نگاهی نزدیکتر به مصاحبه روحانی با کرستین امانپور

مقدمه:

کریستین امانپور یکی از “ژورنالیستهای” وابسته به بخشی از حاکمیت امریکاست که همواره طرفدار سیاست “مذاکره” و مماشات با رژیم اسلامی بوده است.ایشان در خبرگذاری سی ان ان در بخش روابط بین الملل فعالیت دارد و خصوصا در موضوع برخورد سیاست خارجی امریکا با حکومتهای منطقه خاورمیانه ، به همراه آزانس مطبوعش از شکل دهندگان افکار عمومی امریکا و طبعا جهان است. کار ایشان همواره این بوده که به شبهه قابل مذاکره بودن حکومت اسلامی دامن بزند و حاکمان ایران را نمایندگان مردم ایران بنامایاند.

روحانی نخواست و نتوانست با اوباما در نیویورک رسما وارد مذاکره شود.بهانه اش این بود که “فرصت برای تدارک مذاکره فراهم نبوده”. اما ظاهرا در سطح وزرای خارجه و در مرحله بعدی با “اجازه رهبر خامنه ای” قرار است سیاست “نرمش” دنبال شود چرا که “اوضاع برای همه خرابست!”

ورود روحانی به امریکا در چند روز اخیر به او و جناحی که او نمایندگی می کند یک فرصت مناسب داد تا واسطی شود بین حکومتیان امریکا و دستگاه رهبری رژیم اسلامی و آنچه رهبران کنونی امریکا می خواهند از زبان این نماینده موقت رژیم اسلامی بشنوند، در این مصاحبه بدست آورند.

کریستین امانپور در این مصاحبه بدون روسری معروفش ظاهر شد! این خودش نکته جالبیست! سابقا ایشان سعی می کرد “قوانین اسلامی” را در مصاحبه هایش رعایت کند و وقتی با حاکمان ایران می نشست، “حجاب اسلامی” رعایت می کرد و اسمش را گذاشته بود :”احترام به عقاید مصاحبه شونده”!

از این نکته بگذریم در این مقاله سعی می کنم بررسی داشته باشم از رئوس بحثهای روحانی در این مصاحبه و در مقابل هر بحث ایشان چند نکته بعنوان نظرم ارائه خواهم داد. این مصاحبه بمدت تقریبی ۵۵ دقیقه در نیویورک به تاریخ ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۳ انجام گرفت و شامل   هفت محور اساسی بود: (۱)

(۱)مواضع رژیم اسلامی در موضوع مذاکرات هسته ای:

روحانی تاکیید داشت که رژیم اسلامی بحث مذاکرات هسته ای را بحث اصلی در حل مسئله روابط حکومت اسلامی و حکومت امریکا می داند. او تاکیید کرد که حکومت ایران امر تولید صنعت غیر نظامی هسته ای را حق مسلم خود می داند. اشاره کرد که ۴۰ کشور دنیا در حال حاضر در حال تولید اورانیوم غنی شده(۲۰%) برای مصارف غیر نظامی هستند و این حق باید توسط حکومتهای غرب در مورد ایران هم به رسمیت شناخته شود. او پیشنهاد غرب برای تعطیل کردن پایگاههای غنی سازی و خرید اورانیوم غنی شده از غرب را تلویحا رد کرد و اعلام کرد که خامنه ای تولید سلاح هسته ا را “حرام اعلام کرده”. سوال او این بود که چرا غرب در مورد حق ایران برای غنی سازی اورانیوم ، استثناء قائل می شود؟ تاکیید او این بود نفس شروع مذاکرات در سطح رهبران ، کمکی است برای گشودن فضای “اعتماد”.

از دید من ، حق تولید صنعت غیر نظامی هسته ای حق مسلم ایران و همه کشورهای دنیاست.حکومتهای غربی این حق را زیر پوشش مخالفت با تولید سلاح هسته ای همواره نقض کرده اند.هر حکومتی در ایران باشد این حق باید پذیرفته شود.مسئله رژیم اسلامی اینست که نه از سوی حکومتهای غرب و نه از سوی مردمش قابل اعتماد نیست.این رژیم با دروغ سر کار آمد و با دروغ گذران زندگی می کند. حکومتی که چندین دهه حتی وجود زندانی سیاسی را منکر شده چگونه می شود به قولش به “غیر نظامی ماندن فعالیتهای هسته ای اش” اعتماد کرد؟

نکته دیگر ، ابزاری بودن جنجال بر سر فعالیتهای هسته ای حکومت ایران از سوی غرب برای فشار آوردن بر این رژیم است.حکومتهای غرب از این جنجال استفاده تبلیغاتی کرده اند و هدف اصلیشان “تحت کنترل قرار دادن رژیم اسلامی” در موازنه قدرت منطقه ای است. رژیم اسلامی تا در ایران حاکمست مسئله “فعالیتهای هسته اش” هم مطرح خواهد ماند! درست مثل “مسئله حقوق بشر” اینها را ابزار فشار بر حکومت ایران نگه خواهند داشت.

