کرد . دولت روحانی شاید بتواند تا حدودی انسجام را به رژیم برگرداند ولی نه تنها عوارض ناشی از بحران سیاسی رژیم تخفیف نخواهد یافت بلکه در شرایط بحران اقتصاد جهانی وانعکاس آن در ایران مهمترین فاکتور یعنی عروج اجتماعی کارگران را نیزنمی توان از قلم انداخت .

  ب ـ رژیم جمهوری اسلامی از آغاز تا کنون  فقط با سرکوب و ایجاد خفقان وکشتار و زندان و اعدام و تجاوز وتهاجم به ابتدایی ترین حقوق اجتماعی کارگران و اکثریت افراد جامعه توانسته است انواع سیاست هاو قوانیین سرمایه را اجرا کند و پایه های حکومتش را سر پا نگهدارد . وجود رژیم استبداداسلامی برای سرمایه داری از طریق سازماندادن نیروی سرکوب دربرداشتن موانعی بود که خطر به چالش کشانیدن سرمایه را در بر داشت . شوراهای کارگری و تشکل ها و نیروهای اجتماعی درزمره نیروهایی بودند که درشرف تشکیل و فعالیت با انواع و اقسام سرکوب شدند .  شکل دادن به دولتی سیاسی که بتواند درسرمایه جهانی ادغام شده ، قوانین جاری نئولیبرالی را اجراو برای توسعه سیاسی در میان بخش های مختلف سرمایه هماهنگی مطلوب را فراهم کند ، رژیم اسلامی را که خود دیگر در زمره بزرگترین صاحبان سرمایه بود ملزم به اتخاذ سیاست هایی کرد که در در قوانین جاری و دولت های مختلف بازتاب یافت . جناحها و گروه بندی های رژیم در قامت دولت ها و ارگانهای مختلف در پیشبرد اهداف نامبرده به کشاکش پرداختند . اجرای قوانین و سیاست های نئولیبرالی شکاف درونی رژیم را افزایش داد و در جریان انتخابات هشتاد و هشت بصورت بی سابقه ای سرباز کرد. رژیم با سیلی از جنبش توده ای روبرو شد که تحت شرایطی یعنی در صورت حضور اجتماعی طبقه کارگر می توانست خطر جدی برای سرمایه و رژیم اسلامی باشد . چرا که اجرای تمامی قوانین و سیاست ها درجهت توسعه سرمایه و رفع ادغام جز از طریق تهاجم به زندگی و معیشت کارگران و اکثریت جامعه مقدور نبود . کارگران کارگاهها و برخی از صنایع بزرگ از جمله کارخانه های نساجی جز اولین قربانیان بودند . اخراج و بیکار سازی و تعرض به سطح زندگی کارگران از یک سو و سرکوب اعتراضات آنان از سوی دیگرشرایط فلاکت باری را برای آنها فراهم کرد . تشکل هایی که در میان کارگران شکل گرفت سرکوب شد و فعالین آنها زندانی شدند . انتخاب روحانی و تامین هر درجه از انسجام سیاسی برای سرمایه و رژیم اسلامی در شرایطی که کارگران متشکل نیستند نشان از تعرض بیشتر به طبقه کارگر و اکثریت جامعه دارد. مبارزات کارگری تمامی نخواهد داشت ولی این مبارزات بدون تشکل وبدون تبدیل شدن به یک نیروی اجتماعی خطری جدی برای سرمایه و رژیم در بر نخواهد داشت .

ج ـ در بالا اشاره شد که رژیم اسلامی و جناح بندی هایش انتخابات حساب شده ای را در دستور کار گذاشتند . تشخیص اینکه بحران سیاسی در ایران تا عمق بحران حکومتی رسیده است را حد اقل سران رژیم خوب می دانند ، اینکه چگونه دل نیروهای خودی را در رابطه با انتخابات قبلی بدست آورد و یا حداقل از آنها رفع کدورت کند ، و حتی کسانی که هر چند با رژیم زاویه دارند ولی به عرق ایرانی بودنشان از طرف خامنه ای به شرکت در انتخابات دعوت می شوند وآنگونه که دیدیم سنگ تمام گذاشته شد که انتخابات دموکراتیک نشان داده شود ورفسنجانی که دردوراول انتخاب احمدی نژاد گزارش تقلب انتخاباتی را به درگاه خدابرد اکنون از دموکراتیک ترین انتخابات در نوع خود سخن می گوید .