(۲) مواضع روحانی در مورد سیاست تحریمهای اقتصادی :

روحانی، تحریم های اقتصادی اعمال شده توسط حکومت امریکا را “ضد منافع مردم ایران” اعلام کرد و مدعی شد “وقتی بانک رژیم تحریم می شود، خدمات بهداشتی و دارو تحریم می شود و ضررش را مردم می بینند”.

از دید من:این دقیقا خطی است که بسیاری در اپوزسیون هم ارائه داده اند و گفته اند که تحریمهای اقتصادی ضررش به مردم می رسد! این در دوران معاصر یک دروغ محض است.تحریم های هدفمند از جمله تحریمهای تسلیحاتی و بلوک منابع مالی سران حکومت و عوامل حکومت در خارج کشور و کوتاه کردن دست سرمایه های مالی سپاه پاسداران و واسطه های حکومت اسلامی امری ممکن و لازمست. حکومت اسلامی با تکان دادن پرچم “تحریم اقتصادی به ضرر مردم است” دارد با سیاستهای تحریم مبارزه می کند!

(۳)آزادی تویتر و رسانه های الترناتیو اینترنتی:

روحانی تلویحا می پذیرد که “محدودیتهائی” روی رسانه های الترناتو در ایران اعمال می شود که “در سایر کشورها هم هست و این محدودیتهای اخلاقی هستند! او ضمن تایید اینکه خودش و هوادارانش و حتی مخالفانش از تویتر استفاده می کنند امیدواری خود برای گسترش فضای اینترنتی را اعلام کرد!

از دید من:روحانی دروغ می گوید! نظام سانسور در ایران نظامی است برای مبارزه بر علیه آزادی مخالف و توجیه “غیر اخلاقی بودن” هم سنتا توسط رژیم اسلامی از روز اول به حکومت رسیدن استفاده شده.سازمان اطلاعات رژیم همواره “ضد اخلاقی بودن” را مثل چوب روی سر مخالفانش تکان داده تا انها را سرکوب کند. روحانی در این مصاحبه نشان داد که یک میلیمتر از سیاست سرکوب و سانسور کوتاه نخواهد آمد!

(۴) روحانی و مسئله یهودیان و کشتار آنها توسط نازیها

روحانی ضمن تکرار مواصع شناخته شده رژیم اسلامی مبنی بر اینکه اسلام به دین یهود احترام دارد و در مجلس رژیم هم اینها نماینده دارند به شیوه ای رندانه به مسئله قتل نژادی یهودیان در زمان هیتلر پاسخ گفت و اعلام نمود که “تاریخ دان نیست” لذا نمی تواند در مورد ابعاد اون کشتار حرفی بزند اما “کلا جنایات نازیها را بر علیه یهودی و غیر یهودی محکوم می داند و در ضمن اعلام کرد که کشتار یهودیان توسط هیتلر نمی تواند توجیه گر جنایات اخیر باشد (البته ایشان از ذکر نام حکومت اسرائیل رندانه امتناع نمود!)

از دید من: روحانی یک میلیمتر از مواضع حکومتش و اسلامیها در مورد مسئله یهودیان عفب ننشسته.او فقط سیاستمدار بهتری از احمدی نژاد است و زبانش مانور می دهد تا نیاتش را پنهان کند. حکومت اسلامی از به رسمیت شناختن حق مردم اسرائیل برای ایجاد کشور مستقل همچنان سرباز می زند و خانم امان پور هم رندانه از مطرح کردن این سوال کلیدی خود داری کرد!

(۵)مسئله حقوق بشر در ایران:

روحانی ضمن تایید آزاد شدن ۸۰ نفر از زندانیان سیاسی که یک پز سیاسی بیش نیست، اعلام کرد که قرار دارد یک “منشور حقوق شهروندی” بنویسد و به مجلس ببرد تا تصویب شود تا به مسئله حقوق بشر سروسامان دهد!ایشان تاکیید کرد که حقوق اقلیتها و حقوق اقوام از موضوعاتی است که او  در منشور حقوق شهروندیش بیشتر تاکیید خواهد کرد.

ایشان فرمودند که “خوشحال می شوند وقتی خبر آزادی زندانیان را می شنوند” اما بالاخره همه جا زندانی هست! و ایشان نمی تواند در قوه قضائیه دخالت کند! در ضمن ایشان از پاسخ در مورد “حصر موسوی و کروبی” خودداری کرد!

سوال خانم امانپور در مورد سه شهروند امریکائی که در ایران بسر می برند و یکی از اینها مفقود اعلام شده و دو تای انها در زندان هستند، پاسخی کاملا مهم داد.اون مفقود را مفقود نامید و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد و اون دو تا زندانی را هم رجوع داد به “زندانیان ایرانی در امریکا”!

از دید من: پاسخهای روحانی در این بخش بسیار کلیشه ای است . حکومت اسلامی نشان داده که با امر مخالفت نمی تواند سر سازش داشته باشد.آزاد سازیهای اخیر این رژیم هم کاملا نمایشی است. روحانی در شورای عالی امنیت رژیم اسلامی سالها فعالیت داشته و همان سیاستهای تا کنونی را دنبال خواهد کرد.

(۶)مسئله دخالت رژیم اسلامی در بحران سوریه و ادعایش در کمک به حل آن:

روحانی در این مصاحبه تایید کرد که حکومتش در سوریه “مستشارهائی دارد” اما انکار کرد که در سوریه نظامیان و پاسداران رژیم سالهاست در حال جنگ مستقیم هستند. او خواهان “اخراج تروریستهای خارجی”(منظورش القاعده) و برقراری باب مذاکره بین طرفین سوری درگیر شد.ایشان چند بار پرسید:”منظورتان از اینکه ما کمک نظامی به بشار اسد می کنیم یعنی چه؟” در حالیکه خودش تایید کرد که حکومتش با رژیم بشار اسد قرار داد امنیتی دارد و مستشار دارد. او تاکیید کرد که حکومتش چند ماه ثبل به حکومت امریکا اطلاع داده که نیروهای تروریست در سوریه به گازهای شیمیائی دست یافته اند و بکار گیری سلاح های شیمیائی را “از سوی هر کس در منطقه محکوم دانست” و حمایت خود از پایان دادن فوری جنگ داخلی در سوریه و شروع مذاکرات بین رژیم سوریه و مخالفانش اعلام نمود و گفت که رژیم اسلامی با مخالفان حکومت سوریه هم ارتباط دارد.

از دید من: روحانی دروغهای بزرگی در این بخش از مصاحبه گفت.از جمله انکار اینکه سپاه پاسداران رژیم در سوریه سالهاست فعالست در کشتن مردم سوریه. از جمله اینگه بدون حمایتهای شبانه روزی حومت اسلامی رژیم بشار اسد توان ماندن نداشته و نخواهد داشت.از جمله اینکه خود خامنه ای به اهمیت “حفظ سنگر سوریه” بارها اشاره داشته است. خانم امنپور هم رندانه از اشاره به این موضوعات و رابطه استراتژیک بین حکومت بشار اسد و حکومت اسلامی و سرکوب مردم ایران در انقلاب ۸۸ توسط عوامل بشار اسد در ایران خود داری کرد!

(۷) پیام دوستی و صلح برای مردم امریکا از سوی مردم ایران!

روحانی در بخش اخر پیامی به زبان انگلیسی به مردم امریکا داد.این پیام همان پیام کلیشه ای است که نمایندگان رژیم اسلامی سنتا در مصاحبه هاشان در نیویورک همیشه تکرار کرده اند.

از دید من: بزرگترین دروغ روحانی اینست که از سوی مردم ایران خود و حکومتش را نماینده می نامد! و دروغ بزرگترش اینست که او بواقع برای مردم امریکا پیامی دارد! روحانی در این مصاحبه همه حرفهایش رو به حاکمان امریکاست.همانطور که احمدی نژاد و خاتمی و سایر رهبران رژیم اسلامی در مسافرتهاشان همینطور عمل کرده اند.

مصاحبه روحانی در مجموع از دید من یک تلاش و مانور سیاسی ارزان و نخ نماست.چیز جدیدی درش نیست.مانورهای یک رژیم محتضر است و تلاشش برای رسیدن توافقی هر چند محدود با حکومت امریکا و حکومتهای غرب تا مگر فضائی بیابد و چند صباحی بیشتر بساط ننگین خودش را در ایران نگه دارد.

خانم امنپور و همفکرانش در حکومت امریکا با رندی و زیرکی خواستند به این جنایتکار شناخته شده یک چهره “جدید” بدهند.او را رتوش کردند و یاد آور شدند که او می تواند نقش مهمی در تغییر دینامیک بین حکومت ایران و امریکا داشته باشد.

در پشت صحنه این امکان هست که حکومت امریکا بخاطر فرورفتن در باتلاق بحرانهایش مجبور شود به سیاست “همزیستی” با این سر اسلام سیاسی تن دهد.لذا لازمست این دوران سازش را با این مصاحبه ها بپوشانند.دینامیک این سازشها تنها بدست نیروی انقلاب مردم ایران به هم خواهد ریخت.تاریح اینرا بما اموخته است.

منابع بیشتر

۱)مصاحبه کرستیان امانپور با روحانی

http://amanpour.blogs.cnn.com/2013/09/25/transcript-amanpour-rouhani-interview/

(۲)مصاحبه جواد ظریف وزیر خارجه روحانی در موضوع “مذاکره رو در روی روحانی با اوباما”

http://www.youtube.com/watch?v=fYHMbvZEcpM&feature=player_embedded&desktop_uri=%2Fwatch%3Ffeature%3Dplayer_embedded%26v%3DfYHMbvZEcpM&app=desktop

(۳)سعید صالحی نیا: تقلاهای رژیم اسلامی برای بیرون زدن از انزوای جهانی-در حاشیه مانورهای روحانی

http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/۳۹۵-تقلاهای-رژیم-اسلامی-برای-بیرون-زدن-از-انزوای-جهانی