انتخابات در دموکراتیک ترین کشورها حتی یعنی دموکراسی  دولت بورژوایی در اساس با دموکراسی شوراهای کارگری کاملن متضاد و بازتاب دو اقتصاد ( مالکیت خصوصی و مالکیت اجتماعی) است .

تمرین دموکراسی در ایران همان دموکراتیزاسیونی است که لازمه نیاز سرمایه امروز در مقابل باصلاح دیکتاتوری فردی  درکشورهای پیرامونی است. نظام اسلام ولایت فقیه همین حکم را دارد و این بارحیات رژیم اسلامی نیاز به آن داشت که ولی فقیه با توافق جناحی سیاست را پیش ببرند. گویا اعتدال دولت روحانی از همین جا است .

رژیم اسلامی و سرمایه در ایران خوب تشخیص داد که شرایط عینی چگونه است وچه دولت و انتخاباتی نیاز شرایط حساس کنونی را پاسخ می دهد . شرایط عینی یعنی نحوه اجرای سیاست های نئولیبرالی که بدون حمله به سفره کارگران و اکثریت جامعه مقدور نیست ، یعنی بحران سیاسی سرمایه و بحران حکومت اسلامی ،موانع ادغام سرمایه و تحریمها وسهم سرمایه ایران درمنطقه و آنچه سرمایه نمی تواند از آن بگریزد.

اما اپوزیسیون رژیم در رابطه با انتخابات مانند هر مورد مشابه دیگرنشان داد که کجا قرار گرفته و مشغله هایش چیست . اینجا ازطرفداران پر وپا قرص دولت سیاسی و توسعه و رژیم می گذرم آنها یی که آدرس را اشتباه نرفتند و از همان اول برگ رای خود راپر کردند. بخشی از راست دراپوزیسیون چند بارنظرش پس و پیش شد خصوصا با کاندید شدن رفسنجانی و رد صلاحیتش و با اما و اگرآخرش شرمگینانه رای را درلحظات آخر داد.

اپوزیسیون چپ که گویا وظیفه انقلابی اش و نه جایگاهش درسیر تحولات جامعه حکم می کرد برای کارگران و اکثریت جامعه فرمان صادر کرد : انتخابات را تحریم کنید ، در انتخابات شرکت نکنید ، با شرکت نکردن در انتخابات رای بر سرنگونی رژیم دهید و .. چرا که انتخابات نمایش است ، چرا که رژیم اسلامی و ارتجاعی است و .. جدا از این که می تواند نکاتی در این اظهارات موجود باشد ولی اساسا کاری سوسیالیستی که سرمایه و رژیم بدنبال چیست و درچه شرایطی انتخابات را برگزار می کند وآلترناتیو سیاسی و اقتصادی با کدام استراتژی می تواند تداعی شود وبا تکیه به نیروی اجتماعی متشکل چگونه می توان شرایط جاری را به نفع آکثریت جامعه تغییرداد مشغله این چپ  نبوده ونیست .

این اپوزیسیون با سیاست ها و استراتژی سیاسی اش در هر مورد و منجمله انتخابات در ایران نشان داده است که قهرمان افسانه ای بیش نیست . مریض است ، نیاز به معالجه دارد وداروی آن فقط نزد طبقه کارگر متشکلی پیدا می شود که قادر باشد با سیاست هایش آرزوهای برباد رفته منطقی این چپ را بازیابد.

به نقل از کارگر سوسیالیست ۱۱
http://www.socialist-workers.org
kargar.socilaist@gmail.com
Facebook: Kanone Socialisthaye Kargari